مرگ تکاندهنده توافق ایران
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست. مهم نیست چه نامی به آن میدهید، «برنامه جامع اقدام مشترک»، «برجام» یا «توافق هستهای با ایران». مهم این است که برجام به مشکل خورده. از زمانی که ترامپ، آمریکا را از توافق دولت اوباما که در ازای محدودیتهای موقت فعالیتهای هستهای ایران به تحریمهای اقتصادی علیه این کشور پایان میداد بیرون کشید، این توافق، گربه شرودینگر دیپلماسی بوده است. گربهای در جعبهای مهروموم شده که معلوم نیست مرده است یا زنده و وضعیتی نامشخص دارد. این روزها اما دیگر نمیتوان بوی زنندهای را که از این جعبه به مشام میرسد، نادیده گرفت. با نزدیکشدن ایران به آستانه هستهای، انگار حماسه رو به پایان است. آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا در ماه دسامبر به خبرنگاران گفته بود: «اجازه نمیدهیم ایران در گفتوگوها عملا درجا شنا کند و همزمان، برنامهاش را پیش ببرد.» ایران از آن زمان منصرف نشده و درجا شنا کرده و برنامهاش را پیش برده است. هفته پیش، رئیس اطلاعات انگلیس به خبرنگاران گفت که ایران تصمیم گرفته شروط آمریکا را برای ورود مجدد به توافق رد کند، گرچه میخواهد مذاکرات پیش برود. هفته گذشته رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز گفت، برنامه هستهای ایران «به پیش میتازد.» حتی خوشبینترین افراد در واشینگتن هم کمکم امیدشان را از دست میدهند. بهقول رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، «نمیتوان جسد مردهای را زنده کرد.» دلایل ما برای ادامه مذاکرات پیامدهای ناگوار پذیرش شکست گفتوگوهاست که دولت را وادار به انتخاب میان یکی از دو میکند: پذیرش ایران مسلح به سلاح هستهای یا آغاز رویارویی با ایران که احتمالا درنهایت به جنگ دیگری در خاورمیانه ختم خواهد شد. بهوضوح، هدف اصلی دولت بایدن پرهیز از این انتخاب است. افسوس که زمان بهنفع بایدن سپری نشده است. مذاکرات با ایران بهسوی شکست پیش رفته، موقعیت بینالمللی آمریکا تضعیف شده و امروز فروپاشی قریبالوقوع توافق، بخشی از بحران جهانی قدرت آمریکاست. گویا جدا از نگرانی درازمدت پوتین و شیجیپینگ نسبت به یک ایران هستهای، آنها بیشتر علاقهمند به تحکیم تعهد ایران به اتحادی ضدآمریکایی هستند تا تسهیل توافقی که فشار بر رئیسجمهور آمریکا را کم کند. آمریکا باید فشار اتمی ایران را از نگاه خودش ببینند. بحران با تهران، در لحظهای بسیار سودمند برای روسیه و چین رخ میدهد. برای این منظور، تیم بایدن باید احساس بازدارندگی و احتیاط را به دشمنانش که مدتهاست احساس پیروزی میکنند، بازگرداند. اگر آمریکا بخواهد پاسخی موثر به این تهدیدهای استراتژیک بدهد، رهبران سیاسیاش باید فراتر از نوک بینی خود را ببینند و بازیدرآوردنها بر سر سرنوشت برجام را تمام کنند. منصفانه است که جمهوریخواهان بگویند تصمیم اوباما برای امضای چیزی به مهمی و بحثبرانگیزی توافق اتمی با ایران، بدون حمایت هردو حزب و تصویب در سنا اشتباهی تاریخی بود. دموکراتها هم در پاسخی منطقی میتوانند بگویند که خروج یکجانبه ترامپ همهچیز را خراب کرد. این حرفها را را باید به مورخان واگذاریم. سوال پیشروی ما اکنون این است که حالا باید چهکار کنیم؟ بایدن بارها گفته که اجازه نمیدهد ایران سلاح اتمی بسازد. اگر دولت او در پیگیری این خط،شکست بخورد، پیامدهای آن برای قدرت آمریکا در خاورمیانه و جهان بسیار ژرف و شاید غیرقابل بازگشت باشد. اگر آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کند و خود را در باتلاق دیگری در خاورمیانه ببیند، اثرات آن در داخل آمریکا و خارج از آن هم ترسناک است. چین و روسیه از درگیری آمریکا در خاورمیانه سود میبرند تا هرجا که میخواهند، دردسرآفرینی کنند. رئیسجمهورهای معدودی با چنین انتخابهای سخت و مهمی روبهرو بودهاند. اگر قابل ستایش نباشد، دستکم قابل فهم است که چرا دولت بایدن تا این اندازه روز موعود را به تعویق انداخته است اما بوی تعفن گربه مرده هم شدیدتر میشود. بایدن به مهمترین آزمون حرفهایاش بسیار نزدیک است. والتر راسل مید ستوننویس والاستریت ژورنال