برجام احیا میشود؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

شورای روابط خارجی آمریکا در پنلی تخصصی بررسی کرد:
شورای روابط خارجی، یکی از اندیشکدههای مهم آمریکا پنلی درباره برجام برگزار کرد و در این پنل شرکتکنندهها به سوالات مدیر پنل پاسخ دادند. ایلیوت آبرامز، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در سالهای 2020 و 2021، باب آینهورن، مشاور عدم اشاعه دولت آمریکا بین سالهای 2009 تا 2013 و لورا لاکوود، مدیر سابق عدم اشاعه و امور حقوقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از شرکتکنندگان در این پنل بودند. لازم بهذکر است آنچه میخوانید نظرات شرکتکنندگان است و انتشار آن به معنای تائید سخنان این افراد نیست. هدف از انتشار این متن، صرفا آگاهیبخشی از دیدگاههای طرف مقابل درخصوص ایران و برنامه هستهای ایران است. چه اینکه این آگاهی در به دست آمدن شناختواقعگرایانه از طرز تفکر طرف مقابل، بسیار مفید است. متن این گفتوگو را در ذیل میخوانید.در ابتدا بد نیست بدانیم که هر کدام از شما شانس احیای برجام را چه اندازه میدانید؟
الیوت آبرامز:20 درصد باب آینهورن: من هم تا حدودی با الیوت موافقم. کمتر از 50 درصد. البته نه به اندازه 20 درصد؛ میگویم 40 تا 45 درصد. لورا راکوود: من میگویم 30 درصد. واقعا دوست داشتم به 50 درصد میرسید.
چرا این میزان شانس برای احیای برجام قائل هستید؟
من فکر میکنم موضوعی که همه درباره آن صحبت میکنند، یعنی تحریم سپاه پاسداران، هنوز حل نشده باشد. اما اساسا فکر میکنم مواضع ایران همیشه دوپهلو بوده است. درباره برجام هم مواضع ایران بینابین بود.حالا هم همینطور است. به نظرم ایران میداند که احیای برجام لزوما به سرریز سرمایهگذاری گسترده نخواهد شد، همانطور که دفعه قبل این اتفاق نیفتاد. بنابراین من فکر میکنم صرف اینکه دولت ایران حدود 16 ماه برای احیای برجام وقت صرف کرد، نشان میدهد که احتمالا برجام احیا نخواهد شد. باب آینهورن: با بخشی از صحبتهای الیوت موافقم. اما معتقدم ایران از احیای برجام سود اقتصادی میبرد و برجام رونق اقتصادی به ایران میدهد. فکر میکنم به همین دلیل است که حتی پس از روی کار آمدن دولت محافظهکار رئیسی، ایران آماده مذاکره بود و امتیازات جدی هم داد. بنابراین فکر میکنم آنها هنوز انگیزهای برای دستیابی به توافق دارند، اگرچه در داخل ایران مخالفتهای زیادی با این توافق وجود دارد؛ ازجمله در سپاه. فکر میکنم دولت بایدن مایل به توافق است. آمریکا معتقد است این توافق، دستکم 8 سال ایران را از رسیدن به سلاح هستهای دور خواهد کرد. اما فکر میکنم مخالفتهای داخلی قوی برای دادن امتیازات بیشتر، بهویژه در مورد حذف سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی وجود دارد. مذاکرهکنندگان اتحادیه اروپا تلاش کردهاند راهی برای رفع اختلاف بیابند و سفرها و بحثهایی صورت گرفته است. اما خیلی خوشبین نیستم که آنها موفق شوند. فکر میکنم هدف اصلی کاری که آنها میخواهند انجام دهند این است که ایران را متقاعد کنند یا تقاضای خود را کنار بگذارد یا اساسا راهحلی را بپذیرد و من نمیدانم که آیا ایران برای انجام این کار آماده است یا خیر. لورا راکوود: اساسا با حرفهای باب موافقم. فکر میکنم مشکل در تهران بسیار شبیه مشکل در واشنگتن است. شما دولتی در ایران دارید که توسط کسی رهبری میشود که واقعا معتقد است برجام باید اجرا شود. رئیسجمهور ایران را می بینید که ارزش برجام را درک میکند و برای هر دوی آنها تلاش برای متقاعد کردن تندروها، یک نبرد بسیار سخت و دشوار است. در آمریکا هم وضع به همین منوال است.
به نظر شما ارزش احیای برجام چقدر است؟
باب آینهورن:اگر برجام احیا شود، به وضوح دارای برخی کاستیهای کلیدی است. یکی این است که بهاصطلاح زمان گریز هستهای کوتاه میشود. زمان گریز هستهای زمانی است که ایران برای تولید اورانیوم کافی با غنای بالا برای ساخت یک سلاح هستهای نیاز دارد و براساس توافق سال 2015، زمان گریز حدود 12ماه بود. براساس توافق احیاشده، به دلیل تمام پیشرفتهایی که ایران با سانتریفیوژهای پیشرفته داشته است، زمان گریز تحت یک توافق احیاشده به کمتر از 6 ماه میرسد. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که محدودیتهای هستهای پس از سال 2031، زمانی که محدودیتهای برجام منقضی میشود، به قوت خود باقی بماند. دولت بایدن تلاش کرد ایران را متقاعد کند که با مذاکرات بعدی موافقت کند تا برای تمدید آن ضربالاجلها و مفاد غروب برجام تمدید شود. اما ایرانیها نپذیرفتند. بنابراین ممکن است پس از سال 2031 هیچ محدودیتی وجود نداشته باشد. پس اینها کاستیهای واقعی است. اما شما باید این را با عدم توافق مقایسه کنید. حداقل با یک توافق، 8 سال دیگر قبل از اینکه ایران بتواند اورانیوم با درجه تسلیحاتی کافی برای یک سلاح هستهای تولید کند، زمان خریداری میشود و شما چشماندازی برای متقاعد کردن ایران در آن دوره دارید تا محدودیتهای بعدی را نیز بپذیرد اما بدون توافق، مشکل این است که ایران آزاد خواهد بود برنامه هستهای خود را پیش ببرد و ظرف چند ماه زمان گریز را به چند روز برساند. این یک مشکل جدی است و میتواند به افزایش انگیزه آمریکا و اسرائیل برای اجرای حملات پیشگیرانه علیه تاسیسات هستهای ایران کمک کند. در اینکه این حمله برنامه هستهای ایران را عقب میراند، شکی نیست، اما بهطور موقت، شاید برای دو تا چهار سال. شکی نیست که ایران تلافی خواهد کرد و نیروهای نیابتیاش علیه نیروهای ایالاتمتحده، علیه منافع آمریکا و علیه شرکای آمریکایی اقدام خواهند کرد که این میتواند منجر به یک رویارویی بزرگ در خاورمیانه شود که ایالاتمتحده را به سمت خود بکشاند. بنابراین من فکر میکنم، باید یک برجام احیاشده ناقص را با عدمتوافق مقایسه کنید. به نظر من، انتخاب بهتر این است که برجام را احیا کنید. لورا راکوود: احیای برجام بهتر است. خیلی بهتر از هیچ است.خیلی بهتر از گزینههای جایگزین است و اساسا تنها راهی است که میتوانیم برنامه هستهای ایران را محدود کنیم. راه دیگری برای انجام آن وجود ندارد. اقدام نظامی آن را متوقف نخواهد کرد. درواقع میتواند نتیجه معکوس ایجاد کند. ممکن است ایران وادار شود که از NPT بهطور کامل خارج شود و این میتواند بهطور چشمگیری برای رژیم گستردهتر منع اشاعه، بیثباتکننده باشد. بازگرداندن آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران بهصورت روزانه بسیار مهم است و به آنها اجازه میدهد از اقدامات کنترلی و نظارتی خود که قبلا قادر به استفاده از آن نبودند استفاده کنند و ما نباید اهمیت اجرای پروتکل الحاقی را فراموش کنیم. به نظر من بازگرداندن ایران به اجرای پروتکل الحاقی یک امتیاز فوقالعاده خواهد بود. الیوت آبرامز: یکی از کارهایی که ممکن است انجام دهیم این است که یک توافق بد انجام دهیم که به ایران اجازه میدهد به نقض آن ادامه دهد، زیرا ما از آنها اطلاعات مورد نیاز آژانس در مورد ابعاد قبلی برنامه هستهای را نمیخواهیم. این موضوع NPT را تضعیف میکند و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را هم تضعیف میکند. برجام یک دارایی هدررفته است. ما هفت سال از آن گذشتهایم. همه فهميدند كه ضعيف است و اين دولت آمد و گفت توافق طولانيتر و قويتر میخواهیم اما اکنون از این خواسته دست کشیده است. اما ما به این خواسته نیاز داریم. اینطور نیست که بگوییم 8 سال دیگر برمیگردیم. هرسال چیز دیگری پیش میآید. هر سال ایران مجاز است کاری را انجام دهد که سال قبل مجاز نبود.
الیوت! چرا برجام مفید نیست؟ ایران ذیل برجام مجبور است اورانیوم غنیشده خود را از کشور خارج کند. آیا اینکه ایران اورانیوم کمتری داشته باشد و تحت رژیمهای بازرسی قرار بگیرد، چیز بدی است؟
الیون آبرامز:مسلما خوب است، اما آیا اینکه ایران میلیاردها دلار پول بهدست آورد تا گروههای نیابتیاش در منطقه را فعال کند، خوب است؟ منظورم این است که این هم یکی از جنبههای برجام است. من فکر میکنم جایی که ما احتمالا اختلافنظر داریم و به نظر من اصلیترین آن این است که چرا ایران سلاح هسته ای ندارد؟ پاسخ، قدرت بازدارندگی ماست و اگر توافقی شکل نگیرد، باید بازدارندگی را تقویت کنیم و تحریمها در شورای امنیت را بازگردانیم. منظورم این است که این کار هزینههای احتمالی به ایران تحمیل میکند. این سوال را برای این مطرح میکنم که چه چیزی بدتر است؟ اینکه کسی به برنامه هستهای ایران حمله کند بدتر است یا اینکه ایران دارای سلاح هستهای باشد؟ من فکر میکنم دومی بدتر است. باب آینهورن: بله. اگر یک حمله نظامی پیشگیرانه وجود داشته باشد، فکر نمیکنم جنگ جهانی سوم رخ دهد. فکر میکنم آنچه شما خواهید داشت، ایرانی است که مصممتر میشود. همانطور که لورا گفت اگر به ایران حمله شود، ایران مصمم به داشتن تسلیحات هستهای میشود و این کار را به روش مخفیانه آن دنبال خواهد کرد. برای اخراج آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهمحض خروج از NPT دیگر هیچ تعهدی برای پذیرش حضور آژانس بینالمللی انرژی اتمی نخواهد داشت. اگر حملهای صورت گیرد، تردیدی وجود ندارد که ایران از نیروهای نیابتی خود برای انتقامجویی استفاده میکند و ممکن است یک رویارویی نظامی بسیار مهم رخ دهد که میتواند ایالاتمتحده را به یک جنگ زمینی در خاورمیانه بکشاند. اگر بتوانیم از آن اجتناب کنیم، بهتر است.
همه شما معتقدید شانس احیای برجام کمتر از 50 درصد است. اگر احیای برجام شکست بخورد، گزینه جایگزین برای دولت بایدن و دولتهای آینده آمریکا چیست؟
لورا راکوود:حمایت قاطعانه از پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اقدامات مدیرکل. برای نشان دادن حمایت هماهنگ، همراه کردن روسها و چینیها خیلی مهم است. این واقعا مهم است زیرا اگر شما برجام نداشته باشید، همه چیزهایی که دارید پادمانهای واقعا خوبی هستند و تنها زمانی پادمانهایی واقعا خوب خواهید داشت که کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهان پادمانهایی واقعا خوب باشند. بنابراین باید روی استحکام راستیآزمایی بینالمللی و تمایل کشورهای عضو برای اقدام در مواجهه با عدم انطباق تمرکز کنید. باب آینهورن: من فکر میکنم اگر توافقی حاصل نشود، دولت بایدن باید براساس توافقنامه آبراهام تلاش کند تا ائتلافی قوی از شرکای منطقهای را برای عقبراندن تلاش ایران برای تسلط بر خاورمیانه تقویت کند. ایالاتمتحده باید حمایت مادی بسیار قابل توجهی - کمکهای دفاعی - را به شرکای منطقهای خود ارائه دهد تا از آنها در برابر حملات موشکی، موشکی و پهپادی ایران و نیروهای نیابتی آن محافظت کند. آمریکا باید تمام تلاش خود را بهکار گیرد. اگرچه این کار دشواری خواهد بود، اما تلاش برای افزایش و حتی حفظ فشار تحریمهای اقتصادی علیه ایران بهویژه برای اجرای بهتر تحریمهای موجود علیه ایران، مهم است. در صورت لزوم، گزینههای نظامی ایالاتمتحده برای حمله به تاسیسات نظامی ایران درصورتیکه نشانههای روشنی وجود داشته باشد که ایران در حال ساخت سلاح است و به دنبال تولید اورانیوم با درجه تسلیحات کافی برای یک سلاح هستهای است، باید حفظ شود. با لورا موافقم، باید از سیستم پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی حمایت کنیم. باید تلاش کنیم چینیها و روسها را نیز متقاعد کنیم تا در تلاش برای جلوگیری از پایان دادن تمام تعهدات پادمانی ایران ازجمله پروتکل الحاقی و برخی عناصر نوآورانه برجام، با ما همکاری کنند. الیوت آبرامز: در چند سال اول دولت ترامپ، طرحی به نام فشار حداکثری وجود نداشت. پس از آن برای حدود دو سال این طرح اجرا و بعد متوقف شد. همانطور که شما میگویید، میزان فروش نفت ایران به چین افزایش چشمگیری داشته و آمریکا در این زمینه کار زیادی انجام نداده است. بنابراین من فکر نمیکنم که بدانیم چقدر میتوان تحریمها را اجرا کرد اما مطمئنا باید تلاش کرد و مکانیسم ماشه را فعال کرد. مهم است که فکر کنیم اگر یکی از اعضای شورای امنیت، که یکی از امضاکنندگان برجام است، مکانسیم ماشه را فعال کند، چه اتفاقی میافتد. رئیسجمهور گفته است: «تا زمانی که من هستم ایرانیها سلاح هستهای نخواهند داشت». بایدن دو سال و نیم دیگر فرصت دارد. پرزیدنت اوباما هم در سال 2012 بیانیهای بسیار قوی در اینباره صادر کرد. من دوست دارم ببینم رئیسجمهور تحت شرایطی که شما گفتید، یک بیانیه سخت دیگر صادر میکند که بگوید ایران به سلاح هستهای دست نخواهد یافت یا نه. زیرا اگر شما نگران گسترش سلاحهای هستهای هستید، این یک مساله مهم و اولین گام است.
آیا فکر میکنید ایران به دنبال سلاح هستهای است یا اینکه معتقدید ایران صرفا میخواهد کشوری باشد که توان ساخت سلاح را داشته باشد نه اینکه آن را واقعا بسازد؟
باب آینهورن:واضح است که حداقل تا سال 2003 ایران میخواست یک کشور دارای سلاح هستهای باشد. این کشور برنامهای ساختاریافته برای توسعه سلاحهای هستهای داشت. اکنون در سال 2003، تصمیم گرفت که اساسا یکی از عناصر مهم آن برنامه یعنی برنامه تسلیحاتی را متوقف کند، اما میدانید که با تولید مواد شکافتپذیر، با توسعه قابلیت حمل موشک، ایران میتواند گزینههای خود را برای آینده باز نگه دارد. بنابراین میدانید، فکر میکنم کاری که آنها انجام دادهاند این است که تصمیمگیری در مورد ساخت سلاح هستهای را به تعویق بیندازند. فکر میکنم هدف فعلی آنها اطمینان از داشتن یک آستانه است یعنی توانایی ساخت تسلیحات هستهای و توانایی تولید اورانیوم با غنای بالا در مدتزمان کم. البته اگر ایران تصمیمش را بگیرد، میداند که انجام این کار با خطراتی همراه است. آنها هزینههای اقتصادی هنگفتی برای این کار پرداختند. من با الیوت در اینجا موافقم که آنها از حمله نظامی پیشگیرانه میترسند. بنابراین هزینهها و منافع تصمیم خواهند گرفت و به نظر من اجتنابناپذیر نیست که ایران واقعا به دنبال تولید سلاحهای هستهای باشد و ممکن است به یک توانایی نهفته یا رسیدن به آستانه ساخت راضی شود. لورا راکوود: فکر میکنم در ایران حمایت ملی فوق العادهای از برنامه هستهای غیرنظامی آنها وجود دارد. یکی از مذاکرهکنندگان ایرانی یک بار به من گفت، ما به نوعی دست خود را بستیم زیرا غنیسازی را بهعنوان یک موضوع حیثیتی آنقدر مهم کردیم که عقبنشینی از آن برایمان دشوار بود. بنابراین فکر میکنم اگر بخواهم به این سوال پاسخ دهم، باید بگویم رسیدن به آستانه ساخت سلاح برای ایران، مهمتر است. آنها هنوز هم فتوای رهبر عالی ایران را دارند، بنابراین اگر تصمیم به هستهای شدن داشته باشند، باید درباره این فتوا فکری کنند. اما من فکر میکنم آنها از اینکه بتوانند برنامه هستهای غیرنظامی خود را گسترش دهند راضی خواهند بود تا بتوانند ثابت کنند دانشمند هستند و میتوانند هر کاری بهجز سلاح هستهای انجام دهند. ایلیوت آبرامز: ما مطمئنا تا زمانی که آنها سلاح بسازند، متوجه نخواهیم شد. اگر به اوکراین، لیبی، و کره شمالی نگاه کنید، میبینید همه این مواردی که ما در مورد آنها صحبت میکنیم؛ یعنی داشتن و نداشتن سلاح، مهم است نه رسیدن به آستانه ساخت سلاح. بنابراین به نظر من منطق، ساختن یک سلاح خواهد بود مگر اینکه یک عامل بازدارنده قوی وجود داشته باشد و این بازدارندگی میتواند این احساس باشد که اقتصاد آنها تا حدودی به شکلی که اقتصاد روسیه بوده است، مورد حمله قرار خواهد گرفت یا اینکه یک حمله نظامی وجود خواهد داشت.
میدانیم که آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای علیه ایران صادر کرده است. حالا ما در کجای کار هستیم؟ آیا به مرحلهای رسیدهایم که آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان بخواهند در مرحله بعدی یک قطعنامه جدیتر صادر کنند؟
لورا راکوود:فکر میکنم دولت ایالاتمتحده صبر خود را از دست داده است. آنها اکنون متعهد به حمایت قاطعانه از گروسی هستند و از رویه گروسی درخصوص فشار بر ایران برای توضیح درباره احتمال وجود مواد هستهای اعلامنشده در ایران، حمایت میکنند. اما فکر میکنم دارند صبرشان را از دست میدهند. حالا هنر این است که چگونه آنها این قطعنامه را زمینهچینی میکنند. بدیهی است که ایرانیها قبلا گفتهاند اگر پروندهشان به شورای امنیت گزارش شود، اقدامات تشدیدکننده بیشتری انجام خواهند داد. بنابراین مطمئن نیستم که اکنون زمان تهدید گزارش دادن به شورای امنیت است اما حمایت قوی و مثبت از آژانس بینالمللی انرژی اتمی و درخواست از ایران برای همکاری جدی با آژانس برای حل این تناقضات مهم است. منظورم این است که ما در مورد فعالیتهایی صحبت میکنیم که احتمالا قبل از سال 2003 انجام شده و ممکن است این فعالیتها دیگر انجام نشده باشند. اما سوال اینجاست که آن موادی که آنها روی آن کار کردند کجاست و این یک مساله است که حالا اهمیت دارد. این موضوع لزوما مربوط به گذشته نیست. بنابراین فکر میکنم ترفند این است که این کشورها چگونه آن قطعنامه را فرموله میکنند و ایالاتمتحده بسیار آماده است، بسیار آمادهتر از قبل برای حمایت از این اقدام. اساسا فکر میکنم صبر کشورها تمام شده است.