| کد مطلب: ۳۹۲۶۹

ولف دیتریش هایم سفیر اتریش در تهران در گفت‏‌وگو با «هم‌‏میهن»: با شبه‌برجام موافقیم

توافق ایران و آمریکا روابط تهران و پایتخت‏‌های اروپایی را متحول خواهد کرد

ولف دیتریش هایم سفیر اتریش در تهران در گفت‏‌وگو با «هم‌‏میهن»: با شبه‌برجام موافقیم

از ابتدای دهه ۱۳۹۰ شمسی روابط ایران و کشورهای اروپایی با فرازونشیب‌هایی همراه بوده است. توافق هسته‌ای سال ۱۳۹۴، نقطه عطفی در مسیر روابط ایران و اروپا بود و باعث شد حجم تجارت ایران و اتحادیه اروپا به بالاترین سطح طی چند دهه برسد. در این سال‌ها اتریش از جمله کشورهایی بود که هم به دلیل میزبانی از مذاکرات هسته‌ای منتهی به برجام و هم به دلیل همکاری‌های علمی و اقتصادی، روابط خوب و سازنده‌ای با ایران داشت.

هرچند این رابطه، طی سال‌های بعد، تحت تأثیر مجموعه‌ای از عوامل از جمله خروج ایالات متحده از برجام و حمله نظامی روسیه به اوکراین با نوسان‌هایی همراه بود اما اتریش در این سال‌ها برخلاف برخی از کشورهای اروپایی تلاش کرد روابط با ایران را حفظ کند و روابط میان دو کشور هیچ‌گاه به رابطه‌ای خصمانه بدل نشد. در گفت‌وگو با ولف دیتریش هایم، سفیر اتریش در ایران به بررسی عوامل موثر بر روابط دو کشور طی سال‌های اخیر پرداخته‌ایم. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

‌روابط ایران و کشورهای اروپایی در سال‌های اخیر با چالش‌های زیادی روبه‌رو بوده. اتریش هم از این قاعده مستثنی نیست. فکر می‌کنید امروز روابط دو کشور نسبت به یک دهه قبل در چه وضعیتی قرار دارد؟

۱۰ سال واقعاً بازه زمانی بزرگی است و طی این مدت تغییر و تحولات زیادی در عرصه‌های مختلف اتفاق افتاده است. سال ۲۰۱۵، زمانی که توافق برجام منعقد شد، روابط میان ایران و اتریش پویایی بسیاری پیدا کرد و در زمینه‌های مختلف به‌ویژه اقتصاد، فرهنگ و همکاری‌های علمی پیشرفت‌های قابل توجهی اتفاق افتاد. در آن‌ سال‌ها، تبادلات و رفت‌وآمدهای زیادی نه‌تنها در حوزه تجاری بلکه در بسیاری از حوزه‌های دیگر در راستای گسترش روابط در جریان بود.

عوامل بسیاری، از جمله عواملی که دو بازیگر در آن دخالت چندانی ندارند باعث شد تا این روابط تحت تأثیر قرار گیرد. در وهله نخست،  پدیده کووید و همه‌گیری بسیار اثرگذار بود و ارتباطات افراد در اقصی نقاط دنیا را کاهش داد. ترددها و رفت‌وآمدها و مسافرت‌ها میان ایران و اتریش هم به تبع آن کاهش یافت. متعاقب آن، حمله نظامی روسیه به اوکراین و به خطر افتادن امنیت اتحادیه اروپا منجر به این شد که روابط بین کشورهای اروپایی و ایران به صورت بسیار منفی تحت تأثیر قرار گیرد.

‌آیا در حال حاضر چشم‌اندازی برای تغییر روند نزولی روابط وجود دارد یا موانع را بزرگتر از آن می‌دانید که امکان تغییر روند وجود داشته باشد؟

از نگاه من، فاکتورهای زیادی وجود دارد که می‌تواند بر آینده روابط دو کشور اثر بگذارد. اگر بخواهم به ترتیب اهمیت به موضوعات اشاره کنم، پیشرفت سریع در گفت‌وگوهای هسته‌ای می‌تواند بسیار بسیار موثر باشد. در درجه دوم، یکی از مسائلی که در ایران بسیار کمرنگ شمرده می‌شود، تأثیر همکاری نظامی ایران با روسیه بر روابط ایران با کشورهای اروپایی است.

در کنار به خطر افتادن امنیت کشورهای اروپایی، تحولاتی که در نزدیکی ایران و در منطقه خاورمیانه اتفاق می‌افتد بسیار حائز اهمیت است. ما به عنوان دولت اتریش بسیار امیدوار هستیم رایزنی‌هایی که در حال انجام است، به کاهش تنش منجر شود و بازیگران منطقه‌ای راه‌حل‌هایی برای دستیابی به آتش‌بس پایدار بیابند. مورد دیگری که به ذهن من می‌رسد، مسئله اتباع اروپایی است که در ایران زندانی هستند. حل و فصل این موارد می‌تواند از پیچیدگی روابط بکاهد و تردد شهروندان اروپایی و اتریشی به ایران را تسهیل کند.

در موضوع حقوق بشر هم که یکی از چالش‌های مهم در روابط دوجانبه است، نگاه‌های متفاوتی وجود دارد. ایران از انتقادهای حقوق بشری ناراضی است اما ابزارهای بین‌المللی ساختارمندی وجود دارد که هدفش صرفاً انتقاد از ایران نیست. اتریش هم بعضاً هدف این انتقادها بوده و به باور ما این وظیفه هرکشوری است که به طور سازنده با این نهادهای بین‌المللی همکاری کند.

‌به درستی اشاره کردید که برخی از این عوامل نظیر کووید در اختیار دولت‌ها نبود اما در برخی دیگر از عوامل، سیاست دولت‌ها اثر داشتند. در خصوص عواملی که دولت‌ها در آن اثرگذار بودند، فکر نمی‌کنید تجدیدنظر کشورهای اروپایی در خصوص برخی سیاست‌ها می‌توانست شرایط متفاوتی را رقم بزند؟ برای مثال در موضوع تحریم‌های آمریکا...

این سوال خیلی مهمی است که به نظر من تفاوت دیدگاه‌ها نقش مهمی در به وجود آمدن آن دارد. اختلاف‌نظرهایی هم در این زمینه در میان کشورهای اروپایی مطرح است. واقعیت این است که بعد از خروج آمریکا از برجام و وضع تحریم‌ها علیه ایران، در گفت‌وگوهایی که صورت گرفت، مقرر شد تجارت میان ایران و کشورهای اروپایی ادامه پیدا کند.

هرچند سازوکاری که در آن زمان برای تجارت در نظر گرفته شده بود، برای ایران رضایت‌بخش نبود اما مسئله این است که ایران گمان می‌کرد این کشورها هستند که تجارت را انجام می‌دهند، درحالی‌که شرکت‌های خصوصی به دلیل ترس و واهمه از تحریم‌های آمریکا خودشان ترجیح می‌دادند با ایران تجارت نکنند. این را نباید با تصمیم دولت‌ها اشتباه گرفت، چراکه دولت‌ها در این زمینه و محاسبه ریسک برای شرکت‌ها نقشی ندارند.

‌این پاسخ به نظر من یک‌طرفه است. منافع یک کشور صرفاً با مواضع سیاسی تأمین نمی‌شود و مقام‌های یک کشور برای اداره امور با واقعیات روی زمین سروکار دارند. آمارها کاملاً گویاست که حجم تجارت میان ایران و اروپا از سال ۲۰۱۷ به ناگهان سقوط می‌کند. شما انتظار داشتید ایران درحالی‌که از مزایای یک توافق بهره‌مند نیست، به اجرای تعهداتش ادامه دهد؟

‌نگاه من درباره اتفاقات مورد اشاره، لزوماً حمایت از همه سیاست‌های اروپا نیست. در بعضی از موارد این حق را به ایران می‌دهم که گله‌مند باشد اما شاید لازم باشد که ما نگاهی عمیق‌تر به برخی از موضوعات داشته باشیم و تنها از یک جنبه نگاه نکنیم. حجم مبادلات تجاری میان ایران و اتریش یک‌دهم ۱۰ سال قبل است. ۴ سال قبل، در آغاز دوره مأموریتم به ایران برای کسب اطلاعات دقیق‌تر از شرایط مراودات مالی و تجاری با ایران، دیداری با رئیس بانک مرکزی اتریش داشتم و در خصوص مجموعه گسترده‌ای از موضوعات صحبت کردیم.

در آن زمان ارزیابی من از صحبت‌های رئیس بانک مرکزی اتریش این بود که مهم‌ترین مشکل در مراودات تجاری دو جانبه با ایران موضوع نقل و انتقالات مالی است. امروز که ۴ سال از آن زمان می‌گذرد، هیچ‌پیشرفتی در این زمینه به‌ویژه مسئله FATF (مقررات بین‌المللی مبارزه با پولشویی) اتفاق نیفتاده است. بازیگران فعال در این حوزه از جمله بانک‌ها و موسسات مالی اتریش که باید حمایتگر و تسهیل‌گر تجارت باشند، به‌هیچ‌عنوان نمی‌توانند خارج از چارچوب و مقررات بین‌المللی که برایشان وضع شده فعالیت‌ کنند. این تنها یک نمونه است که ببینید چقدر مشکلاتی فراتر از تحریم‌ها وجود دارند که مانع تجارت می‌شود.

‌مذاکرات میان ایران و آمریکا با میانجی‌گری عمان در موضوع هسته‌ای جریان است. دولت اتریش چه نگاهی به پرونده هسته‌ای ایران دارد؟

به باور اتریش، ایران حق استفاده از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز را دارد و  در عمل هم ایران از جمله کشورهایی است که نیروگاه هسته‌ای دارد. بر اساس برجام نیز غنی‌سازی اورانیوم در ایران به میزان کمتر از ۴ درصد برای مصارف صلح‌آمیز به رسمیت شناخته شده است. در برخی موارد خاص هم غنی‌سازی فراتر از ۴ درصد به میزان محدود و برای استفاده‌های مشخص نظیر پزشکی هسته‌ای مجاز شمرده شده است. با این حال، آنچه در ایران از سال ۱۳۹۸ و بر اساس تصمیم مجلس اتفاق افتاد که غنی‌سازی با حجم و غلظت بالا است به هیچ عنوان با مصارف غیرنظامی قابل توجیه نیست. نگرانی کشورهای اروپایی این است که این حجم از اورانیوم غنی‌شده با غلظت بالا هیچ کاربرد صلح‌‌آمیزی ندارد و فقط در صنایع نظامی دارای کاربرد خواهد بود.

ایران در سال ۲۰۱۵ اعلام آمادگی کرد که اورانیوم با غنای بالای خود را به خارج از کشور منتقل یا رقیق کند. بسیار امیدوار هستیم که در روزها یا هفته‌های آینده توافقی مشابه برجام میان تهران و واشنگتن حاصل شود و شرایط تغییر کند. چنین توافقی می‌تواند زمینه‌ساز تغییر در بسیاری از زمینه‌های دیگر باشد.

‌یعنی اتریش توافقی شبیه به برجام را که شامل برنامه‌غنی‌سازی با خلوص کم در ایران و انتقال یا رقیق‌سازی ذخایر باشد، توافقی ایده‌آل می‌داند؟

قطعاً این می‌تواند راه‌حل مناسبی باشد. ضمن اینکه در سال ۲۰۲۱ که گفت‌وگوها میان ایران، کشورهای اروپایی و ایالات متحده برای بازگشت به توافق هسته‌ای در جریان بود، اتریش نقش میزبان و تسهیلگر را ایفا کرد و این بار نیز آمادگی این کار را داریم. باید این موضوع را اضافه کنم که ما بسیار مایل به همکاری با ایران در زمینه هسته‌ای هستیم. یکی از موارد همکاری میان دو کشور، تلاش برای تأسیس یک بیمارستان پزشکی هسته‌ای با فناوری متعلق به کشور اتریش است. این بیمارستان در سطح بسیار پیشرفته به درمان بیماری‌ها و به‌ویژه بیماری‌های سرطانی خواهد پرداخت. آنچه ما بر آن اصرار داریم این است که برای راه‌اندازی نیروگاه و موارد صلح‌آمیز دیگر نیاز به اورانیوم با غنای بالا وجود ندارد.

‌شما موضوع اوکراین و روسیه را به عنوان دومین موضوع تأثیرگذار بر روابط نام بردید. چرا این موضوع تا این اندازه روابط را تحت تأثیر قرار داده؟ فکر نمی‌کنید نزدیکی ایران به روسیه نتیجه طبیعی فاصله گرفتن غرب از ایران است؟

ابتدا باید تأکید کنم اتریش از نظر نظامی بی‌طرف است و به هیچ کشور درگیر تخاصمی اسلحه ارسال نمی‌کند. نگرانی کشورهای اروپایی هم این است که ایران بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین، تجهیزات نظامی به کشور روسیه عرضه کرد. ما برخلاف بسیاری از کشورها، از بحران اوکراین صحبت نمی‌کنیم بلکه از حمله نظامی غیرقانونی روسیه به اوکراین صحبت می‌کنیم که بدون هیچ اقدام تحریک‌آمیزی از سوی اوکراین اتفاق افتاد و بیش از سه سال است در جریان است. من در مقطعی، سفیر اتریش در اوکراین بودم و با شرایط آنجا به‌خوبی آشنا هستم. 

حمله روسیه به اوکراین از این نظر بی‌نظیر است که برای اولین بار پس از ۷۰ سال، تمامیت ارضی یک کشور اروپایی با یک حمله نظامی نادیده گرفته شد. برداشت من براساس تجربه شخصی در تعاملات این است که خیلی از افراد در ایران، نقش این مسئله را دست‌کم می‌گیرند که همکاری نظامی ایران و روسیه و ارائه تسلیحات به روسیه از سوی ایران، چقدر می‌تواند بر روابط ایران و اروپا تأثیر منفی بگذارد.

‌نقطه مشترک در تمام چالش‌ها در روابط دوجانبه و چندجانبه، این است که هیچ راه‌حلی جز دیپلماسی برای حل و فصل آن‌ها وجود ندارد. مقام‌های ایرانی می‌گویند مقام‌های اروپایی در ماه‌های اخیر چندین بار از گفت‌وگو طفره رفته‌اند. هرچند تماس‌ها و مذاکراتی در این مدت وجود داشته اما به نظر نمی‌رسد اروپایی‌ها در این زمینه جدی باشند. موضع شما در اتریش در این خصوص چیست؟

اتریش هیچگاه گفت‌وگوها با ایران را قطع نکرده است. اخیراً آقای تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران سفری برای گفت‌وگوهای سیاسی به اتریش داشت. پیش از آن نیز آقای محمدجواد ظریف، معاون وقت رئیس‌جمهور ایران با وزیر خارجه وقت و صدراعظم وقت اتریش در سوئیس داشتند. در سال‌های گذشته نیز دیدارهای مهمی میان مقام‌های ارشد دو کشور در نیویورک، مونیخ و ایران اتفاق افتاده است. پس موضع اتریش روشن است و ما همواره از گفت‌وگو استقبال کرده‌ایم. در خصوص روابط ایران و اروپا هم باور دارم اگر پیشرفت چشمگیری در مذاکرات ایران و ایالات متحده اتفاق بیفتد و دو کشور به سوی امضای توافق گام بردارند، پویایی به روابط ایران و اروپا نیز بازخواهد گشت.

‌مجموع تحولاتی که اکنون در سطح بین‌المللی در جریان است که برای نمونه می‌توان به جنگ اوکراین، جنگ غزه و پرونده ایران اشاره کرد، نشان می‌دهد که اروپا به دلایل مختلف دیگر نمی‌تواند بازیگر صلح‌ساز و بازیگر نقش اول باشد. در موضوع اوکراین مذاکرات فقط با مشارکت آمریکا، روسیه و اوکراین در جریان است، در موضوع غزه که راه‌حل‌های اروپایی محلی از اعراب ندارد. در موضوع هسته‌ای ایران هم مذاکرات بین ایران و آمریکاست. چه عاملی باعث شد که اروپا به این وضعیت دچار شود؟

من فکر می‌کنم این تحلیل‌ها حاوی نوعی بزرگنمایی است. اروپا و اتریش نقش محوری در موضوع اوکراین ایفا می‌کنند. به دلایل جغرافیایی نیز گزینه دیگری وجود ندارد. تحولات پس از پایان جنگ سرد، منجر شد که قاره اروپا مستقل‌تر از قبل امنیت خود را تأمین کند. در موضوع حمله نظامی اوکراین هم کشورهای اروپایی با همراهی یکدیگر حمایت بی‌نظیری را از اوکراین رقم زدند. در موضوع هسته‌ای ایران هم به باور من بخش‌های اختلاف‌انگیز که از گذشته تاکنون منجر به عدم حصول توافق شده‌اند بین ایران و آمریکاست. برای مثال در بحث تحریم‌ها، بیشترین صحبت‌ها در رابطه با تحریم‌های آمریکاست، نه تحریم‌های اروپایی.

در خصوص غزه مایلم تأکید کنم که اتریش حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل را صراحتاً محکوم می‌کند. همچنین آزادی فوری گروگان‌ها را خواستار هستیم. با توجه به از سرگیری مجدد منازعه در غزه همه طرف‌ها را دعوت به بازگشت به میز مذاکره و اجرای کامل توافق آتش‌بس می‌کنیم. 

