| کد مطلب: ۱۱۳۲۷
نظریه‌پرداز جمهور ناب

نظریه‌پرداز جمهور ناب

با نزدیک شدن به سومین سالگرد درگذشت آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، همچنان در محافل سیاسی و عقیدتی اظهارنظرهایی درباره نظریه‌های ایشان به گوش می‌رسد و در این میان شاید یکی از مهم‌ترین و ویژه‌ترین بحث‎ها بر سر نظرات او به موضوع جایگاه صندوق رای و خواست مردم در نظر او بازگردد تا جایی که در یکی از مناظره‌های تلویزیونی اخیر هم در پی طرح مباحثی درباره انتخابات اشاره‎ای به عقاید مصباح‌یزدی و طرفداران او درباره نقش مردم در حکومت می‎شود که مورد اختلاف طرفین بحث بود. به مناسبت سالگرد درگذشت ایشان، به‌صورت اجمالی نگاهی به مهم‌ترین نظرات او که از اساتید حوزه علمیه قم، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، نماینده ادوار مجلس خبرگان رهبری بود و در این سال‎ها جبهه پایداری در فضای سیاسی خود را پیرو نظر او معرفی کرده است، در موضوع‌های «حکومت، احزاب و انتخابات» داشته‌ایم.  البته شایان ذکر است آنچه در این گزارش آمده، تنها بخشی از سخنان و نظرات مصباح‌یزدی در موضوع‌های یادشده است تا با آشنایی اجمالی با این نظرات حداقل در مواقعی مانند مناظرات درستی و نادرستی ادعاها را بتوان دریافت. در این گزارش تنها به برخی از مهم‌ترین محورهای بیان‌شده توسط ایشان در سخنرانی‌ها و کتاب‌ها اشاره شده که متن این موارد در سایت رسمی مصباح‌یزدی موجود است.

 

 

 

حکومت و حاکم اسلامی

۲۲ آذر ۱۳۸۱

در نظام اسلامی وقتی گفته می‌‌شود حکومت برای تأمین منافع مردم است، منافع دو دسته می‌‌شود؛ یک دسته منافع مادی دنیوی و دسته دیگر، منافع روحی، معنوی و اخروی انسان‌‌ها... اصل اولی که باید برای حل این مسئله در نظر بگیریم، این است که وظیفه دولت اسلامی تنها تأمین منافع مادی نیست بلکه باید مصالح معنوی جامعه را هم در نظر بگیرد. دوم اینکه، ما معتقدیم که مصالح انسان‌‌ها اعم از مادی و معنوی به‌طور کامل جز از راه قوانین اسلام تأمین نمی‌‌شود؛ حتی منافع مادی هم. ولی اگر فرض کنیم که منافع مادی از راه دیگری هم تأمین می‌‌شود، آنچه مسلم است منافع معنوی انسان‌‌ها جز از راه قوانین اسلام تأمین نمی‌‌شود.(سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه‌‌های مختلف)

۲ مرداد ۱۳۸۱

امروز آنچه بیشترین طرفداران را در دنیا دارد دموکراسی لیبرال است؛ یعنی مردم بدون هیچ پیش‌‌فرض قبلی هر چه دل‌شان می‌‌خواهد رأی بدهند، اکثریت به هرچه رأی دادند آن می‌‌شود معتبر، چه در قانون و چه در مجری قانون، هیچ پیش‌‌فرضی ندارد... این را می‌‌گویند دموکراسی لیبرال، مردم‌‌سالاری آزادی‌‌خواهانه، یعنی آزاد از هر قید و شرطی. اگر گفتند ما خدا را نمی‌‌خواهیم، خب نمی‌‌خواهیم، حرف حرفِ مردم است. اگر گفتند دین دروغ است، همان معتبر است! اگر گفتند ارزش‌های اخلاقی، بی‌‌ارزش، همان معتبر است؛ چون دیگر مردم گفتند. این عصاره دموکراسی لیبرالی است که امروز اکثریت کشورهای دنیا این را پذیرفتند. این‌ها یا منکر خدا و قیامت هستند و یا سکولار هستند؛ یعنی می‌‌گویند جای دین فقط کلیساست و مناجات با خدا و نیایش، همین. (سخنرانی در مسجد مهدیه همدان)

۱۷ آذر ۱۳۸۴

گفتند خوب است مردم مستقیماً ولی‌فقیه را انتخاب کنند؛ همان‌طور که نمایندگان مجلس و رئیس‌جمهور را انتخاب می‌کنند. مردم باید رأی بدهند که چه کسی ولی‌فقیه باشد. چرا؟ به این بهانه که این روش به دموکراسی نزدیک‌تر است، و اگر مردم به‌طور مستقیم رأی بدهند و کسی را انتخاب کنند، به فکر مردم بیشتر احترام گذاشته شده و حکومت مردمی‌تر و دموکرات‌مآب‌تر است. ولی انگیزه آنها از طرح این مسئله چیست؟ انگیزه آنها این است که اگر انتخاب رهبر مستقیماً از طرف مردم باشد، از راه‌های مختلف می‌شود به افکار مردم نفوذ کرد؛ هم‌چنان‌که گاهی در بعضی از کشورها مشاهده می‌شود کسانی برای احراز یک پست به پول، تبلیغات، وعده و وعید، راه انداختن کارناوال‌‌ها و چیزهای دیگر متوسل می‌شوند. (سخنرانی در دفتر پژوهش‌های فرهنگی مشهد)

۱۵ دی ۱۳۸۹

دشمن برای مقابله با دین از واژه‌هایی چون آزادی، دموکراسی، تسامح و تساهل و... استفاده می‌کند. باید دین را شناخت و بدان معتقد باشیم و جان خود را در راه آن فدا کنیم. نباید در این راه منحرف شد، چه‌بسا افرادی که برای خدمت به اسلام پست و مقام می‌گیرند، اما کم‌کم مادیات، زمینه انحراف آنها را فراهم می‌کند. چه‌بسا کسانی در انقلاب ما بودند که برای پیروزی این انقلاب زحمت‌ها کشیده، زندان‌ها رفته و حتی شکنجه‌ها تحمل نموده‌اند، اما در مدت کوتاهی خودشان و خانواده‌شان صاحب ثروت‌های کلانی شدند و یادشان رفت برای چه این زجرها را تحمل کرده بودند. (سخنرانی در نشست انجمن فارغ‌التحصیلان مؤسسه امام خمینی)

۱۹ بهمن ۱۳۸۹

امنیت اصلی‌ترین مسئله فلسفه سیاسی است، به‌گونه‌ای که همه فیلسوفان با مکتب‌های مختلف فلسفی، به جز آنارشیست‌ها و مارکسیست‌ها، معتقدند برای تأمین امنیت، نیاز به حکومت است و حتی برخی از فیلسوفان معتقدند تنها فلسفه وجود حکومت، ایجاد امنیت است... براساس بینش اسلامی، امنیت دینی بالاتر و مهم‌تر از امنیت جانی و مالی است، و بدین معناست که مسلمانان بدانند می‌توانند در جامعه به‌راحتی به دین خود عمل کنند و ارزش‌های دینی را در آن اجرا نمایند. برای افراد متدین در جامعه اسلامی، نبود امنیت دینی سخت‌تر از نبود امنیت جانی، مالی و ناموسی است، چراکه دین برای متدین بیش از جان و مال و ناموسش ارزش دارد... (سخنرانی در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی)

۱۵ شهریور ۱۳۹۴

عده‌ای که به فکر توسعه هستند، می‌گویند دلواپس آخرت مردم نباشید. فرهنگ جامعه ما در حال تنزل و رسیدن به همان نقطه‌ای است که در دوران طاغوت بود. رشد فرهنگ نیز جز با رجوع به قرآن محقق نمی‌شود؛ البته صرف خواندن قرآن، کافی نیست، بلکه باید فرهنگ آن را در جامعه پیاده کرد. (سخنرانی در دیدار با جمعی از بسیجیان مازندران)

۶ بهمن ۱۳۹۴

این انقلاب با هزینه‌های بسیاری از جمله تقدیم صدها هزار شهید به دست آمده است؛ خون بسیاری از علما و نخبگان جامعه در این راه فدا شده است؛ از این رو باید همواره توجه داشه باشیم ارزشمندترین دستاورد این انقلاب، احیای ارزش‌های اسلامی است، نه نان و آب. هر کس بخواهد ریاست کند، باید مردم را راضی نگه دارد و رضایت مردم، در گرو تأمین رفاه‌شان است، لذا نظام‌های دیکتاتوری هم تلاش می‌کنند رفاه مردم کشورشان تأمین شود؛ لذا این امتیازی برای انقلاب اسلامی نیست که مسئولین آن تنها به فکر رفاه مردم باشند، چراکه هر جایی مجموعه‌ای از انسان‌ها باشند، به دنبال تغذیه، بهداشت و رفاه خودشان هستند؛ بلکه مزیت انقلاب اسلامی به اسلامی بودن، به فرهنگ آن، به باورها و ارزش‌های اسلامی است. (سخنرانی در همایش بررسی شیوه‌های نفوذ دشمن در جمهوری اسلامی و راهکارهای مقابله با آن)

۱ اردیبهشت ۱۳۹۶

چند شرط اساسی باید در حاکم وجود داشته باشد که نبود آن‌ها سبب ایجاد خلأ اساسی در ارکان و اهداف حکومت می‌شود،‌ و آنها عبارت‌اند از: دین‌شناسی، عدالت، مدیریت، دشمن‌شناسی و شجاعت؛ و بدون یکی از این  شرط‌های اساسی، حکومت به اهداف اصلی مورد نظر اسلام نمی‌رسد. بوده‌اند فقیهانی که در فقه بسیار متبحر بوده‌اند، اما به‌خاطر عدم شناخت جامعه و دشمن و ساده‌لوحی، به وسیله‌ای در دست دشمنان اسلام تبدیل شدند. پس این سه ملاک یعنی شناخت دین، مدیریت، و شناخت دشمن، مهمترین ملاک‌ها برای فرد اصلح در نظام اسلامی است. (سخنرانی در مؤسسه امام خمینی)

۱۹ مرداد ۱۳۹۶

مردم‌سالاری موضوعی است که از زمان سقراط مورد توجه بوده و کسانی معتقد بودند همه مردم در تمام ارکان حکومت باید دخالت کنند، و در مقابل، برخی از فیلسوفان قائل بودند که دخالت عامه مردم موجب می‌شود افکار و خواسته‌های عوام غالب شود و هرج و مرج در جامعه را به‌دنبال دارد... امروزه نیز عنوان دموکراسی بر همین منوال تعریف می‌شود و مبتنی است بر خواسته اکثریت مردم، ولی بعد از انقلاب اسلامی، واژه دموکراسی یا مردم‌سالاری در ایران قید پیدا کرد و به مردم‌سالاری دینی تغییر کرد، و فرق بین ما و دیگر دموکراسی‌ها در همین قید می‌باشد... در مردم‌سالاری دینی، دین اصل است...

۳۰ آذر ۱۳۹۷

بزرگ‌ترین وظیفه کسانی که دغدغه انقلاب را داشته باشند، تقویت نهادهای فرهنگی در جهت ارزش‌های اسلامی است، و وجود جوانان متدین نباید ما را از این وظیفه غافل کند... الان باید مراقب باشیم چنین تربیت‌هایی را از دست ندهیم. مثل چنین تربیت‌ها و ارزش‌های دینی دارد کم‌کم رنگ می‌بازد، و جای آن آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، پیشرفت، تکنولوژی و این‌جور مسائل می‌نشیند. این خطری است که آینده انقلاب را تهدید می‌کند. آرام‌آرام جلو می‌آید، و یک‌مرتبه چشم باز می‌کنیم و می‌‌‌بینیم خدای ناکرده انقلاب از دست رفت. (مصاحبه با مجله 9دی)

امیرالمؤمنین که بود؟ در زمان خود امیرالمؤمنین، در کوفه که آن زمان مرکز اسلام بود، قاضی آن، که بود؟ مگر شریح قاضی نبود؟! مگر همین کسی نیست که بعداً فتوا به کشتن امام حسین‌ داد؟!... وضع دنیا همین است... می‌شود گفت چون فلان کس فلان فساد را مرتکب شد پس این نظام غلط است؟! اگر این‌طور بود پس العیاذ بالله باید بگوییم حکومت رسول‌الله باطل بود! حکومت امیرالمؤمنین باطل بود!(سخنرانی با عنوان انقلاب اسلامی، قطره‌ای از دریای برکت رسول خدا‌)

کدام‌یک از این استانداران ما، خدایی نکرده شقاوت‌شان به پای زیاد بن ابیه می‌رسد؟! کدام‌یک از این اختلاس و رشوه‌خواری‌هایی که گوشه و کنار رخ می‌دهد به پای آن سوءاستفاده از بیت‌المال در زمان امیرالمؤمنین می‌رسد؟! بالاخره بشر است و خطاکار است و نمی‌شود که حکومت را با ملائکه تشکیل داد. عمده این است که آن کسی که در رأس حکومت است خط صحیح اسلامی داشته باشد(سخنرانی با عنوان انقلاب اسلامی، قطره‌ای از دریای برکت رسول خدا‌)

ما در شعارهای سیاسی خودمان می‌گوییم که دیگر هرگز زیر بار هیچ ظلمی و زیر بار هیچ حکومتی نخواهیم رفت. قبل از ما هم از این‌ها می‌گفتند. پدران ما هم پنجاه، شصت سال پیش‌تر و حتی سی، چهل سال پیش‌تر این حرف‌ها را می‌گفتند اما بالاخره در حدود شصت سال زیر بار حکومت دیکتاتوری رفتند که بحمدالله از بین رفت. اگر اراده خداوند متعال تعلق بگیرد بر اینکه ملتی زیر بار رنج بروند هیچ چیزی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. باز هم یک سگی از آن سگ، سگ‌تر بر مردم مسلط می‌شود؛ باز هم زوری بیش از زور سابق بر جامعه حکم‌فرما می‌شود. البته باید بگوییم ما زیر بار هیچ ظلمی نمی‌رویم و نباید هم برویم اما خیلی‌ها گفتند و رفتند! (سخنرانی با عنوان انقلاب اسلامی؛ تجلّی‌گاه عبودیت و بندگی)

گیرم که نیروهای مسلح ما تمام نیروهای منطقه را شکست داد و همه را زیر سلطه خودش آورد، اما چه فکری بر این نیروها حکومت خواهد کرد؟ اگر سران و فرماندهان این نیروها، فکر اسلامی و تربیت اسلامی نداشته باشند، حاضرند که برای رسیدن به مقام، شهرت و برای قهرمان شدن فکر اسلامی و آرمان انقلاب را ببازند!(سخنرانی در جمع افسران ارتش در مؤسسه امام خمینی)

آزادی قلم و بیان و سایر آزادی‌ها تا آنجاست که انسان بتواند با انتخاب و اختیار خودش راه صحیح را انتخاب کند. باید دو راه وجود داشته باشد تا یکی را انتخاب کند. اگر انسان را مهار کنند و او را فقط در یک مسیر خاص به حرکت دربیاورند این دیگر انتخاب نخواهد شد و کاری که انتخاب در انجام آن نباشد منجر به آن کمال نهایی انسان نخواهد شد. پس انسان باید انتخاب داشته باشد تا با انتخاب خودش راه حق را انتخاب کند. تا این اندازه بله، باید آزاد باشد؛ اما اینکه آزاد باشد تا دیگران را گمراه کند، آزاد باشد تا اهداف الهی را خنثی کند، آزاد باشد تا نظام آفرینش را به هم بزند این‌ها قابل استنتاج از هیچ مقدمه‌ای نیست.(سخنرانی در دارالقرآن)

 

کتاب نظریه سیاسی اسلام

جمهوری، نفی سلطنت است. نفی سلطنت در عنوان جمهوری مطرح شد؛ یعنی سلطنت را قبول نداریم. در واقع عنوان و نقش اصلی‌اش جنبه سلبی آن است. اما جمهوری محتوایش چیست؟ محتوایش اسلام است، دو چیز در کنار هم نیست. قالب و محتواست نه دو محتوا در عرض هم. پس تعارض اصلاً معنی ندارد. ما مشرک نیستیم. ما موحدیم. یک مبنا برای دین و برای قانون بیشتر قائل نیستیم، آن خداست. بنابراین اصل اسلام است در کنار اسلام چیز دیگری نمی‌توانیم معنی کنیم و قرار بدهیم جمهوریت به معنای ایجابی آن در انقلاب اسلامی مطرح نبود. مفهوم جمهوری هیچ چیزی را نمی‌‎تواند به ما بگوید. جمهوری، نفی موروثی بودن حکومت است. وقتی حکومت، موروثی نبود، در یک خانواده نبود، در یک طبقه‌ای نبود، در یک طیفی نبود، حالا اسمش را بگذارید سلطنتی یا جمهوری یا سومی. ملاک این است که محتوایش اسلام باشد، شکلش هم موروثی نباشد.

