سوءظن به نوازندگان زن
علیرضا قربانی که از اواسط اردیبهشتماه امسال، تور کنسرتهایش را در شهرهای مختلف ایران شروع کرده بود و از اواخر خردادماه تا اواخر تیرماه هم هر شب در کاخ سعدآباد ت
علیرضا قربانی که از اواسط اردیبهشتماه امسال، تور کنسرتهایش را در شهرهای مختلف ایران شروع کرده بود و از اواخر خردادماه تا اواخر تیرماه هم هر شب در کاخ سعدآباد تهران کنسرتش را برگزار کرد و با استقبال کمنظیر مخاطبان روبهرو شد، حالا در ادامه این کنسرتها در اصفهان دچار مشکل شد و مجوز کنسرتش را صادر نکردند. دلیل؟ حضور نوازندگان زن! این در حالی بود که او با مجوز وزارت ارشاد در شهرهای دیگر با همین گروه و با همین نوازندگان زن، کنسرت اجرا کرده بود و هیچ اعتراضی هم در پی نداشت. پیشازاین، نمایش ساز در تلویزیون، معضل اجرای موسیقی بود و حالا تفسیرهای خودخواسته از قوانین اجرای کنسرتهای موسیقی به معضل و چالش تازهای در این حوزه تبدیل شده است. یا با ساز مخالفت میکنند یا سازِ مخالف میزنند. گرچه اینبار مشکل نه با خود ساز که سوءظن به نوازندگان زن بود؛ آنهم نه ازسوی ارشاد استان اصفهان که ازسوی معاون امنیتی استاندار اصفهان. این در وحله اول یعنی امنیتیکردن قلمرو هنر بهجای ایجاد امنیت برای هنرمندان. 25مهرماه بود که محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت ارشاد درباره لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان گفت: «مجوز کنسرت توسط وزارت ارشاد، همچنین اداره ارشاد اصفهان صادر شده بود. بااینحال بهدلیل اتفاقی که این میان رخ داد، فرمانداری اصفهان نامه لغو را زد و گفت فعلاً (برگزارکنندگان کنسرت) دست نگه دارند تا مسئله بررسی شود. او با اشاره به پیگیریهای خود نسبت به ماجرا اضافه کرد: «من بهشخصه با علیرضا قربانی تماس گرفتم و عذرخواهی کردم. خود آقای قربانی هم گفت که مجموعه وزارت ارشاد همه همکاریها را داشته است». این مسئله فارغ از سویههای موسیقاییاش نشان میدهد که همچنان تداخل وظایف سازمانی و عدمهماهنگی نهادها، خود دلیل مهمی در بیسامانی اجرای یک پروژه هنری است و سایه نهادهای امنیتی بر نهادهای فرهنگی همچنان سنگین است. البته معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره سخنان اخیر معاون امنیتی استاندار اصفهان که بار دیگر در پی لغو کنسرت علیرضا قربانی بهدلیل حضور نوازنده زن مطرح شده بود، موضعگیری کرد و گفت: «اینکه سلیقه خود را بهعنوان قانون اعمال کنیم، کار شایستهای نیست.» جالب اینکه یکی از قدیمیترین هنرستانهای موسیقی دخترانه در شهر اصفهان وجود دارد و اگر قرار بر این باشد که نوازندگی زنان و دختران بهمثابه جرم تلقی شود، پس باید همه هنرستانها و آموزشگاههای موسیقی دخترانه تعطیل شود. بهقول ملکالشعرای بهار: «گر حکم شود که مست گیرند/در شهر هر آنکه هست گیرند». همین معضل را پیشازاین با مخالفتهای امامجمعه مشهد هم داشتیم که گویی بهمثابه یک ایالت مستقل و جدا از قوانین کلی حاکم بر کشور، اجرای کنسرتها را لغو میکردند و تکمضراب خود را میزدند. حالا همین نگاه به اصفهان هم تعمیم یافته است و گویی هر مسئولی بنا به سلیقه خود به خوانش قوانین دست زده و مصادیق تخلفات را تعیین میکند. قانون میگوید عفت عمومی، حجاب و شأن مخاطب باید رعایت شود. حال پرسش این است که اجرای ساز توسط نوازنده زن، کجایش مصداق این بیعفتی یا عدمرعایت شأن مخاطب است؟ ضمن اینکه طبق قوانین و مقررات، اگر اجرایی تخلف داشته باشد، اول در آییننامه تخلفات استان و جلسه تجدیدنظر استان تهران بررسی خواهد شد. اینکه معاون امنیتی استاندار با تفسیر سلیقهای و شخصی، جلوی اجرای یک کنسرت را بگیرد، پیش از هر چیزی موجودیت و حقانیت اداره کل وزارت فرهنگ و ارشاد استانی را نفی کرده و از اعتبار ساقط میکند. جالب اینکه محمود سالاری، معاون هنری وزیر ارشاد در پاسخ به اینکه درباره مسائل مشابه در برگزاری کنسرتهای دیگر در این استان نیز پیگیریهای لازم انجام خواهد شد یا خیر، گفت: «به اندازهای که زورمان برسد پیگیری را انجام خواهیم داد.» و این خود نشان میدهد که ظاهراً تضمین اجرای قوانین و مقررات در حوزه فرهنگ و هنر ازجمله موسیقی، به زور مدیران ربط دارد تا لازمبودن قوانین کشوری! او حتی در پاسخ به اینکه آیا زور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع خواهد رسید یا خیر؟ گفت: «خدا کند که برسد.» این جمله یعنی باید فاتحه اقتدار وزارت ارشاد در این مملکت را خواند که بالاترین نهاد تصمیمگیرنده و سیاستگذار فرهنگی و هنری، قدرت اجرایی نداشته باشد. اینکه ساز، جرم نباشد اما نوازنده ساز اگر زن باشد، جرم است؛ چیزی جز نگاه جنسیتزده و مصداقی از بیعدالتی جنسیتی در حوزه هنر نیست. موسیقی ایرانی برای شکوفایی خود نیازمند آن است تا سیاستهای روشن و ضمانت اجرایی یکسان داشته باشد. سیاستها که ناکوک باشد، موسیقی دلنشین نخواهد شد.