| کد مطلب: ۶۱۹۵
سینمای خرداد پر از حادثه

سینمای خرداد پر از حادثه

صوفیا نصراللهی روزنامه‌نگار اینکه این متن چه وقت چاپ می‌شود را نمی‌دانم، ولی الان که آن را می‌نویسم دوم خرداد است و در شبکه‌های اجتماعی می‌بینم که تصاویری از

Sofia Nasrollahi 1

صوفیا نصراللهی

روزنامه‌نگار

اینکه این متن چه وقت چاپ می‌شود را نمی‌دانم، ولی الان که آن را می‌نویسم دوم خرداد است و در شبکه‌های اجتماعی می‌بینم که تصاویری از دوم‌خرداد ۱۳۷۶ دست به دست می‌شود. سالی که سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور شد و دوران اصلاحات رقم خورد. در فیلم‌هایی که از آن زمان در خبرگزاری‌ها دست به دست می‌شود چهره‌های متفاوت جوانان را با سال‌های قبل‌تر می‌بینید و نشانه‌هایی از یک پوست‌اندازی ظاهری و باطنی. در میان هنرها به‌خصوص سینما و موسیقی بعد از دوم خرداد مسیرش کاملا عوض شد. تا پیش از دوران اصلاحات عملا موسیقی پاپ نداشتیم. با باز شدن درهای فرهنگ ناگهان با سیل عظیمی از خوانندگان پاپ و حتی گروه‌هایی مثل آریان مواجه شدیم. خوانندگان پاپی که صدای خیلی از آنها مشابه خوانندگان قبل از انقلاب بود و طبعا برای مخاطبان اتفاقی جدید و جالب بود. صدای داریوش و ستار و سیاوش قمیشی دیگر فقط از روی نوارهای ویدیوی قاچاقی شنیده نمی‌شد. از تلویزیون خودمان مشابه‌هایشان را می‌شنیدیم.
از آن طرف سینما به‌خصوص در زمینه‌ی فیلم‌های کمدی، اجتماعی و نقش زنان دچار تغییرات پررنگی شد. جشنواره‌ی فجر آن سال ابراهیم حاتمی‌کیا با فیلم پرسروصدای «آژانس شیشه‌ای» حضور داشت که تقابل میان اصولگراها و اصلاح‌طلب‌ها محسوب می‌شد. مهرجویی با «درخت گلابی» در جشنواره بود که گلشیفته فراهانی در آن کلاهی به سر داشت و گیس‌های بافته‌ی میم روی شانه‌هایش بود. این‌ها نشانه‌هایی از دوران تازه بودند.
سال بعد مهم‌تر بود. کارگردان‌ها متوجه شده بودند که دوره‌ی توجه به جوانان و نوجوانان رسیده است. همان‌هایی که دوم خرداد رای‌شان را به نفع خاتمی به صندوق انداخته بودند. پس رسول صدرعاملی اولین قسمت سه‌گانه‌اش درباره‌ی دختران نوجوان را با «دختری با کفش‌های کتانی» شروع کرد. ماجرای دختری که به خاطر دوست‌پسرش دستگیرشده و از خانه بیرون می‌زند و البته شهر برایش جای ناامنی است. شهری که کم‌کم سینما می‌خواست فساد آن را هم نمایش بدهد. اینکه قهرمان یک فیلم بزرگسالان دختری نوجوانان باشد در سینمای ایران اتفاقی کم‌سابقه بود و نشان می‌داد که قهرمانان جامعه عوض شده‌اند و مخاطبان سینما هم از تماشای این دوران جدید روی پرده‌ی سینما استقبال می‌کردند.
همان سال بهروز افخمی «شوکران» را ساخت که فیلم ساختارشکنی بود. افخمی الان را نبینید. بهروز افخمی سال ۷۷ کارگردان پیشرویی بود که یکی از بهترین ملودرام‌های تاریخ سینمای ایران را ساخت. فیلمی با گردشی ظریف که شخصیت مثبت منزه‌اش تبدیل به شیطان می‌شد و زنی که قرار بود حوا باشد و مرد را فریب بدهد در نهایت فرشته‌ی قربانی بود.
فیلم مهم دیگر آن سال «دو زن» تهمینه میلانی بود. میلانی پیش‌تر فیلم‌های دیگری با محوریت زنان ساخته بود چه کمدی «دیگه چه خبر؟» و چه فیلم جدی «افسانه‌ی آه» اما «دو زن» شروع مسیر او به عنوان کارگردان فمینیست سینمای ایران بود که در فیلم‌هایش زنان تحت ظلم و ستم به تصویر کشیده می‌شدند و مردان مورد حمایت قانون بودند و زنان را محدود می‌کردند.
در همین سال‌ها برای اولین‌بار فیلم‌های کمدی داشتیم که در آنها خیلی ظریف اما شوخی‌های جنسی هم داشتیم مثل «مومیایی ۳» و «مرد عوضی» محمدرضا هنرمند. یا کمدی پیشرویی مثل «لیلی با من است» کمال تبریزی که در آن با سینمای دفاع مقدس برای اولین‌بار شوخی شد. دیرتر در دهه‌ی ۸۰ کمدی‌های سیاسی مثل «نان، عشق و موتور هزار» ابوالحسن داوودی هم به سینما راه پیدا کردند.
بعد از سال ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه فیلم‌های سیاسی هم در فضای اصلاح‌طلبی ساخته شدند. «پارتی» سامان مقدم که درباره‌ی بسته شدن روزنامه‌ها و دستگیری روزنامه‌نگاران بود یا فیلم‌های تجاری نسبتا بی‌ارزشی مثل «آواز قو» که اتفاقا خوب فروختند.
اتفاق مهم دیگر بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ ظهور ستاره‌ها بود. مهم‌ترین‌شان در آن سال‌ها هدیه تهرانی بود که البته اولین بازی‌اش سال ۱۳۷۵ در فیلم «سلطان» مسعود کیمیایی بود اما بعد از دوم‌خرداد بود که از ظرفیت‌های او برای بازی در نقش زنان مدرن که تازه سینمای ایران آنها را تصویر می‌کرد، استفاده کردند. در «قرمز» جیرانی یا «شوکران» افخمی بود که هدیه تهرانی به‌عنوان تصویر زن مدرن با لباس‌های مدرن تثبیت شد. یا حتی مانند فیلم‌های تجاری شاهد ظهور مهناز افشار و بهرام رادان در فیلم «شور عشق» بودیم که هر دو بعدتر ستاره‌های محبوب جوانان آن سال‌ها شدند.
پگاه آهنگرانی، ترانه علیدوستی، باران کوثری و گلشیفته فراهانی که هم‌نسل یکدیگر بودند همه محصول سینمای بعد از دوم خرداد ۷۶ هستند.
دوم خرداد ۷۶ فقط یک اتفاق سیاسی نبود. از قضا به‌نظرم تاثیرش در فضای فرهنگی ماندگارتر بود. فیلم‌هایی که الان می‌بینید و کنسرت‌ها و آلبوم‌های پاپی که الان می‌شنوید، حتی گروه‌های موسیقی تلفیقی مرهون فضایی هستند که در آن دوره به وجود آمد. هرچند سینمای ایران دیگر اوجی شبیه آن سال‌های بین ۷۶ تا ۸۲ را تجربه نکرد (وقتی از اوج حرف می‌زنیم منظورمان اهمیت گیشه و سینمایی توأمان فیلم‌ها در چند سال متوالی است) اما به‌هرحال ستاره‌های آن سال‌ها همچنان ستاره‌اند و حتی می‌شود گفت که جزو آخرین ستاره‌هایی بودند که سینمای ایران ساخت. به‌هرحال سال‌هایی بود که سینما و موسیقی اهمیت داشت. هم برای مردم و هم برای مسئولان.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت