| کد مطلب: ۱۰۳۹۱

آن مدرسه عشق

آن مدرسه عشق

مروری بر روند تکوین بسیج در چهل‌وچهارمین سال صدور دستور تاسیس

مروری بر روند تکوین بسیج در چهل‌وچهارمین سال صدور دستور تاسیس

نمی‌توان تاریخ انقلاب ۵۷ تا به امروز را مورد بررسی قرار داد اما توجهی به بسیج نداشت و به‌سادگی از کنار این سازمان عبور کرد؛ نهادی که ۴۳ سال قبل در چنین روزی توسط بنیانگذار انقلاب اسلامی، دستور تشکیل آن صادر شد، پس از آن به سرعت نیروهای مردمی را جذب کرد، در جریان جنگ ایران و عراق، نیروهای مردمی را به جبهه فرستاد و پس از جنگ سیر تکوین خود را با گسترده شدن ادامه داد و این روزها پنجمین دهه از عمر خود را سپری می‌کند؛ سازمانی که شاید یکی از ماندگارترین تعاریف درباره آن توسط امام خمینی بیان شد که گفته بود: «بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت‌یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی رفته‌‌اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌‌اند.» نگاهی به سیر تکوین بسیج نشان‌دهنده خوبی بر این موضوع است که این سازمان در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران چگونه از نظر قانونی قدرت گرفته و پیش رفته تا به امروز رسیده است.

نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که موضوع تشکیل «بسیج» مربوط به جمهوری اسلامی نیست و در دوره پهلوی هم چنین ساختاری از نظر قانونی وجود داشته است، چنانچه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۴ در بیست‌وسومین دوره مجلس شورای ملی قانون «آمادگی ملی و بسیج غیرنظامی» در ۵ ماده به تصویب می‌رسد. براساس ماده یک این قانون، رئیس سازمان مذکور «سمت معاونت نخست‌وزیر را خواهد داشت و بنا بر پیشنهاد نخست‌وزیر و فرمان همایونی منصوب می‌گردد.»

اما در بین ماده‌های این قانون، ۲ ماده مهم وجود دارد. در ماده ۲ آمده بود: «در زمان اضطرار برای حفظ ادامه حیات مردم و منافع ملی در زمان صلح و جنگ همچنین پشتیبانی از نیروهای مسلح شاهنشاهی در زمان‌جنگ به‌منظور تأمین حداکثر توانایی و بسیج غیرنظامی دولت مکلف است به میزان مورد احتیاج از تمام نیروی انسانی و امکانات و منابع کشور با‌ حفظ حقوق صاحبان آنها استفاده کند.» اما در ماده ۳ که به نوعی برای تکمیل ماده ۲ است، اینگونه نوشته شده است: «زمان اضطرار از لحاظ این قانون و قانون و مقررات سازمان دفاع غیرنظامی عبارت از وضعی است که تمامیت ارضی کشور، امنیت ملی یا‌ زندگی عادی مردم در اثر اقدامات عناصر ضدملی داخلی یا دشمنان خارجی یا حوادث و سوانح غیرمترقبه طبیعی و بروز آفات به مخاطره افتد.»

ریشه‌‌های تشکیل

درباره جمهوری اسلامی، برای بررسی سیر تکوین تاریخی، پیش از صدور فرمان تشکیل بسیج سراغ مصادیقی در تاریخ می‌توان رفت که می‎توان آن را عوامل مؤثر برای چنین تصمیمی دانست. برای مثال محمدعلی رحمانی که ۶سال ریاست بسیج مستضعفین را برعهده داشت، در مصاحبه‌ با «صبح صادق» گفته بود: «با تعدادی از طلبه‌ها و ياران امام جلساتی را در نجف داشتيم و پيرامون حكومت شاه و جريان اعتراضات مردمی با هم گفت‌وگو می‌كرديم. در جمع ما حجت‌الاسلام شهيد محمد منتظری هم بود. صحبت در اين خصوص بود که انقلاب به پيروزی برسد. آيا امام با اين ارتش وفادار به شاه و حكومت پهلوی می‌خواهد از انقلاب نگهداری كند يا فكر ديگری دارد؟ آقای منتظری گفتند كه من اين موضوع را از امام سوال خواهم كرد كه نتيجه پيگيری ايشان اين شد كه حضرت امام با يک تدبير دورانديشانه فرمودند: من اشتباه مصدق را كه به ارتش شاه تكيه كرد مرتكب نخواهم شد، بلكه بسيج مردمی را تشكيل خواهم داد.»

همچنین امیرسیدحسام هاشمی یکی از همرزمان شهید علی صیاد شیرازی و رئیس سابق دفتر عمومی حفاظت اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح، فروردین ۱۳۹۴ طی سخنانی در مراسم سالگرد شهید صیادشیرازی گفته بود: «حضرت امام در پنجم آذر ۵۸ فرمان تاسیس بسیج مستضعفین را دادند ولی صیادشیرازی كه درآن زمان درجه سروانی داشت، در شهریور ۵۸ هسته بسیج مردمی را در اصفهان پایه‌گذاری كرد.»

فرمان تشکیل

هرچند بنابر ادعاها، نشانه‌هایی از تشکیل بسیج پیش از انقلاب و همچنین در ماه‌های نخست پیروزی انقلاب وجود داشته، اما به هر ترتیب باید زمان تشکیل این نیرو را در روزی دانست که توسط امام خمینی، فرمان صادر شد. چهارم آذر ۱۳۵۸، در روزهایی که حمله به سفارت آمریکا در تهران و گروگان‌گیری در سفارت در لیست مهم‌ترین خبرهای جهان قرار داشت، امام خمینی دیداری را با پرسنل سپاه پاسداران مرکز تهران انجام می‌دهد و در این دیدار فرمان تشکیل بسیج داده می‌شود. امام در بخشی از سخنرانی خود در این روز می‌گوید: «اگر یک ملت که همه جوان‌هایش مجهز باشند به همین جهازی علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند، مجهز به جهازهای مادی هم باشند، سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند، همچی نباشند که یک تفنگی دست‌شان آمد ندانند با آن چه بکنند. باید یاد بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوان‌ها را یادشان بدهید. و همه جا باید این‌طور بشود که‌ یک مملکت بعد از یک چند سالی بشود یک کشوری با ۲۰ میلیون جوان که دارد، بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچی مملکتی آسیب‌بردار نیست.»

روند تکوین
از تشکیل تا ۱۳۶۸

تقریباً ۶ ماه پس از اینکه امام خمینی در دیدار با پرسنل سپاه پاسداران مرکز تهران از لزوم تشکیل ارتش ۲۰میلیونی سخن گفته بود، دهم اردیبهشت ۱۳۵۹ و در روزهایی که مدیریت کشور بر عهده هیئت دولت موقت شورای انقلاب بود، «لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان بسیج ملی» توسط شورای انقلاب در ۳ماده به تصویب رسید. در این لایحه قرار می‌شود که بسیج ملی زیر نظر فرمانده کل قوا و وابسته‌به وزارت کشور تشکیل ‌گردد.

۲ ماه بعد، در ابتدای تیرماه ۱۳۵۹ لایحه قانونی راجع به ادغام سازمان‌های آمادگی ملی و بسیج غیرنظامی و دفاع غیرنظامی در سازمان بسیج ملی (که توسط دولت پهلوی ایجاد شده بود) در همین شورا مصوب شد تا یک گام دیگر در مسیر تشکیل بسیج برداشته شود. سومین مرحله برای تشکیل بسیج باز هم در شورای انقلاب پشت سر گذاشته شد. در روز ۱۹تیر همان سال، لایحه قانونی تشکیل سازمان بسیج ملی در ۴ماده به تصویب رسید تا بدین‌ترتیب سه مرحله قانونی درباره بسیج پیش از تشکیل اولین دولت رسمی (غیرموقت) برداشته شود. البته این لایحه با لایحه‌ای که اردیبهشت‌ماه تصویب شد، یک تفاوت بزرگ داشت. در همین مقطع و در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۵۹، هیئت وزیران به ریاست محمدعلی رجایی بودجه بسیج را تصویب کرد که بر این اساس قرار شد بودجه بسیج به وزارت کشور داده شده و این وزارت‌خانه بودجه را به استان‌ها برساند.

گام بعد در مسیر تکوین تاریخی بسیج، توسط مجلس اول به ریاست اکبر هاشمی‌رفسنجانی برداشته شد. ۲۸ دی ۱۳۵۹ در روزهایی که کشور درگیر جنگ با عراق بود، نمایندگان اولین دوره مجلس شورا قانون ادغام سازمان بسیج ملی (مستضعفین) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به تصویب رساندند تا بدین ترتیب پس از اینکه سازمان‌های آمادگی ملی و بسیج غیرنظامی و دفاع غیرنظامی در بسیج ادغام شدند، بسیج به سپاه سپرده شود. این مرحله را می‌توان یکی از مهم‌ترین مراحل در سیر تکوین بسیج قلمداد کرد. در همین دوره مجلس، در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۶۱، مجلس اساسنامه سپاه را تصویب می‌کند که فصل چهارم این اساسنامه مربوط به «سازمان بسیج ملی (بسیج مستضعفین)» است. در این اساسنامه لزوم گسترش بسیج در نقطه به نقطه کشور مورد تاکید قرار می‌گیرد به‌گونه‌ای که در ماده ۳۹ آورده می‌شود: «گسترش واحدهای محلی بسیج باید به‌گونه‌ای باشد که در کوتاه‌ترین مدت ممکن در تمامی محله‌ها هسته‌های مقاومت تشکیل شود.»

در سال ۶۴ اتفاق مهم دیگری در سیر تکوین بسیج رخ داد. در ۲۶ آذر، شورای عالی قضائی به ریاست سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی بخشنامه‌ای را به مراجع قضائی ارسال کرد که براساس آن اعلام شد، از اعضای رسمی بسیج به‌عنوان ضابط دادگستری‌ استفاده خواهد شد. ذکر این نکته ضروری است که پیش از این، ابتدا در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۶۰، قوه قضائیه تصویب کرد که «دادسرای ‌انقلاب اسلامی» دادگاه صالح برای رسیدگی به جرایم اعضای سپاه‌، کمیته و بسیج‌ خواهد بود.

از ۱۳۶۸ تاکنون

به هر ترتیب این سازمان تا پایان زمان حیات امام خمینی با نام سازمان بسیج ملی به کار خود ادامه داد و در روند جنگ با در اختیار داشتن نیروهای مردمی تاثیرگذار بوده است. اما پس از رحلت امام، سیر تکوین و توسعه بسیج گسترده‌تر از دهه اول پیروزی انقلاب شد. در ابتدا باید اشاره کرد که طی ۳۴سال اخیر، دو تغییر نام در بسیج صورت گرفته است. ابتدا در سال ۱۳۶۹ نام بسیج مستضعفین به نیروی مقاومت بسیج سپاه تغییر کرد. تغییر نام دیگر بسیج در سال ۱۳۸۸ رخ داد و این‌بار از نیروی مقاومت بسیج به سازمان بسیج مستضعفین تغییر نام داد. اما آنچه طی این سال‌ها در مسیر تکوین و توسعه بسیج مهم به نظر می‌رسد را در سه سطح می‌توان مورد بررسی قرار داد:

گسترش بسیج به دانشگاه‌ها و مدارس

حضور بسیج در مدارس و دانشگاه‌ها پس از آن بود که سیر گسترش بسیج از محلات فراتر رفت. در این مسیر می‌توان به تشکیل دو زیرمجموعه بسیج اشاره کرد. در ۶ آذر ۱۳۶۹ شورایعالی انقلاب فرهنگی ‌اصول کلی طرح «‌نحوه تأسیس بسیج دانشجویی» را در ۷ بند به تصویب رساند (قانون تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی در آذر ۱۳۷۷ به تصویب مجلس پنجم رسید.) در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۵ هم مجلس چهارم، قانون تشکیل و توسعه بسیج دانش‌آموزی را به تصویب رساند تا بسیج از دانشگاه‌ها به مدارس هم برسد. گام بعدی در مسیر توسعه بسیج در سال ۱۳۸۰ برداشته شد. در دی‌ماه این سال شورایعالی انقلاب فرهنگی، ‌آیین‌نامه تشکیل بسیج اساتید «دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور» را به تصویب رساند. اسفند ۴ سال بعد هم تصویب شد که مسئول بسیج اساتید هر دانشگاه در شورای فرهنگی همان دانشگاه عضو شود.

اقدامات حمایتی مجلس

دی‌ماه ۱۳۷۱ مجلس چهارم به ریاست علی‌اکبر ناطق‌نوری قانون حمایت قضایی از بسیج را در ۷ماده به تصویب می‌رساند؛ قانونی که ۳ماده مهم دارد. در ماده یک این قانون به بسیج اجازه داده شد که «همانند ضابطین قوه قضائیه هنگام برخورد با جرائم مشهود در‌صورت عدم حضور ضابطین دیگر و یا عدم اقدام به موقع آنها و یا اعلام نیاز آنان به‌منظور جلوگیری از امحاء آثار جرم و فرار متهم و تهیه و ارسال ‌گزارش به مراجع قضایی اقدامات قانونی لازم را به عمل آورند.» در ماده ۲ هم آمده بود: «هر گونه توهین و یا ایراد ضرب و شتم یا جرح به افراد موضوع این قانون در حین انجام وظایف محوله در حکم توهین و مقابله با ضابطین‌ دادگستری و مأمورین دولتی و انتظامی بوده و با مرتکبین برابر مقررات کیفری مربوطه رفتار می‌شود.» اما آنچه در ماده ۴ و تبصره آن هم آمده بود، جالب توجه است. در ماده ۴ نوشته شده بود: «به منظور حمایت از افراد موضوع این قانون دفاتر حمایت و خدمات حقوقی و قضایی بسیجیان در نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران‌انقلاب اسلامی در ارتباط با اجراء این قانون تشکیل می‌گردد.» اما این بند جایی مهم‌تر می‌شود که در تبصره آن اینگونه نوشته شده است: «کارشناسان حقوقی این دفتر بدون الزام به کسب پروانه وکالت از کانون وکلا می‌توانند در کلیه مراحل دادرسی از طرف افراد مذکور، به‌عنوان وکیل اقدام کنند.»

در اسفند ۱۳۷۸، مجلس پنجم گام دیگری را در مسیر حمایت از بسیج به تصویب رساند که طبق آن قرار شد قسمتی از خدمت اعضاء بسیج نیروی مقاومت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان خدمت دوره‌ضرورت (سربازی) محاسبه شود. در این ماده واحده آمده بود که در ازای هر سال همکاری منظم با بسیج ۴۵ روز تا ۳ ماه از سربازی کسر خواهد شد.

اقدامات حمایتی قوه قضائیه

بهمن ۱۳۷۵ قوه قضائیه تصویب کرد که اعضاء بسیج مشمول ماده ۱۳ قانون به‌کارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح مصوب دی ۱۳۷۳ باشند که براساس آن: «در صورتی که مأمورین با رعایت مقررات این قانون سلاح به‌کار گیرند و در نتیجه طبق آراء محاکم صالحه شخص یا اشخاص بی‌گناهی ‌مقتول و یا مجروح شده یا خسارت مالی بر آنان وارد گردیده باشد، پرداخت دیه و جبران خسارت بر عهده سازمان مربوط خواهد بود.» همچنین در آبان ۱۳۷۹، برخورد قاطع، سریع و قانونی با مهاجمان به ضابطان و مأموران دارای مجوّز بسیج در این قوه به تصویب رسید.

رئیس و فرماندهان

طی دهه اول پیروزی انقلاب و در زمانی که واحد بسیج مستضعفین مشغول به فعالیت بود (از تیر ۱۳۵۹ تا دی ۱۳۶۸) سه نفر بر صندلی ریاست واحد بسیج مستضعفین نشستند. ابتدا امیر مجد از تیر ۱۳۵۹ تا آذر ۱۳۶۰ رئیس بود. پس از آن احمد سالک از آذر ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ رئیس آن بود. در بهمن ۱۳۶۲ هم، حکم ریاست برای محمدعلی رحمانی صادر شد و او تا دی ۱۳۶۸ صندلی ریاست را در اختیار داشت. در دومین مقطع و در زمانی که نیروی مقاومت بسیج مشغول به فعالیت بود (از دی ۱۳۶۸ تا مهر ۱۳۸۸)، چهار نفر فرماندهی را برعهده داشتند. علیرضا افشار از دی ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ فرمانده بود. پس از او، سیدمحمد حجازی فرماندهی را بر عهده گرفت. او با تقریباً ۹سال بیشترین مدت زمان حضور در فرماندهی و یا ریاست بر بسیج را تا به امروز عهده‌دار بوده است. در شهریور ۱۳۸۶ محمدعلی جعفری، سرپرستی فرماندهی را برعهده گرفت و در تیر ۱۳۸۷ جای خود را به حسین طائب داد. او تا مهر ۱۳۸۸ فرمانده بود. سپس در مرحله دیگر که تغییر نام به سازمان بسیج مستضعفین صورت گرفت، ۳ نفر ریاست این سازمان را بر عهده داشتند. محمدرضا نقدی در مهر ۱۳۸۸ رئیس شد و تا آذر ۱۳۹۵ صندلی ریاست را در اختیار داشت. سپس نوبت به غلامحسین غیب‌پرور رسید که تا تیر ۱۳۹۸ رئیس باشد. از آن زمان تاکنون هم غلامرضا سلیمانی رئیس است.

دو انتخابات پرحاشیه

طی سال‌های اخیر، در مقاطع حساس و تاثیرگذاری در کشور نام بسیج در حاشیه اتفاقات و رخدادهای مهمی شنیده شده است. علاوه بر واکنش‌های میدانی در جریان مهم‌ترین اعتراضات ۳۴ سال اخیر (ماجرای کوی دانشگاه ۱۳۷۸، اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دهم در سال ۱۳۸۸، اعتراضات سراسری سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و همچنین در نهایت اعتراضات شهریور ۱۴۰۱)، آنچه در این قسمت جا دارد مورد بررسی قرار بگیرد، روند سیاسی‌ای است که در حاشیه فعالیت‌های بسیج در جریان انتخابات‌های ریاست‌جمهوری اخیر به نظر می‌رسد وجود داشته است. البته باید ابتدا توجه کرد که براساس ماده ۲۴، قانون انتخابات ریاست‌جمهوری ایران «مأموران انتظامی در حدود قانون موظف به ایجاد نظم و جلوگیری از هرگونه بی‌نظمی در جریان انتخابات و حفاظت صندوق‌ها می‌باشند. ‌نیروهای نظامی و انتظامی حق دخالت در امور اجرایی و نظارت در انتخابات را ندارند.» به همین علت طبیعی است که حمایتی به صورت رسمی صورت نگیرد ولی آنچه می‌آید تنها بر محور ادعاها و حاشیه‌هایی است که در دوره‌های نهم و دهم ریاست‌جمهوری ایجاد شده است.

انتخابات ریاست‌جمهوری نهم (1384) :

ظهور محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس دولت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۴، حاشیه‌هایی را به همراه داشت. هرچند اکبر هاشمی‌رفسنجانی به دور دوم انتخابات رفت اما این مهدی کروبی بود که به صورت آشکار در همان مقطع ادعای دخالت برخی بخش‌ها در انتخابات را مطرح کرد. برای مثال او در نامه‌ای که همان مقطع خطاب به رهبری نوشت، آورده بود: «موضوع دخالت احتمالی بخش‌هایی از سپاه و بسیج را اینجانب قبلاً به‌صورت حضوری به عرض جنابعالی رسانده بودم و آنگونه که شنیده‌ام وزرای کشور، اطلاعات و دادگستری نیز طی نامه‌ای آن را به جنابعالی منعکس و خواستار اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از وقوع آن شده بودند.» البته چند سال پس از انتخابات، روزنامه کیهان در سرمقاله روز ۲۹ مرداد ۱۳۸۷، نکته‌ای را اعلام کرد که به‌نوعی می‎توان آن را تایید همان حرفی دانست که مهدی کروبی زده بود. در سرمقاله این روزنامه آمده بود: «جز «طیف رای‌دهندگان»، مجموعه‌ای از «رای‌سازان» و فعالان سیاسی وجود دارند كه نقش اصلی در شكل‌گیری پدیده مبارك سوم تیر داشته‌اند. این مجموعه هنوز هم به همان نیرومندی سابق و بلكه بانشاط‌تر از قبل در صحنه حضور دارد و در هر آوردگاهی در آینده نقشی كلیدی برعهده خواهد داشت. بی‌آنكه قصدی برای محدود ساختن این مجموعه در طیفی خاص در میان باشد، صرفاً به‌عنوان یك آدرس می‌شود اینگونه فرض كرد كه تشكل‌هایی چون بسیج دانشجویی، بسیج طلاب، بسیج اساتید و حوزه‌های شهری و روستایی مقاومت بسیج جزو اصلی‌ترین اركان مجموعه رای‌ساز در سوم تیر ۸۴ بودند.»

انتخابات ریاست جمهوری دهم (1388):

اگر در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دوره نهم، شائبه فعالیت انتخاباتی از سوی بسیج پس از زمان برگزاری انتخابات مطرح شده بود، در انتخابات سال ۸۸ این موضوع پیش از روز برگزاری انتخابات مطرح شد. چنانچه میرحسین موسوی پیش از ۲۲خرداد، در نامه‌ای خطاب به مقام رهبری نوشته بود: «شواهدی از مداخله تعدادی از فرماندهان و مسئولان سپاه و بسیج در انتخابات واصل گردیده است و به نظر می‌رسد این عمل در صورت صحت خبر علاوه بر نقض قوانین، شکاف بین فرماندهان و مسئولان رسمی و بدنه سالم و صادق نیروهای بسیج و سپاه را دامن می‌زند. از آنجا که دامنه اقدامات غیرقانونی فوق مشخص نیست و بخشی از اعضای شعب اخذ رای و ناظران از حامیان نامزد خاص آنان انتخاب شده‌اند، احتمال تصرف در آراء مردم، اذهان را می‌آزارد.»

طرح این موضوع بحث‌های بسیاری را به‌ویژه با شروع اعتراضات به نتایج انتخابات با شعار «رای من کو؟» ایجاد کرد. در این بین از سویی دستگاه‌های ذی‌ربط مدعی نبودِ چنین دخالتی شدند؛ و از طرف دیگر فضای مجازی که آن زمان شبکه‌های اجتماعی بسیار اندکی در آن شکل گرفته بود؛ تبدیل به فضایی برای ارائه ادعاها از سوی جریان معترض به دلیل محدود شدن و بسته شدن رسانه‌های رسمی همسو با معترضان شد. در نهایت البته ادعای معترضان پذیرفته نشد اما فیلم‌هایی از سخنرانی برخی چهره‌های سیاسی و نظامی از جمله محمدعلی جعفری، فرماندهی کل سپاه وقت وایرال شد که به عنوان شاهد مدعا از چنین دخالت‌هایی ارائه می‌شد. در این بین به دلیل ارتباط بسیج با سپاه، بسیج هم از این بحث‌ها برکنار نماند.

بسیج دانشجویی، بازوی ویژه

در بین زیرمجموعه‌های بسیج، بدون شک «بسیج دانشجویی» را می‌توان دارای اهمیت ویژه‌ای دانست؛ نهادی که استارت تشکیل آن در سال ۱۳۶۷ زده شد اما همانطور که در بالا اشاره شد، در سال‌ ۶۹، نحوه تأسیس بسیج دانشجویی در شورایعالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. پس از آن با تشکیل بسیج دانشجویی، در جریان اعتراضاتی که در دل دانشگاه‌ها صورت می‌گرفت، همواره ردپای این تشکل دیده می‌شد. تلاش‌های آنها در همین مسیر ادامه داشت تا اینکه دولت سیزدهم تشکیل شد و رویای مجلس و دولت تماماً یکدست به وقوع پیوست، بسیج دانشجویی برخلاف مسیری که مدنظر سیدابراهیم رئیسی بود حرکت خود را آغاز کرد و با مشخص شدن ایرادات اساسی دولت و کابینه این اختلافات به مرور علنی و آشکار شد و مسیر آنها به سمتی رفت که به نوعی تمرکز رقابت و برخوردشان با رقبای سیاسی به رقبای داخلی معطوف شده و بیانیه‌های شدیدالحنی را علیه دولت و مجلس فعلی نوشته‌اند. برای مثال آنها که از مهر ۱۴۰۰ نوشتن نامه خطاب به محمد مخبر، معاون او دولت سیزدهم را آغاز کرده بودند، اردیبهشت سال جاری نامه‌ای خطاب به مخبر نوشتند و از او خواستند استعفا دهد: «آنچه امروز نمایان شده حاکی از آن است که دولت سیزدهم حتی به راهبردهایی واحد نزدیک هم نشده‌؛ دولت برنامه مشخصی برای چند سال باقی‌مانده از عمر کوتاه خویش ندارد و تنها از ستونی به ستون دیگر در حال حرکت است.» در پایان نامه هم این ۸ تشکل به محمد مخبر اینگونه پیشنهاد داده بودند: «اگر معاون اول محترم رئیس‌جمهور و نیز فرمانده ستاد تیم اقتصادی دولت پس از دو سال عملکرد و تصمیم‌های پرحاشیه، خود را پاسخ‌گوی دانشگاهیان نداند، باید استعفاء خویش را تقدیم ملت ایران نماید.»

یکی دیگر از نمونه‌های مرتبط با همین مسیر، توئیتی است که بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در ماجرای استیضاح فاطمی‌امین از وزارت صمت منتشر کرده بود و در آن گفته بودند مجلس یازدهم (که آن را مجلس انقلابی نامگذاری کردند) رفتار پوپولیستی انجام می‌دهد: «مجلس شورای اسلامی در ساختاری با عدم شفافیت با رفتاری دوگانه از طرفی قدرت نظارتی خود را ابزاری برای اقدامات پوپولیستی قرار داده و بستری برای رانت‌جویی و فساد فراهم کرده است و از طرفی دیگر با عدم قاطعیت در تصمیم‌های پایانی باعث ایجاد هرج و مرج در بدنه دولت می‌شود. همچنین روند کاری وزارت صمت به‌گونه‌ای بوده که باعث از دست رفتن مهمترین رکن حکومت اسلامی یعنی سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم شده است.»

لزوم مرزبندی با لباس‌شخصی‌ها

در سال‌های پس از ۸۸ در پی هر اعتراض سراسری نشانی از لباس‌شخصی‌ها که همراه با نیروهای امنیتی به برخورد با معترضان پرداخته‌اند، وجود دارد که گاه ادعا شده عضو بسیج بوده‌اند و اینکه عملاً بسیج و بسیجیان تبدیل به بازوی نظامی، امنیتی غیررسمی سپاه شده‌اند. حضور چنین نیروهایی در فضای سیاسی اگرچه شاید با اهداف اولیه مؤسسان آن، سازگار باشد اما به دلیل فعالیت‌های بدون نام و نشان و فرم پوششی مشخص و تنوع انسان‌ها از هر قشر تحت عنوان بسیجی امکان سوءاستفاده از آن را نباید نادیده گرفت. اطلاعات دقیقی از عملکرد افراد زیرمجموعه این نهاد به صورت رسمی به‌ویژه در زمانی که فضا ملتهب می‎شود، وجود ندارد؛ با توجه به شرایط و موقعیت تعریف‌شده برای این گروه بد نیست برای آشنایی جامعه با این گروه‎ها و افراد زیرمجموعه آنها و حداقل در ماموریت‌ها برای حفظ سلامتی خود این افراد و کاهش آسیب‌ها، فعالیت‌هایشان را با فرم لباس و اتیکت مشخص انجام دهند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی