خروج مسی از سایه مارادونا؟
آرژانتین با غلبه بر هلند بیشترین شانس ممکن برای قهرمانی در جامجهانی را دارد

آرژانتین با غلبه بر هلند بیشترین شانس ممکن برای قهرمانی در جامجهانی را دارد
«مسی در حد و اندازههای مارادونا نیست چون قهرمانی جامجهانی با آرژانتین ندارد». این جمله، تئوریای است که در طول فوتبال پرآوازه مسی علیه او و در حمایت از دیهگو استفاده شده. جملهای بهحق که مارادونای افسانهای را از «مسی» جدا کرده است. لئو اما در جامجهانی 2022 میخواهد از آخرین فرصت حضورش در این تورنمنت استفاده کند و با بالا بردن جامطلایی در تمام زمینهها از مارادونا عبور کند.
مارادونا ترمز مسی را کشید
یکی از دلایلی که بسیاری از کارشناسان، مارادونا را بهتر از مسی میدانند، عملکرد ملی و افتخارآمیز دیهگو است که او را نسبت به اسطوره فعلی آرژانتینیها متمایز کرده است. اما مارادونا چرا در تیمهایملی اصولا درخشان ظاهر میشد و مسی سالها با پیراهن تیمملی کشورش ناکام بود؟ مارادونا با مربیان بزرگی کار کرد که نقش اساسی در پیشرفت دیهگو داشتند اما برای مسی در قالب تیمملی اصلا اینطور نبود. «دکتر بیلاردو»، مربی فقید آرژانتینیها در جامجهانی 1986 که یکی از مبتکران دفاع سهنفره در دنیای فوتبال نیز بود، توانست فوتبال مارادونا را با جهش فوقالعادهای همراه کند تا درنهایت جامطلایی رنگ قهرمانی جهان به آرژانتین و مارادونا برسد. دکتر بیلاردو توانست آرژانتین را در جامجهانی 1990 هم به فینال این رقابتها برساند که اینبار آلمانها کاپ را از یاران مارادونا ربودند. در طرف مقابل اما مسی از مربیان تیمملی شانس نیاورده است. بهطور مثال؛ مسی که ستاره نوظهور فوتبال دنیا در جامجهانی 2006 بود، با نیمکتنشینیهای پیاپی توسط «خوزه پکرمن» کلمبیایی نتوانست آنطور که باید، به تیمملی کشورش کمک کند. در جامجهانی 2010 نیز دیهگو مارادونا هدایت تیمملی آرژانتین را برعهده داشت که با تاکتیک اشتباه باعث شد، مسی نتواند عملکرد قابلقبولی مقابل آلمان در یکچهارم نهایی داشته باشد تا درنهایت شاگردان یواخیم لو با چهارگل به برتری برسند و یاران مسی را راهی خانه کنند. این دو جامجهانی کافی بود تا بخشی از نبوغ مسی در دوران باشگاهی باقی بماند و چشمهای از این درخشش، در تیمملی دیده نشود.
رکوردهایی که لئو از دیهگو پس گرفت
بعد از پیروزی تیمملی آرژانتین مقابل استرالیا در مرحله یکچهارم نهایی جامجهانی 2014، لئو مسی از مرز 1000بازی دوران فوتبال خود عبور کرد. لیونل مسی در 1000بازی رسمی خود موفق شده 789گل بهثمر برساند و 338پاس گل بدهد. درواقع گل لیونل مسی به تیمملی استرالیا 789 اُمین گل رسمی دوران حرفهای فوق ستاره آرژانتینی بود که با گلزنی مقابل هلند در مرحله یکچهارم نیز تعداد گلهایش را به عدد 790 رساند. همچنین مسی در بازی مقابل شاگردان لوییز فنخال، برای هفدهمینبار بازوبند کاپیتانی را در ادوار جامجهانی به بازو بست تا از مارادونا با 16بازی کاپیتانی پیشی بگیرد. همچنین مسی با دادن پنج پاسگل در مرحله حذفی جامجهانی از این حیث نیز از مارادونا عبور کرد. هرچند مارادونا در دادن پاسگل بهصورت کلی در این مسابقات، یک پاسگل همچنان بیش از مسی دارد. همچنین مسی با زدن یک گل از روی پنالتی مقابل هلند، در جامجهانی 10گله شد که از مارادونا با هشت گل زده نیز پیشی گرفت. مسی اگر تا فینال، یک گل دیگر بزند، بهترین گلزن تاریخ آرژانتین در ادوار جامجهانی میشود. مارادونا در رده ملی، ۹۱بار برای تیمملی آرژانتین به میدان رفت و ۳۴بار گلزنی کرده درحالیکه مسی طی 165مسابقه ملی 85گل برای تیمملی کشورش به ثبت رسانده است. افتخارات باشگاهی مسی و مارادونا نیز باتوجه به حضور بلندمدت مسی در بارسلونا قابلقیاس با مارادونا نیست؛ هرچند اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم باتوجه به تعدد تیمهای مارادونا، همچنین حضور در تیمهایی چون بوکاجونیورز، نیولز اولد بویز، سویا و... نمیتوان انتظار داشت افتخارات فردی بسیاری کسب کند.
مارادونا یک ملت را همراه کرد اما مسی...؟
در صورت قهرمان شدن آرژانتین با مسی اما هواداران مارادونا میتوانند در یک مورد تا همیشه دست بالا را داشته باشند. مارادونا با حضور در تیمهای کوچک، آنها را بالا کشید، به مردمش احساس غرور و عزت داد و باعث شد مقابل بزرگان یک کشور سر بلند شوند. مارادونا در گفتوگویی بعد از ورودش به تیم ناپولی گفته بود، زمانی که با عقد قراردادی به ناپولی پیوسته با هوادارانی روبهرو شده که در عین شادی، غم بزرگی در چهرهشان نمایان بود. دولت ایتالیا رسیدگی و توجهی به شهر ناپل و مردمانش نداشت و من باید برای شادی آنها از جان مایه میگذاشتم. هفتسال حضور در ناپل کافی بود تا دنیای مردم این شهر، «رنگی» شود. دو قهرمانی در سری آ و بعد، قهرمانی در جام یوفا برای مردم شهر ناپل کافی بود تا مارادونا را بهعنوان تکاسطوره باشگاهشان ستایش کنند. در دهه80 بسیاری از مادران سرزمین ناپل، نام پسران تازه متولد شدهشان را «دیهگو» گذاشتند. محبوبیت او فرافوتبالی شده بود. مجسمه و بنرهای بزرگی از مارادونا در این شهر ساخته شد و حتی اتهام همکاری دیهگو با باند قاچاق مواد مخدر در همان سالها نیز باعث نشد تا مردم از او رو برگردانند. مارادونا برای ناپلیها، نماد رهبری بود که به این شهر آمده تا احترام و حس غرور را به آنها برگرداند. دن دیهگو جمله معروفی از ناپلیهایی دارد که نسبت به تیمملی کشور ایتالیا احساس خاصی نداشتند: «من این واقعیت که حالا همه از ناپلیاییها میخواهند ایتالیایی باشند و از تیمملی خود حمایت کنند را دوست ندارم. ناپل همیشه از آرامش ایتالیا بیبهره بوده. این شهر اغلب از نژادپرستی ناعادلانه زجر کشیدهاست.» شرایط مسی در تیمهایی که به میدان رفته اما کاملا متفاوت بوده؛ مسی در بارسلونا و پاریسن ژرمن که از تیمهای برجسته کشورشان هستند، نتوانسته به تنهایی تحولی اساسی ایجاد کند و اساسا لئو در تیمهای متوسط نیز به میدان نرفته که بتوان از این حیث او را با مارادونا قیاس کرد. همچنین مارادونا با گلزنی مقابل انگلیس در جامجهانی 1986 از آن گل تحت عنوان «دست خدا» یاد کرد چراکه کشور آرژانتین درگیر «جنگ فالکلند» با دولت انگلیس بود و با این گل بود که حس انتقامجویی مردم آرژانتین را برانگیخت. مارادونا بارها با این سوال از سوی خبرنگاران روبهرو شد که آیا بهواسطه گل زدن با دست، آن هم در چنین مسابقه حساسی، احساس پشیمانی داری، گفت: «اصلا! چون این گل دست من نبود، بلکه دست خدا بود». کافی است بار دیگر تقابل جذاب هلند و آرژانتین جمعهشب را مرور کنید؛ مسی برای اولینبار با بازیکنان حریف درگیری لفظی حین و بعد از بازی پیدا کرد. با سرمربی حریف وارد چالش شد و فیفا را با شدیدترین انتقاد ممکن بابت انتخاب «لاهوز» بهعنوان داور روبهرو کرد. مسی میخواهد در آخرین جامجهانی خود نقش «یاغی» را بازی کند و از آن چهره همیشه آرام و سر به زیر، خودش را جدا کند. مسی حالا میتواند با قهرمانی آرژانتین، بالا بردن جامقهرمانی و البته نشان دادن چهرهای جدید از خود، از زیر سایه مارادونا خارج شود.