وانمایی جنگ در جهان دوقطبی
رسانههای جهان چگونه عملیات طوفانالاقصی و واکنش اسرائیل را بازتاب دادند
رسانههای جهان چگونه عملیات طوفانالاقصی و واکنش اسرائیل را بازتاب دادند
عملیات روز شنبه رزمندگان فلسطینی در مناطق پیرامونی غزه و بلافاصله پس از آن عملیات انتقامی اسرائیل علیه نوار غزه، بهسرعت به تیتر یک رسانههای جهان بدل شد و از آن زمان تاکنون با ادامه درگیریها همچنان در صدر اخبار جهان باقی ماندهاست. رقم تلفات جنگ در طول شش روز گذشته به هزاران کشته و زخمی از دو طرف رسیدهاست و با استمرار بمباران گسترده نوار غزه، انتظار میرود که این ارقام به سرعت بالاتر برود. بسیاری از دولتها، رسانهها، تحلیلگران و کارشناسان در سراسر جهان خیلی وقت است که تصمیم خود را در مورد جانبداری از یک طرف در منازعه فلسطین و اسرائیل گرفتهاند. اسرائیل افتخار میکند که در طول سالهای اخیر با تلاشهای گسترده دیپلماتیک توانستهاست حمایت بلاقید و شرط تعداد زیادی از دولتهای جهان را از آنِ خود کند. این دولتها بدون توجه به هر آنچه در میدان نبرد رخ دهد، فلسطینیان را تروریست و اعمال آنها را غیرانسانی توصیف میکنند و از «حق دفاع از خود» اسرائیل دفاع میکنند. وضعیت رسانهها هم عمدتاً همین است. در کشورهای غربی، کمتر رسانهای پیدا میشود که فلسطینیان را تروریست توصیف نکند و جان اسرائیلیها را برتر از جان فلسطینیها نداند.
روایتهایی که در طول این روزها در رسانههای سراسر جهان از جنگ در غزه و پیرامون آن منتشر میشود، همه تابع سوگیریها و تعصبهایی است که باعث میشود واقعیتهای میدانی زیر پردهای زخیم از حمایتهای اغراقآمیز، تصاویر خشونتبار با هدف زیر سوال بردن یک طرف، خبرهای جعلی و دروغسازیها پنهان شود. در میان درد و رنج غیرنظامیان جنگزده، برخی رسانهها و سیاستمداران در حال تسویهحسابهای سیاسی با رقبا و مخالفانشان هستند. در این گزارش برخی سوگیریها و ادعاهای گمراهکننده و دروغینی که در طول یک هفته گذشته توسط رسانهها برای توجیه خشونت یا جانبداری از یک طرف منازعه منتشر شده، مورد بررسی قرار گرفتهاست.
کشیدن پای ایران به میدان
یکی از نخستین واکنشهای رسانههای غربی به آغاز عملیات طوفانالاقصی پیرامون نوار غزه، انتساب این عملیات به ایران بود. رسانههای غربی به سرعت با استفاده از صفت «گروه تحت حمایت ایران» برای نام بردن از گروه حماس، زمزمههای انتساب این عملیات به ایران را آغاز کردند. تحلیلگران و سیاستمداران وابسته به جناحهای تندروی ضدایرانی در کشورهای غربی هم به سرعت تحلیلهایی در مورد نقش ایران در این عملیات و لزوم افزایش فشار بر تهران یا حتی حمله به ایران ارائه دادند. در آمریکا، جناح مخالف دولت جو بایدن، که نسبت به توافق اخیر واشنگتن و تهران در خصوص تبادل زندانیان و آزادسازی داراییهای ایران در کره جنوبی و عراق انتقاد داشتند، از این فرصت استفاده کردند و اطلاعات جعلی در مورد «رسیدن ۶ میلیارد دلار پول آزادشده ایران به حماس» برای اجرای این عملیات منتشر کردند. این ادعا به سرعت توسط مقامهای رسمی آمریکا، از جمله جانکربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید تکذیب شد. اما تکذیبهای مقامهای ایرانی، آمریکایی و اسرائیلی برای مهار کردن این موج خبری کافی نبود.
روز یکشنبه روزنامه والاستریت ژورنال گزارشی را با عنوان «ایران برای برنامهریزی حمله به اسرائیل در چند هفتهگذشته کمک کردهبود» به قلم سامر سعید، خبرنگار خود در دوبی منتشر کرد که در آن ادعا شدهبود مقامات ایران در طول هفتههای گذشته با حضور در لبنان با مقامات چهار گروه شبهنظامی منطقهای از جمله حزبالله لبنان و حماس، برای طرحریزی عملیاتی که صبح شنبه توسط مبارزان فلسطینی انجام شد، ملاقاتهایی را انجام دادهاند. در این گزارش ادعا شدهاست که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه ایران دستکم در دو مورد از این جلسات حضور داشتهاست. اندرو مکگرگور مارشال، یکی از دبیران پیشین خبرگزاری رویترز در واکنش به این گزارش نوشتهاست: «خبرنگار اصلی این گزارش، سامر سعید، سابقه عدم صداقت و گزارشهای ساختگی دارد. من او را سال ۲۰۰۸ به همین دلیل از رویترز اخراج کردم. برای من بهتآور است که والاستریت ژورنال او را استخدام کردهاست و گزارشهای او را که به وضوح مشکلدار است، منتشر میکند.» علی هاشم، خبرنگار الجزیره انگلیسی نیز با اشاره به این گزارش مینویسد: «با کمال احترام، بدون توجه به منابع گزارش، من نسبت به برخی جزئیات این گزارش نگران هستم. ۱- چرا باید وزیر خارجه در جلسهای که در آن در مورد عملیات نظامی صحبت میشود، حضور پیدا کند؟ ۲- چگونه این همه گروههای مختلف در جریان برنامهریزیها حضور داشتند، اما شاهد درز کردن آن نبودیم؟» گرگ کارلستورم، خبرنگار خاورمیانه هفتهنامه اکونومیست در توئیتر نوشت: «هر مقام اسرائیلی که در ۴۸ ساعت گذشته با آن صحبت کردهام، باور دارد که این حمله در بازهای چندماهه برنامهریزی شدهبود. منابع والاستریت ژورنال میگویند که افسران ایرانی در هفتههای اخیر در دیدارها شرکت کردهاند. بهعبارت دیگر برنامهریزی برای چنین حملهای قبل از مشارکت ایران اتفاق افتادهاست.» کارلستورم مینویسد: «اینکه حماس و حزبالله ادعایی را مطرح میکنند، دلیل نمیشود که این ادعا درست باشد. خیلی جالب است افرادی که مدام میگویند رژیم ایران همیشه دروغ میگوید، آمادگی دارند به سرعت هر ادعایی از سوی ایران و متحدانش را که در قالب روایتشان بگنجد، باور کنند.»
نمونه دیگر از گزارشهایی در مورد نقش ایران در این عملیات که به وضوح گمراهکننده بود، تیتر پایگاه خبری بیبیسی فارسی بود که در آن به نقل از سخنگوی حماس ادعا شدهبود «حملات با حمایت ایران انجام شد.» این تیتر بیبیسی فارسی، تحریف مستقیم اظهارات قاضی حمد، سخنگوی حماس بود. سخنگوی حماس در پاسخ به سوال خبرنگار برنامه News Hour شبکه بیبیسی جهانی که پرسیدهبود: «چقدر شما در این عملیات از ایران حمایت گرفتید؟» پاسخ دادهبود: «مفتخرم که کشورهای بسیاری به ما کمک میکنند. ایران به ما کمک میکند. کشورهای دیگر به ما کمک میکنند. یا با پول یا با اسلحه یا با حمایت سیاسی. این کار درستی است.»
گزارش والاستریت ژورنال در حالی منتشر شد که مقامات اسرائیل و ایالات متحده در مصاحبههای خود تاکید میکردند هیچ مدرکی مبنی بر دخالت ایران در عملیات حماس در اختیار ندارند. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در گفتوگویی با سیانان تاکید کردهبود: «ما همچنان هیچ شواهدی ندیدهایم که ایران دستور این حمله را صادر کردهباشد یا پشت آن باشد، اما تردیدی نداریم که قطعاً رابطه طولانیمدتی میان دو طرف وجود دارد.» دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل هم گفتهاست: «ایران یک بازیگر مهم است، اما هنوز نمیتوانیم بگوییم که در برنامهریزی یا تمرین برای این حمله مشارکت داشت.»
علی هاشم، خبرنگار شبکه خبری الجزیره انگلیسی در گزارشی به نقل از یک مقام بدون نام از حماس مینویسد: «جزئیات عملیات طوفانالاقصی فقط برای تعداد محدودی از افراد درون گردانهای قسام روشن بود. حتی رئیس دفتر سیاسی حماس، اسماعیل هنیه هم از جزئیات باخبر نبود.»
خون رنگینترِ یک طرف
بازتاب خشونتهای ناشی از جنگ در رسانههای بینالمللی هم تابع سوگیریها و دستور کار رسانهها بود. طی روزهای گذشته انتشار یک پیام در حساب کاربری شبکه BBC جهانی در شبکه اجتماعی توئیتر توجه کاربران را به خود جلب کرد. شبکه خبری BBC در این خبر کوتاه در مورد تلفات جنگ برای شهروندان غزه از فعل «مردهاند» و برای شهروندان اسرائیلی از فعل «به قتل رسیدهاند» استفاده کردهبود. در این پیام آمدهبود: «براساس اعلام وزارت بهداشت غزه بعد از حملات هوایی انتقامی گسترده اسرائیل بیش از ۵۰۰ نفر در غزه مردهاند و بیش از ۷۰۰ نفر در اسرائیل بعد از حمله حماس در روز شنبه به قتل رسیدهاند.»
حسام زولموت، سفیر فلسطین در بریتانیا با اشاره به این توئیت نوشت: «همین... همینجا: این همه چیزی است که لازم است بدانیم که چگونه رسانههای جریان رسمی غربی از فلسطینیان انسانیتزدایی میکنند، فلسطینی میمیرد و اسرائیلی به قتل میرسد.» پیش از انتشار این توئیت، مصاحبه زولموت با کتینیومن، خبرنگار شبکه 4 بریتانیا هم بسیار دیدهشد. نخستین سوالی که در این مصاحبه از سفیر فلسطین پرسیدهشد، این بود که آیا حاضر است عملیات حماس را محکوم کند. این سوال با واکنش تند سفیر فلسطین مواجه شد که این کار را تلاش برای وادار کردن «به محکومیت قربانیان، اشغالشدهها، استعمارشدهها و تحت محاصرهها» توصیف کرد.
همزمان با بمباران شدید غزه توسط اسرائیل که با کشتار وسیع کودکان و زنان همراه بود، در آمریکا خبرنگار شبکه خبری فاکسنیوز با دوربین با اشاره به یک خبر دلخراش احتمالاً جعلی و تاییدنشده مبنی بر «گردن زدن ۴۰ کودک اسرائیلی توسط حماس»، در راهروهای کنگره، رشیده طالب، نماینده فلسطینیتبار مجلس نمایندگان آمریکا را تعقیب میکرد و از او میپرسید که آیا حاضر است گردن زدن کودکان توسط حماس را محکوم کند.
رسانههایی که همزمان با حمله حماس به سرزمینهای پیرامون غزه، تیترهای تندی علیه این حمله موضعگیری کردهبودند، بعد از آغاز حملات سنگین اسرائیل به غزه هیچیک از این رسانهها حاضر به موضعگیری علیه اسرائیل نشدند. گاردین عملیات طوفانالاقصی را «وحشیگری خونین توسط حماس» توصیف کرد و اکونومیست آن را «حمله خونآشامانه توسط حماس» نامید. این دو رسانه بعد از حملات گسترده اسرائیل به غزه با تلفات گسترده از میان زنان و کودکان، همچنان گزارشهای خود را با تیترهایی جانبدارانه از اسرائیل منتشر میکردند و کمتر اشارهای به جنایاتی که در غزه اتفاق افتاد نمیکردند.
خالد الگندی، پژوهشگر اندیشکده مؤسسه خاورمیانه میگوید: «تذکری برای مقامها و سیاستمداران آمریکایی: امکانپذیر است که با شهروندان کشتهشده و مجروح اسرائیلی همدردی کرد بدون اینکه دردها و انسانیت فلسطینیها را زیر سوال برد؟»
هواداران اسرائیل در شبکههای تلویزیونی و روزنامهها بهعنوان تحلیلگر و کارشناس به اغراق و مبالغه در خصوص خشونت فلسطینیان میپرداختند. مارک دوبوویتز، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیها در مصاحبه شبکه خبری سیانان گفت: «همچنان گزارشهایی از کشتار گسترده غیرنظامیان توسط حماس در اسرائیل دریافت میکنیم. کشتار کودکان با دستهای بسته، گردن زدن، کشتن زنان حامله و بیرون کشیدن جنین در حالی که بند نافش هنوز وصل است.»
یازده سپتامبر اسرائیل
یکی از الگوهایی که در روزهای پس از عملیات طوفانالاقصی در میان رسانهها و تحلیلگران غربی رایج شد، قیاس کردن این عملیات با عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر یا حمله ژاپن به پرل هاربر در آمریکا در طول جنگ جهانی دوم بود. هدف از این قیاس این بود که نخست این عملیات را ناگهانی، بدون سابقه قبلی و پیشدستانه معرفی کنند و دوم اینکه هر واکنشی را به این حمله با مشابهسازی واکنش آمریکا به عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر و ورود به جنگ جهانی سوم هرگونه اقدام خشونتآمیزی را توسط اسرائیل توجیه کنند. جو والش، نماینده جمهوریخواه پیشین کنگره آمریکا با انتشار پیامی در توئیتر نوشت: «دیروز ۱۱ سپتامبر اسرائیل بود. به یاد بیاورید، بعد از ۱۱ سپتامبر هیچکس به ایالات متحده نگفت که انتقام نگیرد، هیچکس خواستار آتشبس یا کاهش تنش نشد، هیچکس دو طرف درگیری را در نظر نگرفت.» جان شوارتز، در اینترسپت نوشت: «اسرائیل، درست مانند آمریکا بیگناه داشت در جهان قدم میزد که ناگهان، بیخبر از همه جا، با حمله غیرمنطقی بربریت غیرانسانی مواجه شد.» چنین اظهارنظرهایی اینگونه وانمود میکنند که گویا ۷۵ سال گذشته هیچ واقعهای در سرزمینهای اشغالی فلسطین رخ ندادهاست و حمله حماس کاملاً پیشدستانه و بدون هیچ سابقه قبلی بودهاست.