لزوم گسترس نگاه تعاملجو
جشن پیروزی برای مسعود پزشکیان بدون توجه به تحریمکنندگان انتخابات رونق نخواهد گرفت. سیاست تعامل و رفاقت نباید به درون نظام منحصر شود. بدون توجه به تحریمکنندگان، سیاست تعامل به سیاست نشستن بر سر سفره قدرت نزول خواهد کرد. نگاه تعاملجو باید از سطح جناحهای درونی نظام به سطح ملی و از سطح ملی به سطح فراملی ارتقاء پیدا کند.
تحریمکنندگان سه گروهاند. تعامل با هر یک خط مشی جداگانه طلب میکند. گروه اول به تحریم به مثابه یک منازعهجویی سیاسی مینگرند. امید دارند تحریم منجر به تحولات رادیکال شود. گروه دوم از تحریم مقصودی ندارند، صرفاً در فضای بغض پس از اعتراضات 1401 به سر میبرند. گروه سوم که از همه پرشمارترند کسانی هستند که انتخابات را یک مناسک بیمعنی یافتهاند و میلی در خود برای مشارکت نمییابند. این سه گروه با همه تفاوتهایشان در یک صف ایستادهاند و با چشمهای شیشهای و گاه اشکبار به مناسک شادی و جشن انتخابات مینگرند. توفیق سیاست تعاملجو در درون حلقه قدرت، بدون تعامل با این گروههای کثیر مردمی ناممکن است.
دولت پزشکیان باید به تحریمکنندگان سیاسی ثابت کند، مسیر تحولات مطلوبشان را میتوانند از طریق مشارکت در انتخابات پی بگیرند. به دو شرط: اول اینکه هیچ تحول رادیکالی یکشبه انجامشدنی نیست. دوم اینکه تحولخواهی رادیکال مدعیان دیگر هم دارد. یکی از آنها جناحهایی در درون خود حکومت است. بنابراین در پیشبرد خواست خود، دیگر مدعیان را هم باید مدنظر قرار دهد. فضاهای فکری و فرهنگی دوران دولت پزشکیان میتواند فضای گفتوگو و تعامل میان طرحهای گوناگون تحول رادیکال باشد.
جامعه ایرانی نیازمند التیام زخمهای ناشی از طرد و خشونت و سرکوب سالیان پیشین است. سالهاست ماشین نفرت و طرد و انکار چشمههای دگردوستی و مهر را در این سرزمین خشکانده است. گروه دوم تحریمکنندگان نیازمند رویت چهره تازهای از حکومت و حیات سیاسیاند. دولت پزشکیان باید بتواند متولی چنین تحولی در ساختار نظام سیاسی باشد.
تعامل با گروه سوم تحریمکنندگان از همه دشوارتر است. برای این گروه، صندوق معنای خود را از دست داده است. هر چه تلاش کنی، باور نمیکنند این و آن نامزد ریاستجمهوری با هم تفاوت دارند. این آگاهی کلیشهشده، حاصل چند دور انتخابات پرشور پیشین است. در روز انتخابات با هزاران آرزو و شوق حاضر میشدند اما چندی که میگذشت همه چیز به روال سابق باز میگشت. تفاوتها باید ملموس شوند تا صندوق معنای خود را بازیابد. تعامل با این گروه تنها با معنادار کردن انتخاب مردم و خواستشان برای تغییرات معقول امکانپذیر است. پشت یک سیاست تعاملجوی اصیل، باور به کثرت تقلیلناپذیر جامعه ایرانی است. سیاستمدار تعاملجو باید بازیگر صحنه پیچیده توازنبخشی میان کثرت تمایلات و خواستهای سیاسی کثیر باشد و الا تعامل از سطح لفاظیهای سیاسی فراتر نخواهد رفت و در انتخابات بعدی قهر عمیق و افزونتری را تجربه خواهیم کرد.