| کد مطلب: ۱۶۹۴۵
آشفتگی جریان اصولگرا

آشفتگی جریان اصولگرا

انتخابات ریاست‌جمهوری یک پروسه 6 ماهه تا یک‌ساله است که به یک پروسه یک‌ماهه تبدیل شده است. بنابراین طبیعی است تمام افراد و گروه‌هایی که تصمیم دارند وارد این انتخابات شوند، دچار یک دستپاچگی، عجله و شتاب می‌شوند. در این میان افرادی که دارای تجربه و سابقه کار حزبی، سیاسی و انتخاباتی هستند، به لحاظ متشکل کردن تشکیلات انتخاباتی و تدوین برنامه‌هایشان موفق‌تر عمل می‌کنند؛ البته با توجه به فضای ایجادشده و در مدت کوتاه پیش‌رو این امکان متصور نیست که کاندیداهای ریاست‌جمهوری یک مانیفست قوی و برنامه کلان و آینده‌نگر تهیه کنند.

در انتخاباتی که با سرعت و عجله برگزار می‌شود، اتفاقات هم سریع پیش می‌رود و سرعت این اتفاقات گاهی مسبب رقم خوردن سرنوشتی می‌شود که شاید مورد توقع و انتظار نیست. بنابراین گمان می‌کنم نتیجه این انتخابات قابل پیش‌بینی نیست. البته منظور این نیست که در دوره‌های قبل همه چیز قابل پیش‌بینی بوده اما این بار نتیجه انتخابات مبهم است و با جناح‌های مختلف که گفت‌وگو کردم، هیچ کسی نمی‌تواند تحلیل دقیق و جامعی ارائه دهد. به‌عنوان یک اصولگرا می‌گویم؛ دلیل حضور بیش از حد کاندیداها این است که جریان اصولگرایی فروپاشیده است.

اینکه تصور کنیم این افراد جلسه‌ای برگزار کرده و تصمیم گرفته‌اند که به صورت فله‌ای ثبت‌نام کنند، اشتباه است. ثبت‌نام بیش از حد انتظار نشان‌دهنده آشفتگی است که به آن اشاره کردم. ثبت‌نام نماینده مجلس که چند ماه پیش در انتخابات 10هزار رای نیاورده اما کاندیدای ریاست‌جمهوری شده است، مبتذل و خنده‌دار نیست بلکه تراژدی است و حاکی از آن است که اصولگرایان نمی‌دانند با آینده خود چه‌کار کرده و در تاریخ چه وجهه‌ای از خود ثبت ‌می‌کنند.

چندی پیش خبری منتشر شد که آقای محسن رضایی به دنبال ائتلاف است، بخشی از آن خبر تکذیب شد. اما موضوع این است که آقای محسن رضایی می‌تواند چنین نقشی را ایفا کند؟ من به شدت تردید دارم. متاسفانه امروز جریان اصولگرایی رهاست و کسی در این جریان به حرف کسی گوش نمی‌دهد. بنابراین انتظار ائتلاف دور از ذهن است. در این میان جریان‌هایی هستند که انتخابات را مهندسی می‌کنند البته نه‌فقط این انتخابات را بلکه انتخابات مجالس 1398 و 1402 و انتخابات 1400 را مهندسی کردند و حتی دنبال این بودند که انتخابات ریاست‌جمهوری 1392 و 1396 را هم مهندسی کنند اما زورشان نرسید. با این وجود، در این روزها مهندسان انتخابات سخت مشغول کارند.

از سوی دیگر چند نفر از دولت آقای رئیسی که دست بر قضا ضعیف‌ترین و ناتوان‌ترین هستند و در جریان اصولگرایی جایگاهی ندارند و کسی آنها را تحویل هم نمی‌گیرد، برای ثبت‌نام اقدام کردند و نمی‌دانند که با این اقدام آنها دولت وارد انتخابات می‌شود. در حقیقت فعالان سیاسی باید این موضوعات را مطالبه کنند، چراکه با این حجم ورود وزرا و معاونان آقای رئیسی به انتخابات، شائبه عدم سلامت انتخابات مطرح می‌شود. چه تضمینی وجود دارد و چرا باید وزیر فرهنگ و ارشاد یا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که هزاران میلیارد بودجه در اختیار دارد و نظارت زیادی هم روی آن نیست، این رفتار شائبه‌برانگیز را از خود نشان دهند؟ معنای این ثبت‌نام‌ها این است که دولت موقت فعلی با چنگ و دندان به دنبال حفظ قدرت است. ورود اصولگرایان، وزرا و دولتی‌ها به انتخابات ریاست‌جمهوری نیز حاکی از آشفتگی است.

برای پیشگیری از حضور فله‌ای در انتخابات ریاست‌جمهوری، اگر از اصلاح‌طلبان بپرسیم، می‌گویند: «باید سازوکار تشکیل احزاب را تقویت کنیم.» 45 سال است که این حرف را می‌زنند اما من معتقدم لااقل تا 50 سال آینده، احزاب در کشور ما به معنای آنچه در تعریف کلاسیک وجود دارد و نمونه‌های آن در اروپا شکل گرفته و به درستی فعالیت می‌کند، اتفاق نمی‌افتد. لازمه پیشگیری از بعضی تالی فاسدها، افزایش نظارت مردمی است و مطالباتی که نخبگان جامعه می‌توانند در حوزه گسترش مشارکت مردم و برگزاری انتخابات سالم مطرح کنند. مطرح شدن این دو موضوع در فضای سیاسی و رسانه‌ای می‌تواند مهندسان انتخابات را تا حدی کنترل کند.

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار