| کد مطلب: ۷۳۱۱
پرندگان می‌روند در پاریس بمیرند

پرندگان می‌روند در پاریس بمیرند

درباره میلان کوندرا که دیروز درگذشت

درباره میلان کوندرا که دیروز درگذشت

talebi

پیمان طالبی

روزنامه‌نگار

باز هم پاریس و باز هم نویسنده‌ای دیگر... میلان کوندرا، یکی از نویسندگان شاخص و بزرگ ادبیات جهان در حالی دیروز از دنیا رفت که حالا در مقابل نام او نیز، در دانشنامه‌ها عبارت «درگذشته در پاریس» ثبت خواهد شد. گویا ماجرای نویسندگان و پاریس، این بهشت‌موعود هنرمندان و روشنفکران، پایانی ندارد که گفته‌اند: هرچه آغاز ندارد، نپذیرد انجام...
کم نبوده‌اند نویسندگان و هنرمندانی که زمانی شهر و دیار و خانه و خانواده خود را به‌تمنای نفس‌کشیدن در فضایی آرتیستیک، رهاکرده و از راه‌های دور و نزدیک به پاریس آمده‌اند. بخش شاخص و پربسامد این مهاجرت‌ها، مربوط به دهه 1920 میلادی‌است که پاریس به میعادگاه روشنفکران تبدیل شده بود و از همینگوی، فیتزجرالد و جیمز جویس گرفته تا لوئیس بونوئل، سالوادور دالی و کوکو شنل، پاریس را برای زیستنی هنرمندانه که به «خلق» منجر شود، انتخاب کرده بودند. احتمالا شما هم با خواندن این سطرها، دارید سکانس‌هایی از «نیمه‌شب در پاریس» ساخته استاد بزرگ سینما، وودی آلن را مرور می‌کنید. جایی که نویسنده جوانی به‌نام «گیل» برای تکمیل‌کردن رمانش، به پاریس می‌آید و در جریان یک سفر شبانه رویایی، به پاریسِ چنددهه‌قبل سفر می‌کند و ناگاه خود را وسط گروه تکرارنشدنی‌ای از هنرمندانی که نام‌شان را بردم، می‌یابد.
انریکه ویلا ماتاس، نویسنده اسپانیایی زمانی در کتاب درخشانش «پاریس هرگز تمام نمی‌شود»، از مهاجرتش به پاریس برای نویسنده‌شدن گفته بود و اینکه آنجا ازطریق یکی از دوستان اسپانیایی‌اش با مارگریت دوراس آشنا می‌شود و در اتاق زیرشیروانی نویسنده فرانسوی زندگی می‌کند. این اثر که تا حد زیادی با الهام از «پاریس جشن بیکران» ارنست همینگوی نوشته شده، آمیزه‌ای‌است از حقیقت و رویا و این درهم‌آمیختگی آنچنان است که نمی‌تواند خیالات نویسنده را از اتفاقاتی که واقعا برایش رخ داده، مجزا کرد. با خواندن آن‌کتاب، گزاره‌ای که به‌عنوان نام‌اثر روی جلد آن درج‌شده، قوت می‌گیرد: بله، پاریس هرگز تمام نمی‌شود!
مرگ میلان کوندرا که آثار پرطرفدار و مشهورش نظیر «بار هستی»، نام او را کنار نویسندگان بزرگی چون همینگوی، دوراس و... نشانده است (تا جایی که شاید خیلی‌ها - دست‌کم در ایران - با شنیدن خبر ابتدا پرسیده‌اند؛ مگر زنده بود؟!)، سندی دیگر در تایید تمام‌نشدنی‌بودن پاریس است. حمایت کوندرا از جنبش اصلاح‌طلبانه حزب کمونیست چکسلواکی، معروف به «بهار پراگ» سبب شد که پس از اشغال چکسلواکی توسط ارتش سرخ شوروی در سال 1968، نام او در لیست‌سیاه قرار گرفته و انتشار کتاب‌هایش و عرضه آنها در کتابخانه‌ها ممنوع اعلام شود. این دشواری‌ها، کوندرا و همسرش را به فرانسه فرستاد و در آنجا، بیان‌صریح عقاید معترض کوندرا در سخنرانی‌هایش سبب‌شد که ملیت چکسلواکی نیز از او گرفته شود. شاید به‌همین‌علت بود که او بیشتر خود را فرانسوی می‌دانست تا اهل جمهوری چک و این ادعا نیز، واکنشی اعتراضی از کوندرا به سلب‌ملیت چکسلواکیایی بود.
کوندرا بعد از مهاجرت به فرانسه، در شهر «رن» ساکن شد و همین عامل او را از محافل فرهنگی و رفت‌وآمدهای روشنفکری رایج در پاریس دور نگه داشته بود. این البته یک توفیق‌اجباری هم برای نویسنده «بار هستی» بود، چراکه فرصت مطالعه و پژوهش در آثار ادبی را بیش‌ازپیش پیدا کرد و به‌خوبی از این فرصت به‌دست‌آمده بهره برد. اما تقدیر این نویسنده که از واپسین بازماندگان غول‌های ادبیات به‌شمار می‌آمد، اینگونه رقم خورده بود که زندگی او با گرهی بزرگ و جداناشدنی با پاریس به پایان برسد و حسن‌ختام یابد. کوندرا البته واپسین کتاب خود، «جشن بی‌معنایی» را نیز در اواسط دهه 80 زندگی‌اش در پاریس به‌پایان برد. این نویسنده منزوی که از رسانه‌ها غالبا دوری می‌کرد، همچنین یکی از آخرین گفت‌وگو‌هایش را در پاییز 1983 با مجله «پاریس رویو» انجام داد. جایی که مصاحبه‌کننده - کریستین سالمون - می‌نویسد: «ملاقات‌های ما در آپارتمان او در اتاق زیر شیروانی، نزدیک مونپارناس انجام شد. ما در اتاق کوچکی کار ‌می‌کردیم که کوندرا از آن به‌عنوان دفتر کارش استفاده می‌کند. با قفسه‌های پر از کتاب‌های فلسفه و موسیقی‌شناسی، یک ماشین‌تحریر قدیمی و یک‌میز که بیشتر شبیه اتاقی دانشجویی‌است تا مکان مطالعه یک‌نویسنده‌مشهور در جهان!»
حالا و با آرام‌گرفتن خالق «شوخی»، «بار هستی» و «زندگی جای دیگری است» در خاک فرانسه، می‌توان با خیال‌راحت عنوان کتاب ویلا ماتاس را از بر کرد و زیر لب گفت: «پاریس هرگز تمام نمی‌شود...» شاید هم بد نباشد، به یکی از داستان‌های رومن گاری مراجعه کنیم و نام «پاریس» را به‌جای «پرو» بنشانیم و بگوییم: پرندگان می‌روند در «پاریس» بمیرند.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار