نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.

آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
اتفاق غیرمنتظره برای نتانیاهو
نزدیکی اخیر بین عربستان سعودی و ایران به رقبای سرسخت منطقهای، لایه جدیدی را به چشمانداز ژئوپلیتیکی پیچیده در غرب آسیا اضافه کرده است. بهویژه که تا همین اواخر از عربستان بهعنوان کشور عربی بزرگی یاد میشد که قرار است به روند عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل بپیوندد. توافقنامهای که با میانجیگری چین بین ایران و عربستان امضا شد، از نظر بسیاری بهعنوان نقطه عطفی تلقی میشود که بهطور بالقوه میتواند خصومت دوجانبه را کاهش داده و سطح تنشها را در سراسر منطقه کم کند. با این حال، این معامله باعث ناراحتی زیادی در تلآویو شده و بنیامین نتانیاهو را غافلگیر کرده است. قابل درک است که چرا اسرائیل ناامید شده است، زیرا اولویتبندی توافقنامه ابراهیم سنگبنای سیاست خارجی اسرائیل در سالهای اخیر بوده است. این توافق که در ابتدا شامل اسرائیل، امارات و بحرین در سال 2021 بود، یک پیروزی بزرگ در سیاست خارجی برای نتانیاهو و بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای منزوی کردن ایران در منطقه بود و عادیسازی روابط با عربستان سعودی، تأثیرگذارترین کشور عربی امروز، جاهطلبی اسرائیل برای برقراری روابط دیپلماتیک با همسایگان عرب خود و افزایش نفوذ دیپلماتیک خود در غرب آسیا را تقویت میکرد. در نتیجه، از نظر بسیاری از ناظران، توافق عربستان و ایران بهعنوان یک عقبنشینی برای جاهطلبیهای اسرائیل تلقی میشود و برخی از تحلیلگران حتی آن را یک پیروزی دیپلماتیک برای ایرانیها میدانند. نکته مهم این است که از سرگیری روابط دیپلماتیک ریاض با تهران دیدگاهها را در سراسر منطقه عربی تغییر داده و شرایطی را ایجاد کرده است که احتمال پیوستن سعودیها به توافقنامه ابراهیم را کمتر از همیشه میکند. به همین ترتیب، تنظیم مجدد روابط لزوماً بهمعنای کنار گذاشتن اختلافات ایران و عربستان سعودی نیست. همانطور که پروفسور شهرام اکبرزاده از انجمن مطالعات خاورمیانه در دانشگاه دیکین به The Cradle توضیح میدهد، «به این معنی است که هر دو کشور متوجه شدهاند که تشدید تنشها و چشمانداز درگیری همهجانبه برای هر دو مضر است.» او تاکید میکند که «روابط دیپلماتیک خطوط ارتباطی پایدار را تضمین میکند تا اطمینان حاصل شود که جنگ سرد بین این دو، سرد باقی میماند.» تاثیر تنشزدایی عربستان و ایران بر روابط عربستان و اسرائیل نامشخص است. راسل لوکاس، استاد روابط بینالملل و سیاست داخلی و فرهنگ خاورمیانه در دانشگاه میشیگان، معتقد است درحالیکه عادیسازی روابط ایران و عربستان بهطور مستقیم بر روابط عربستان و اسرائیل تأثیر نمیگذارد، نباید انتظار حرکتهای دراماتیک بین تلآویو و ریاض را داشت. آنها عمدتاً روابط محتاطانهای را حفظ خواهند کرد. دکتر مهران کامروا، استاد مطالعات دولتی در دانشگاه جورج تاون قطر، دوستی اسرائیل با برخی از کشورهای عربی را صرفا ابزاری میداند که ناشی از نیاز به مهار تهدیدهایی مانند ایران است. او به The Cradle میگوید: «یک بررسی ساده از سیاستهای اسرائیل روشن میکند که اسرائیل یکی از بزرگترین عوامل مؤثر در ناامنی و تنشهای منطقه است. در واقع، هرگونه چشمانداز نزدیکی بیشتر بین اسرائیل و سایر کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی، در دولت راست افراطی فعلی اسرائیل پیچیده است. این ممکن است باعث شود کشورهایی که قبلاً در حال بررسی عادیسازی روابط خود با تلآویو بودند تصمیمات خود را مجدداً ارزیابی کنند. اگرچه کشورهایی که قبلاً روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند، بعید به نظر میرسد که روند را معکوس کنند، اما ممکن است هر زمان که بخواهند ترمز بگیرند. لوکاس و اکبرزاده هر دو موافقند که یکی از تأثیرات کلیدی نزدیکی عربستان و ایران، عدم تمایل ریاض و سایر کشورهای عربی برای رویارویی با ایران به نمایندگی از اسرائیل است.