ملتی مستقل
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب این بود که استقلال سیاسی را بهمعنای دقیق کلمه محقق کرد. گرچه در سالهای اخیر و به دلایلی بخشی از این استقلال یا میراث مهم انقلاب دچار ضعف شده است، ولی درهرحال میتوان بااطمینان گفت که کماکان وضعیت استقلال سیاسی در ایران در شرایط خوبی قرار دارد. این استقلال دو وجه دارد؛ وجه اول، استقلال سیاسی در سطح تصمیمات دولتی و حکومتی است. سطحی که پیش از انقلاب بدون هماهنگی یا مشورت یا دستورگیری از قدرتهای خارجی غربی، محقق نمیشد؛ نه لزوماً در همه امور، بلکه در مسائل اصلی تبعیت سیاسی وجود داشت. شاید یکی از عللی که برخی معتقدند قدرتهای خارجی در وقوع انقلاب نقش داشتند، همین فقدان استقلال سیاسی در سطح حکومت بود که گمان میکردند هیچکدام از سیاستهای شاه بدون جلب نظر و موافقت غربیها اجرایی
نخواهد شد.
سطح دوم سیاست نیز مربوط به حرکتهای مردمی و سیاسی در سطح جامعه بود. این نیز در مقاطعی از تاریخ گذشته ایران چنین بود که این حرکتها بهنحوی تحت تاثیر سفارتخانههای خارجی یا نیروهای فرامرزی بودند، ولی هر دو مورد پس از انقلاب بهکلی تغییر کرد؛ بهویژه اینکه دخالتهای فرامرزی و بیگانگان اگر هم بود مقبول طبع مردم واقع نمیشد. نمونه آن مجاهدین خلق و پیش از آن کودتاچیان نوژه بودند که وابسته به صدامحسین و سایر قدرتهای منطقهای و جهانی بودند، ولی هیچگاه با حمایت جدی داخلی مواجه نشدند. سهل است که وابستگی آنان موجب نفرت هم میشد. از این دو گزاره میتوان نتیجه گرفت که برای ریشهیابی ضعفها و ناتواناییهای خود باید دنبال عوامل داخلی برویم. نمونه روشن آن انتخاباتهای گوناگون در ایران است. پس از سال۱۳۸۸ که اساس انتخابات مورد سوال واقع و فضای تبلیغاتی علیه ایران، خیلی شدید شد، تصور میرفت که آن انتخابات نقطه پایان فرآیند انتخاباتی باشد ولی چطور شد که در سال۱۳۹۲ و سپس ۱۳۹۶ مهمترین و پرشورترین انتخابات برگزار شد؟ پاسخ روشن است. بسته انتخاباتیای که پیشِروی مردم گذاشته شد در کنار حضور نیروهای امیدآفرین در جامعه و وجود فضا برای فعالیت، موجب شد که بهرغم تصورات قبلی و تبلیغات منفی و شدید بیگانگان و افراد ایرانی آنسوی مرزها، مردم با شوق و رغبت فراوان وارد عرصه شوند و دو انتخابات پرشور را رقم بزنند؛ اینها مظهر استقلال سیاسی کشور بود، ولی قدر آنها دانسته نشد.
در انتخابات اخیر نیز همانگونه که مقامرهبری فرمودند، از یک سال پیش توپخانه تبلیغاتی نیروها و رسانههای خارج از کشور علیه مشارکت انتخاباتی فعال بودند، ولی دریغ از کوچکترین تاثیر. با قاطعیت میتوان گفت که فعالیتهای آنان اگر نگوییم صفر ولی تاثیر آن در همین اندازهها بود و این ناشی از استقلال فکری مردم ایران است که خودشان به ماجرا نگاه میکنند و تصمیم میگیرند. تردیدی نباید داشت که حتی اگر آنان به سود مشارکت نیز تبلیغات میکردند، نتیجه چندان تغییر معناداری نمیکرد. آنچه که موجب کاهش مشارکت شد و هنوز ابعاد آن بهخوبی روشن و تشریح نشده است، نه ناشی از تبلیغات سوء فرامرزی بلکه ناشی از عملکردهای درونی جامعه خودمان است. به همین علت میتوان افق روشنی را دید که اصلاح امور کشور مستقل از اراده بیگانگان و از داخل میگذرد. هیچ اهمیتی به تبلیغات و مواضع کشورها و نیروهای ایرانی خارج از کشور ندهید. ملت ایران از نظر سیاسی مستقل است و استقلال خود را در تصمیمات درست و آگاهانه خود بروز میدهد.