هفت موضوع؟ نه؛ یک مسئله
ما با هفت یا ده یا صد موضوع مواجه نیستیم، بلکه فقط با یک کلان مسئله مواجهیم و نه مسائل گوناگون و متعدد. آن مسئله هم فاصله گرفتن مجموعه نهادهای نظام حکمرانی از شناخت مسائل و تغییرات جهانی و نیز از اولویتهای جامعه ایران و مردم و مهمتر از همه نداشتن هیچ ایده کارساز برای حل این مسائل است.
در بررسی موضوعات برای سرمقاله امروز با هفت گزارش و خبر مواجه شدیم که بهظاهر تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. این موارد عبارتند از:
۱-گزارشی درباره پیامدهای سیاست تحریمی-تعرفهای ترامپ بر اقتصاد جهان.
۲-دیدار نتانیاهو و ترامپ.
۳-تحلیلی از مواجهه قریبالوقوع اروپا و ترامپ.
۴-گزارشی درباره چندبرابر شدن قیمت تجهیزات پزشکی در سال آینده در صورت حذف ارز ترجیحی.
۵- اظهارات سخنگوی دولت و رئیس مجمع تشخیص درباره FATF و پالرمو.
۶- مصوبه شورای هماهنگی سران سه قوا برای واگذاری ایرانخودرو.
و بالاخره هفتمین مورد، باز کردن یک پرونده فوری درباره دست دادن یک خانم با یک آقا در جشنواره سینمایی که اقدامی علیه عرف و قانون دانسته شده است.
این اخبار و گزارشها با یکدیگر چه ارتباطی دارند؟ فصل مشترک آنها یک ناتوانی عجیب در شناخت مسائل و پیدا کردن راهحل آن و اقدام سریع در اجرای راهحلهای درست است.
این اخبار و گزارشها نشان میدهد که جامعهای بدون اولویت هستیم. در واقع، هرکسی و هر نهادی در ایران اولویتهای خود را دارند که با هم تطبیق ندارد. به دلیل تحولات فنآورانه جهان در حال ورود به عصر جدیدی از مناسبات و اولویتهاست و با آمدن ترامپ سرعت این تغییرات سیاسی در حال افزایش است و بخشی از این تغییرات معطوف به وضعیت ایران است که با رفتن نتانیاهو به واشنگتن این حساسیت بیشتر هم شده است.
این تغییرات به اندازهای است که احتمال نوعی مواجهه تند میان قاره قدیم با قاره جدید وجود دارد و چهبسا اتحادیه اروپا در خطرناکترین موقعیت خود از ابتدای تأسیس قرار گرفته باشد. انتخاباتهای پیش روی اعضای مهم این اتحادیه و حتی کانادا بهگونهای است که احتمال برنده شدن جناحهای راست میانه و حتی تندرو را تقویت کرده است و همه اینها «فرصتها» و «تهدیدها»ی بزرگی برای ایران است.
از سوی دیگر؛ ما در این وضعیت یا محیط جدید بهویژه از حیث فهم و چگونگی این تغییرات رخ داده و نحوه تعامل ما با آنها به نسبت منفعل هستیم؛ تغییراتی که فقط نوک کوه یخِ آن دیده میشود و بخش مهمش هنوز زیر آب است. ترامپ دو هفته است وارد کاخسفید شده چندین تصمیم مهم (فارغ از درستی یا نادرستی آنها) گرفته است و بهسرعت در حال انجام سیاستهای خود است، ولی ما هنوز موضوعی به اهمیت FATF را با گذشت سالها معطل گذاشتهایم.
تازه مدعی هم هستند که در حال بررسی علمی و فنی هستند! تداوم این وضعیت موجب افزایش ۲۰برابری قیمت ارز در پنجسال شده است و روشن است که نمیتوان استفاده از ارز چندنرخی با تفاوت قیمتهای زیاد را ادامه داد. دیر یا زود در جایی این سد شکسته میشد که ظاهراً ۱۴۰۳ سال پایانی آن است.
این وضعیت بیش از همه بر نظام بهداشت و درمان و بیمههای درمانی و سهم سلامت در بودجه خانوار فشار خواهد آورد؛ بهطوریکه ممکن است هزینههای درمان و نیز دارو در بخشی از موارد به چندین برابر نرخهای کنونی برسد و یک بحران واقعی ایجاد شود که هیچ راهحل اداری و فنی نخواهد داشت.
در این میان، شورای هماهنگی سران قوا که ظاهراً قرار است تصمیماتی مهم برای حل مسائل کشور بگیرد. در دو اقدام عاجل تصمیم گرفته که اولاً، با هدف تثبیت قیمت کالاهای کشاورزی سیاست شکستخورده و تکراری تعزیرات را فعال کند و دوم اینکه پس از بدهیهای صدها هزار میلیارد تومانی شرکت ایرانخودرو؛ آن را به بخش خصوصی واگذار کند؛ بخش خصوصیای که وجود خارجی ندارد و زیر بار کارهای جاری خود هم مانده است.
ایرانخودرویی که با سایپا تبدیل به حیاط خلوت رانتهای کوچک و بزرگ برای نمایندگان شده بود. حالا که همه منتفع شدند، نوبت واگذاری شده است. درحالیکه جامعه و مردم با چنین وضعیتی مواجه هستند، بهیکباره یک نهاد با سرعتی تعجبآور وارد میدان شده و از طریق اعلان عمومی، دست دادن محترمانه یک خانم و آقای هر دو ۷۵ساله را خلاف عرف و شرع دانسته و علیه آنان اعلام جرم میکند.
از کی تا اقدام خلاف عرف (بر فرض درستی این ادعا) موجب اعلام جرم است، خدا میداند. جالب اینکه یک مقام مهم هم از شنیدن یا دیدن این خبر خجالتزده شده است؛ درحالیکه هیچگاه از فسادهای میلیارد دلاری چنین حسی به او دست نداده است.
اینها نشان میدهد که ما با هفت یا ده یا صد موضوع مواجه نیستیم، بلکه فقط با یک کلان مسئله مواجهیم و نه مسائل گوناگون و متعدد. آن مسئله هم فاصله گرفتن مجموعه نهادهای نظام حکمرانی از شناخت مسائل و تغییرات جهانی و نیز از اولویتهای جامعه ایران و مردم و مهمتر از همه نداشتن هیچ ایده کارساز برای حل این مسائل است. تا چنین است باید دور خود بچرخیم به این خیال که نهتنها مسائل جامعه را شناختهایم، بلکه داریم مسائل جامعه را حل میکنیم.