| کد مطلب: ۷۳۳۸
صدای خیرخواهان را بشنویم

صدای خیرخواهان را بشنویم

عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامه‌نگار توماج صالحی حکمش شکسته شد. آن‌هم چه شکستنی. از شایعه اعدام و صدور حکم حبس‌ابد رسیدیم به شش‌سال حبس. ای‌کاش این حکم به کمتر

mousavi

عبدالجواد موسوی

شاعر و روزنامه‌نگار

توماج صالحی حکمش شکسته شد. آن‌هم چه شکستنی. از شایعه اعدام و صدور حکم حبس‌ابد رسیدیم به شش‌سال حبس. ای‌کاش این حکم به کمتر از این هم تقلیل می‌یافت. اما خوب می‌دانم و می‌دانید که ما در عالم ای‌کاش و اگر به‌سر نمی‌بریم. ما در عالم واقع به‌سر می‌بریم و در این عالم خیلی چیزها به دلخواه ما نیست. اگر این عالم به دلخواه ما می‌بود، نه وقایع پاییز ۱۴۰۱ به‌وقوع می‌پیوست، نه آن‌همه مصیبت پیش می‌آمد و نه جوانی به‌نام توماج صالحی گرفتار می‌شد. شد آنچه نباید می‌شد. حالا هم تنها راه گریز از فجایعِ باقی‌مانده به‌کاربردن خرد و تدبیر، حلم و سعه‌صدر است. وقتی می‌توان حکم‌اعدام را به حبس‌ابد و حبس‌ابد را به شش‌سال حبس بدل کرد و با این‌کار به میزان زیادی از التهاب جامعه کاست، یعنی هنوز هم از تدبیر، کارها برمی‌آید. یعنی هنوز از بساط زمین، تدبیر منعدم نشده است و نسل آدم‌هایی که فکر می‌کنند علاوه بر کشتن و بستن، راه‌های دیگری هم برای کنترل اعتراضات وجود دارد، منقرض نشده.
آنچه می‌گویم فقط به بحران‌های اخیر برنمی‌گردد. البته که بحران‌های اخیر چون به افکار عمومی پیوند خورده است در مردم و روحیه آنها تاثیر مستقیم می‌گذارد، اما عملکرد بزرگان ما در بسیاری از موارد، عملکردی واحد است. کانه هیچ راه‌حل دیگری برای بحران‌های رایج مملکت نمی‌شناسند و گمان‌شان بر این است که هرچه شدت و حدت بیشتری به خرج دهند، مسائل زودتر و ریشه‌ای‌تر حل می‌شوند. فی‌المثل در ماجرای مبارزه با موادمخدر تنها راهی که به‌ نظرشان می‌رسد، افزودن بر شدت‌احکام است. غافل از آنکه حتی اگر بابت حمل‌ونقل یک‌گرم موادمخدر، ‌مجرمان را بگذارند سینه دیوار، بازهم گرهی از کار فروبسته این سرزمین گشوده نخواهد شد. می‌توان به‌جای این احکام تکراری و بی‌فایده به تجربه‌های دیگر کشورها نیز نیم‌نگاهی انداخت. کشورهایی که با تعقل و آزمودن راه‌های دیگر به نتایج بهتری دست یافتند.
آنهایی که مدام از شدت برخورد هرچه بیشتر با معترضان سخن می‌گویند، در خوشبینانه‌ترین صورت آدم‌هایی هستند که قبلا امتحان‌شان را پس داده‌اند و راهکارهای‌شان جز به خشونت بیشتر و بحران‌های پیچیده‌تر منجر نشده است. قطعا و حتما آن موجودات در پس شعارهای تند انقلابی پنهان می‌شوند تا مشاوره‌های‌شان در گوش بزرگان طنینی خوش‌آهنگ داشته باشد اما به‌نظر می‌رسد پس از گذشت بیش از چهاردهه، آزمودن آنهایی که بارها و بارها مشاوره‌های‌شان به خطاهای بیشتر منجر شده، خطایی مضاعف است.
توضیح این نکته ضروری است که استقبال از شکسته‌شدن حکم توماج صالحی و امثال او، هیچ‌ربطی به درستی یا نادرستی اعمال او ندارد. این را بیشتر برای کسانی می‌گویم که با ذره‌بین به‌دنبال اغتشاشگر و تشویش‌کننده اذهان‌عمومی می‌گردند. نه من در مقام قضاوتم، نه آنهایی که با عصبانیت، خودشان را صاحب این انقلاب و این مملکت می‌دانند. همه ما باید تابع قانون باشیم اما قانون را وضع کرده‌اند برای آسایش آدمیان و اگر در جایی قانون مخل نظم و آرامش مردم است قطعا آن قانون مشکل دارد، نه مردم. بنابراین هرچیزی که توسط آدمیزاد وضع شده باشد ازجمله قانون، حکم و ازاین‌قبیل، ‌وحی‌منزل نیست که اگر بود، اعدام به شش‌سال حبس تقلیل نمی‌یافت. پس معلوم است که می‌توان بر سر همین شش‌سال هم چندو‌چون کرد و این‌کار نه‌تنها جرم نیست بلکه اگر از سر خیرخواهی و دلسوزی باشد و به‌نفع کشور، حتما جای تقدیر و تشکر هم دارد.
صدای خیرخواهان را بشنویم. وقتی می‌توان با اندکی تامل و خردورزی به آرامش جامعه کمک کرد، چرا از این‌کار دریغ کنیم؟ آیا دفاع از امنیت و حکومت صرفا با احکام سنگین میسر است؟ اگر واقعا به چنین نقطه‌ای رسیده‌ایم، بهتر نیست در خیلی از چیزها تجدیدنظر کنیم؟ شاید اصلا ضرورت داشته باشد خیلی از چیزها را دوباره تعریف کنیم. شاید لازم باشد راه‌های دیگری را برویم و آزمون‌های دیگری را تجربه کنیم. شکسته‌شدن حکم سنگین توماج، مقدمه خوبی‌است برای تجدیدنظر در بسیاری از احکام. مقدمه خوبی‌است برای رسیدگی به پرونده‌های الهه محمدی و نیلوفر حامدی. مقدمه خوبی‌است برای مهربانانه نگریستن به فرزندان این آب و خاک. فرزندانی که دلسوز این سرزمینند و لزوما مثل من و شما نمی‌اندیشند.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار