بررسی پیامدهای تداوم شرایط تعلیق در سیاست داخلی و خارجی کشور
تعلیقِ ابدی؟
سیاستگذارهای کلان کشور در سالهای اخیر از اتخاذ تصمیمات اساسی که پاسخی به مطالبات جدی مردم بدهد طفره رفتهاند. این ادعایی است که بسیاری از تحلیلگران در سطوح مختلف مطرح کردهاند. از جمله مهمترین مصادیق آن هم از سیاستهای داخلی از جمله موضوعات مربوط به زنان و رفع فیلترینگ گرفته تا پیوستن ایران به پیمانهای بینالمللی از جمله FATF است که سالهاست جامعه در انتظار تصمیمگیری مبتنی بر منافع ملی در قبال آنهاست.
سیاستگذارهای کلان کشور در سالهای اخیر از اتخاذ تصمیمات اساسی که پاسخی به مطالبات جدی مردم بدهد طفره رفتهاند. این ادعایی است که بسیاری از تحلیلگران در سطوح مختلف مطرح کردهاند. از جمله مهمترین مصادیق آن هم از سیاستهای داخلی از جمله موضوعات مربوط به زنان و رفع فیلترینگ گرفته تا پیوستن ایران به پیمانهای بینالمللی از جمله FATF است که سالهاست جامعه در انتظار تصمیمگیری مبتنی بر منافع ملی در قبال آنهاست.
ارتباطات کشور در سطح بینالمللی محدود شده و این محدودیت روزبهروز بیشتر میشود؛ مواردی که عدم توجه به آنها موجهای مختلفی از اعتراضات مردمی را در دهه گذشته در پی داشته است و کشور را در شرایط سختی قرار داده و شکاف مردم و حاکمیت را عمیقتر کرده است؛ بهگونهای که مردم در کنار اعتراضات مدنی خود که با حضور در اجتماعات برپا کردند، که حتی سیاستگذاری در این زمینه نیز از سوی حاکمیت نادیده گرفته شده است و درخواست برگزاری مسالمتآمیز تجمعات اعتراضی را (که بنابر اصل 27 قانون اساسی آزاد است را هم بی پاسخ میگذارد) و در جریان هر تجمع اعتراضی بزرگی که در کشور شکل میگیرد از اتخاذ تصمیماتی برای تعیین کردن محل تجمعات سخن میگویند و با آرام شدن اوضاع دوباره به جای همان سیاست قبلی باز میگردند، اعتراض خود را به پای صندوقهای رای نیز کشاندند و با کاهش بیسابقه مشارکت در انتخابات سالهای اخیر اعتبار نظام را به چالش کشیدند.
اینگونه به نظر میرسد که درک نیاز به تغییر و خارج شدن از این شرایط برای سیاستمداران و برنامهریزانِ کشور امری سخت و نشدنی است و در برابر موج خروشان خواستههایی که شکل گرفته است، حرکتی آهسته و تعلیقی را در پی گرفتهاند و هنوز به این مسئله آگاه نیستند که تزریق قطرهچکانی سیاستها و یا پاسخ محدود و جسته و گریخته به مطالبات مردمی خشم و سرخوردگی عمومی را نهتنها کاهش نمیدهد بلکه در مواردی میتواند در بیشتر شدن آن هم موثر باشد.
برای نمونه زمانی که سخنگوی دولت از صبوری برای رفع فیلترینگ سخن میگوید و معلوم نیست که این صبر تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد، تحملِ مردم در آستانه لبریز شدن است و استهلاک فرآیند فعلی بر زندگی مردم سایه افکنده و موجب کاهش نارضایتی و حتی اعتماد (با توجه به وعدههایی که از سوی مسئولان داده شده) میشود.
در پی موارد مختلف دغدغههای آینده مبهمی در انتظار جامعه است؛ مثلاً اگر توانِ دولتی که وعده رفع فیلترینگ را داده به فشارهایی که از سوی رادیکالها به آنها وارد میشود اندک باشد، موج بزرگتر اعتراضات و بحرانهای عظیمتری هستند که کشور را در بر میگیرند.
برای نمونه یکی از دلایل موج بلند مهاجرتی که در سالهای اخیر در کشور ایجاد شده است، همین شرایط تعلیقی است که در اجرای سیاستهای داخلی و حتی تصمیمگیریهای بینالمللی ایران چه در سطح منطقه و چه در سطح جهانی، ایران را بسیار منزوی کرده است و معلوم نیست که آیا این شرایط قرار است تا ابد ادامه داشته باشد و یا بالاخره شاهد گشایشهایی در وضعیت سیاستهای داخلی و خارجی کشور باشیم. تعلیق در تصمیمگیری برای خواستهها و نیازهای اساسی مردم و کشور موضوع گزارشی است که هممیهن به آن پرداخته و گفتوگویی رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی و مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی در این زمینه داشته است که در ادامه میخوانید.