چشمانداز رقابت ترکیه با ایران
جنگ ایران و اسرائیل این فرصت را برای آنکارا و تهران فراهم کرد تا بهصورت علنی رقابت دیرینه خود را کنار بگذارند، اما این آرامش ممکن است دوام نداشته باشد، چراکه شرایط جدید ایران میتواند فرصت را برای ترکیه مهیا سازد تا دستورکارهای منطقهای خود را به پیش ببرد و رقابت دیرپای میان دو کشور را تشدید کند.

جنگ ایران و اسرائیل این فرصت را برای آنکارا و تهران فراهم کرد تا بهصورت علنی رقابت دیرینه خود را کنار بگذارند، اما این آرامش ممکن است دوام نداشته باشد، چراکه شرایط جدید ایران میتواند فرصت را برای ترکیه مهیا سازد تا دستورکارهای منطقهای خود را به پیش ببرد و رقابت دیرپای میان دو کشور را تشدید کند.
با وجود کاهش موقتی تنشها، رقابت بنیادین بین ایران و ترکیه همچنان ریشهدار باقی مانده؛ رقابتی که حاصل دههها جاهطلبی متقابل برای سلطه منطقهای در عرصههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. جنگ اخیر، پنجرهای از فرصت برای ترکیه باز کرده تا اهداف راهبردی خود را بهویژه در حوزههای کلیدی مانند عراق، سوریه و قفقاز جنوبی پیش ببرد. با وجود دههها روابط تجاری نسبتاً پایدار، ترکیه (با اکثریت سنی) و ایران (با اکثریت شیعه) بهمدت طولانی درگیر رقابت ژئوپلیتیک بودهاند.
علی واعظ، مدیر پروژه ایران و مشاور ارشد رئیس گروه بینالمللی بحران، به المانیتور میگوید: «ماجرا همیشه درباره این بوده که کدام کشور قدرت برتر در منطقه میان دریای مدیترانه تا رود فرات باشد. این منطقه، بهمعنای واقعی کلمه، برای نسلها میدان رقابت بین دو طرف بوده است.»
آنکارا از دیرباز به اهداف منطقهای تهران با تردید مینگریسته، بهویژه به دلیل استفاده ایران از گروههای نیابتی برای گسترش نفوذ خود در عراق، سوریه و فراتر از آن. این رقابت از اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی شدت گرفت؛ زمانی که ترکیه تحت ریاستجمهوری رجب طیب اردوغان شروع به پیگیری سیاستهای منطقهای بلندپروازانهتری کرد و به حامی اصلی قیامهای مردمی علیه رژیمهای خودکامه منطقه تبدیل شد. در این چارچوب، ترکیه حامی اصلی گروههای مسلح مخالف دولت بشار اسد ـ که تحت حمایت ایران بود ـ در سوریه شد. یکی از نقاط اوج تنشها بر سر سوریه پس از سقوط خاندان اسد در اواخر دسامبر ۲۰۲۴ رخ داد. در یک انتقاد عمومی نادر از تهران، وزیر خارجه ترکیه، ایران را به حمایت از گروههای کردی غالب در شمال سوریه ـ که آنکارا آنها را تهدیدی علیه امنیت ملی خود میداند ـ متهم کرد.
فیدان هشدار داد: «اگر نمیخواهی پنجرهات سنگباران شود، نباید پنجره کسی را سنگ بزنی.» تهران نیز در پاسخ، یادداشت اعتراضی رسمی علیه این اظهارات صادر کرد. حمله اسرائیل به ایران که در ۱۳ ژوئن آغاز شد و منجر به جنگی ۱۲روزه شد، موضع آنکارا را تغییر داد؛ ترکیه اسرائیل را محکوم کرد و از حق ایران برای دفاع از خود حمایت بهعمل آورد. تحلیلگران بر این باورند که شرایط تازه ایران پس از جنگ، میتواند فضای لازم را برای ترکیه جهت پیشبرد اهداف منطقهایاش فراهم کند.
گریگوری برو، تحلیلگر ارشد گروه اوراسیا، به المانیتور میگوید: «ایران باید اولویتهای سیاست خارجیاش را بازتعریف کند. این کشور ناچار خواهد بود منابع بیشتری را صرف تقویت امنیت داخلی و بازسازی برنامههای موشکی و هستهایاش کند.» اما این فرصت ظاهری برای آنکارا میتواند به احیای تنشهای ترکیه-ایران نیز منجر شود.
عراق یکی از محتملترین کانونهای تنش در توازن جدید میان ایران و ترکیه است. هر دو کشور برای کسب نفوذ در بغداد رقابت میکنند، و ترکیه در دو سال گذشته، همزمان با روی کار آمدن نخستوزیر محمدشیاع السودانی، همکاری خود را با دولت عراق عمیقتر کرده است. با وجود افزایش نقش ترکیه در عراق، ایران همچنان از نفوذ بالاتری برخوردار است؛ نفوذی که حاصل دو دهه روابط سیاسی نزدیک و شبکهای گسترده از شبهنظامیان شیعه است که پس از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ شکل گرفتند. برو میگوید: «عراق همچنان یک اولویت امنیتی برای ایران باقی خواهد ماند و ایران متحدانش را در آنجا رها نخواهد کرد، گرچه ممکن است منابع کمتری صرف آنها کند.»
گسترش حضور ترکیه در عراق در چندین جبهه با منافع ایران برخورد میکند، از جمله تلاش آنکارا برای نزدیکسازی بغداد و دمشق — ابتکاری که تهران به آن با بدبینی مینگرد. بیلگای دومان، تحلیلگر ترک که در زمینه روابط عراق و ترکیه تخصص دارد، میگوید: «ایران احتمالاً از تلاشها برای تقویت روابط میان ترکیه، عراق و سوریه استقبال نخواهد کرد.» السودانی در ۱۶ آوریل در دوحه با احمدالشرع، رئیسجمهور سوریه، دیدار کرد؛ این نخستین دیدار علنی میان بغداد و دمشق پس از سقوط خاندان اسد بود. تقویت روابط بغداد و دمشق میتواند نفوذ منطقهای ایران را به حاشیه براند، چراکه پیوندهای عربی را تقویت میکند. در زمان اسد، دمشق بخشی از «هلال شیعی» بود که ایران را به متحدان شیعهاش در عراق، سوریه و لبنان متصل میکرد. اما الشرع — که با رهبری گروه اسلامگرای سنی «هیئت تحریرالشام» اسد را ساقط کرد — تمرکز بیشتری بر احیای روابط با کشورهای عربی دارد.
منبع دیگر تنش، تلاش ترکیه برای توسعه دالانهای راهبردی حملونقل در عراق و قفقاز جنوبی است؛ پروژههایی که میتوانند مسیرهای تجاری منطقه را بهشکل اساسی بازترسیم کنند. پروژه «جاده توسعه» به ارزش ۲۰ میلیارد دلار در عراق، دالانی زیرساختی است که هدف آن اتصال استان بصره به ترکیه از طریق ۱۲۷۵ کیلومتر جاده و راهآهن است. این پروژه با حمایت قطر و امارات متحده عربی همراه است. دومان میگوید: «ایران احتمالاً از روندی که در آن ترکیه نقش اقتصادی خود را افزایش میدهد، خُشنود نخواهد بود.»
دالان زنگزور نیز یکی دیگر از نقاط اصطکاک در رقابت ترکیه و ایران است؛ مسیری راهبردی که ترکیه و آذربایجان مدتهاست در پی تحقق آن هستند. این مسیر حملونقل قرار است جمهوری آذربایجان را از طریق استان سیونیک ارمنستان به منطقه خودمختار نخجوان و از آنجا به مرز ترکیه متصل کند. در صورت اجرایی شدن، این دالان ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را قطع خواهد کرد — مسیری حیاتی برای تجارت خارجی ایران — و در عین حال ترکیه را در موقعیتی ممتاز برای کنترل مسیرهای زمینی بین ترکیه، آسیای مرکزی و چین قرار خواهد داد. ارمنستان همواره با این دالان مخالفت کرده، اما روند رو به بهبود در مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان احتمال تغییر موضع ایروان را افزایش داده است.
به گفته علی واعظ، در صورتی که ترکیه مسیر اجرای دالان زنگزور را دنبال کند، ایران هم بدون اهرم نیست. واعظ میگوید: «اگر ترکیه این لحظه ضعف ایران را فرصتی برای تحقق دالان زنگزور ببیند، ایران ممکن است کارت کُردی را بهعنوان ابزار فشار علیه ترکیه بازی کند.» هرچند هر دو کشور جداییطلبی کُردی را تهدیدی برای تمامیت ارضی خود میدانند، اما این مانع نشده که هر یک، در مواقعی که منافعشان ایجاب کرده، از جمعیت کرد کشور مقابل بهرهبرداری نکنند. آنکارا مدتهاست که تهران را به عدم همکاری مؤثر علیه حزب کارگران کردستان (PKK) متهم میکند.
PKK بیش از چهار دهه علیه ترکیه جنگیده تا به خودمختاری برسد، اما در ماه مه پایان مبارزه مسلحانه خود را اعلام کرد. فرآیند صلح فعلی میان آنکارا و PKK که این هفته با خلع سلاح نمادین آغاز شد، در صورت دخالت ایران ممکن است به خطر بیفتد. با این حال، در پی جنگ اخیر، ایران که نسبت به مداخلات خارجی در شرایط شکننده کنونی خود (در داخل و خارج) حساستر شده، ممکن است بیش از گذشته تمایل به همکاری با ترکیه داشته باشد. واعظ در پایان میگوید: «برداشت ایران این است که بخش عمدهای از دستورکار اسرائیل، بیثباتسازی و سوق دادن کشور به جنگ داخلی بر مبنای خطوط گسل قومی-مذهبی است.»