‌من پاسخ سوال خود را نگرفتم اما در ادامه برای مثال در رابطه با همین موضوع غزه، می‌بینیم که کشورهای اروپایی با شدت عمل حمله ۷ اکتبر را محکوم می‌کنند اما زمانی که موضوع نسل‌کشی به میان می‌آید و ۵۰ هزار نفر که بخش اعظم آن‌ها زن و کودک هستند کشته می‌شوند، اروپایی‌ها واکنش جدی ندارند. این‌طور نیست؟

این تصور درستی نیست. در اروپا موضع‌گیری‌های صریح مبنی بر رعایت قوانین بین‌المللی حقوق بشر منتشر شده است. اخیراً آقای فیشر، رئیس‌جمهور سابق اتریش در خصوص اتفاقاتی که در غزه اتفاق افتاده صراحتاً موضع گرفت و اسرائیل را مورد انتقاد قرار داد. اتریش به صورت رسمی نگرانی‌ها و انتقادات خود در خصوص وضعیت انسانی را از کانال‌های دیپلماتیک منتقل می‌کند. 

اتریش خواهان امکان ارسال مجدد و کامل کمک‌های بشر دوستانه به غزه است. اتریش از روابط خوب خود با سیاستمداران اسرائیل استفاده می‌کند و به صراحت تاکید می‌کند که اسرائیل می‌بایست حقوق بین‌الملل را رعایت کند اینکه وضعیت انسانی در غزه فاجعه‌بار است؛ از جمله در گفت‌وگوی اخیر صدراعظم اتریش «اشتُکِر» با نخست‌وزیر اسرائیل. غزه می‌بایست فلسطینی باقی بماند و طرح‌هایی که در برگیرنده اشغال دائمی باشد کاملاً غیرقابل قبول هستند. همچنین به طرف‌های گفت‌وگوی اسرائیلی خود به جد توصیه می‌کنیم به منظور ایجاد ثبات منطقه‌ای، راه دیگری، راه گفت‌گو را بروند. 

‌اکنون احتمالاً با من موافق هستید که تقویت روابط و پویاتر شدن آن، در راستای منافع هر دو کشور ایران و اتریش است. آیا شما برنامه‌ای برای این موضوع دارید؟

در حال حاضر در تلاش هستیم تا روابط و تبادلات را در حوزه سیاسی گسترش دهیم. پویایی بسیار بالایی را در حوزه علمی و فرهنگی شاهد هستیم؛ به خصوص جوانان بااستعداد و علاقه‌مندی که تمایل دارند تحصیلات خود را در اتریش ادامه دهند نقش مهمی در این راستا ایفا کرده‌اند. ما نیز برای دانشجویان و زبان‌آموزان علاقه‌مند در انجمن فرهنگی وابسته به سفارت اتریش شرایط بسیار خوبی را فراهم کرده‌ایم تا دانش زبانی خود را تقویت کنند. 

از طرفی، در حوزه مشاغل فنی و پزشکی چندین دهه است که روابط ریشه‌دار و عمیقی میان دو کشور وجود دارد. پزشکان بسیار حاذق و بنام ایرانی در حوزه سلامت اتریش فعال هستند. بسیار هم خرسندیم که در زمینه‌های مختلف از نظر تاریخی به‌ویژه همکاری فرهنگستان علوم دو کشور، پیشرفت‌های زیادی اتفاق افتاده است. این وضعیت نشان می‌دهد روابط دو کشور عمق و ریشه قدرتمندی دارد و می‌تواند پیشرفت کند.

چند عامل اگر اتفاق بیفتد وضعیت به مراتب بهتر خواهد شد. حل مسئله شهروندان اروپایی زندانی در ایران یکی از این عوامل است و می‌تواند به تقویت اعتماد و گسترش توریسم در ایران کمک کند. همچنین بسیار امیدوار هستم که قطع ارتباط مالی ایران با جهان راه‌حلی برایش پیدا شود که ما بتوانیم در این زمینه نیز اقداماتی را صورت دهیم. این قطع ارتباط مالی صرفاً بحث اروپا نیست. آن‌طور که من متوجه شده‌ام این موضوع در ارتباط مالی با کشورهایی نظیر چین و روسیه نیز برای ایران مشکل ایجاد کرده. اگر این مانع بر طرف شود، نیروی محرکی برای توسعه اقتصادی ایران خواهد بود.

‌به عنوان سوال آخر، یکی از مباحثی که در هفته‌های اخیر واکنش گسترده مردم ایران در اقصی نقاط جهان را در پی داشت، گزارش‌هایی درباره احتمال تصمیم رئیس‌جمهور آمریکا برای استفاده از واژه مجعول «خلیج عربی» به جای خلیج فارس بود. موضع دولت اتریش در این خصوص چیست؟

ما نگاهی تاریخی به این منطقه داریم و هزاران سال است که اینجا به نام خلیج فارس شناخته می‌شود. هنر دیپلماسی این است که بر اشتراکات متمرکز باشد و اشتراکات را پایه روابط قرار دهد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار