دیپلماتها
سند سپتامبر موضوعیت ندارد
سند سپتامبر موضوعیت ندارد
رضا نصری، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در گفتوگو با ایلنا، در خصوص اظهارات امیرعبداللهیان درباره سند سپتامبر و واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه به این موضوع که گفت موضوع سند سپتامبر موضوع جدیدی نیست، گفت: سخنگوی وزارت خارجه در مورد ابهامی که در برخی رسانهها به واسطه استفاده آقای امیرعبداللهیان از اصطلاح «سند سپتامبر» ایجاد شده بود، روشنگری کردند. در واقع، از اظهارات وزیر خارجه به اشتباه اینطور در رسانهها برداشت شده بود که ایشان به یک سند «جایگزین برجام» اشاره داشته است. حال اینکه آقای امیرعبداللهیان به نقشه راهی برای بازگشت به برجام اشاره کردند که در تابستان ۲۰۲۲ میان طرفین رد و بدل شده بود. وی افزود: این نقشهراه ابتدا بهخاطر اختلافات طرفین بر سر «موضوعات پادمانی» معطل ماند؛ یعنی آژانس و طرف غربی معتقد بودند موضوعات پادمانی موضوعاتی ماهیتاً «فنی» هستند که باید طی یک فرآیند مذاکرات فنی میان ایران و آژانس حلوفصل شود و ایران معتقد بود اختلافات پادمانی به عملکرد غالباً «سیاسی» آژانس در حوزه نظارتی برمیگردد و باید در وین در چارچوب مذاکرات سیاسی برطرف شود. پس از آن، ادامه رایزنیها در این باره به شروع
کمپینهای تبلیغاتی انتخاباتِ میاندورهای کنگره در پاییز ۲۰۲۲ برخورد و همزمان با شروع اعتراضات سال گذشته و فضاسازیها پیرامون مشارکت ایران در جنگ اوکراین از دستور کار کشورهای غربی به کُل خارج شد. اشاره وزیر به این نقشهراه بود و نه سند جدیدی که جایگزین برجام باشد. نصری در پاسخ به این سوال که امروز شکل توافق ایران و آمریکا بعد از آزادی زندانیان دوتابعیتی و پولهای بلوکهشده به چه صورت است؟ و بلومبرگ اخیرا مدعی شد که ایران در ازای کاهش غنیسازی اورانیوم فروش نفت خود را بالا میبرد این موضوع تا چه اندازه درست است؟ گفت: به نظر میرسد بر روابط ایران و آمریکا یک منطق «تنشزدایی» حاکم شده است. آمریکا درگیر موضوع اوکراین و انتخابات است و قصد تشدید تنش با ایران را ندارد و ایران نیز با توجه به شرایط اقتصادی از تشدید تنش با آمریکا منفعتی نمیبرد. ضمن اینکه گذر زمان به تدریج رسیدن به توافق را دشوار میکند. به همین خاطر، گمان میکنم دو طرف به این فرمول مشترک دست یافتهاند که در مقطع کنونی - در فقدان برجام - بهترین راه پیش رو، اتخاذ یک سلسله اقدامات و تدابیر متقابل است که هرکدام میتوانند - به دور از تشریفات حقوقی - به
اجرا درآورند تا احیاناً فضای سیاسی برای انعقاد یک توافق مدون مهیا شود. وی در پاسخ به این سوال که سناریوی پیش رو توافق ایران و آمریکا به چه صورت پیشبینی میشود آیا به توافق روی کاغذ منجر خواهد شد؟ گفت: معتقدم امروز «سند سپتامبر» تا حدود زیادی موضوعیت خود را از دست داده است چراکه این بار به فصل انتخابات ریاستجمهوریِ آمریکا رسیدهایم و بعید است آقای بایدن بخواهد به خاطر پرونده هستهای، خودش را با لابی اسرائیل و کنگره و حزب جمهوریخواه و دموکراتهای تندرو درگیر کند. در واقع، در فصول انتخاباتی در آمریکا مواضع و عملکرد سیاستمداران به شدت شعاری و تبلیغاتی و عوامگرایانه میشود و هیچ سیاستمداری حاضر نیست ولو برای اجرای یک سیاست معقول و معتدل در قبال ایران هزینه سیاسی و انتخاباتی بپردازد! حال، آیا بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و احیاناً ایجاد یک فضای سیاسی مستعدتر، باز همین سند مبنا قرار خواهد گرفت؟ آیا تا آن زمان نقشه راه دیگری مورد توافق قرار خواهد گرفت؟ یا اینکه سلسله اقدامات خاموش، تدریجی و جامعتر کنونی در نهایت در قالب یک سند مستقل یا یک قطعنامه شورای امنیت کُدبندی (Codify) و جایگزین برجام خواهد شد؟
هنوز معلوم نیست. هرچند گمان میکنم - اگر برنامه واقعاً همین باشد - گزینه آخر محتملتر است.
وی در پاسخ به این سوال اقدامات آمریکا را در حوزه برقراری تماس با ایران جهت انجام مذاکره نتیجه کدام رفتار میدانید؟ آیا با برکناری رابرت مالی، آمریکا به دنبال کاهش تنش با ایران بود؟ گفت: تعدیل موضع آمریکا نسبت به ایران بیش از هر چیز ناشی از این حقیقت است که واشنگتن در مقطع کنونی - با توجه به درگیری فزایندهاش با روسیه - تشدید تنش با ایران را به صلاح خود نمیداند. در ایران نیز، تجربه عملی کشورداری، اغلب جریانهای سیاسی را به این نتیجه رسانده که برای اداره امور و بهبود وضعیت اقتصادی، «تنشزدایی» با کشورهای رقیب سیاست مناسبتری است! در این میان، به نظرم قضیه رابرت مالی موضوعیت چندانی ندارد، چراکه فردی که جایگزین او شده مواضع تندتری نسبت به ایران دارد و نمیشود جایگزینی او به جای مالی را یک امتیاز برای ایران تلقی کرد.