دیپلماسی عمومی میتواند نقشه شروع باشد
مرتضی مکی، تحلیلگر مسائل اروپا
یکی از ابزارهایی که ما میتوانیم با استفاده از آن در روند تنشزدایی با اروپا حرکت کنیم، دیپلماسی عمومی است. دیپلماسی عمومی کمک میکند که چهره ایرانهراسانهای که در سطح افکار عمومی اروپا شکل گرفته، از میان برود.
یکی از ابزارهایی که ما میتوانیم با استفاده از آن در روند تنشزدایی با اروپا حرکت کنیم، دیپلماسی عمومی است. دیپلماسی عمومی کمک میکند که چهره ایرانهراسانهای که در سطح افکار عمومی اروپا شکل گرفته، از میان برود.
مصاحبه آقای عراقچی با نشریه اشپیگل در همین چارچوب انجام شد. آقای عراقچی تلاش کرد در چارچوب متغیرهایی که اروپاییها بر آن تاکید دارند، با مردم آلمان سخن بگوید. شارمهد تروریست بوده و اسناد متقن و قطعی هم برای اثبات اقدامات تروریستی شارمهد وجود داشته است و حتی در خصوص چگونگی مرگ او نیز که رسانهها اعلام کردند ایران مسئول آن است، آقای عراقچی اعلام آمادگی کرد که جسد او در اختیار خانواده و دولت آلمان قرار بگیرد و خود آنها آزمایشهای لازم را انجام دهند تا ببینند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
اینگونه اقدامات خیلی میتواند در روند تنشزدایی با اروپا مفید باشد. رسانههای اروپا در روند تصمیمسازی دولتمردان آلمان تاثیرگذار هستند و تداوم این اقدامات و گستردگی این شکل از تنشزدایی در سطح رسانهها میتواند در کنترل شرایط پرتنش امروز و التهابی که در روابط ایران با غرب وجود دارد، کمککننده باشد. متاسفانه یکی از ضعفهایی که در سیاست خارجی با آن مواجه هستیم عدم استفاده از یک برنامه منسجم در دیپلماسی عمومی است.
متاسفانه به دلیل شکاف سیاسی که در داخل نظام در چگونگی مواجهه با تهدیدات خارجی وجود دارد، اتخاذ یک تصمیم کلان برای دولتمردان دشوار شده است و همین مسئله باعث شده که ما نسبت به وقایعی که علیه ایران در غرب شکل میگیرد، صرفاً واکنشی اقدام کنیم. قطعاً اگر ما در مورد وقایعی مانند اوکراین در دو سال گذشته از طریق دیپلماسی عمومی و گفتوگو چه با رسانههای اوکراین و چه با رسانههای اروپایی اقدام میکردیم و تشریح میکردیم که ما در اوکراین بیطرف هستیم و موضع ما در قبال اوکراین هیچ کمکی به روسیه نکرده و در روند جنگ اوکراین تاثیری نداشتیم، خیلی میتوانست در تنشزدایی ایران با غرب مفید باشد.
این ایراد و ضعفی است که به سیاست خارجی ایران وارد است. البته همین ابتکار عملهایی که در همین سطح کوچک و به صورت خودجوش از سوی برخی سیاستمداران مثل آقایان عراقچی و ظریف انجام میشود را باید غنیمت شمرد. اینها ظرفیتهایی است که در نبود یک سیاستخارجی کلان در عرصه دیپلماسی عمومی میتواند نقطه شروع خوبی باشد. با توجه به روی کار آمدن آقای ترامپ باید تلاش شود که از طریق دیپلماسی عمومی زمینه آغازین برای گفتوگو و مذاکره و مقابله با هر تهدیدی که از سوی آمریکا و اروپا وجود دارد، ایجاد شود.
در خصوص وضعیتی که آلمان این روزها با آن مواجه است و احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام در این کشور، ابتدا باید به نوع واکنش و رفتار جمهوری اسلامی ایران پرداخت. یعنی ما باید ابتدا در داخل به یک اجماع برسیم که چگونه میخواهیم در روند روابطمان با اروپا تنشزدایی کنیم. تا زمانی که به یک اجماع در داخل نرسیم قطعاً جابهجایی قدرت در اروپا بهخصوص در کشوری مثل آلمان که نقش تاثیرگذاری در روند تصمیمسازی اتحادیه اروپا دارد، نمیتواند کمک جدی در مسیر ترمیم روابط ایران با اروپا داشته باشد.
اگر در داخل به یک جمعبندی برسیم مبنی بر اینکه در شرایطی ترامپ در آمریکا به قدرت رسیده و در دوره اول ریاستجمهوری او سیاست مستقل اروپا در قبال برجام بود که باعث ماندگاری برجام شد، آنوقت شاید بتوان گامی به جلو برداشت. حتی ترامپ سعی کرد از مکانیسم ماشه برای از بین بردن برجام استفاده کند اما اروپا این اجازه را به او نداد. در شرایط امروز که ما دیگر آن فرصتهای چهار سال اول ریاستجمهوری ترامپ را نداریم و روابط پرتنشتری با اروپا داریم، قطعاً باید با سرعت بیشتری پیش از انتخابات زودهنگام آلمان شروع به ترمیم روابطمان با اروپا کنیم.
به هر حال جریان راست افراطی در اروپا و بهخصوص در آلمان میانه خوبی با ایران ندارند و ما باید گفتوگوهای جدی با احزاب حاکم و احزاب مخالف در این فرصت انجام دهیم. حتی من معتقدم باید با احزاب راست افراطی هم وارد گفتوگو شویم و میشود در این گفتوگوها تضمین روابط با اروپا را احراز کنیم. چراکه احزاب راست افراطی اروپا کمتر به موضوعات حقوق بشری میپردازند و اولویتهای آنها مسائل دیگری است و ایران میتواند با توجه به این اولویتبندیها، بحثهای بهتری را برای ترمیم روابط با اروپا دنبال کند.