اضطراب خوب زیستن
در جامعهای که میل مفرط به موفقیت و ثروت در حال تبدیل شدن به یک آسیب اجتماعی است، خواندن کتاب «زندگی خوب و بسنده» را میتوان یک ضرورت مطالعاتی دانست. این کتاب به شما کمک میکند دیگر به رسیدن به رأس هرمِ موفقیت و ثروت و... و در یک کلام، برتری در هر رتبه و مقامی فکر نکنید. زیرا این میل مفرط وقتی غیرقابل کنترل شود مضر است و با خود اضطراب میآورد.
شاید یکی از ویژگیهای متمایز این کتاب نسبت به موارد مشابه، ایده «زندگی بسنده» است. بسندگی مانند برتریجویی با درک این نکته آغاز میشود که زندگی نقصهایی دارد. اما برخلاف برتریجویی، منکر این ادعاست که فقط عدهای برگزیده لایق میتوانند اوضاعمان را بهتر کنند. وقتی هدفمان فقط برتریجویی است، آنقدر که باید پیشرفت نمیکنیم، چون توان و ظرفیت حیاتی اکثریت را سرکوب میکنیم و زمان و اشتیاقمان را در رقابت هدر میدهیم تا ثابت کنیم ما نیز جزئی از اقلیت برتریم.
«زندگی خوب و بسنده حق همه ماست؛ نهفقط عدهای برتر.» این روزها آنچه دور و اطرافمان میبینیم ثروتمندترشدن و موفقیت عدهای و فقیرترشدن و شکست عدهای دیگر است. تقریباً هر روز کتابهای جدیدی منتشر میشود که برخی از جنبههای این مشکل را توضیح میدهند و راهحلی پیش رویمان میگذارند؛ نقدهایی به برخی نظامهای ارزشی خاص مانند نخبهگرایی، نظام طبقاتی کاستی، یا سرمایهداری که در آن با انباشت ثروت در دستِ بهاصطلاح برندگان مواجهیم، یا وعدههای پوچ شایستهسالاری، یا کمالگرایی، یا سلطه انسان بر طبیعت.
آورام الپرت در کتاب «زندگی خوب و بسنده» سعی دارد راهحلی نو و کارآمد برای چنین شرایطی ارائه دهد. عنوانهای چهار فصل کتاب یعنی «برای خودمان»، «برای روابطمان»، «برای جهانمان» و «برای سیارهمان» حس مشارکت را القا میکند و به ما نشان میدهد که الپرت از چه دریچهای به این موضوع نگاه میکند. ترکیب عنوان فصل اول «چرا برتری خوبوبسنده نیست؟» با عنوانهای این چهار فصل، درونمایه اصلی این کتاب را شکل میدهد: «چرا برتریجویی برای خودمان، برای روابطمان، برای جهانمان و برای سیارهمان خوبوبسنده نیست؟» واژه «برای» در عنوان این فصلها نیز بهمعنای نفع یا فایده به کار رفته است.
این کتاب برای خودمان، روابطمان، سیارهمان و جهانمان مفید است، چون هدفش پیریزی روش زیستن غنیتر و پیچیدهتری است که از محدودیتهای دیدگاه برتریجویی فراتر میرود. هر فصل از دیدگاهی متفاوت استدلال میکند که ایدئولوژی برتریجویی یعنی این باور که ما مادامی ارزش داریم که برای رسیدن به رأس هرم رقابت کنیم در همه ابعاد زندگیمان ویرانگر است. زندگی خوب و بسنده میخواهد نشانمان دهد که باید همه آن چیزهایی را که در ما، در روابطمان، در جوامعمان و در جهان طبیعیمان خوب، بسنده و ناقص است از نو ارزشگذاری کنیم. اگر ارزشهای شما نیز با ارزشهای زندگی خوبوبسنده مطابقت دارد، شاید این کتاب کمکتان کند آنها را بهتر بیان کنید، متوجه پیوستگیشان با یکدیگر شوید و ناسازگایشان را با جهانبینی برتریجویی درک کنید.
اگر بعضی از این ارزشها را قبول دارید، اما همچنان معتقدید که حمایت از برتریِ اقلیتی کوچک بهترین راه برای ساختن زندگی خوبوبسنده برای اکثریت است، شاید این کتاب نظرتان را عوض کند، یا دستکم منطقی پیش رویتان بگذارد که بتوانید موضعتان را توضیح دهید. اگر هیچیک از این ارزشها را قبول ندارید، شاید با این کتاب متقاعد شوید که ارزش سنجیدن دارند. شاید هم سر فرصت و قدمبهقدم با کتاب به معنای زندگی خوبوبسنده و نحوه دستیابی به آن بیاندیشید. زندگی خوبوبسنده برای همه آرمانی پیچیده، پویا و روبهتکامل است که وقتی باهم برای رسیدن به آن تلاش کنیم، معنادارتر هم میشود. اگر میخواهید با نظام ارزشی و اخلاقی جدیدی آشنا شوید که کمک میکند زندگی خوب و بسنده و اخلاقمداری داشته باشید حتماً این کتاب را بخوانید.
در بخشی از این کتاب آمده است: «میخواهید چهجور آدمی باشید؟ برای پاسخ به این پرسشِ بنیادین درباره زندگیمان به منابع مستقیم و ضمنی گوناگونی استناد میکنیم، ازجمله گرایشها و تمایلات شخصیمان (که ریشه در تکامل و ویژگیهای ژنتیکمان دارد)، خانوادهمان و ارزشهایش، سنتهای مذهبی یا فلسفی خاصی که به آن پایبندیم، دوستان و همتایانمان و تأثیر ساختارها، هنجارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگیمان. همه این منابع درهمتنیدهاند؛ مثلاً خانوادهای که در آن به دنیا آمدهایم، بر مذهبی بودن یا نبودن ما تأثیر دارد (یا با پیروی از آن مذهب یا شوریدن بر آن) و مذهب نیز ممکن است با گذشت زمان تغییر کند، زیرا از فرهنگ عامه تأثیر میپذیرد که این تغییرات نیز احتمالاً براساس منافع اقتصادی شکل میگیرد. امروزه الزام به برتری یکی از عوامل مؤثری است که بیشترین تأثیر را بر خواستههای ما دارد و در همه عرصههای فوق نیز نفوذ کرده و مجبورمان میکند تواناییهای بالقوهمان را به حداکثر برسانیم و در حرفهمان سرآمد باشیم. این فشار از کجا میآید؟ بخشی از آن، که پیشتر هم اشاره کردم، از میل به اجتناب از رنج میآید. این میل ترکیبی از فشارهای فردی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و وضعیت زیستی است. در این فصل نشان میدهیم که اندیشههای فلسفی ممکن است آدمها را برای رسیدن به برتری به رقابت سوق دهند، همچنین از نظامهای فلسفی پویا و پرشوری خواهیم گفت که از جایگزینی برابریخواهتر حمایت میکنند.
نویسنده میگوید: علت اینکه ترجیح دادم این فصل را به فلسفه اختصاص دهم، این است که تصوراتمان از زندگی خوب را پایهریزی میکند. فلسفه رشتهای است که نگرشی بنیادی به این پرسش دارد: باید با زندگیام چه کنم؟ البته هر نگرش فلسفیای که برگزینیم، باید با مقاومتهای فرهنگی مبارزه کنیم که میخواهیم آرمانهای آن فلسفه را در بسترش محقق کنیم. فلسفه ادعا میکند که میتواند آنچه ما زندگی خوب میدانیم را پیریزی کند و با این دیدگاه که ارزش زندگی ما کاملاً به دستاوردهای اقتصادیمان وابسته است در تقابل است. درواقع باتوجه به مشکلات ساختاری که در فصل پیش توضیح دادم، شاید تکیه بر تلاشهای خودمان بیفایده به نظر بیاید.»
بری شوارتس، نویسنده کتاب پارادوکس انتخاب: چرا بیشتر کمتر است، درباره این کتاب میگوید: «زندگی خوب و بسنده کتاب فوقالعادهای است. آلپرت با لحنی صمیمی و استدلالهایی نافذ و گیرا ثابت میکند تعهد نهادینه و اغلب ناگفتهمان به برتریجویی مانع بهبود وضع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما میشود.» شاید آموختنِ طلبِ زندگی خوب و بسنده کلید تحول اجتماعی باشد.»
معرفی کتاب
زندگی خوب و بسنده
نویسنده: آورام الپرت
مترجم: نگار شاطریان
انتشارات: بیدگل
قیمت: 320هزار تومان