مورخ روشنفکر
در حاشیه خبر تعلیق دکتر داریوش رحمانیان
در حاشیه خبر تعلیق دکتر داریوش رحمانیان
محسن آزموده
روزنامهنگار
متاسفانه اینروزها مدام خبر اخراج، تعلیق، بازنشستگی و عدم تمدید قرارداد با استادان در رشتههای مختلف دانشگاهی مخصوصاً علوم انسانی و هنر به گوش میرسد، آنقدر که سر شدهایم و دیگر از شنیدن یا خواندن این خبر در مورد یک استاد جدید، تعجب نمیکنیم. بااینوجود وقتی خبر تعلیق یا تهدید به اخراج دکتر داریوش رحمانیان را خواندم، شگفتزده شدم. او درحالحاضر مشهورترین استاد گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است و ازمنظر عمومی فعالترین و بهروزترین. حتی شایعه تعلیق یا اخراج او برای همه دغدغهمندان تاریخ ایران بسیار نگرانکننده است.
او را از زمان ارشد فلسفه دانشگاه تهران میشناسم. گروه تاریخ در طبقه سوم ضلع جنوبی دانشکده ادبیات است، دقیقاً یکطبقه بالاتر از گروه فلسفه و همانطرف. بهعنوان دانشجویی علاقمند به میشل فوکو و کاربست ایدههای او در تاریخ ایران، بارها نام دکتر داریوش رحمانیان را از دانشجویان تاریخ و فلسفه شنیده بودم، استادی جوان و پویا که فراتر از چارچوبهای متصلب و قدیمی دانشگاهی، به مباحث جدید در حوزه تاریخپژوهی علاقمند است و دانشجویان تاریخ را با نظریهها و مفاهیم نو در مطالعه تاریخ آشنا میکند.
وقتی روزنامهنگار اندیشه شدم، یکی از وظایفم آن بود که حواسم به رویدادهای تاریخی مثل سالروز مشروطه و کودتای 28مرداد و 30تیر باشد و به مناسبت سالروز این وقایع، مطالبی برای روزنامه تهیه کنم. یکی از مشکلات همیشگی در اینمواقع، پیداکردن کارشناسان و پژوهشگرانی است که از حضور در مطبوعات نترسند و دیدگاههای خود را با مخاطبانی عامتر از دانشگاهیان و متخصصان تاریخ در میان بگذارند. از همانزمان رحمانیان یکی از معدود استادان تاریخ بود که بهرغم نامآوری در عرصه آکادمیک و استادی در دانشگاه مادر، از حضور در عرصه عمومی پا پس نمیکشید و با شجاعت و تعهد روشنفکرانه، به روشنگری در زمینه شناخت تاریخ معاصر میپرداخت. بارها با او مصاحبه کردم و سخنرانیهای پرشورش در زمینه موضوعات گوناگون تاریخی را گزارش.
از سال 1393 دانشجوی کارشناسیارشد رشته تاریخ دانشگاه تهران شدم. یکی از بزرگترین شانسهایم، شاگردی رحمانیان بود. کلاس درس دکتر رحمانیان در تاریخ، یکی از بهترینهاست، اگر نگویم بهترین است. در هر جلسه، با شمار کثیری کتاب و مقاله آشنا میشدم و از حافظه حیرتانگیزش در یادآوری «فکت»های تاریخی شگفتزده. در کنار اینها تحلیلها و ارزیابیهای چندسویه و منصفانه او در بررسی روایتهای تاریخی، بسیار افقگشا بود.
یکی از ویژگیهای دکتر رحمانیان، طرح اصطلاحات و چارچوبهای مفهومی و نظری بدیع برای تحلیل تاریخی است. دیگر ویژگی برجسته، نگاه میانرشتهای و توجهش به دیگر شاخههای علوم انسانی اعم از فلسفه، علوم اجتماعی، روانشناسی، ادبیات، هنر، اقتصاد و علم سیاست است. دکتر رحمانیان همواره دانشجویان را به پژوهشهای بینرشتهای فرا میخواند و از آنها میخواهد که نگاههای کلیشهای، دولتمحور و سنتی به تاریخ را کنار بگذارند و تاریخ را در گفتوگو با سایر منظرهای فکری و برای ارزیابی اموری متفاوت بهخصوص فهم لحظه اکنون بهکار بندند. جد و جهد مسئولانه او برای نگارش تاریخ کرونا در ایام همهگیری را همه علاقمندان به علوم انسانی در ایران بهخاطر دارند.
در کنار همه اینها باید از رویکرد مردمگرایانه او به تاریخ یاد کنم. نگاهی که تبلورش در فصلنامه وزین «مردمنامه»، با مدیرمسئولی و سردبیری دکتر رحمانیان بهچشم میخورد. رحمانیان تاریخنگار مردم است و تاریخ را برای موزه و کتابخانههای تخصصی یا برای برساختن توهمی خویشتنفریبانه یا استفادههای ایدئولوژیک نمیخواهد. از دید او تاریخ برای همه مردم است، اینجا و اکنون و با نگاهی به آینده. بههمینخاطر در کنار تعهدهای دانشگاهی همواره در عرصه عمومی هم حضوری فعال دارد و به روشنگری میپردازد. قطعا همین ویژگیهای ارزنده است که تنگنظران و انحصارطلبان را نگران میکند، آنها که میخواهند روایت کج و معوج خودشان از تاریخ را به دیگران حقنه کنند و از پرسشگری تاریخی و طرح روایتهای متکثر و چندصدایی در تاریخ هراس دارند. امیدوارم خبر مربوط به تعلیق دکتر رحمانیان غلط باشد، چراکه بزرگترین متضرر فقدان یا کمرنگشدن حضور ایشان در آکادمی، خود دانشگاه دانشجویان تاریخ هستند؛ دکتر رحمانیانی که همچنان در عرصه عمومی تاریخپژوهی و تاریخنگاری ایران حضور دارد و صدایش بارها بلندتر از قبل به گوش دلسوزان تاریخ خواهد رسید.