پزشکیان و استمرار در سیاست خارجی ایران
اگر ادبیات رئیسجمهور جدید ایران در مورد سیاست خارجی شما را سردرگم کردهاست، احساس تنهایی نکنید.
پزشکیان نامزدی بود که در تبلیغات انتخاباتی خود وعده تغییر بنیادین میداد، اما در چند هفته نخست حضور او در مقام ریاستجمهوری، دستکم باید گفت کمتر از انتظار عمل کردهاست. او که بهعنوان نامزد ریاستجمهوری به حاشیه رانده شدن ایران را در عرصه بینالمللی تأسفآور دانستهبود، تاکنون کاملاً به شعارهای نظام، که بازتاب جهانبینی آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران از سال ۱۹۸۹ است، وفادار ماندهاست. اما هنوز خیلی زود است که از پزشکیان و دولت او کاملاً ناامید شد.
در هر حال تغییر ریل برای نظامی که گرفتار فهرست بلندبالایی از مشکلات شدهاست که بسیاری از آنها ناشی از انتخابهای سیاست خارجی است، ضروری به نظر میرسد. برای [آیتالله] خامنهای، پزشکیان بیش از آنکه عامل تغییر باشد، مسئول اجرایی کردن تغییرات سیاسی است که رهبر ضروری میداند. با این حال شخصیت یک رئیسجمهور در ساختار سیاسی ایران اهمیت دارد.
محمود احمدینژاد، در دوره دوم ریاستجمهوریاش که به شدت احساس اعتمادبهنفس میکرد، تلاش کرد دستور کار خود را به [آیتالله] خامنهای غالب کند که شکست خورد. شاید اصلیترین اقدام او این بود که تلاش کرد بدون هماهنگی رهبری به آمریکاییها پیام بفرستد که یک خط قرمز برای [آیتالله] خامنهای محسوب میشد.
پزشکیان برای تغییر ریل، بسیار با احتیاط عمل خواهد کرد. او میداند که در ایران رئیسجمهور نمیتواند چیزی را به رهبری تحمیل کند، اما او میتواند برای توجیه رویکردی کمتر ستیزهجویانه نسبت به جهان بیرون، دنبال اقناع رهبر معظم (و البته نیروی قدرتمند سپاه پاسداران) برود. این روزها در ایران مجادله بین ایدهآلگرایی انقلابی در برابر دنبال کردن عملگرایی ضرورتی کاملاً مشهود است.
پزشکیان با هدف اعلام بیعت با تمایل رهبری به سیاست خارجی با رویکرد جهان اسلام و انقلابی، هفته گذشته نسبت به سستی جهان اسلام در مقابل سیاستهای اسرائیل اعتراض کرد. او گفت: «اگر مسلمانان با هم متحد بودند اسرائیل جرأت میکرد این غلطها را در این منطقه بکند؟ نهتنها آنها بلکه آمریکا و اروپا و هر قدرت دیگری آیا میتوانست از این کارها بکند؟» این شعارزدگی پرقدمت محبوب رهبر ایران است و معنای خاصی ندارد جز اینکه وانمود شود تاج رهبری اسلامی در اختیار ایران است.
به عباس عراقچی، وزیر امور خارجه پزشکیان، ماموریت دادهشدهاست که دنبال نتایج ملموس باشد و نه رویاهای دستنیافتنی. عراقچی تاکنون چند اظهارنظر مهم داشتهاست:
ایران همچنان به روسیه و چین اولویت خواهد داد.
ایران همچنان از محور مقاومت در مبارزه برای حقوق فلسطینیان حمایت میکند.
ایران تلاش نمیکند توافق هستهای ۲۰۱۵ را احیا کند بلکه دنبال راههایی برای «مدیریت» تنش با آمریکا برای اجتناب از جنگ خواهد بود.
همه اینها استمرار سیاستهای پیشین ایران به نظر میرسد، به جز یک استثنا. عراقچی یک اظهارنظر جالب داشت: ایران به اروپاییها اولویت خواهد داد؛ به شرطی که آنها به قول او رفتار خصومتآمیز را در قبال جمهوری اسلامی کنار بگذارند. آیا معاون پیشین محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران میتواند به شکلی سیاست خارجی ایران را متحول کند که رئیس پیشیناش در سال ۲۰۱۳ انجام داد؟ باید منتظر بود و دید.
اما تردیدی وجود ندارد که رویکرد عراقچی نسبت به اروپا، دقیقاً همانگونه که ظریف چراغ سبز رهبری ایران را برای دنبال کردن آشتی هستهای با قدرتهای غربی گرفتهبود، با موافقت [آیتالله] خامنهای انتخاب شدهاست. ایده اولویت دادن به اروپا نشاندهنده این است که تهران تحت فشار است تا در سیاست خارجی خود بازتوازن ایجاد کند و در عین حال نشان میدهد که جای مانور نظام در مسائل حساس تا چه اندازه محدود است. نباید فراموش کرد که این بروکسل نیست که جلوی تلاشهای ایران برای کاهش به حاشیه رانده شدن در صحنه بینالمللی را میگیرد، بلکه واشنگتن است.