مذاکره با ایران و تصمیم برای حمله نظامی
اسرائیل با استفاده از توانمندیهایی که پیشتر برای ایران ناشناخته بود و هیچ سامانهای برای شناسایی یا مقابله با آنها نداشت، صرفاً اهداف را هدف قرار نداد، بلکه ضربهای روانی به تهران وارد کرد.

دو دلیل اصلی وجود دارد که نشان میدهند گزینه نظامی نسبت به چند دهه گذشته از تنش میان تهران و واشنگتن، اکنون محتملتر شده است. نخست، پیامد حملات تلافیجویانه اسرائیل به ایران در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ است.
اسرائیل با استفاده از توانمندیهایی که پیشتر برای ایران ناشناخته بود و هیچ سامانهای برای شناسایی یا مقابله با آنها نداشت، صرفاً اهداف را هدف قرار نداد، بلکه ضربهای روانی به تهران وارد کرد. این حمله به ایران نشان داد که آسیبپذیری بالایی نسبت به حملات بعدی دارد و توان حفاظت از مراکز حساس، از جمله سایتهای هستهایاش بهشدت کاهش یافته است.
دوم، آسیب گسترده حزبالله در پاییز ۲۰۲۴ است که یکی از اصلیترین ابزارهای بازدارندگی ایران را، برای جلوگیری یا واکنش به حمله اسرائیل یا آمریکا، از میان برداشت. بر اساس گزارشها، پیش از آغاز جنگ غزه که با حملات تروریستی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ کلید خورد، حزبالله بیش از صد هزار راکت و موشک در اختیار داشت که هزاران مورد از آنها هدایتشونده و قادر به هدفگیری نقاط استراتژیک و مراکز جمعیتی بودند؛ بهگونهای که میتوانستند سامانههای دفاع هوایی اسرائیل را در هم بشکنند.
پس از تضعیف قابل توجه حماس در غزه، اسرائیل تمرکز خود را به شمال معطوف کرد و با استفاده از اطلاعات دقیق و چندساله، بخش عمدهای از تسلیحات پیشرفته حزبالله را پیش از آمادهسازی برای شلیک، نابود کرد. نتیجه آن است که برای نخستین بار در سالهای اخیر، اسرائیل از نگرانی بابت بارش گسترده موشکهای حزبالله در پاسخ به عملیات علیه ایران رها شده است. آن بازدارندگی از بین رفته است.
آمریکا ممکن است تصمیم بگیرد بهتنهایی حمله کند، با هدف به عقب راندن برنامه هستهای ایران برای مدتی قابل توجه. هرچند که این تصمیم هنوز در مرحله بررسی است، اما ورود دومین ناو هواپیمابر به منطقه که قرار است ناو اول را که در حال مقابله با حوثیهاست، تقویت کند، نشاندهنده توانمندی ارتش آمریکا در اعزام سریع انواع تجهیزات برای سناریوهای مختلف است. از سوی دیگر، ترامپ ممکن است با چراغ سبز به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، موافقت خود را با حمله اسرائیل اعلام کند. اسرائیل احتمالاً ناگزیر خواهد بود در مناطقی فعالیت کند که به نیروهای آمریکایی نزدیک هستند و همین امر نیاز به هماهنگی یا جلوگیری از تداخل نظامی را ایجاد میکند.
اسرائیل همانطور که در حملات اکتبر ۲۰۲۴ نشان داد، توانمندیهایی قابلتوجه دارد، نه لزوماً مشابه آمریکا، اما مؤثر و حتی شگفتانگیز. در چنین حالتی، آمریکا و اسرائیل باید درباره هدف این عملیات توافق کرده و میزان توان اسرائیل در دستیابی به آن را ارزیابی کنند. کارآمدترین گزینه ممکن است عملیات مشترک آمریکا و اسرائیل باشد. طی چهار سال گذشته، اسرائیل به شکل گستردهای در ساختار فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (CENTCOM) ادغام شده و همین موضوع سطح هماهنگی نظامی میان دو کشور را بهشدت افزایش داده است.
از زمان حمایت قوی دفاعی آمریکا از اسرائیل پس از حملات ۷ اکتبر، اعتماد دوجانبه نظامی در سطح بیسابقهای قرار گرفته است. حملهای مشترک که وظایف کلیدی را میان دو کشور تقسیم کند و از قابلیتهای منحصربهفرد هرکدام بهره ببرد، میتواند بیشترین آسیب را به برنامه هستهای ایران وارد کند و در عین حال، انگیزه و توان واکنش ایران را محدود نماید.
ترامپ احتمال میدهد که سناریوی محتملتر، حملهای با ابتکارعمل اسرائیل و مشارکت آمریکا باشد. هر عملیات نظامیای با ریسک همراه است و ایالات متحده باید از هماکنون برای حفاظت از نیروهایش، متحدان و شرکایش، از جمله اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیجفارس، آماده باشد. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس ایران، هشدار داده که در صورت حمله آمریکا، ایران به نیروهای آمریکایی و کشورهای میزبان آنها در خلیج فارس حمله خواهد کرد. ایران زرادخانه گستردهای از موشکهای بالستیک دارد که میتوانند این مناطق را هدف قرار دهند.
همچنین، ایران پیشتر دوبار تصمیم خطرناک حمله مستقیم از خاک خود به اسرائیل را گرفته است. بنابراین، حمله به تأسیسات هستهای ایران نیازمند آمادگیهای دفاعی، از جمله تقویت سامانههای پدافندی است. برخی از این آمادگیها ممکن است آشکار باشند و خود بهنوعی بازدارنده عمل کنند، یا حتی در بهترین حالت، به گرفتن امتیازات دیپلماتیک در لحظات پایانی بینجامند که شاید حمله را منتفی کند. اما اگر تصمیم به حمله گرفته شد، رهبران باید آماده اجرای کامل آن باشند.»