چهار سناریوی محتمل اسرائیل برای ایران
همزمان با اقدام ایالات متحده برای ارسال سامانه پدافندی THAAD به همراه صد خدمه به اسرائیل، سیگنالهای واضحتری مبنی بر اینکه اسرائیل قصد دارد به پاسخ موشکی اول اکتبر ایران واکنش نشان دهد، دیده میشود.
همزمان با اقدام ایالات متحده برای ارسال سامانه پدافندی THAAD به همراه صد خدمه به اسرائیل، سیگنالهای واضحتری مبنی بر اینکه اسرائیل قصد دارد به پاسخ موشکی اول اکتبر ایران واکنش نشان دهد، دیده میشود. پاسخ اسرائیل هر چه باشد، هدف انتخابی نشان میدهد که آیا صرفاً قصد تلافی دارد یا اینکه میخواهد گام بزرگتری در جهت افزایش تنش بردارد. بهطور کلی پنج سناریو را میتوان در نظر گرفت:
1 چشم در برابر چشم: اسرائیل ممکن است با انجام یک حمله برای نابودی یک هدف با اهمیت محدود، بازدارندگیاش را بازگرداند. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که بر روی چنین هدفی تمرکز کنند تا عزم خود را به مخاطبان داخلی و بینالمللی نشان دهند. این نوع هدف، توانایی اسرائیل برای به خطر انداختن هر مکانی را برجسته میکند و پیامی غیرقابل انکار به ایران میفرستد: اکنون، بیحساب شدیم. اهداف محدود میتواند شامل یک سکوی نفتی مهم، یک کشتی جنگی، یک سایت راداری، یا یک مرکز فرماندهی و کنترل کلیدی باشد. چنین حملهای ممکن است از قبل برای کاهش تلفات غیرنظامیان اطلاعرسانی شود.
2 کندکردن تیغه توانایی ایران: فراتر از یک هدف محدود، اسرائیل ممکن است تصمیم بگیرد برخی تواناییهای خاص نظامی ایران را هدف قرار دهد. این امر مستلزم تلاش بیشتر ارتش اسرائیل با اختصاص منابع بیشتر و احتمالاً حملات چندروزه به خاک ایران باشد. در این نوع کارزار، ارتش اسرائیل میتواند داراییهای نظامی را که اسرائیل را در معرض بیشترین خطر قرار میدهد، هدف قرار دهد.
داراییهایی مثل باتریهای موشکی، سایتهای هواپیماهای بدون سرنشین، زیردریاییها و فرودگاهها. این کارزار را میتوان به پادگانهای نظامی، راههای تدارکات لجستیکی و عناصر منتخب مجتمع صنعتی نظامی ایران گسترش داد. تخریب این مکانها توانایی ایران برای نمایش قدرت نظامی بر اسرائیل و همسایگانش را کاهش میدهد. برای انهدام چنین هدفی، اسرائیلیها به احتمال زیاد بخش قابل توجهی از نیروی هوایی خود را درگیر خواهند کرد.
هواپیماهای جنگنده مانند F1-5I و F-35 به حریم هوایی ایران نفوذ میکنند و از سلاحهای دقیق مانند JDAM برای سرنگونی اهداف استفاده میکنند. اهداف نمادین و نظامی این حمله و تأثیر آن اغلب گذرا است. موشکها جایگزین میشوند، فرودگاهها بازسازی میشوند و سایتهای رادار جابهجا میشوند.
3 بریدن سر مار: درحالیکه ضربه زدن به اهداف اقتصادی یک گام مهم در نردبان تشدید تنش است، حرکت بعدی حرکتی اساسی به سمت جنگ فراگیر خواهد بود. اسرائیلیها ممکن است اهدافی را که نظام ایران را بیثبات میکنند انتخاب کنند. حکومت ایران از طریق ارتباط و کنترل بر شهروندان خود ثبات مییابد. اهداف مختلفی وجود دارد که ممکن است توانایی دولت را برای حفظ این کنترل کاهش دهد. اینها شامل زیرساختهای رسانههای دولتی، مراکز دولتی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
ممکن است برای اسرائیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هدف مناسبی باشد. زیرا تضعیف آن بر تواناییهای نظامی و کنترل تأثیر میگذارد. برای انهدام پایگاههای پادگان سپاه به بستههای ضربتی بزرگ هواپیما با انواع سلاحها نیاز است. به طور کلی، این یک تلاش مستمر خواهد بود که شامل طیفی از از قابلیتها است.
4 حمله به تاسیسات هستهای: در نهایت، ارتش اسرائیل ممکن است برنامه هستهای ایران را هدف قرار دهد. برای بیش از یک دهه، بسیاری بر این باور بودهاند که این هدف اصلی اسرائیلیها است. در حالی که ریشهکن کردن توانمندیهای هستهای ایران ممکن است بزرگترین هدف اسرائیل باشد، اما تغییر چندانی در جنگ امروز ایجاد نمیکند. اگر ارتش اسرائیل یک یا چند سایت برنامه هستهای ایران را نابود کند یا به شدت آسیب برساند، پیام واضح است: اسرائیل برای سرکوب آنچه که تهدید ایران برای موجودیت خود میداند و دستیابی به ثبات بلندمدت در منطقه، هر کاری که لازم است انجام خواهد داد.
این اقدامات به وضوح هدف بلندمدت اسرائیل را با استفاده از نبرد فعلی با نیروهای متحد ایران برای فراتر رفتن از یکسانسازی میدان بازی و حذف هرگونه تهدید هستهای بالقوه مشخص میکند. همچنین زمینه را برای اسرائیل فراهم میکند که تنها کشور منطقه با قابلیتهای هستهای باشد. ارزیابی این موضوع از نظر میزان تشدید تنش دشوار است، اما به احتمال زیاد تضمین میکند که ایرانیها تلاشهای خود را برای دستیابی به سلاح هستهای با هر وسیلهای که باقی مانده یا هر گزینهای در دسترس دارند، دنبال کنند.