تنوع و تکثر سرمایه ماست
نیوشا طبیبی گیلانی روزنامهنگار و پادکستر تنوع قومی و تکثر فرهنگی ـ آن هم در قالب کلی بزرگ بهنام فرهنگ ملی ایران ـ ثروت هنگفت و سرمایه خدادادهای است که قدرش
نیوشا طبیبی گیلانی
روزنامهنگار و پادکستر
تنوع قومی و تکثر فرهنگی ـ آن هم در قالب کلی بزرگ بهنام فرهنگ ملی ایران ـ ثروت هنگفت و سرمایه خدادادهای است که قدرش مطلقاً شناخته نشده. این ثروت معنوی و لایزال، کشور ما را به سرزمینی پر از رنگ، نغمه و طعم مبدل ساخته؛ پدیدهای که تنها در چند کشور دیگر جهان میتوان آن را دید. وضعیت ما چیزی مثل تنوع و کثرت اقوام و گویشها و فرهنگها در هندوستان است. این تنوع فرهنگی و قومی در قالب یک کشور و یک ملت ازسوی هندیها بهرسمیت شناخته شده است و آن را در چارچوب یک دموکراسی پرشور و متکثر ریختهاند. همین تنوع قومی و زبانی، از هندوستان کشوری ساخته که مقصد سالانه میلیونها نفر گردشگر است. درآمد ۱۷۰میلیارد دلاری هند از این مسیر، باعث به وجود آمدن ۳۲میلیون شغل شده و سهم ۵/۸درصدی از تولید ناخالص ملی GDP را به خود اختصاص داده است. هند با وجود گرفتن سهم قابلتوجهی از بازار گردشگری جهان، همچنان چشم به آینده دارد و تلاش میکند با تبلیغ جذابیتهای این تنوع فرهنگی و البته جاذبههای تاریخی و طبیعی خود، رتبه بالاتری در مقاصد توریستی جهان و بهتبعآن، درآمدهای حاصله به دست آورد. در کنار این برنامهها، کار زنده نگه داشتن فرهنگهای
بومی و محلی در جریان است. آنهم بهصورتی جدی و عمیق.
موضوع فرهنگ اقوام را نباید به موضوعی تزئینی و فانتزی یا مایه امتیازهای سیاسی قرار داد. بهراستی ما دراینزمینه چه کارهایی انجام دادهایم؟ آیا برای شناسایی ظرفیتهای غیرقابل احصایی که این تنوع فرهنگی برای ایران به وجود میآورد، کاری انجام شده است؟ ما حتی یک موزه که اختصاص به تنوع قومی کشور داشته باشد، نداریم. تنها موزهای که نام «موزه اقوام» را بر خود دارد، خانه باقریها در شهر گرمسار است. این موزه جز چند مجسمه گچی و مومی با لباس محلی و تعدادی ظرف، لباس و مانند اینها نیست. تلاش برپاکنندگان این موزه البته شایان سپاسگویی و تشویق فراوان است. آنها به موضوع تنوع قومی در شهرشان توجه کرده و همت کردهاند تا چنین مکانی را برای پاسداشت آن راهاندازی کنند. اما ما بهجز چند موزه مردمشناسی که کموبیش مثل همان موزه اقوام گرمسار هستند، چیز دیگری در این موضوع نداریم. در این موزههای مردمشناسی هم به مقوله تنوع قومی ایران در حد نمایش دیگ، اجاق، صحنه نخریسی و پوشاک مردم توجه شده است.
در ایران هیچ موزهای که نشاندهنده تنوع قومی و فرهنگی و در حال پژوهش و جمعآوری آثار هنری و فرهنگی و گویشها باشد، وجود ندارد. سازمان میراث فرهنگی در سالهای گذشته اقدام به جمعآوری اطلاعات و دادههای زیادی از اقوام و مناطق ایران کرده است. اما این دادهها و اطلاعات، برای عموم مردم منتشر نشدهاند و اکثریت ما ایرانیها از این ثروت بیمانند تنوع قومی و فرهنگی بیخبریم. ثروتی که بهمراتب اهمیت و ارزشی بیش از منابع زیرزمینی و تجدیدناپذیر معدنیمان دارد، اما چنان به آن خوگرفتهایم که آن را جزئی از بدیهیات میبینیم.
۳۱خردادماه امسال، خبرگزاری مهر گزارشی از تشکیل هفتصدونودونهمین جلسه شورای فرهنگ عمومی کشور داده است. در این جلسه دو موضوعِ؛ «بررسی بیانیه راهبردی حفظ و تنوع قومی و فرهنگی انسجام اجتماعی ایرانیان» و «بررسی طرح تشکیل خانه اقوام و نواحی فرهنگی ایرانی» در دستورکار قرار داشته. البته که این دو مصوبه، به سرنوشت دیگر مصوبات هممانندش تبدیل شده و لابد در پیچ و خمهای بوروکراتیک گیر کرده و منتظر تامین بودجه و راهاندازی ستادهای ویژه، گروههای پژوهشی و مانند اینها باقی مانده و بعید است که به نتیجهای عملی ختم شود. با یک جستوجوی ساده میتوانید ببینید که غیر از خبر در دستورکار قرار داشتن این دو موضوع در جلسه ۷۹۹شورای عمومی فرهنگ کشور، خبر دیگری از فعالشدن و به جریان افتادن آن مصوبات وجود ندارد.
موضوع اقوام ایرانی و نسبت تاریخی و غیرقابل تفکیک ما از یکدیگر، نیاز به یادآوری، نگهداری، پاسداشت میراث فرهنگی قومی و بهرسمیتشناختن آن دارد. موضوع اقوام همانقدر که برای میهندوستان ایرانی حائز اهمیت است، توسط ددمنشان ایران و تمامیت ارضی و وحدت ملی ما مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.