| کد مطلب: ۶۱۳۹
لطفا کمتر جوگیر شوید

لطفا کمتر جوگیر شوید

عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامه‌نگار اینکه هر روز از خواب بیدار شویم و مدافعان دیروز طالبان را سرزنش کنیم که دیدید حق با ما بود، نه گره‌ای از کار فروبسته ما می

mousavi

عبدالجواد موسوی

شاعر و روزنامه‌نگار

اینکه هر روز از خواب بیدار شویم و مدافعان دیروز طالبان را سرزنش کنیم که دیدید حق با ما بود، نه گره‌ای از کار فروبسته ما می‌گشاید و نه تاریخ را به عقب برمی‌گرداند. بااین‌حال ما به این کار یعنی شماتت مدافعان سابق طالبان ادامه می‌دهیم. چرا؟ اول آنکه طبیعی است؛ این شماتت را می‌گویم. نوعی واکنش طبیعی آدمیزاد است به کسانی که حرف حق او را نادیده گرفتند و بر حرف باطل خود پای فشردند. آنها هم بارها و بارها چنین کاری را در حق دیگران انجام داده‌اند. دوم آنکه شاید این شماتت‌ها کارگر افتد و شماتت‌شوندگان در بزنگاه‌هایی از این دست کمتر احساساتی شوند و با تصمیمات نادرست مملکتی را به دردسر نیندازند.
اما جدای از سرزنش که این دوستان مستحق آنند، باید به این بیاندیشیم که عیب کار کجاست؟ و اصلا چه پیش آمد که این عزیزان، مدافع یکی از خشن‌ترین و غیرانسانی‌ترین گروه‌های موجود در خاورمیانه شده‌اند؟ حساب آنهایی که در ظاهر و باطن نسبتی با طالبان دارند به کنار. آنها خودشان را در آیینه طالبان می‌دیدند یا چیزی را که آرزویش را داشتند در افغانستان تحقق‌یافته می‌دیدند و طبیعی هم بود که از خودشان و عقایدشان دفاع کنند. اما سعید لیلازِ ‌اصلاح‌طلب و علی علیزاده لندن‌نشین چطور؟ آیا آنها هم حکومت مطلوب‌شان همین چیزی است که می‌بینیم؟ آیا آنها حاضرند نیم‌ساعت زیر پرچم حکومتی که درس خواندن برای دختران را حرام می‌داند، اهل طرب را نجس می‌خواند و مردم را به‌جرم عقاید دینی متفاوت‌شان سر می‌برد، زندگی کنند؟ قطعا نه. پس چه‌چیز سبب آن‌همه شور و هیجان در دفاع از آن دوزخیان روی زمین شد؟ پاسخ با اینکه روشن است اما هضم آن چندان ساده نیست. نزاع با امپریالیسم آمریکا آن‌هم به هر قیمتی! البته وقتی که قیمت‌اش را دیگران بپردازند، نه این دوستان مبارز ما. این میزان شور و هیجان خالی از هرگونه تعقل اگر در سنین نوجوانی و جوانی بروز پیدا می‌کرد قابل توجیه بود. چنان‌که ما هروقت به‌یاد تسخیر سفارت آمریکا در آبان58 می‌افتیم یکی از فاکتورهای اصلی آن را جوانی و احساسات انقلابی خاص آن روزگار می‌دانیم اما حالا چهل و چند سالی از آن ماجراها می‌گذرد و دیگر کمتر کسی برای اشغال سفارت یک کشور سوت و کف می‌زند.
خوب می‌دانیم که بسیاری از اشغالگران سفارت آمریکا بعدها به صف اصلاح‌طلبان پیوستند و تجدیدنظری جدی در کارنامه سیاسی خود داشتند. خیل کثیری از مردم هم شهامت آنها را ستودند و بابت صداقت‌شان تشویق‌شان کردند. امروز هم این مردم همان مردم هستند اما مدافعان عجول طالبان همان صداقت و شهامت را دارند که بگویند: ما اشتباه کردیم؟ مدافعان طالبان به‌ظاهر از جمهوری اسلامی هم دفاع می‌کنند اما از یاد می‌برند که جمهوری اسلامی اگر مقبولیتی پیدا کرد به‌دلیل مرزبندی با اسلام طالبانی بود. آنچه آن روزها اسلام آمریکایی نام گرفت، موضعی بود در مقابل قرائتی از اسلام که هرگونه نوآوری و مسالمت در مقابل دنیای جدید را حرام می‌دانست. اگر روز اول به مردم می‌گفتند ما قرار است در آینده پیش‌رو فقط با آمریکا مبارزه کنیم و این مبارزه هم شکل و شمایلش در پرتو متحجرانه‌ترین شکل از مذهب اجرا می‌شود، بی‌شک انتخابات دوازدهم فروردین‌ماه58 از انتخابات1400 بی‌رونق‌تر می‌شد و جایش هم در تقویم خالی می‌ماند.
جامعه امروز ایرانی آنقدر بالغ شده که چیزی به‌نام منافع ملی را خوب درک کند. اگر افکار عمومی به این نتیجه می‌رسیدند که به‌رسمیت شناختن طالبان و مدارا کردن با این طایفه به‌نفع مردم ایران است به‌رغم میل باطنی‌شان با آن کنار می‌آمدند. اما مخالفان طالبان از روز اول هشدار دادند که این جماعت قابل اعتماد و اطمینان نیستند. طایفه‌ای که با دین، آیین، زبان، باور و پوشش ما مشکل بنیادین دارد چطور می‌تواند در جهت منافع ملی ما عمل کند؟ طایفه‌ای که با سرکوب مردم خویش به قدرت رسیده، چگونه می‌تواند با همسایگانش مهربان باشد. والله آمریکایی‌ها با همه خباثت‌شان اینقدر که طالبان با ما مشکل دارد، مشکل ندارند. سخن آمریکایی‌ها صریح و روشن است؛ منافع ما را تهدید نکنید. به همین سادگی. اما شما در اینجا با کسانی طرف هستید که اول از همه به‌دلیل عقاید مذهبی‌شان خون، جان، مال، زن و فرزند شما را بر خود حلال می‌دانند. این مشکل بنیادین با من بمیرم و تو بمیری حل نخواهد شد. حل هم بشود با خصومت آنها با زبان فارسی چه خواهید کرد؟ این هم حل بشود با زبان‌نفهمی آنها چه خواهید کرد؟ توهین به رئیس‌جمهورتان را شاید بتوانید زیرسبیلی رد کنید اما فردا روز... ما همان فردا روز را می‌دیدیم که شما دوستان را از آمریکاستیزی کورکورانه و طالبان‌پرستی ساده‌لوحانه پرهیز می‌دادیم. لطفا سعی کنید کمتر جوگیر شوید.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت