خطر تنش هستهای
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

رافائل گروسی اظهاراتی دوپهلو درباره ساخت سلاح هستهای توسط ایران مطرح کرد
از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، بهتدریج قطار تنشها در مذاکرات هستهای، از ماشین تنشزدایی جلو زده و در هفتههای اخیر، سرعتش بیشتر نیز شده است. روز سهشنبه چهارم مرداد، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با شبکه سی.ان.ان، در اظهاراتی دوپهلو گفت: «ایران در حال راهاندازی سانتریفیوژهای نسل جدید است که برای غنیسازی با غنای بالا ضروری هستند. باید تاکید کنم هیچ اطلاعاتی درباره اینکه آنها مشغول تولید سلاح اتمی هستند، نداریم. در اینباره، ابهامات زیادی وجود دارد. اما درعینحال، این اقدامات ایران شبیه به اقدامات برای ساخت سلاح هستهای است. ایران اورانیوم را تا سطح خیلی بالایی غنی کرده است که خیلی نزدیک به غنای 90درصد است که برای ساخت سلاح هستهای از آن استفاده میشود.» این اظهارنظر کمتر از 24ساعت بعد از صحبتهای محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مطرح شده است. اسلامی گفته بود: «ایران بنا ندارد مادامی که برجام احیا نشده است، دوربینهای آژانس را روشن کند.» هفته گذشته، کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی وزیر خارجه اسبق ایران نیز در گفتوگو با «الجزیره» اعلام کرد: «ایران غنیسازی اورانیوم را از 20درصد به 60درصد رسانده و بهراحتی میتواند آن را به 90درصد برساند.» او عبارت دیگری را هم اضافه کرده و گفته است: «ایران تواناییهای فنی ساخت بمب هستهای را دارد، ولی قصد انجام آن را ندارد.» حسین جابر انصاری، سخنگوی پیشین وزارت خارجه این اظهارات خرازی را نشانه اولیه «راهبرد احتمالی جدید» جمهوری اسلامی خوانده است. بهنظر میرسد، دو اتفاق در شکلگیری این تنش موثر بوده است؛ نخست، مصوبه مجلس شورای اسلامی موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» . ادلهای وجود دارد که نشان میدهد یکی از عوامل اصلی بهنتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام و تشدید تنشها، مصوبه هستهای مجلس بوده است. این مصوبه 11آذر سال 1399، در آخرین ماههای دولت روحانی تصویب شد و دولت ایران را مکلف کرد ذخیره سالانه اورانیوم را به 120کیلوگرم با غنای 20درصد برساند. دولت روحانی تمام تلاشش را کرد که این طرح به تصویب مجلس نرسد. بعد از گذشت یک سال، حسن روحانی سکوتش را شکست و گفت: «ایکاش گرفتار مصوبه برجامی مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم در اسفند1399 برجام را احیا کنیم.» محتوای یک نشست دوستانه بین محمدجواد ظریف و تعدادی از دانشجویان و اساتید نیز که اخیرا به بیرون درز و خبرگزاری فارس آن را منتشر کرد، این احتمال را تقویت میکند. ظریف مصوبه مجلس را یکی از عوامل بهنتیجه نرسیدن مذاکرات خوانده و گفته بود: «اسرائیل فخریزاده را زد، که برجام را نابود کند. حالا ما هم یک مصوبه را در مجلس تصویب کردیم، که اگر امروز ایران به توافق برسد، باید آن را کنار بگذارد، چون اجرای آن مصوبه منوط به قطع برجام است.» نیروی محرکه دوم تنشها، رویکرد آژانس در قبال ایران و مبنا قرار دادن اسناد دریافتشده از سوی اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران است. یکی از اقدامات مهم دولت روحانی در زمان مدیرکلی آمانو، بستن پرونده ابعاد احتمالی نظامی هستهای، در آژانس بود. دولت روحانی معتقد بود که ایران باید در روابطش با آژانس، روند همکاری را در پیش بگیرد. در آن زمان، آژانس بهعنوان ضمیمهی برجام گزارشی منتشر کرد و رسما پرونده «PMD» ایران را مختومه اعلام کرد. از این تاریخ به بعد، همهی گزارشها به این گزارش آژانس ارجاع داده میشد که حاکی از پاک بودن برنامه هستهای ایران بود. درگذشت یوکیا آمانو، خبر بدی برای جمهوری اسلامی بود. ایران در مدت انتخاب مدیرکل بعدی تمام تلاش خود را مبذول کرد تا لابی «کورنل فروتسا»، رقیب «رافائل گروسی» در آژانس را تقویت کند، اما این تلاشها نتیجه نداد و گروسی به ریاست آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسید. برعکس سیاست رواداری آمانو، گروسی در سیاستهایاش در قبال ایران تحتتاثیر اسرائیل بود. شاید مهمترین نشانه تاثیرگذاری اسرائیل، سفر گروسی به تلآویو در آستانه نشست شورای حکام بود؛ نشستی که به اولین قطعنامه ضدایرانی شورای حکام در دو سال اخیر منتهی شد. کمال خرازی در گفتوگو با الجزیره موضع ضدایرانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تایید کرده و گفته است اگر موضع «عادلانه و مستقلی» داشت، اختلافات «بهراحتی» قابل حل بود.
مرحله بعد از تنش چیست؟
هرچند مواضع مدیرکل آژانس و حتی صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام جنبه توصیفی دارد، اما اتفاقی که با ادامه این روند رخ خواهد داد، بهاحتمال زیاد، شکلگیری یک اجماع بینالمللی علیه ایران است. حافظه تاریخی مردم ایران با صدور قطعنامههای پیدرپی شورای حکام و تهدیدهای آژانس، بیگانه نیست. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در شهریور ۸۴، قطعنامهای علیه ایران صادر کرد و از ایران خواست غنیسازی را متوقف کند. بهگفته مسئولان وقت، درآن مقطع، مرکز تحقیقات استراتژیک گزارشی را برای مقامات فرستاده و هشدار داده بود این قطعنامه، زمینه ارجاع پرونده به شورای امنیت است. چند ماه بعد، غنیسازی آغاز و پرونده ایران هم به شورای امنیت ارجاع شد. حسین موسویان، مذاکرهکننده اسبق هستهای ایران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» گفته که در آن زمان احمدینژاد مرتب میگفت که قطعنامه تحریمی صادر نخواهد شد و: «شما بیخود مرعوب تهدیدهای غرب شدهاید و از ترس مرگ، خودکشی کردهاید. احمدینژاد گفت ما غنیسازی را شروع میکنیم و آمریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
راهبرد ایران چیست؟
بهنظر میرسد، احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد و درصورتیکه تا نشست بعدی شورای حکام، تحول مثبتی در پرونده مذاکرات هستهای رخ ندهد، این امکان وجود دارد که با قطعنامه بعدی آژانس، زمینه برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مهیا شود. شاید ایران روی حمایت و اعمالنظر یا حتی حق وتوی روسیه و چین حساب باز کرده است. ایران بهتازگی، توافق 25ساله با چین را امضا کرده و درصدد امضای یک توافق بلندمدت 20ساله با روسیه است. اما واقعیت این است که حتی اگر روسیه یا چین، قطعنامه ضدایرانی را در شورای امنیت سازمان ملل وتو کنند، در صورت فعال شدن مکانیزم ماشه توسط یکی از طرفین، دیگر امید بستن به وتوی روسیه و چین، بیفایده است، چراکه طبق برجام، مکانیزم ماشه، یک مکانیزم اتوماتیک است و با وتو نیز متوقف نخواهد شد.
آیا باید به روسیه و چین اعتماد کرد؟
شورای امنیت سازمان ملل تاریخچه استفاده کشورهای عضو این شورا از حق وتو را منتشر کرده است. روسیه با بیشترین وتو، رکورددار استفاده از این ابزار در شورای امنیت است. تعداد قابلتوجهی از وتوها مربوط به دوران جنگ سرد و در راستای تقویت بلوک شرق است. در چهار دهه اخیر، روسیه تنها یکبار، آنهم در پیشنویس یک قطعنامه شورای امنیت درباره ایران از حق وتو استفاده کرده است. این پیشنویس، درباره تمدید تحریم تسلیحاتی یمن بود و ایران را بهخاطر ارسال موشک به حوثیها محکوم کرده بود. نه روسیه و نه چین، تا امروز هیچ قطعنامهای را که مستقیما علیه ایران بوده باشد، وتو نکردهاند.