| کد مطلب: ۸۶۵۱
تحولات اوراسیا و محدود شدن گزینه‏‌های ایران

تحولات اوراسیا و محدود شدن گزینه‏‌های ایران

بحران‌های چین و روسیه، تهران را وادار به حل‌وفصل مسائلش با واشنگتن می‌کند

بحران‌های چین و روسیه، تهران را وادار به حل‌وفصل مسائلش با واشنگتن می‌کند

Kamran Bokhari

کامران بخاری

استاد امنیت بین‌الملل دانشگاه اوتاوا

همزمان با قرار گرفتن روسیه، چین و هندوستان در مسیر تحولات بزرگ، منطقه اوراسیا در آستانه یک تغییر بزرگ قرار دارد. در این میان آنچه کمتر به چشم می‌آید، ولی اثر آن کوچک نیست، وضعیتی است که برای ایران رخ خواهد داد. ایران پس از دهه‌ها تلاش برای تغییر معماری امنیتی منطقه اکنون با فشار از بیرون و از درون، مجبور به وفق دادن خود با شرایط است. مشخص نیست ایران تا چه اندازه آماده باشد رفتار خود را تغییر دهد، اما آنچه روشن است این است که مجبور به تغییر است؛ تغییری که خاورمیانه، جنوب قفقاز، آسیای میانه و جنوب آسیا را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
جمهوری اسلامی ایران در ۴۵ سال گذشته، از زمان تاسیس این حکومت به‌رغم روابط خصمانه و فقدان روابط دیپلماتیک با واشنگتن به‌صورت متناوب با آمریکا مذاکره کرده‌است. اما آنچه اکنون رخ می‌دهد، متفاوت است. در ماه‌های اخیر دو طرف تلاش می‌کنند برخلاف توافق‌های محدود و موردی گذشته، به‌خصوص در مورد برنامه هسته‌ای ایران، به تفاهمی فراگیرتر برسند. این تحولات در شرایطی رخ می‌دهد که ایران تلاش می‌کند تا رقابت خود را با اصلی‌ترین دشمن منطقه‌ای‌اش، عربستان سعودی که متحد آمریکاست، موقتاً متوقف کند.
براساس گزارشی که ۱۶ اوت روزنامه فایننشیال‌تایمز منتشر کرد، واشنگتن و تهران تلاش می‌کنند به یک «تفاهم نانوشته» دست پیدا کنند که براساس آن، ایران ارائه پهپاد و قطعات یدکی آن را برای استفاده در جنگ اوکراین به روسیه متوقف می‌کند. به وضوح مشخص است که این گفت‌وگوها با پیشرفت مواجه شده‌است، گزارش‌ها حاکی از این است که ایران از روسیه خواسته‌است تا استفاده از پهپادها را متوقف کند اما براساس این گزارش ایالات متحده آمریکا خواستار «گام‌های قاطعانه‌تر» از جانب ایران شده ‌است. در مقابل اجرای این درخواست، ایالات متحده آمریکا در هیچ زمینه‌ای (به جز حقوق بشر) علیه ایران تحریم جدید وضع نکند و همچنین تحریم‌های قبلی را هم به‌ویژه تحریم‌هایی که فروش نفت ایران را هدف قرار می‌دهد، سهل‌گیرانه‌تر اجرا کند. براساس این گزارش فرمانده نیروی قدس ایران، شاخه برون‌مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با گروه‌های شبه‌نظامی شیعه هوادار ایران جلسه گذاشته‌است و به آنها گفته‌است: «فعلا همه عملیات مسلحانه علیه ایالات متحده و نیروهای ائتلاف بین‌المللی را متوقف کنند.»
یازدهم اوت هم وال‌استریت ژورنال گزارش داد که ایران به شکل قابل‌توجهی شتاب انباشت اورانیوم غنی‌شده با غنای بالا را متوقف کرده‌است و بخشی از ذخایر اورانیوم با غنای بالای خود را رقیق کرده‌است. این تحولات همزمان با مذاکرات تهران و واشنگتن برای آزادی ۴ زندانی آمریکایی و آزادی ۶ میلیارد دلار دارایی مسدودشده از درآمد فروش نفت ایران در کره‌جنوبی رخ می‌دهد. مقام‌های آمریکایی به همتایان ایرانی خود گفته‌اند که اگر در طول تابستان سال جاری تنش‌ها کاهش پیدا کند، این احتمال وجود دارد که در ادامه سال مذاکرات فراگیرتری آغاز شود. در همین پس‌زمینه بود که ایران ۱۸ اوت وزیر خارجه خود را برای نخستین‌بار در ۸ سال گذشته به عربستان سعودی اعزام کرد تا با محمد بن‌سلمان، ولیعهد و حاکم بالفعل این کشور دیدار و گفت‌وگو کند.
هیچ شاهدی وجود ندارد که موج دیپلماسی اخیر به آشتی منجر شود اما وجود این مذاکرات نشان می‌دهد که ایران نیازمند تغییری برای وفق پیدا کردن با وضعیت کلی جهان امروز است. ایران تا به امروز همواره سیاست خارجی تهاجمی دنبال می‌کرد که ۴ عامل این نوع سیاست خارجی را تسهیل می‌کرد: ۱- تمرکز شدید ایالات متحده آمریکا بر خاورمیانه و جنوب آسیا، ۲- قرار گرفتن روسیه و چین در مسیر رشد، ۳- بحران‌های گسترده در جهان عرب و ۴- وضعیت قابل مدیریت مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی. اما این عوامل تغییر کرده‌اند.
بعد از ۱۱ سپتامبر، ایالات‌متحده آمریکا نزدیک به ۲ دهه در مسائلی در منطقه درگیر بود که بسیاری از آنها با منافع ایران همپوشانی داشتند. دولت ایران از این وضعیت کمال استفاده را برد و در ایجاد شرایطی که باعث شود واشنگتن در منطقه خاورمیانه و آسیای جنوبی زمین‌گیر بماند، نقش بازی کرد. برای آمریکا سال‌ها زمان برد که بتواند خود را از این وضعیت رها کند، اما نهایتا موفق شد تا خود را رها کند و وقت و منابعش را صرف روسیه و چین کند. هم مسکو و هم پکن، برای مدت طولانی ایران را نسبت به خطرات خارجی محافظت کردند و به نظام مذهبی حاکم در ایران اجازه دادند تا سیاست خارجی تندروانه خود را پیش ببرد. از نظر چین و روسیه، سیاست تهاجمی ایران می‌توانست برای آمریکا مشکل ایجاد کند و باعث گرفتن امتیاز از آمریکا شود. اما تلاش روسیه برای تثبیت جایگاهش در اوکراین، باعث بدتر شدن وضعیت شد و روابط این کشور را با بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران، دچار مشکل کرد. حالا تهران از خود می‌پرسد که مسکو تا چه حد یک بازیگر در سطح جهانی محسوب می‌شود؟ اینکه دومین ارتش بزرگ جهان با در اختیار داشتن صنایع نظامی گسترده مجبور است به پهپادهای ایرانی برای مقابله با اوکراینی‌ها تکیه کند باعث می‌شود که ایرانی‌ها به این نتیجه برسند تهران نمی‌تواند برای منافع ژئوپلیتیک خود بر مسکو تکیه کند. همزمان افول اقتصاد چین و فشار از سوی واشنگتن به پکن باعث شده‌است که توانایی چین برای اعمال نفوذ در خارج از این کشور به شدت کاهش پیدا کند. تهران به خوبی این موضوع را درک می‌کند. تنها دو سال از زمانی که ایران امید داشت تا بتواند صدها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در قالب ابتکار کمربند و راه از چین جذب کند، گذشته‌است. تهران می‌داند که مصالحه اخیر با ریاض که به ظاهر با میانجی‌گری چین انجام شد، نتیجه اراده چین نبود، چراکه این کشور به‌شدت مشغول مشکلات اقتصادی خود است. اصل کار در توافق تهران و ریاض توسط عمان و عراق در کنار قطر انجام شد، این سه کشور به‌عنوان واسطه در دیپلماسی ایران و آمریکا هم عمل می‌کنند.
مسئله مهم‌تر شرایط منطقه‌ای است که ایران را وادار کرد فشار تهاجمی خود را نسبت به جهان عرب متوقف کند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی، منطقه‌ای را که از دوران خیزش‌های بهار عربی دچار به‌هم‌ریختگی شده‌بود، تا حدی از طریق سرکوب نیروهای اسلام‌گرایی که توسط ترکیه و قطر پشتیبانی می‌شدند، به ثبات رساندند. داعش، دیگر تهدیدی که در گذشته محسوب می‌شد، نیست. دولت سوریه بار دیگر به آغوش جهان عرب بازمی‌گردد. توافق‌های ابراهیم میان امارات متحده عربی و دیگر کشورهای عربی با اسرائیل باعث شده‌است که اسرائیلی‌ها و سعودی‌ها به هم نزدیک شوند. این تحولات باعث شده‌است تا شعاع مانور ایران در منطقه کاهش پیدا کند.
در داخل کشور هم ایران سعی می‌کند بحرانی را که به دلیل ناتوانی در تامین مالی یک سیاست خارجی قاطعانه و تامین ثبات داخلی ایجاد شده‌است، مدیریت کند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسب است. افکار عمومی دیگر حاضر به پذیرش فرمان‌هایی که دولت روی آن پافشاری می‌کند، نیست. اینکه تغییرات در ایران چگونه رخ خواهد داد روشن نیست، اما روز به روز آینده مبهم‌تر می‌شود و روش‌های همیشگی برای استمرار کار، مشکل‌تر می‌شوند. باید تحول جدیدی ایجاد شود. ایران نمی‌تواند بدون حمایت یک قدرت سوم یا تغییر جدی با خصومت آمریکا مواجه شود. تکامل در روابط ایران و ایالات متحده، نتیجه تغییرات در نیروهای جهانی است. آمریکا به صورت پیوسته در حال ایجاد ائتلاف‌هایی با حضور کشورهایی است که در گذشته با هم خصومت داشتند تا بتواند موقعیت خود را در مقابل روسیه و چین بهبود بخشد. ایران یک عنصر مهم در این فرآیند است. در چنین شرایطی ایران ظرفیت کافی برای مواجهه مستقیم با ایالات متحده آمریکا ندارد. شاید اگر روسیه و چین بتوانند بار دیگر موقعیت پیشین خود را باز یابند و برای آمریکا مشکل ایجاد کنند، وضعیت ایران بهبود پیدا کند، اما به نظر می‌رسد، وضعیت جاری برای مدت طولانی ادامه پیدا کند.
منبع:ژئوپلیتیکال فیوچرز

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار