از تلاش منتقدان تا بیتوجهی برخی مسئولان
در این شرایط انتظار میرفت مسئولان برای ایجاد همبستگی بیشتر زندانیان سیاسی و چهرههایی که در همین روزها از درون زندان دلشان برای مردم و ایران پَرمیکشد را آزاد کنند؛ نه اینکه چنین مواضعی در صداوسیمای رسمی کشور منتشر شود و بهنوعی بیانگر آن باشد که در این روزهای سخت هم که مردم همدل شدهاند، برخی بهدنبال خودی و غیرخودی و شکاف بین حکومت و مردم با زنده کردن خاطرات و اختلافات سیاسی و اجتماعی مردم هستند.

بامداد 23 خردادماه حمله متجاوزانه اسرائیل به خاک ایران آغاز شد و در پی ادامه این اتفاق، بسیاری از چهرههای ایرانی در راستای همبستگی بیشتر حتی با وجود اختلافنظر سیاسی با حاکمیت ایران، با انتشار بیانیه یا اظهارنظر در صفحههای شخصی خود در فضای مجازی در کنار محکومکردن حملات، ابراز همدردی با کشتهشدگان بهویژه غیرنظامیان نیز اتفاق افتاد؛ در این میان هم شاهد بودیم چهرههای اپوزیسیون خارج از کشور همچون عبدالکریم سروش، محسن کدیور، علیرضا رجایی، حسن یوسفی اشکوری، پرستو فروهر و... در این جبهه با مردم ایران همراه شدند و در داخل نیز منتقدان، معترضان و اصلاحطلبان که طی سالهای گذشته با بیمهری بسیاری از سوی جریان حاکم روبهرو بودند، پیشتاز این همراهی شدند.
نمونه بارز این اتفاق هم بیانیه چهرههای شاخصی مانند زهرا رهنورد از حصر، مصطفی تاجزاده از زندان، سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی رهبران جریان اصلاحات است که باتوجه به اینکه هنوز پایگاه اجتماعی در داخل کشور دارند، با انتشار بیانیهها در همان روزهای آغازین بهدنبال ایجاد همبستگی بیشتر در مردم در برابر موج گسترده تلاشها برای تعریف «جنگ اسرائیل با حکومت است، نه مردم» بودند.
در ادامه این تلاشها روز اول تیرماه هم پس از ورود آمریکا به این درگیری، سیدمحمد خاتمی که رهبر جریان اصلاحات محسوب میشود، بیانیه قابلتوجه و تأملی منتشر کرد و در آن از «تجاوز شریرانه... آمریکا علیه ایران» گفته و تاکید کرده است؛ «هیچ سرزمین، ملت و دولت توسعهگرایی» از ادامه و تحمیل جنگ سود نمیبرد.
در ادامه هم از تلاشها برای «تضعیف و تسخیر ذهن، روان و افکار جمعی» از گذشته سخن گفته است که اتحاد و انسجام ملی را نشانه رفته و تاکید میکند: «اکثریت قاطع مردم بهرغم همه تفاوتها، تمایزها، گرایشها و حتی نارضایتی از وضع موجود و انتقاد از برخی رویکردها و شیوهای حکمرانی فداکارانه و همدلانه به میدان آمدند» و با همین سخنان و با اشاره به اینکه «راه عبور از این پیج خطرناک» علاوه بر اتکا و اعتماد به رحمت الهی، همین «اتحاد و انسجام» ملی است، بهنوعی این رفتار مردم نازنین را به حاکمیت گوشزد میکند.
بیانیه خاتمی مانند اغلب بیانیههای دلسوزان ایران تاکید و تلاشی برای افزایش همدلی و همبستگی در جامعه بود و البته متفاوت از بسیاری از بیانیهها برای حفظ این همبستگی، حاکمیت را هم خطاب قرار داده که قدر و ارزش این حس ایجادشده در مردم را بدانند و مراقب آنها که بهدنبال غیرسازی هستند و خواسته یا ناخواسته با سخنانشان بر کهنهزخمها در جامعه نمک میپاشند نیز باشد. چیزی که متاسفانه در جریان نزدیک به حاکمیت با بیتوجهی روبهروست، نمونه اولیهاش بیانیه یک گروه سیاسی بود که حامیان دیپلماسی و مذاکره در گذشته را مقصر جنگ عنوان کرد.
نمونه اخیرش پخش گفتوگوی یکی از مسئولان است. چنانچه انتظار میرود صداوسیما با درک موقعیت کشور در پخش برنامههایش در تلاش باشد؛ بر این اتحاد و انسجام بیافزاید، نه اینکه در برنامه تلویزیونی بیتوجه به اینکه هنوز این کهنهزخمها برای مردم باز است و دلخوریها باقی است، اعتراضات مردم در سالهای 88، 96، 98 و 1401 را در کنار واقعه طبس و حمله اسرائیل به ایران بگذارد و البته از تلویزیون هم پخش شود.
در بخشی از این گفتوگو تصریح شد: «از طبس تا جنگ تحمیلی، فتنههای ۱۳96،۱۳88، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، همواره مردم ایران پایاندهنده بحرانها بودهاند.» همین یک نمونه از اشتباهاتی است که میتواند تضعیفکننده همدلی پیشآمده باشد. چنانچه در این شرایط انتظار میرفت مسئولان برای ایجاد همبستگی بیشتر زندانیان سیاسی و چهرههایی که در همین روزها از درون زندان دلشان برای مردم و ایران پَرمیکشد را آزاد کنند؛ نه اینکه چنین مواضعی در صداوسیمای رسمی کشور منتشر شود و بهنوعی بیانگر آن باشد که در این روزهای سخت هم که مردم همدل شدهاند، برخی بهدنبال خودی و غیرخودی و شکاف بین حکومت و مردم با زنده کردن خاطرات و اختلافات سیاسی و اجتماعی مردم هستند.
همانطور چهرههایی مانند سیدمحمدخاتمی و حتی برخی از مخالفان این حکومت بهنام «ایران» تلاش کردهاند، انسجام و اتحاد ایجاد کنند. باید مسئولان به آنچه بهعنوان صدای حاکمیت برای مردم پخش میشود، توجه بیشتر داشتهباشند تا مانع از غیرسازی در جامعه نسبت به حکومت شوند.
چنانچه خاتمی نیز در بیانیهاش میگوید: «باید این نعمت بزرگ از سوی همه ما بهخصوص مسئولان نظام و دولتمردان بهخوبی درک شود و... آینده بهتر با حضور همه نیروها برای ساختن ایران و تأمین عادلانه حقوق اساسی همه ملت ایران و بهرهگیری از توان و حضور و مشارکت همگان» رقم بخورد.