میراثسازی از منابع ملی / ارزیابی کارشناسان از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تشکیل بنیاد بینالمللی شهید سیدابراهیم رئیسی
ابلاغ اساسنامه بنیاد بینالمللی شهید رئیسی به امضای پزشکیان صورت گرفت و انتشار خبرش واکنشهای متعددی ایجاد کرد. برخی که جزئیات این اساسنامه را مطالعه کرده بودند به مواد آن و بهویژه ماده ۱۳ آن که مرتبط با«منابع مالی بنیاد» است، بیشترین ایرادات را گرفتند آنجا که آمده است:«منابع مالی بنیاد عبارتند از: هدایا، کمکهای مردمی، کمکهای دولتی، نذورات و موقوفات، وامهای دریافتی از صندوقهای قرضالحسنه، بانکها، سازمانها و اشخاص و درآمدهای حاصل از فعالیتهای بنیاد.» مادهای که در آن به کمکهای دولتی نیز اشاره شده است و احتمالاً در آینده در ردیف بودجه سالانه قرار بگیرد.
اساسنامه «بنیاد بینالمللی شهید رئیسی» چهارشنبه 5 دیماه از سوی مسعود پزشکیان، رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، ابلاغ شد. بنیادی که تشکیل آن کمتر از یک ماه پیش براساس اطلاعات رسانهها در تاریخ 29 خرداد 1403 تصویب و در تاریخ 10 تیر 1403 تشکیل آن ابلاغ شد.
در متن ابلاغیه آن که به امضای محمد مخبر، سرپرست ریاستجمهوری و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده بود: «نهاد ریاستجمهوری. دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ماده واحده «تشکیل بنیاد بینالمللی شهید رئیسی» که در جلسه 901 مورخ 1403/03/29 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است؛ به شرح ذیل برای اجرا ابلاغ میگردد: «ماده واحده - با هدف اعتلا و معرفی ملی و بینالمللی الگوی حکمرانی متعالی انقلاب اسلامی و بزرگداشت و امتداد راه و روش مدیریتی آیتالله شهید رئیسی، «بنیاد بینالمللی شهید رئیسی» تشکیل میگردد. تبصره- مأموریتها و ساختار بنیاد و مفاد اساسنامه آن به پیشنهاد دبیرخانه شورای عالی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی میرسد.»
و حالا ابلاغ اساسنامه این بنیاد به امضای پزشکیان صورت گرفت و انتشار خبرش واکنشهای متعددی ایجاد کرد. برخی که جزئیات این اساسنامه را مطالعه کرده بودند به مواد آن و بهویژه ماده 13 آن که مرتبط با«منابع مالی بنیاد» است، بیشترین ایرادات را گرفتند آنجا که آمده است:«منابع مالی بنیاد عبارتند از: هدایا، کمکهای مردمی، کمکهای دولتی، نذورات و موقوفات، وامهای دریافتی از صندوقهای قرضالحسنه، بانکها، سازمانها و اشخاص و درآمدهای حاصل از فعالیتهای بنیاد.» مادهای که در آن به کمکهای دولتی نیز اشاره شده است و احتمالاً در آینده در ردیف بودجه سالانه قرار بگیرد.
بقیه نیز با اشاره به ماده واحده تشکیل و ابلاغ آن یا بر اساس آنچه به عنوان اهداف در ماده ۵ این اساسنامه آمده است و «وظایف و اختیارات بنیاد» را مطرح کرده؛ به نقد و البته گاه با لحنی نامناسب استهزاگونه به اعتراض دست زدهاند. براساس این ماده:«بنیاد در راستای اهداف تعیینشده، دارای وظایف و اختیارات به شرح ذیل میباشد:
1- پژوهش در آثار، بیانات و تجارب شهید رئیسی،
2-نهادینهسازی و تداوم علمی و عملی سلوک سیاسی و سبک مدیریتی و رویکرد تقویت جبهه مقاومت، عدالتطلبی و محرومیتزدایی و فسادستیزی شهید رئیسی،
3-اعطاء جایزه دوسالانه آیتالله شهید رئیسی به آثار علمی و عملی اثرگذار در جهت کارآمدسازی، فسادستیزی، پاسخگویی به مشکلات مردم و نظامات حکمرانی در سطح ملی و بینالمللی با رویکرد تمدنسازی،
4-انجام فعالیتها و ایجاد مراکز پژوهشی، آموزشی و فرهنگی با مجوز مراجع قانونی و....»
و عملاً منتقدان به شخصیت سیاسی و علمی او اشاره کرده که در جایگاه رئیسجمهور کمتر از 3 سال حضور داشت و دستاوردها هم مشخص است و نیاز به چنین دم و دستگاهی نیست و در جایگاه علمی و اندیشهای هم همانطور که محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولتش در حساب کاربری شبکه اجتماعی ایکس خود نوشته است:«حاج آقای عزیز ما، همیشه در پاسخ به این سوال که گفتمان دولت شما چیست میفرمودند همان گفتمان امام و رهبری.»
پس گفتمان جدیدی در کار نیست و از آن جهت که از جوانی مشغول فعالیت و کار بود و احتمالاً وقت آزاد کمی داشته بحث اندیشهای هم قابل تبیین وجود ندارد.
در رابطه با این تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی و ابلاغیهاش با توجه به اینکه مطلب یکسویه محسوب نشود و شائبه اینکه صرفاً به دلیل اختلاف نگاه سیاسی و جریانی منتقد چنین مصوبهای هستیم؛ از بین برود تلاش کردیم با چهرههای اصولگرا مانند مجتبی شاکری، حسین جلالی، حسن بیادی، محمدحسن قدیریابیانه و مجید متقیفر در طیفهای مختلف اصولگرایی و با امید به حمایت آنها از این مصوبه گفتوگو داشته باشیم که متاسفانه از پاسخ در این زمینه اجتناب کردند.
در نهایت از چهرههای اصولگرا احمد بخشایشاردستانی، نماینده مجلس دوازدهم، عباس سلیمینمین، فعال سیاسی و محمدمهاجری، فعال سیاسی اصولگرای معتدل و از اصلاحطلبان در این زمینه با حسین نقاشی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفتوگو داشتهایم. نقطهنظرات آنها در ادامه آمده است.