 

کتاب حکیمانه‌ترین حکومت

اگر در تصویب قوانین حکومت اسلامی، احکام ثابت اسلام رعایت نشود و قوانین مصوب برخلاف قوانین و احکام اسلام باشند، آن قوانین غیراسلامی‌اند؛ هرچند همه نمایندگان مردم به‌اتفاق‌آرا به آنها رأی داده باشند. قانونی که ضد احکام ثابت اسلام باشد، سندیت و مشروعیت ندارد... نباید ازنظر دور داشت که ولیّ امر مسلمین و هیچ منبع قانون‌گذاری دیگری، حق ندارد که بدون رعایت قواعد کلی اسلام و موازین و ارزش‌های اسلامی، به‌دل‌خواه خود، احکام و قوانین متغیر وضع کند.

 

کتاب حکیمانه‌ترین حکومت

تفاوت اصلی نظام اسلامی با دیگر نظام‌های امروزی دنیا در این نهفته است که هدف اسلام از تشکیل زندگی اجتماعی و حکومت، فقط این نیست که نان و آبی برایمان فراهم شود و خواسته‌های حیوانی‌مان تحقق یابد؛ بلکه اصل این است که ارزش‌های انسانی و الهی بر جامعه حاکم شود. بدیهی است که اگر آن ارزش‌های انسانی و الهی حاکم شد، نیازمندی‌های مادی نیز به بهترین شکل تأمین می‌شود... اگر زمانی، میان ارزش‌های معنوی و ارزش‌های مادی تزاحم درگرفت، در نگاه طرفداران نظام اسلامی، تقدم و اولویت با ارزش‌های معنوی، خداپرستی، عدالت و تحقق آرمان‌های اسلام است.

 

احزاب و تشکل‌ها

 ۱۵ خرداد ۱۳۸۰

بسیاری از دانشگاه‌ها را تسخیر کرده‌اند، حالا نوبت رسیده به دبیرستان‌ها و حتی دوره‌ راهنمایی، با تشکیل بعضی از سازمان‌های رسمی دانش‌آموزی سعی کردند کل دانش‌آموزان ایران را تحت تصرف بگیرند. جامعه‌ مدنی است دیگر!... علاوه بر تشکیک در مبانی فکری و نظری، درزمینه‌ ارزش‌ها شروع کردند برنامه‌هایی به نام هنر، به نام تشویق هنرمندان و احیای شخصیت هنرمندان... از پول ملت، از حق خانواده‌های شهدا و ایتام و فرزندان یتیم‌مانده‌ شهدا، انواع وسایل را برای بی‌بندوباری، ترویج فحشا و ارتباط نامشروع دختر و پسر فراهم کردند. کار به‌جایی رسید که در میتینگ انتخابات ریاست‌جمهوری، دختر و پسر باید برقصند و کارهایی که انسان از ذکرش شرم دارد. آیا امام انقلاب کرد برای همین؟ به کجا می‌برندمان؟ (سخنرانی در مسجد کاظم بیک آمل)

۳۰ بهمن ۱۳۸۳

یکی از عذاب‌های اجتماعی که ممکن است خدا جامعه‌ای را به آن مبتلا کند، پیدایش اختلاف بین مردم است؛ جامعه‌ای که نسبت به احکام اسلامی قدردان و نسبت به نظام اسلامی شکرگزار نباشد، نسبت به ولی امر مسلمین وفادار نباشد، مؤاخذه خواهد شد و مؤاخذه چنین جامعه‌ای پیدا شدن اختلاف و چنددستگی در آن جامعه است. این یکی از بزرگ‌ترین عذاب‌های الهی است که ما از آن غافلیم و فکر می‌کنیم کثرت‌گرایی، تکثر و وجود احزاب مختلف، پیشرفت و توسعه سیاسی است! خدا این اختلافات را عذاب می‌داند! و چنین جامعه پراکنده‌ای مبتلا به عذاب خداست هرچند خودشان نمی‌فهمند. (سخنرانی در حسینیه شهدای قم)

۲۶ شهریور ۱۳۹۰

ما باید جمعیت‌ها و تشکیلاتی برای فعالیت‌های سیاسی داشته باشیم، اما نه با مفهوم حزبی که در غرب وجود دارد که هرچه شورای مرکزی گفت، همه آن را اطاعت کنند. چنین چیزی در اسلام نیست. هم‌فکری، مشورت، همکاری در انتخابات و تعهد برای انجام کاری، اگر از تعهدات مشروع و در چارچوب احکام شرعی باشد، پذیرفته شده است اما باید توجه داشت آن‌جایی که حکم خدا است، دیگر تعهد مردم نقشی ندارد. وقتی خدا و پیغمبر دستوری دادند، دیگر کسی حق دخالت ندارد. (سخنرانی در جمع دبیران کانون هم‌اندیشی استان‌ها)

۲۲ اسفند ۱۳۹۰

خداوند دو نوع امداد به بندگان دارد: یک دسته امدادهای عمومی که هیچ پیش‌شرطی ندارد و هر کس، در هر موقعیتی اعم از مؤمن و کافر از آنها بهره‌مند می‌شود. اما دسته دیگری از امدادهای الهی مخصوص مؤمنین است و هر کس به اندازه ایمان و اعتمادش به خدا از آن بهره‌مند می‌شود... اما خدا نشان داد جامعه‌ای که در آن با نفس گرم یک مرد الهی اعتماد به خدا زنده شود و افراد آن به لطف خدا ایمان پیدا کنند، می‌توانند با امدادهای غیبی خدا بر دشمنان قدرتمند خود پیروز شوند. این مسئله را از ابتدای انقلاب در جریانات مختلف تجربه کرده‌ایم؛یکی از آنها همین انتخابات اخیر (انتخابات مجلس نهم) و پیروزی دوستان جبهه پایداری است. (سخنرانی در جمع گروهی از اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی)

۵ تیر ۱۳۹۱

در این شرایط و اوضاع ما چاره‌ای ندیدیم جز اینکه صدای دیگری هم بلند شود ولذا با سه شعار تبعیت محض از ولایت مطلقه فقیه، مقابله با فتنه‌گران، و برائت از خط انحراف این جبهه تشکیل شد، چراکه ما معتقدیم اگر قرار باشد به خاطر وحدت، نیروهای حزب‌اللهی و مخلص، فدای نیروهایی شوند که دارای نقص‌های مختلف به‌ویژه فکری هستند، چنین وحدتی بی‌فایده است و لذا این حرکت انجام شد و چه‌بسا اگر این اقدام صورت نمی‌پذیرفت، انتخابات به شکل دیگری رقم می‌خورد. (در دیدار با جمعی از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه امام صادق)

۷ مرداد ۱۳۹۱

در کشورهای مختلف، احزاب متعددی وجود دارند که هر یک به دنبال کسب قدرت هستند و به همین خاطر علیه یکدیگر سخنرانی، افشاگری و دروغ‌پراکنی می‌کنند و تلاش می‌کنند به هر نحوی رقبا را از میدان بیرون کنند؛ در عرصه بین‌المللی نیز بسیاری از شعارها مانند آزادی، صلح و حقوق بشر فقط ابزاری برای رسیدن به مقاصد برخی کشورهای قدرتمند است... آن‌چه جای تعجب دارد این است که ما به‌عنوان یک کشور اسلامی و انقلابی که امام آن را پایه‌گذاری کرده، درصدد هستیم که برای حل مشکلات‌مان نسخه‌ای از دشمنان بگیریم؛ یعنی با این همه منابع غنی، به سمت کسانی که فساد و مشکلات‌شان عیان شده، دست دراز کنیم. (سخنرانی در دیدار با اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری)

 

کتاب آذرخشی دیگر در آسمان کربلا

از حدود یک قرن پیش تا به حال، چنین وانمود شده که اگر بخواهیم کار اجتماعی در قالب تشکل باشد، باید به صورت حزب باشد. از صدر مشروطیت تا به حال هم احزابی که تشکیل شده کارنامه‌های خوبی ندارند، حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم احزابی که تشکیل شد، چندان چنگی به دل نمی‌زد... تأکید بر این است که ما باید تشکل‌های دینی قوی داشته باشیم، اما نه با مدل غربی حزب، ما در اسلام مدل حزب نداریم. این‌ها همه از غرب است. ممکن است که از بعضی جهات محسناتی هم داشته باشد، اما جهات عیبی هم دارد که اگر روش بهتری داشته باشیم، چرا آن را انتخاب نکنیم؟ روش بومی خودمان، روش اسلامی خودمان، هیئت‌های مذهبی.

 

انتخابات و رای مردم

۱۵ دی ۱۳۸۳

برخی از افراد بعد از انقلاب، به نام اسلام و اصلاحات، حرکت‌هایی بر ضد اسلام انجام دادند... ما امروز در حال چیدن میوه‌های تلخ آن عملکرد هستیم که یکی از آنها فسادهای اخلاقی و اختلافات خانوادگی ناشی از بها ندادن به دین و ترویج روح تساهل و تسامح است. به خاطر مشاهده همین نتایج تلخ بود که مردم مسیر خود را تغییر دادند و این امر ابتدا در انتخابات شوراهای شهر و پس از آن در انتخابات مجلس عینیت یافت و معلوم شد دیگر مردم با آنها نیستند و شعارهایشان را باور نمی‌کنند؛ ارزش‌های دینی و معنوی هم بیشتر در میان مردم مطرح شده است. (سخنرانی در جمع شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین استان قم)

۱۸ بهمن ۱۳۸۳

هرگز نباید در امر انتخابات، تأثیر دعا و توسل به ائمه اطهار را به فراموشی سپرد. در اوایل انقلاب، کسانی بودند که در ایام انتخابات، و حتی انتخابات مجلس شورای اسلامی، روزه می‌گرفتند و خود و زن و بچه‌هایشان نذر می‌کردند تا مبادا کسی وارد مجلس شود که صلاحیت و اعتبار لازم برای تصدی آن را ندارد. (سخنرانی در جمع گروهی از اساتید و محققان مؤسسه امام خمینی)

۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴

توجه داشته باشید که شرکت ‌‌‌‌‌در انتخابات یک واجب شرعی است. حفظ عزت اسلام در بین کشورهای دنیا و دشمنان اسلام، به ‌‌‌‌‌مشارکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات است. معنای اینکه اصل انتخابات واجب است این نیست ‌‌‌‌‌که شما به هر که دلتان خواست رأی بدهید. در اینجا یک واجب دیگری هم داریم و آن این است که تا ‌‌‌‌‌می‌‌‌‌‌توانید تلاش کنید آن که اصلح است را شناسایی کنید. تنها به حرف زید و عمر اکتفا نکنید. گذشته‌‌‌‌‌های ‌‌‌‌‌طرف را، همکارانش را، تأیید‌کنندگانش را ببینید که چه کسانی هستند که او را تأیید می‌‌‌‌‌کنند؟ چه کسانی خوشحال ‌‌‌‌‌می‌‌‌‌‌شوند که ببینند فلانی سر کار می‌‌‌‌‌آید؟ اگر این سر کار بیاید تیمش چه کسانی هستند؟ (سخنرانی در مصلی امام خمینی ساری)

۵ تیر ۱۳۹۱

برخی نه‌تنها در مقابل فتنه موضع نگرفتند، بلکه با فتنه‌گران رابطه داشتند، لذا این‌ها نقص‌های بسیار بزرگی است که نمی‌توان آن را در انتخابات نادیده انگاشت. عده‌ای نیز علاوه بر اینکه اعتقادی به ولایت‌فقیه و مقام معظم رهبری ندارند، آن را مانع و رقیب خود می‌دانند و رفتار و سخنان‌شان را به‌گونه‌ای طراحی می‌کنند که هم از لحاظ تئوریک، ولایت‌فقیه را زیر سوال می‌برد و هم در عمل در جهت تضعیف مقام معظم رهبری برآمدند، لذا اگر چنین افرادی صحنه‌گردان انتخابات شدند، نباید فریب آنها را خورد. (در دیدار با جمعی از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه امام صادق)

۲۸ فروردین ۱۳۸۳

متأسفانه نفوذ فرهنگ غربی در فرهنگ ما باعث شده که برخی افراد تصور کنند فقط حق رأی دارند و به تکلیف خود مبنی بر شناخت اصلح و رأی دادن به او اهمیت ندهند. وظیفه تبیین و آگاه کردن مردم نسبت به این تکلیف بر عهده روحانیت است. باید وظایف شرعی مربوط به انتخابات را برای مردم تبیین کنیم و بیش از آن‌که روی شخص تکیه کنیم درباره مسائل شرعی آن بحث کنیم. (سخنرانی در دیدار با مسئولان بسیج مدرسه علمیه حقانی)

۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲

اگر کسی شرایط و اوضاع را به گونه‌ای دید که در صورتی که به میدان بیاید، نه‌تنها رأی نمی‌آورد، بلکه کار به جایی می‌رسد که فرد دیگری که صلاحیت لازم برای تصدی این پست را ندارد، پیروز انتخابات خواهد بود، بر او واجب شرعی است که کنار برود، تا چنین اتفاقی نیفتد. یعنی هم‌چنان‌که ممکن است ورود به عرصه انتخابات برای کسی واجب شرعی باشد، ممکن است خروج از این میدان برای دیگران واجب شرعی باشد. (دیدار با غلامعلی حدادعادل)

 ۲۱ خرداد ۱۳۹۲

هم‌چنان‌که قرآن کریم برای شب قدر ارزشی معادل هزار ماه قائل است، ایام انتخابات هم از روزهایی است که اگر قدر آن را به‌خوبی درک کنیم، ارزش آن بیش از سال‌ها عبادت خواهد بود. در مقابل، اگر قدر این ایام را ندانیم و به وظیفه خود عمل نکنیم، در پیشگاه خدا دچار چنان حسرتی می‌شویم که از عذاب هشتاد سال گناه بیشتر است. حضور شما در انتخابات و رأی شما می‌تواند کمک کند تا کسی مسئولیت کارهای کشور را بپذیرد که خدمات ارزنده‌ای برای دین و ارزش‌های اسلامی، و مردم محروم و مستضعف انجام دهد و همه کسانی که موجب شدند چنین کسی این مسئولیت را عهده‌دار شود، نیز در ثواب کارهای او شریک خواهند بود. (سخنرانی در همایش بانوان ولایت‌مدار حامی سعید جلیلی)

۱۶ شهریور ۱۳۹۷

نباید فراموش کنیم، هدفی به نام اسلام داشتیم، که وجه امتیاز انقلاب ما نسبت به سایر انقلاب‌هاست؛ تکیه کلام امام در دوران نهضت، و بعد از پیروزی انقلاب و تا آخرین لحظات زندگی ایشان «اسلام» بود؛ حال، چه شده که در سخنان و شعارهایمان و حتی وعده‌های انتخاباتی سخنی از اسلام نیست؟! مبادا اوج وعده‌های ما، همان وعده‌هایی باشد که لیبرال‌ها و مارکسیست‌ها می‌دهند! حداقل بگوییم مراد ما از پیشرفت، هم مادی و هم معنوی است؛ نه اینکه بگوییم آخرت مردم ربطی به ما ندارد و وظیفه ما فقط پیشرفت مادی است؛ اگر چنین شد، بدانیم سیر نزولی جامعه شروع شده است. (سخنرانی در جمع رابطان استانی دفتر پژوهش‌های فرهنگی)

 

کتاب در پرتو آذرخش

بعضی از ما تصور می‌کنیم رأی دادن امری است که تنها به خود ما مربوط می‌شود. خیر، این چنین نیست. رأی دادن حق نیست، بلکه تکلیف است. باید در انتخابات شرکت کرد و رأی داد و باید اصلح را شناخت و به او رأی داد. مسامحه در رأی دادن جایز نیست. از سر هوس به کسی رأی دادن بازی کردن با اسلام است. باید از همین امروز درصدد تحقیق باشید و بررسی کنید که چه کسی برای اداره مملکت از دیگران اصلح است. آیا اهمیت سپردن چنین امانتی به کسی که می‌خواهد سرنوشت کشوری را در دست بگیرد، از عروس کردن یک دختر کمتر است؟ شما اگر بخواهید دختر خود را عروس کنید، آیا در مورد شخص خواستگار تحقیق نمی‌کنید؟ آیا باید به همین اندازه که چند پوستر به در و دیوار زده شود و شعارهایی داده شود، اکتفا کنید؟ رأی دادن یک تکلیف است، نه حقی که بگویید حق خودم است و به هر کس خواستم رأی می‌دهم. زمانی که رأی می‌دهید در این دنیا کسی که از شما مؤاخذه نمی‌کند؛ اما تا روز قیامت هر اثری بر رأی شما مترتب شود، شما هم در آن شریک هستید.

 

کتاب پرسش‌ها و پاسخ‌ها

آنچه از روایات موجود در کتاب‌های روایی شیعی استفاده می‌شود این است که در زمان غیبت، فقیهی که واجد شرایط مذکور در روایات باشد، حق حاکمیت دارد و به تعبیر برخی روایات از طرف معصومان به حکومت نصب شده است. مشروعیت حکومت فقها زاییده نصب عام آنان از سوی معصومان است که آنان نیز منصوب خاص از جانب خدای متعال هستند. از نظر شیعه به همان معیاری که حکومت رسول‌الله مشروعیت دارد، حکومت امامان معصوم و نیز ولایت فقیه در زمان غیبت مشروعیت خواهد داشت؛ یعنی مشروعیت حکومت هیچ‌گاه مشروط به رأی انسان‌ها نبوده، بلکه امری الهی و با نصب او بوده است.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار