| کد مطلب: ۲۳۶۱۴

رحیم ابوالحسنی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:

جریان اقتدارگرا دولت پزشکیان را هم اگر در پی اصلاحات باشد با بن‏‌بست روبه‌‏رو می‌‏کند

جریان اقتدارگرا دولت پزشکیان را هم اگر در پی اصلاحات باشد با بن‏‌بست روبه‌‏رو می‌‏کند

رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران حضور نیروهای اقتدارگرا در کشور را مانعی برای رسیدن به مطالبات مردمی و عامل اصلی شرایط کنونی سیاسی کشور در پیشبرد اهداف ملی و بین‌المللی می‌داند.

رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران حضور نیروهای اقتدارگرا در کشور را مانعی برای رسیدن به مطالبات مردمی و عامل اصلی شرایط کنونی سیاسی کشور در پیشبرد اهداف ملی و بین‌المللی می‌داند. او در گفت‌وگو با هم‌میهن به سوالاتی در زمینه شرایط تعلیق در سیاست‌های داخلی و خارجی پاسخ داده است که در ادامه می‌خوانید. 

‌در زمینه سیاست‌های داخلی چندین سال است که کشور در شرایط تعلیق به سر می‌برد و عملاً مطالبات مهم مردم بدون پاسخ مانده است. از مسئله حجاب و زنان گرفته تا فیلترینگ و حتی این تعلیق به مردم هم سرایت کرده و شاهدیم که مشارکت مردمی در انتخابات کاهش پیدا می‌کند؛ گویی مردم در انتظارِ یک تحول برای مشارکت دوباره در انتخابات هستند. این تعلیق در کشور چه دلیلی دارد؟

اول اینکه معتقد به تعلیق نیستم، معتقدم نه در ایران و نه در خاورمیانه تعلیقی وجود ندارد. در خاورمیانه دولت محمود عباس بله در حالت تعلیق بود اما یک جریان مبارزه علیه متجاوز در حال تکمیل و توسعه بود و سرانجام به مرحله‌ای رسید که احساس کرد می‌تواند مقابله کند و مبارزه را شروع کرد. در ایران هم به تعلیق اعتقادی ندارم، در ایران یک جریان که بعد از جنگ وارد فضای سیاسی کشور شد، سنگر به سنگر جلو آمد.

در سال 76 عقب رانده شد، دوباره در سال 84 به پیروزی رسید و همینطور قدم به قدم جلو آمد و سعی کرد رقبای خود را به عقب براند. در مجلس هفتم رقبای خود را حذف کرد، در ریاست‌جمهوری سال 84 رقبای خود را حذف کرد، در سال 92 ورق برگشت اما آن جریان به پیشروی خود ادامه داد. یعنی یک گام به جلو رفتند و دو گام به عقب و این فرایند تکرار شده است و در این چندساله سعی کردند خود را از لحاظ نظری تئوریزه کنند و نظریه‌پردازان اقدام به پرورش شاگرد و دانشجو کردند و امروز از نظریه‌پرداز اصلی آنها تعداد زیادی دانشجو ساخته شدند و در این ایام شاهد حضور آنها هستیم.

در نتیجه معتقد نیستم که حالت تعلیق در ایران وجود داشته و الان هم نیست؛ منتهی گاهی این جریان شکست می‌خورند و گاهی ادامه می‌دهند. در مورد آقای پزشکیان هم با توجه به شرایطی که در کشور پیش آمد، دستگاه تصمیم‌ساز احساس کرد که باید کشور را از این بحران عدم مشارکت و مشروعیت عبور دهد، در نتیجه تدبیری اندیشید که بتواند یک‌بار دیگر شکست‌خوردگان را به صحنه بیاورد و با دست اینها دوباره مشروعیت و مقبولیتی برای سیستم و نظام درست کند. 

‌اگر عدم مشارکت در پی تعلیق در به نتیجه نرسیدن خواسته‌های مردم نبوده، پس شما دلیل را چه می‌دانید که منجر به این ریزش مشارکت در چنین حدی شد؟

من گفتم تعلیق وجود ندارد. این سیستمی که معتقدم کشور را مدیریت کرد، همان استراتژی‌ای است که از مجلس هفتم شروع شده و در سال 84 توانست قوه مجریه را در دست بگیرد، در 88 نیز با استراتژی خشونت قدرت خود را ادامه داد و در نبود تعدد کاندیداها و تدبیر اصلاح‌طلب‌ها، در سال 92 فضا را از دست داد اما آن جریان به مسیر خود ادامه داد و تمامی کارشکنی‌ها را انجام داد، مانع تحقق برجام شد، همانطوری که در دولت دوم آقای هاشمی وی را وادار به عقب‌نشینی کردند و چند وزارتخانه حساس را از دست او گرفتند، همین کار را نیز در دولت دوم آقای روحانی انجام دادند و مانع از موفقیت گفتمان اصلاح‌طلبی و پیش بردن این جریان شدند و لذا آنها سنگر گرفتند و در انتخابات 1400 دوباره همه را حذف کردند و با آن استراتژی بسیار گستاخانه فضا را در دست گرفتند که با ضایعه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و شهادت ایشان، آمارها و نظرسنجی‌ها نشان داده بود که مشارکت به 13 تا 15 درصد می‌رسد؛ در نتیجه نظام سیاسی به این تصمیم رسید که فضا را به گونه‌ای ترتیب دهد که مشارکت سیاسی مردم را حداقل در مشارکت 40 درصدی نگه دارد. 

‌اما پاسخ این سوال را دریافت نکردم که آیا این عدم مشارکت ناشی از تعلیق خواسته‌های عموم مردم (از جمله موضوع رفع فیلترینگ، حجاب، مشکلات اقتصادی و...) است که در طی سالیان گذشته از سوی نظام سیاسی به سرانجام نرسیده است؟

منظور شما از تعلیق، معلق ماندن است و من معتقدم این معلق ماندن نیست. طرف مقابل قدم به قدم جلو می‌آید. شما حتماً مصاحبه آقای میرباقری را شنیده‌اید که استراتژی ایشان این است که کشور را به سمت یک جنگ همه‌جانبه پیش ببرند ولو به قیمت نابودی کشور و منطقه باشد. حاکمیت به این نتیجه رسیده است که این استراتژی خطرناکی است و حداقل باید این را کمی تعدیل کند.

بنابراین معتقدم این سیستم الان هم، به محض اینکه کشور به سامان شود، دوباره دو گام به پیش خواهد آمد و دولت آقای پزشکیان  را هم اگر بخواهد اقدامات اصلاح‌طلبانه‌ای انجام دهد قطعاً با بن‌بست روبه‌رو خواهد کرد. در آن گروه اصلاً بحث تعلیق و خلسه وجود ندارد، آنها جریان مقابل را به عقب می‌رانند و گفتمان اصلاح‌طلبی و خط امام در این سال‌ها به عقب رفت و کاری هم از دست‌شان بر نمی‌آید. این گروه محافظه‌کار، اقتدارگرا و نه اصولگرا هستند چراکه اصولگرایی یعنی معتقد به اصول انقلاب و ما در انقلاب این اندیشه و گفتار را نداشتیم.

‌فکر می‌کنید این شرایطی که تشریح کردید چه عواقبی برای کشور دارد؟

عواقب که معلوم است؛ بحران مشروعیت که ایجاد شده، بحران مشارکت ایجاد شده، بحران نفوذ که ایجاد شده است و بحران کارآمدی در کشور به وجود آمده است؛ همه اینها را در کشور داریم. در کشوری که این‌همه بحران وجود دارد، چه عاقبتی می‌توان برای آن متصور بود؟ کشوری که توانایی حل مشکلاتش را ندارد و با بحران کارآمدی روبه‌رو است.

در حوزه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی؛ در کدام حوزه نظام توانست بحران‌ها را حل کند؟ در مسئله اجتماعی آیا استفاده از دیش و ماهواره را حل کرد؟ مسئله فیلترینگ را توانست حل کند؟ مسئله حجاب را توانست حل کند؟ در مسئله سیاسی برای عدم مشارکت مردم و گرایش نیروهای سیاسی به سمت رادیکال شدن کاری کرد؟ در زمینه اقتصادی توانست مشکل تورم و گرانی را حل کند؟ حالا اینکه چه خواهد شد را نمی‌توان در حوزه سیاست پیش‌بینی کرد.

زمانی است که گروه نخبه حاکمی تصمیم می‌گیرد و سرنوشت کشور را عوض می‌کند همانطور که با تصمیم برای این دوره از انتخابات توانست از غلبه گروه امثال جلیلی و میرباقری به قدرت جلوگیری کنند، گاهی می‌توانستند استراتژی را عوض کنند، به دامن مردم برگردند و مطالبات آنها را تامین کنند و یا این شرایط می‌تواند ادامه داشته باشد و شکاف بین حکومت و ملت ادامه یابد و کل ملت را از دست بدهند. 

‌در سیاست بین‌المللی هم معتقد هستید که تعلیقی وجود نداشته؟

بله در سطح بین‌المللی هم به همین معتقد هستم. اصلاً تعلیق در عرصه سیاست وجود ندارد و مبارزه همواره و دائمی است. مبارزه برای کسب قدرت و افزایش ثروت ادامه دارد اما به تناسب قدرت طرف مقابل، استراتژی‌ها تغییر می‌کند. 

‌به‌عنوان نمونه در کشور ما در موضوع FATF و مسئله رفع تحریم، این موضوعات کاملاً در حالت تعلیق به سر می‌برند و وزیر امور خارجه دائماً در حال رایزنی با کشورهای منطقه درباره موضوعات اخیر است. توجه نکردن به این موضوعات و این نکته که موضوع رفع تحریم و مسئله FATF در چند دولت ادامه داشته و هنوز نتوانستند این مسائل را به نفع مردم حل و فصل کنند چه آسیب‌هایی برای کشور خواهد داشت؟

همین گروه اقتدارگرا دنبال حذف جریان اصلاح‌طلبی بوده‌اند و تفکر امثال آقای میرباقری جلوی این موضوعات را گرفته است و کاری هم نمی‌توانند بکنند. بعلاوه دولت در ایران کاره‌ای نیست. مسئله برجام را آیا دولت هوا کرد یا مجلس دهم؟ FATF را چطور؟ این موضوعات در ید قدرت دولت نیست.

‌در نتیجه نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که دولتمردان ما سیاستی در پیش بگیرند که از این وضعیت معلق از نظر من و از نظر شما غیرمعلق ولی آسیب‌زا خارج  شویم؟

این بستگی دارد به اینکه چقدر قدرت حاکم اجازه دهد؛ اگر قدرت حاکم اجازه ندهد هیچ کاری نمی‌توان کرد. 

‌با آمدن آقای پزشکیان نشانه‌هایی پدیدار شد که حاکمیت نیز تمایل دارد تغییراتی ایجاد شود. فکر می‌کنید این گروه‌های اقتدارگرا هستند که در نهایت موفق خواهند بود یا این‌بار می‌توانیم امیدوار باشیم ماجرا فرق می‌کند و شاهد برخی تغییرات بود؟

اینجا بستگی دارد به اینکه اراده نظام بر این باشد که گروه اقتدارگرا را کنترل کند یا نه، آیا به آنها اجازه دهد در بزنگاه‌ها حاضر شوند و جلوی دولت بایستند؟ 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی