| کد مطلب: ۹۰۷۷
نگاه خارجی

نگاه خارجی

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

RS logo

توافق بایدن در خاورمیانه یک فاجعه است

عربستان سعودی نگرانی واشنگتن در مورد از دست دادن موقعیت خود در برابر چین را درک کرده و برای دریافت امتیازات بزرگ فشار می‌آورد.
دولت بایدن در حال حاضر در حال بررسی حرکت به سمتی است که هیچ رئیس‌جمهوری پیش از این نرفته است: ارائه ضمانت امنیتی رسمی به عربستان سعودی و کمک به عربستان برای توسعه برنامه هسته‌ای غیرنظامی در ازای عادی‌سازی روابط ریاض با اسرائیل. بایدن و تیم او استدلال می‌کنند که ایالات متحده منافع امنیت ملی در میانجیگری چنین توافقی را دارد، حتی اگر این به معنای ارائه امتیازات گسترده و بی‌سابقه به ریاض باشد. بایدن و تیمش اشتباه می‌کنند. وارد شدن به یک توافق امنیتی این‌چینی با عربستان سعودی یک اشتباه محاسباتی فاجعه‌بار است. ضمانت امنیتی برای عربستان سعودی، واشنگتن را به‌عنوان حامی ریاض تبدیل می‌کند درحالی‌که گسست اساسی بین منافع و ارزش‌های ایالات متحده و پادشاهی عربستان وجود دارد. عربستان سعودی به دنبال افزایش تعهدات امنیتی در ازای عادی‌سازی رسمی روابط با اسرائیل است. این بخشی از استراتژی عمدی محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی برای سوءاستفاده از ترس فزاینده واشنگتن در مورد از دست دادن نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه نسبت به بازیگران دیگر مانند روسیه یا چین است. همانطور که وال‌استریت ژورنال گزارش داده است، «مقامات سعودی به‌صورت محرمانه اعلام کرده‌اند که ولیعهد انتظار دارد با بازی دیپلماتیک با قدرت‌های رقیب واشنگتن، عربستان سعودی بتواند در نهایت واشنگتن را تحت فشار بگذارد تا خواسته‌هایش برای دسترسی به فناوری سلاح‌های هسته‌ای آمریکا را بپذیرد.» با این حال، اگرچه روسیه و چین ردپای خود را در خاورمیانه گسترش داده‌اند، نه مسکو و نه پکن نمی‌توانند خلأ آمریکایی در خاورمیانه را پر کنند و تمایلی نیز به این کار ندارند. کشورهای منطقه از محدودیت‌های روسیه و چین آگاه هستند. عربستان سعودی و دیگر شرکای منطقه‌ای ایالات متحده نگرانی واشنگتن را در مورد از دست دادن موقعیت خود در قبال روسیه یا چین تحریک‌ کرده‌‌اند و برای دریافت امتیازات سیاسی عمده فشار می‌آورند که نتیجه آن نوعی «اهرم معکوس» است. اوج این استراتژی اهرم معکوس، بازی دالی موشه است که محمد بن‌سلمان با ایالات متحده انجام می‌دهد. در واقع عربستان پیوستنش به توافق آبراهام را دستمایه خود قرار داده است. از زمان معرفی این توافق در سال 2020 توسط دونالد ترامپ، مقامات ایالات متحده و اسرائیل مصمم به اضافه کردن عربستان سعودی به این توافق شدند.
توافق‌آبراهام به اهرم جدید سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه تبدیل شده است. از طریق این سلسله قراردادهای عادی‌سازی، ایالات متحده امیدوار است ائتلاف رسمی‌تری ایجاد کند که از طریق آن مطمئن شود می‌تواند منافع خود را به بهترین نحو پیش ببرد. یعنی با حفظ نفوذ منطقه‌ای خود در بحبوحه تجاوز روسیه و چین و همچنین توجه بیشتر به دیگر صحنه‌های جهانی، مانند اروپای شرقی و اقیانوس آرام. با این حال، بازیگران منطقه‌ای به‌طور فزاینده‌ای از این توافق به‌عنوان مکانیزمی برای درگیر نگه داشتن ایالات متحده در منطقه به عنوان ضامن مستمر امنیت خود استفاده می‌کنند. به کشورهای عربی که به پیمان آبراهام پیوستند، امتیازات سیاسی قابل‌توجهی برای انجام این کار اعطا شد. آنها توافقنامه را به‌عنوان مکانیزمی برای حفظ وضعیت موجود منطقه‌ای تفسیر می‌کنند. این دقیقاً همان دریچه‌ای است که ریاض از طریق آن به ورود احتمالی خود به معاهده آبراهام می‌نگرد. یعنی راهی برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده برای اعطای امتیازات گسترده به پادشاهی عربستان و تضمین اینکه واشنگتن در درازمدت حامی نهایی این کشور باقی می‌ماند. حمایت مستمر واشنگتن از بازیگرانی مانند عربستان سعودی منجر به یک چرخه معیوب شده است: ایالات متحده با متعهد شدن به حمایت از دلایل زیربنایی بی‌ثباتی منطقه‌ای، بارها خود را مجبور به رویارویی با چالش‌هایی می‌بیند که عمدتاً محصول حضور و سیاست‌های خود او و شرکایش در خاورمیانه است.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار