| کد مطلب: ۱۱۲۴۵

زیبایی یعنی آه

چند سطر درباره نمایشگاه «ایستاده در یاد» در گالری سهراب

barati_parviz پرویز براتی

پرویز براتی

منتقد تجسمی

عنوان این نوشته در ابتدا «طرز مواجهه با نقاشی نوگرا» بود. شاید از این عنوان که قرار بود بر پیشانی این نوشتار بنشیند، چنین برداشت می‌شد که نگارنده، سودای نگارش یک راهنما یا دستورالعمل را برای چگونه دیدن یک نمایشگاه دارد؛ اما واقعیت آن است که نه‌تنها نگارنده چنین قصد و نیتی نداشته که اساساً مواجهه با اثر هنری مستلزم هیچ‌گونه دستورالعمل، چارچوب و مناسک خاصی نیست و نمی‌توان به‌عنوان مثال به بیننده تابلوی رضا درخشانی از مجموعه «شکارگاه» در همین نمایشگاهِ گالری سهراب، دیکته کرد که آن اثر را چگونه، از کدام زاویه و با چه ابزاری ببیند.

شاید چنانچه بیننده اثر هنری به زیباشناسی (Aesthetics)  و مقولاتی همچون شناخت ترکیب‌بندی، رنگ‌گذاری، خطوط کناره‌نما، نسبت‌ها و امثالهم آشنا باشد؛ بهتر بتواند از جزئیات تابلو سر درآورد و آن را به گونه دقیق‌تری درک و تفسیر کند. به‌عنوان مثال ممکن است یک منتقد یا یک نقاش، با دیدن این اثر درخشانی پی به تکنیک دقیق چندلایه این هنرمند ببرد و اینکه پالتِ رنگی اثر، منحصربه‌فرد است، این‌دسته آثار در قالب چهار دوره اجرا شده‌اند و برخی‌شان در دوره‌های اول، متشکل از چندین لایه (گاه تا هفت و هشت لایه) هستند و.... البته هیچ ایرادی به این‌گونه تحلیل و دیدنِ اثر هنری وارد نیست و از جهاتی، لازم و سودمند نیز هست که آثار هنری را از زوایای فنّی و زیباشناختی بررسی کنیم؛ اما شاید در این میان، بیننده‌ای که دانش هنری چندانی نیز نداشته باشد، موفق شود به دریافت‌های متفاوتی از یک اثر برسد و فقط ایراد کارش در آن باشد که نمی‌تواند این دریافت‌ها را روی کاغذ بیاورد یا بر زبان جاری کند؛ اینجاست که دست‌کم عبارت معروف «آه» را بر زبان می‌آورد. زمانی از عباس کیارستمی پرسیدند، زیبایی یعنی چه؟ تعریف او بسیار ساده و راهگشا بود؛ زیبایی یعنی آه! این فیلمساز بزرگ، تعریف بسیار شاعرانه‌ای از زیبایی ارائه کرد؛ اینکه وقتی روبه‌روی اثری می‌ایستیم و تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیریم، بی‌درنگ کلمه «آه» را بر زبان می‌آوریم؛ یعنی آن اثر زیباست. بیننده ممکن است هنگامی که روبه‌روی یک اثر هنری قرار می‌گیرید یا از آن خوشش بیاید یا نه؛ جایی هم ممکن است با دیدن اثر یا آثاری در این نمایشگاه یا هر نمایشگاه دیگری، عبارت دو حرفی را بر زبان بیاورد و شاید هم به این دریافت برسد که این اثر نقاشی نیست؛ بلکه «شور و احساس است!» البته که چنین برخوردی، نشانه بی‌دانشی یا فقدان قوه زیباشناسی در آن فرد نیست؛ همچنان که زمانی مارتین هایدگر در مواجهه با تابلوی «رزهای اسطوره‌ای» پل کله، چنین عبارتی را بر زبان رانده بود!

حالا که سخن از هایدگر به‌میان آمد، بد نیست بدانیم اثری که مدت‌ها او را مفتون خود ساخته بود، تابلوی «آذرخش رنگارنگ» نام داشت که آن هم اثر پل کله است. هایدگر پس از دیدن این تابلو به‌سختی توانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد. این نقاشی، درخت صنوبری را به تصویر می‌کشد که بالای کلبه‌ای در روستای توتناوبرگ براثر آذرخش به زمین افتاده است. کشف نقاشی‌های کله و نوشته‌های او درباره هنر، تأثیر عمیقی بر هایدگر گذاشت و باعث شد او به نگارش بخش دوم کتاب «سرآغاز اثر هنری» فکر کند. هایدگر با تماشای یکی از نقاشی‌های زیبای سزان با عنوان «کوه‌های سنت‌ویکتور» هم گفته بود: «کاش می‌شد درست همان‌گونه که سزان نقاشی می‌کرد، اندیشید.»

بهانه این نوشته کوتاه البته نه کیارستمی بود، نه هایدگر؛ اگرچه شاید نقطه اشتراک هر دو، نگاه سراسر شوریدگی آنها به هنر باشد. غرض، یادآوری نمایشگاهی است که این روزها از آثار ۱۶ نقاش نوگرای ایرانی با کیوریتوری شاهین ترکمن، در گالری سهراب برگزار شده و می‌توان آن را چکیده‌ای از طیف متنوعی از جریان هنر نوگرای ایران دانست. برپایی نمایشگاه از استادان مدرنیست، سالی یک یا دوبار و از ابتدا در چرخه فعالیت گالری سهراب قرار داشته و جالب است یک وجه برگزاری این نمایشگاه، رسیدن به معنای نهفته در شعار این گالری نیز هست که از قطعه شعر زیبای سهراب سپهری برگرفته شده است (بگذاریم که احساس هوایی بخورد).

محمد احصایی، احمد اسفندیاری، پروانه اعتمادی، آیدین آغداشلو، ناصر اویسی، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، محمدعلی ترقی‌جاه، رضا درخشانی، حسینعلی ذابحی، سیاوش کسرایی، مسعود عربشاهی، پرویز کلانتری، رضا مافی، منوچهر معتبر، منوچهر نیازی و منوچهر یکتایی؛ ۱۶هنرمندی هستند که آثارشان در این نمایش روی دیوار رفته است. این آثار تا یکشنبه دهم دی‌ماه در گالری سهراب پذیرای بازدیدکنندگان است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی