هادی سروش: هایت فاصله بین دولت و ملت، خون و خون ریزی است
هادی سروش با بیان اینکه دنیای امروز؛ دنیای فاصله بین دولت ها و ملت هاست، گفت: مشکل دولتها در زمانی که فاصله میان آنان و ملتهایشان نمایان میشود، آن است که این دولتها برآمده از انتخاب واقعی مردم و شهروندان خویش نیستند، احزاب سیاسی در رأی مردم و انتخاب آنان دخالت میکنند؛ پول، ثروت و لابیهای سیاسی و اقتصادی در رویکارآمدن دولتها نقشآفرینی میکنند، و نتیجه آن میشود که میان دولت و ملت فاصلهای پدید میآید.
به گزارش هممیهن آنلاین، هادی سروش در گفت وگو با شفقنا به فاصله بین دولت ها و ملت ها در دنیای امروز اشاره و اظهار کرد: همواره چنین بوده است که ادارهی مردم و نیز ادارهی یک شهر تا یک کشور، بر عهدهی جمعی خاص قرار داشته و هیچگاه هیچ شهری، هیچ کشوری و هیچ جامعهای بدون حکمرانی نبوده است. زیرا نبودِ حاکم و حکمران، برابر است با اغتشاش و بههمریختگی آن جامعه، چه جامعهای کوچک و چه بزرگ و گسترده باشد.
وی ادامه داد: همواره در هر جامعهی کوچک چند نفره افرادی حضور داشتهاند که مسئولیت ادارهی امور آن جامعه را بر عهده داشتهاند. در این میان، آنچه اهمیت دارد، این است که آیا میان مردم و میان جمعی که مسئولیت ادارهی آن جامعه را بر دوش دارند، فاصلهای وجود دارد یا خیر؟ در برخی جوامع، میان حاکمان و حکمرانان با مردم روابطی صمیمانه برقرار است، و فراتر از آن، جامعهای را میتوان آرمانی دانست که در آن، مردم حاکمان را از خود بدانند و حکمرانان نیز مردم را پشتوانهی نیرومند خویش به شمار آورند.
فاصله بین حکمرانان و مردم در جهان
سروش با بیان اینکه دنیای امروز، دنیایی است که در آن شاهد فاصلههای عمیق و گسترده میان دولتها و ملتها هستیم، گفت: در جریان حادثهی هفتم اکتبر و آنچه پس از آن، یعنی نسلکشی رژیم ظالم اسرائیل رخ داد، شکافی جدی میان دولتها و مردم جهان آشکار شد. ما میپنداشتیم که در جهان غرب، بر اساس شعارهای زیبای دموکراسی و رعایت حقوق شهروندی، میان دولت و ملت تفاوت و فاصلهای وجود ندارد؛ اما حادثهی نسلکشی اسرائیل پس از هفتم اکتبر، فاصلهای عمیق میان دولتها و ملتهایشان را نمایان ساخت.
وی اضافه کرد: در آلمان، شخصی هشتاد و چهار ساله هنگامی که نتانیاهو را مورد نقد قرار داد، به سبب همین انتقاد زندانی شد. در همان کشور، دختری که نسبت به جنایات اسرائیل اعتراض کرده بود، توسط پلیس بازداشت و تنبیه شد. یا در استرالیا ــ کشوری که همواره به آرامی و چه بسا بیتفاوتی نسبت به آنچه در جهان میگذرد شناخته میشد ــ مشاهده میکنیم که مردم در برابر جنایات اسرائیل به خیابانها آمده و تظاهراتی گسترده و بینظیر برپا میکنند. اما دولت استرالیا در برابر این حرکت مردمی، درصدد خاموش کردن این تظاهرات و اعتراض افکار عمومی نسبت به اسرائیل برمیآید.
سروش عنوان کرد: در تایلند، بدون آنکه دولت حمایتی در این زمینه به عمل آورد، مغازهداران و صاحبان رستورانها اعلام کردند که به گردشگران اسرائیلی غذا عرضه نمیکنند. این رفتار، نشاندهندهی فاصلهای است که در عصر حاضر میان ملتها و دولتها وجود دارد. در جایجای جهان، این فاصله پیشتر نیز بوده و اکنون نیز هست، اما در ماجرای نسلکشی اسرائیل، این شکاف بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است.
ملت همراه دولت برخاسته از پول و فریب نیست
وی با تأکید بر اینکه مشکل دولتها در زمانی که فاصله میان آنان و ملتهایشان نمایان میشود، آن است که این دولتها برآمده از انتخاب واقعی مردم و شهروندان خویش نیستند، اظهار کرد: احزاب سیاسی در رأی مردم و انتخاب آنان دخالت میکنند؛ پول، ثروت و لابیهای سیاسی و اقتصادی در رویکارآمدن دولتها نقشآفرینی میکنند، و نتیجه آن میشود که میان دولت و ملت فاصلهای پدید میآید.
حوزه علمیه افزود: تا زمانی که دولتی بر پایهی قدرت پول، توان لابیگری و فریبکاری سیاسی به قدرت برسد، بیتردید ملتها از چنین دولتی فاصله خواهند داشت. این فاصله ممکن است مدتی پنهان بماند، اما بیشک در شرایط خاص و ویژه، چه در عرصهی داخلی و چه در صحنهی خارجی، این شکاف عمیق میان دولت و ملت خود را آشکار خواهد ساخت.
نهایت فاصله بین دولت و ملت، خون و خون ریزی است
وی در ادامه به بخشی از فرمایشات حضرت علی(ع) در باب دولت و ملت اشاره و خاطرنشان کرد: فاصله میان دولت و ملت را بر اساس فرمایشات امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه مورد بازبینی قرار می دهم. امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبهی ۱۰۸ نهجالبلاغه نهایت فاصله میان دولت و ملت را چنین ترسیم میفرمایند: «سلاطینه سِباعاً و أوساطه أکّالاً، و فقراؤه أمواتاً؛ سلاطینشان درندگان و مردم متوسط طعمه هایى براى آن درندگان و فقرا آنان مردگانى مى شوند.» یعنی دولتهایی که در جایگاه درندگی، آدمکشی، نسلکشی و شکستن حرمت شهروندان گام برمیدارند و خون آنان را میریزند؛ مردمان خوراک روزمرهی آن سلاطین و آن دولتهای ظالم میشوند. این، نهایت فاصلهای است که میتواند میان دولت و ملت پدید آید؛ دولتی را درنده و ملتی را طعمه و خوراک آن دولت ستمگر میکند.
کدام دولت پشتوانه ملت خود را دارد؟
سروش گفت: اگر قرار باشد فاصلهای میان دولت و ملت وجود نداشته باشد، باید دولت بهوسیلهی مردم و شهروندان، بهصورت آزادانه انتخاب شود، و کارگزاران آن دولت از میان شخصیتهای وارسته، کاردان و متعهد برگزیده گردند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در عهدنامهی مالک اشتر، در باب تشکیل کارگزارانی که باید در مصر به امور حکمرانی بپردازند، چنین سفارش میفرمایند: یا مالک توخ منهم أهل التجریة و الحیاء، من أهل البیوتات الصالحة و القدم فى الاسلام المتقدمة، فأنهم أکرم اخلاقا، و أصح أعراضا، و أقل فى المطامع اشراقا، و أغلب فى عواقب الامور نظرا؛ اى مالک ! کارمندانى را که اهل تجربه و شرم و حیا و از خانواده هاى صالح که در اسلام پیشگام ترند انتخاب کن؛ زیرا اخلاق آنها کریم تر و خانواده شان پاک تر و کم طمع تر و در سنجش عواقب امور بیناترند.»
دولت با ملت خود تنفس می کند و قطع ارتباط، یعنی قطع تنفس
سروش ارتباط میان دولت و ملت را ضروری دانست و تصریح کرد: نهتنها در پیدایش و تنظیم کارگزاران دولتی و نظام حکمرانی باید ملاکهای مهمی که موجب جذب افکار عمومی و دلهای شهروندان میشود، رعایت گردد، بلکه دولت همچون نفس کشیدن است که باید همواره جریان آن برقرار باشد؛ این تنفس همان ارتباط پیوستهی دولت با شهروندان و ملت خویش است.
هر دولتی، حتی اگر از متن جامعه برخاسته باشد، هنگامی که از افکار عمومی فاصله میگیرد، از خواستههای مردم دور میشود و به آنچه مورد توجه و مطالبهی جامعه و مردم خود است بیاعتنا میگردد، ناگزیر از شهروندانش فاصله خواهد گرفت و بیتردید از آنان دور خواهد شد.
وی ادامه داد: از همین رهگذر است که امیرالمؤمنین علیهالسلام در عهدنامهی مالک اشتر فرمودند: «الصق بذوى المرؤات و الاحساب و أهل البیوتات الصالحة و السوابق الحسنة ثم أهل النجدة و الشجاعة و السخاء و السماخة، فأنهم جماع من الکرم، و شعب من العرف؛ روابط خود را با افراد باشخصیت و اصیل، و خانواده هاى صالح و خوش سابقه برقرار کن، و پس از آن مردمانى که داراى بزرگوارى و دلاورى و سخاوت و اهل گذشتند رابطه برقرار ساز که آن ها کانون کرم و شعبه هایى از خوبى هستند.»
قدرت زدگی دولت باعث فاصله از ملت است
سروش بیان کرد: تا هنگامی که حکمرانان و دولتها تنها متوجه قدرت خویش باشند و توهمِ قدرتِ بیپایان در آنان شکل گیرد. آن روز، روز جدایی مردم از آن دولت است. هیچ دولتی با هیچ انگیزهای، هیچ توجیهی و هیچ مصلحتسنجیای نمیتواند در مسیر تفاخر، فخرفروشی، تکبّر و استبداد سیاسی گام بردارد. هر دولتی که مسیر خویش را بدون توجه به خواستهی ملت در پیش گیرد و گرفتار توهمِ تفاخر و تکبّر گردد، نقطهی آغاز جدایی ملت و جامعه از او همانجاست. این حقیقتی بسیار روشن و بدیهی است.
استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبهی ۲۱۶ میفرمایند: «ان من أسخف حالات الولاة عند صالح الناس أن یظن بهم حب الفخر، و یوضع أمرهم على الکبر؛ از سخیف ترین حالات زمامداران نزد مردان صالح، زمانى است که به آنها گمان برده شود که دوستدار تفاخرند و امورشان را بر کبر و خود پسندى قرار مى دهند.»
این دولت است که باید از افکارعمومی بیاموزد
سروش با تأکید بر اینکه جامعهای موفق و روبهپیشرفت است که حاکمان، حکمرانان و دولتمردان آن جامعه، خود را آموزشدیده و آموزنده در برابر مردم بدانند، گفت: حکمرانان باید در پشت نیمکت کلاسِ مدرسه بنشینند و مردم در برابر آنان در جایگاهِ معلم قرار گیرند. حاکمان باید همواره از مردم بیاموزند و از آنان یاد بگیرند، نه آنکه مردم را همواره کسانی بدانند که باید مورد توصیه، نصیحت و آموزش از سوی حاکمان خود قرار گیرند. این نکتهی بسیار مهم در نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است و آن حضرت چنین به ما میآموزند که «معلم نفسه و مؤدبها أحق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم؛ کسى که آموزگار و مربى نفس خویش است، به احترام و اکرام سزاوارتر است از آن که معلم و مربى دیگران باشد.»