غیرمنتظره، تأسفبار
خبر غیرمنتظره و تأسفبار سقوط بالگرد رئیسجمهور تمامی اخبار و مسائل کشور را تحتالشعاع خود قرار داد و طبعاً با توجه به علت بروز این حادثه در ادامه نیز خبرِ اول ایران خواهد بود.
گرچه اخباری که دریافت شده نشان مثبتی ندارد ولی همچنان که مقام رهبری اظهار امیدواری کردند خداوند متعال رئیسجمهور محترم و مغتنم و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند ما نیز امیدواریم که در ساعات آینده شاهد اخبار مثبت باشیم. ولی در صورت وقوع هر اتفاقی و فارغ از هر گونه نقدی که به اداره امور کشور داشته باشیم باید نسبت به زحمات آقای رئیسی در این مدت ۳ سالی که عهدهدار دولت بودند با احترام نگریست زیرا در یک ویژگی ایشان تردید نبود و آن فعالیت و حضور گسترده در عرصه کشور بود که همین سفر نیز یکی از مصادیق این حضور است.
هرچند ما بهطور معمول این حد از سفر را برای حل مسائل کشور مفید نمیدانستیم.فرصت را مغتنم شمرده و به یک واقعیت تاریخی باید اشاره کرد. پس از سال ۱۳۶۰ که بسیاری از مقامات اصلی کشور از جمله رئیسجمهور و نخستوزیر و رئیس شورایعالی قضایی و دهها مقام دیگر ترور شدند تاکنون مواجه با چنین عارضهای در این سطح نبودهایم، که رئیسجمهور در اثر حادثه و در دوره خدمت خود چنین شود.
فراموش نکنیم که اتفاق سال ۶۰ همچنان درسآموزی خوبی برای ما بوده است و میتواند باشد. در آن مقطع، کشور درگیر جنگی تمامعیار با صدام حسین بود و بخش مهمی از خاک میهن در اشغال ارتش متجاوز بود. همزمان نیز شاهد یک جنگ داخلی گسترده با انواع نیروهای گوناگونِ در جریان بودیم و ترورهای عجیب مقامات بالا بخشی از این جنگ داخلی و گسترده بود.
یک رئیسجمهور برکنار و دیگری انتخاب شده بود. بعلاوه زمان زیادی از پیروزی انقلاب نمیگذشت و تمام تبعات انتقال ساختار و بیثباتی پس از انقلاب بر جامعه و دولت بار شده بود. با این حال همه کسانی که آن مقطع زمانی را به یاد دارند میدانند که یک اصل در ذهن اغلب مردم وجود داشت؛ اینکه از همه این مشکلات و موانع عبور خواهیم کرد.
همه متحد و یکپارچه بودند. یک سال نگذشته بود که پیروزیهای پیاپی در جنگ رخ داد و کمتر از ۹ ماه بعد از ترور مقامات عالی دولت، خرمشهر نیز آزاد شد. تمام نهادهای قانونی بازسازی و احیا شدند. تروریستها فرار را بر قرار ترجیح دادند. سال بعد چنان بود که گویی آن ترورها و شکستها به تاریخ پیوسته بود.
علت چنین وضعی، وحدتی بود که همه نیروها در التزام به اصلیترین مبنای انقلاب و قدرت، یعنی مردم دیده میشد. اکنون نیز با وضعیتی مواجه هستیم که میتوانیم هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنیم همچنان که در نقطه مقابل و در اثر ناتوانی بارها فرصتها را تبدیل به تهدید کردهایم.
این اتفاقات رخ میدهد و شاید گریزی از آنها نباشد ولی قدرتمندی ساختارهای سیاسی داخلی است که نشان میدهد آیا قادریم به سوی وحدت و یگانگی و بازگشت بهسوی مردم حرکت کنیم، یا در مسیری متفاوت گام خواهیم برداشت؟
با توجه به این سخنان مقام رهبری که «ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمیآید» باید امیدوار بود.