علی صوفی مطرح کرد؛
سهم روحانی از کاهش مشارکت در انتخابات
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: ریشه این میزان مشارکت به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ باز میگردد. جایی که پس از چند ماه از آغاز دور دوم انتخابات شاهد انتقادات در برخی از شهرهای کشور بودیم
به گزارش هممیهن آنلاین، بر اساس آمار رسمی وزارت کشور در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه تهران، ری، شمیرانات، پردیس و اسلامشهر، قریب ۵۵۲ هزار رای صحیح در صندوقها ریخته شده است، با توجه به این حقیقت که تعداد واجدان شرایط رای دادن در این حوزه حدود ۷ میلیون و ۷۷۵ هزار نفر است، این به این معنا است که قریب ۷ درصد در این حوزه در انتخابات شرکت کردهاند.
بر اساس آمار اعلامی، بیژن نوباوه خبرنگار سابق و عضو جبهه پایداری رای اول این دوره از انتخابات در تهران را کسب کرده است. آرای نوباوه ۲۷۱ هزار رای است که فقط ۳. ۵ درصد اعتماد شهروندان این حوزه را شامل میشود. نتایج مشارکت در دیگر حوزهها نیز چندان چشمگیر به نظر نمیرسد.
واکنشها به این انتخابات در نوع خود جالب بوده است. احمد وحیدی وزیر کشور دولت سیزدهم در توییتی با تشکر از «همکارانش» نوشت: «مردم حماسه آفریدند.» محمدجواد آذریجهرمی وزیر سابق ارتباطات در پاسخ به وزیر کشور نوشت: احتمالاً منظورشان از حماسه آن عدم مشارکت ۹۲ درصدی در تهران است، خدا قوت به همه دستاندرکاران برگزاری انتخابات. حسین سلاحورزی رئیس سابق اتاق بازرگانی نیز با اشاره به آمار اندک مشارکت با طعنه نوشت: همانگونه که وعده داده بودند ابتدا به نصف و بعد به تک رقمی رساندند. جلال رشیدیکوچی نماینده مجلس هم در توییتی نوشت: امیدوارم در چهار سال پیشرو شاهد استمرار چنین کنشی در مجلس دوازدهم نباشیم. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ابعاد مختلف دور دوم انتخابات مجلس با علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
* ارزیابی شما از دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست و این میزان مشارکت و نتایج انتخابات چه چشماندازی پیش روی مجلس آینده قرار داده است؟
ظاهرا میزان مشارکت در انتخابات مجلس در تهران در حدود ۸ درصد بوده است که جای تأمل دارد. اینکه چرا چنین اتفاقی رخ داده، نیازمند بررسی رویکردی است که در مدیریت کشور وجود دارد و سبب رسیدن به این نقطه شده است. ریشه این میزان مشارکت به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ باز میگردد. جایی که پس از چند ماه از آغاز دور دوم انتخابات شاهد انتقادات در برخی از شهرهای کشور بودیم. در آن مقطع زمانی، دولت نیز برای توجیه افزایش قیمت ارز پاسخ صادقانهای به مردم نداد و منشأ آن را اعتراضاتی دانست که در جریان بود. تحلیل دولت نیز این بود که قیمت ارز بهخاطر نارضایتی مردم افزایش یافته است. با این وجود پس از پایان اعتراضات، دولت به صراحت اعلام کرد که منشأ گرانی ارز تصمیمی بوده که دولت اتخاذ کرده است. تیم اقتصادی دولت آقای روحانی به ایشان القا کرده بودند که اگر قیمت ارز آزاد شود، نرخ از ۵ یا ۶ هزار تومان بیشتر نخواهد شد. این در حالی است که وقتی آقای روحانی به این نکته اشاره کرد که افزایش قیمت ارز تصمیم دولت بوده، نرخ آن به ۱۱ هزار تومان رسیده بود البته آقای روحانی عنوان کرد که در دولت نیز نسبت به تیم اقتصادی انتقاداتی مطرح شده که چرا عنوان کرده بودید قیمت ارز بیش از ۶ هزار تومان نمیشود، اما به ۱۱ هزار تومان رسیده است. دومین اعتراض در دولت روحانی در سال ۱۳۹۸ و به دلیل گرانی بنزین بود که باز دولت با مردم به صورت صادقانه برخورد نکرد. آقای روحانی عنوان کرد که من اصلا در جریان افزایش قیمت بنزین نبودم و صبح جمعه متوجه شدم. این وضعیت مردم را عصبانی کرد و به همین دلیل اولین پاسخ خود را به این وضعیت در انتخابات مجلس ۹۸ دادند. از همین مقطع زمانی بود که مردم از صندوق رأی رویگردان و از حضور در انتخابات دلزده شدند. مردم احساس میکردند نتیجه مشارکت در انتخابات نتیجهای به نام دولت روحانی دوم و نادیده گرفتن خواست آنها را دارد.
*شرایط انتخابات ۱۴۰۰ و حضور کاندیدای اصولگرا در کنار کاندیدای اصلاحطلبی که بیشتر گزینه باخت بود، این شرایط را تشدید نکرد؟
همانطور که در پاسخ به سوال قبل اشاره کردم، رویگردانی بخشی از مردم از انتخابات در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تشدید شد و متاسفانه بخشی از مردم تمایلی به رای دادن ندارند. این تصمیمی است که از سوی بخشی از جامعه درباره انتخابات و به دلیل انتقاد از وضعیت موجود مدیریت اجرایی کشور اتخاذ شده است. بعید به نظر میرسد در کوتاهمدت برخی از اعضای جامعه قصد تجدید نظر در این تصمیم را داشته باشند. نهادهای تصمیمگیر و نظارتی باید در این مدت به رویکردی که در پیش گرفته بودند، تجدیدنظر میکردند که این اتفاق نیز رخ نداده و به همین دلیل رویگردانی بخشی از مردم از انتخابات شکل جدیتری به خود گرفت. دولت آقای رئیسی بر این باور بود که منشأ گرانیها و تورم نه در رویکرد ایران در سیاست خارجی بلکه در نحوه مدیریت و سیاستگذاری دولت حسن روحانی بوده است. وی به مردم وعده داده بود که گرانی و تورم را کنترل کند و قیمت کالاهای مورد نیاز مردم و ارز را پایین بیاورد. با این وجود دولت رئیسی نه تنها نتوانست وضعیت اقتصادی باقی مانده از دولت روحانی را تثبیت و کنترل کند، بلکه با سیاستهای نادرستتر از دولت روحانی به گرانیها دامن زد و با پشتوانه مجلس و نهادهای همسو با خود، هیچ هراس و بیمی از نارضایتی مردم به خود راه ندادند. شرایط دولت رئیسی به شکلی شده که پایگاه اجتماعی دولت وی نیز نسبت به گذشته ریزش کرده است. کار به جایی رسیده که برخی از حامیان نزدیک به خودرا در همان ۶ ماهه ابتدایی از دست دادند و از روندی که در پیش گرفته بودند مأیوس شدند.
*از دست دادن پایگاه اجتماعی دولت در بین اصولگرایان چه فضایی را در آینده دارد؟
معاون اول دولت رئیسی با حضور در مجلس به صراحت عنوان کرد که توانایی ما در همین اندازه است، نیاز به هیاهو و سروصدای نمایندگانی در مجلس نیست و بیش از این از ما بر نمیآید. بدون تردید اگر این جملات در یک مجلس دیگر گفته میشد، نمایندگان عنوان میکردند اگر نمیتوانید کشور را مدیریت کنید، کنارهگیری کنید. این در حالی است که آقای مخبر به خوبی به این نکته آگاهی داشت که نمایندگان چنین کاری نخواهند کرد. مجلس یازدهم مجلسی نبود که برآیند انتخاب همه مردم باشد و پشتوانه اجتماعی زیادی در بین مردم نداشت. در واقع مجلس یازدهم برآیند و برآمده از دل مردم نیست. این وضعیت برخلاف فلسفه وجودی مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی بوده است. نتیجه این وضعیت افزایش گرانیها و تورم بود. دولت نیز برای توجیه رفتار خود به ارائه آمارهای عجیب پرداخت. آقای رئیسی هنوز عنوان میکند دولت را در شرایطی تحویل گرفته که تورم ۶۰ درصد بوده است. این در حالی است که براساس اعلام رسمی بانک مرکزی زمانی که رئیسی به ریاست جمهوری رسید میزان تورم در کشور ۳۸ درصد بوده است. رئیسی به دنبال این است که میزان تورمی که امروز بالای ۵۰ درصد و حدود ۶۰ درصد است، را به شکلهای مختلف برای مردم توجیه کند. وی عنوان میکند دولت را زمانی از حسن روحانی تحویل گرفته که میزان تورم در کشور ۶۰ درصد بوده است.
*در روزهای اخیر فایل صوتی از آقای خاتمی منتشر شده که عنوان میکند در فضای انتخابات باید در کنار مردم بود. دیدگاه شما درباره این فایل صوتی و اظهارات آقای خاتمی چیست؟
مشی اصلاحطلبی اقتضا میکند که اصلاحطلبان در چنین شرایطی در کنار مردم باشند. فلسفه اینکه اصلاحطلبان باید در کنار مردم باشند این است که اصلاحطلبان باید در شرایط کنونی مطالبات بحق مردم را پیگیری کنند. کم شدن مشارکت مردم پیام مهمی دارد و این پیام این است که حق متعلق به مردم است و این حق باید به مردم بازگردانده شود. هنگامی که مردم تصمیم خود را گرفتهاند و به دنبال این هستند که به صورت مدنی اعتراض خود را نشان بدهند، اصلاح طلبان نیز باید در کنار آنها قرار داشته باشند. آقای خاتمی در گذشته در یک نامه ۱۵ مادهای با نقد وضعیت موجود راهحلهای خود را برای مدیریت بهتر کشور ارائه داده است. یکی از دغدغههای ایشان موضوع انتخابات بود که تا شرایط حضور جریانهای سیاسی در انتخابات فراهم نشود، میزان مشارکت در انتخابات افزایش پیدا نخواهد کرد. این در حالی است که به این نامه پاسخ مناسبی داده نشد و با وضع قانون انتخاباتی جدید شرایط را نسبت به گذشته نیز بدتر کرد. نتیجه این وضعیت نیز دولت و مجلس بوده است. به نظر میرسد یکی از دغدغههای اصلی تندروها در انتخابات اخیر بیمعنا کردن انتخابات و حضور حداقلی مردم بود تا بتوانند در یک انتخابات یک طرفه افرادی که مورد نظر آنها بود وارد مجلس شوند.