مروری بر پیشینه و عملکرد عباس عراقچی گزینه پیشنهادی وزارت امور خارجه
سرسخت، مصمم و آرام
حاشیههای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و تحولاتی که پس از آن به وقوع پیوست، همچنان بانیانش را رها نکرده است؛ تا جایی که چهرههای تازه ازراهرسیده اصولگرا نیز برای مطرحشدن نامشان، در ابتدای امر به برجام و تیم دیپلماتیک دولتهای یازدهم و دوازهم میتازند؛ در این میان، عدم امانتداری یک مترجم از خاطرات معاون وزیر امور خارجه آمریکا موجب شده تا سیدعباس عراقچی، پس از محمدجواد ظریف مورد هجوم بیشترین هجمهها قرار بگیرد.
از میان روایتهای کتاب وندی شرمن نیز، موضوع گریههای معاون جان کری، جذابترین بخش این کتاب برای تمام کسانی است که میخواهند عراقچی را به دلیل نقش مهمش در امضای برجام و به صفت معاون ظریف هدف هجمه قرار دهند. روایت محمد جمشیدی از آنچه معاون وزارت خارجه آمریکا در کتابش نوشته موجب شده است تا معاونت وزیر امور خارجه پیشین پس از پاسخهای مکرر شفاهی به ابهامات، روایت درست و ترجمه صحیح را در کتاب اخیر خود با عنوان «قدرت مذاکره» بیاورد.
از نمای نزدیک
سیدعباس عراقچی را میتوان دیپلمات خانواده فرشفروشها نامید. پدرش مرحوم حسین عراقچی از تجار بنام فرش بود و حالا برادرانش مجتبی و مرتضی نیز راه پدر را ادامه میدهند. او در مصاحبهای خانواده خود را «بازاری سنتی و قدیمی» معرفی میکند. وی میافزاید: «پدربزرگ، عموها، پدر و برادرهایم در این صنعت بودند، تنها کسی که مسیر دیگری رفته، من هستم. دو برادر بزرگتر دارم هر دو در این حوزه جزء بازرگانان قدیمی و خوشنام هستند».
این دیپلمات باسابقه روایت میکند که حضورش در این خانواده بازاری موجب به وجود آمدن بینش مذاکره در او شده است؛ عراقچی در «قدرت مذاکره» پس از تشریح اصطلاح «چانهزنی به شیوه بازار قالی» مینویسد: «بازار اصطلاحات، تمثیلها و اندرزهای حکیمانهای دارد که محصول سالها تجربه است و سینه به سینه منتقل شده است. مثلاً میگویند آدم کاسب باید پاچلاق باشد! یعنی نباید محل کار خود را ترک کند. داستان کاسبی را میگویند که برای کاری از مغازه خارج شده و همان موقع مشتری آمده و شاگرد مغازه نتوانسته پاسخگو باشد. وقتی برگشت و دید مشتری از دست رفته، سنگ ترازو را برداشت و پای خود را شکست که دیگر مغازه را ترک نکند». آقای دیپلمات در پاورقی مینویسد: «این داستان را از مرحوم پدرم که اتفاقاً در بازار و صنف فرش بود شنیده بودم. سالها بعد که در بخش بینالملل وزارت امور خارجه مشغول شدم معنای این داستان را درک کردم. مذاکرهکننده چندجانبه در کنفرانسهای بینالمللی هم باید پاچلاق باشد. یک لحظه غفلت باعث میشود کشورهای زیرک پیشنهادی را به تصویب برسانند یا بندی را داخل متن مورد مذاکره بگنجانند».
وزیر معرفیشده از سوی رئیس دولت چهاردهم، ابتدا مانند بسیاری از جوانان انقلابی به سپاه پاسداران پیوست و پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز راهی جبهه شد. عراقچی در سال ۲۰۱۸ در یک سخنرانی در خصوص برنامه موشکی ایران گفت: «ما هنوز جنگندههای سوپر اتاندارد فرانسوی، تانکهای چیفتن بریتانیا، سلاحهای شیمیایی آلمانی، هواپیماهای آواکس آمریکا و دلارهای سعودی را به یاد داریم که به جنگ عراق علیه ایران دامن زدند. برنامه موشکی ما دفاعی است.»
گزینه پیشنهادی وزارت امور خارجه دولت چهاردهم، در سال ۱۳۶۴ در آزمون ورودی دانشکده وزارت امور خارجه قبول شد. او سال ۱۳۹۴ در مصاحبهای گفت: «پس از سال ۱۳۶۸ که وارد وزارت خارجه شدم، رسماً از سپاه جدا شدم اما قلباً خیر، یعنی قلبم هنوز آنجاست. لباسهای مقدس آن زمانها را هم هنوز خیلی خوب نگه داشتهام». در سال ۱۳۹۵، جواد منصوری از نخستین فرماندهان سپاه در مصاحبهای، عراقچی را عضو نیروی قدس سپاه معرفی کرد اما یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه کشورمان ادعاهای سفیر پیشین در چین و پاکستان درباره عضویت تعدادی از مسئولان این وزارتخانه از جمله سیدعباس عراقچی در نیروی قدس را تکذیب کرد. یکی از رسانههای فارسیزبان معاند، پس از معرفی دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در تیتر معرفی او نوشت: «عباس عراقچی، گزینه وزارت خارجه که حسن نصرالله را یک اسوه میداند».
معاون پیشین وزارت امور خارجه تجربه دو بار سفارت در فنلاند و ژاپن را دارد که انتصابش به عنوان سفیر در توکیو پاسخی به خواست محمود احمدینژاد برای تحویل معاونت حقوقی بود و عراقچی نیز در خاطراتش مینویسد در آن زمان احساس خوبی درباره آن نداشته است: «مثل بازیکنی که وسط بازی مربی او را بیدلیل یا به اشتباه از زمین بیرون میکشد». با این حال دوران حضورش در ژاپن تا حدی موفق بود که پس از پایان ماموریت، از سوی این کشور نشان خورشید تابان، ستاره زرین و سیمین را دریافت کرد. عراقچی در کتاب «ایران تایشی» در خصوص احساس اولیهاش نسبت به ماموریت ژاپن مینویسد:«بعداً فهمیدم که اشتباه میکردم. ژاپن به یکی از بهترین تجربیات زندگی کاری و حرفهایام تبدیل شد».
عراقچی با ظریف و تختروانچی نهتنها تیم مذاکرهکننده ایران که به تیم قدرتمند طرفدار تیم قرمز پایتخت در دستگاه دیپلماسی نیز مشهور بودند و این مسئله برای معاون وقت وزیر امور خارجه بیحاشیه نیز نبود؛ برای مثال علیرضا بیرانوند با اشاره به داستان ترانسفر ناموفقش به باشگاه بلژیکی و چندماهی که به دلیل عدم صدور ویزای بلژیک در تهران سرگردان بود، تلویحاً عراقچی و سلطانیفر وزیر سابق ورزش را به دلالی در ورزش متهم کرد. دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در واکنش به این سخنان گفت: «در این سالها به اینکه خدمت کنم و تهمتهای ناروا بشنوم عادت کردهام. آقای بیرانوند دروازهبان محبوب تیم ملی و تیم پرسپولیس است و ناکامی در یک دوره زمانی، یا در یک تیم خارجی، از ارزشهای او کم نمیکند. به احترام تمامی هواداران فوتبال، و به پاس قهرمانیهای بیرانوند در سنگربانی تیم ملی، به این ادعای کذب پاسخ نمیدهم و قصد شکایت از ایشان ندارم».
معاون پیشین وزارت امور خارجه همچنین خاطرهای در خصوص علاقه خود و مجید تختروانچی به تیم پرسپولیس روایت میکند که «به خاطر دارم یک جلسهای در مونترو با آمریکاییها و حضور آقای کری داشتیم که خیلی تلخ و پرفشار بود. تنفسی دادیم و برای استراحتی کوتاه به اتاق کناری رفتیم تا کمی مشورت کنیم در حالی که همه اعصابها خرد بود. در همان حال آقای روانچی که مشغول چک کردن اخبار بود ناگهان گفت که اصلاً این بحثها را رها کنید پرسپولیس به تیم «بنیاد کار» یک گل زده و جلو است! فکر میکنم بازیهای مقدماتی باشگاههای آسیا بود. آقای روانچی مخصوصاً این خبر را اعلام کرد که فضا را عوض کند و اتفاقاً خیلی هم مؤثر بود».
مذاکرهکننده پیشکسوت
سیدعباس عراقچی حتی پیش از آنکه بهعنوان معاون جواد ظریف راهی مذاکرات هستهای شود نیز سابقه حضور در مذاکرات هستهای را بهعنوان معاون حقوقی وزارت امور خارجه همراه با علی لاریجانی و در مقطعی نیز سعید جلیلی داشت اما پس از آنکه با نظر رئیسجمهور وقت کل تیم مذاکرهکننده تغییر کرد، عراقچی نیز از این تیم جدا شد؛ وی در کتاب «ایران تایشی» در خصوص این مقطع زمانی مینویسد: «کنارهگیری آقای لاریجانی پایان داستان نبود. رئیسجمهور احمدینژاد نظرش تغییر همه اعضای گروه مذاکرهکننده و کنار گذاردن آنها بود.
من بهعنوان دیپلمات تربیت شده بودم که در سیاست داخلی ورود نداشته باشم و فقط منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی را در نظر بگیرم، و به این اصل در تمام عمر کاری خود در وزارت امور خارجه پایبند بودهام. اما رئیسجمهور نظر دیگری داشت، لذا باید کنار میرفتم، نهفقط از گروه مذاکراتی، که ایضاً از سمت معاونت بینالملل وزارت امورخارجه. آقای احمدینژاد صراحتاً به آقای متکی گفته بود عراقچی را کنار بگذار!» و در همین سال، عراقچی برای ماموریت عازم ژاپن شد. بازگشت عراقچی به تهران، با وزارت علیاکبر صالحی همراه بود و او به سمت معاون آسیا، اقیانوسیه و مشترکالمنافع وزارت خارجه منصوب و باز هم در برخی جلسات مذاکرات هستهای حاضر شد. مهمترین دوره کاری سیدعباس عراقچی اما معاونت ظریف و همراهی او در مذاکرات منتهی به برجام بود.
وندی شرمن که پس از برجام، کتاب خاطرات خود را منتشر و در فصل مرتبط با توافق هستهای، معاون وقت وزارت امور خارجه را فردی «سرسخت، مصمم و آرام» توصیف کرده است، در گفتوگو با هاروارد گزت گفته بود: «عباس عراقچی در تیم مذاکرهکننده قبلی نیز حضور داشت اما تا این دور از مذاکرات ما نمیدانستیم که او انگلیسی هم میتواند صحبت کند». عراقچی در پاسخ به سوالی در خصوص این اظهارات دیپلمات آمریکایی نیز گفت: «طی سالهای ۹۱ و ۹۲ که دکتر جلیلی مذاکرات را انجام میداد، مدل مذاکرات طور دیگری بود. جلیلی و اشتون دو طرف گفتوگو بودند، اظهار داشت: آن طرف معاونان وزیر ۱+۵ کنار اشتون مینشستند و این طرف هم ما بودیم، آنها همگی صحبت میکردند و از ما فقط جلیلی صحبت میکرد. خارج از مذاکرات هم برخوردی نداشتیم که بخواهیم صحبت کنیم، بهویژه با آمریکاییها».
او در طول مذاکرات و پس از آن، توانست چهره منحصربهفردی از خود ارائه داده و به دیپلمات Poker Face ایران معروف شود تا جایی که به عنوان ناظر، در قالب موارد قادر نیستید تا از صورت این دیپلمات باسابقه، حسی که نسبت به پیشآمد دارد را متوجه شوید. یکی از خاطرات وندی شرمن، همتای آمریکایی عراقچی نیز مؤید همین موضوع است؛ زمانی که روایت میکند «در اواسط جلسه ششساعتهای که تا آن موقع پیشرفت خاصی نداشت، ظریف سرش را بین دستانش گرفت و میز مذاکره را ترک کرد. کری، وزیر خارجه، کلافگیاش را با کوباندن مشتش به میز نشان داد. مشتش به قدری محکم بود که خودکاری که در دست داشت به هوا پرتاب شد و به عباس عراقچی اصابت کرد. بقیه ما پشت میز خشکمان زده بود، چون کری بهندرت عصبانی میشد و حتی اگر در حد پرتاب خودکار هم باشد، در دیدارهای دیپلماتیک این بسیار ناهنجار است. کری سریع به خاطر اتفاق رخداده معذرتخواهی کرد، عراقچی سری تکان داد و مذاکرات دشوار البته با اندک ملاحظه بیشتری ادامه یافت». بخش مغفولمانده این روایت شرمن این است که عراقچی بلافاصله خودکار را گرفته و آن را به روی میز میاندازد.
البته این مسئله موجب نشده تا معاون پیشین وزارت امور خارجه گاهی نیز لازم نبیند تا عصبانیت خود را به طرف غربی نشان دهد؛ برای مثال روزنامه ایران۳۰ دی ۱۳۹۷در گزارشی با عنوان «نشست ناتمام در وزارت خارجه» نوشت که در۱۸ دیماه، دیپلماتهای چند کشور اروپایی بدون اعلام قبلی در دفتر آقای عراقچی حضور پیدا کردند. آنطور که دیپلماتهای ایرانی به این روزنامه گفتهاند، طرف ایرانی انتظار داشته دلیل حضور سرزده اروپاییها توضیح درباره «دلایل تاخیر اروپا برای تامین خواستههای ایران در چارچوب برجام» باشد.
به نظر میآید معاون سیاسی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در جلسه روز ۱۸ دی انتظار داشته اروپاییها برای مذاکره درباره همین موضوع به دفترش آمده باشند. اما آنطور که منابع وزارت خارجه به روزنامه ایران گفتهاند «یکی از دیپلماتهای اروپایی حاضر در این نشست قصد داشته بیانیهای را که پیشتر با هدف محکوم کردن فعالیتهای موشکی ایران نوشته شده بود، قرائت کند.» گفته میشود این اقدام اروپاییها عباس عراقچی را تا حدی خشمگین میکند که مانع از ادامه خواندن بیانیه اروپاییها میشود و به آنها میگوید: «فکر میکردیم آمدهاید تا از کمکاریهای خود درباره برجام بگویید یا درباره تروریستهایی که در اروپا پناه دادهاید، توضیح دهید و عذرخواهی کنید.» آنطور که روزنامه ایران و رسانههایی که پیشتر از این جلسه گزارش داده بودند، نوشتهاند آقای عراقچی بعد از این اعتراض جلسه را نیمهکاره تمام میکند، «از جلسه خارج میشود، در را محکم میبندد و میرود».
سیدعباس عراقچی چند ماه پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم و تحویل معاونت سیاسی به علی باقریکنی، وزارت امور خارجه را به مقصد شورای راهبردی روابط خارجی ترک و به سمت دبیر این شورا به ریاست کمال خرازی، وزیر امور خارجه پیشین منصوب شد و تا حدی در حاشیه قرار گرفت. معاون پیشین وزارت امور خارجه که در سالهای حضور خود در وزارت امور خارجه و پس از آن، علاوه بر موضوع هستهای، یک دغدغه مهم دیگر دارد که شاید کمتر سیاستمداری به صورت جدی به آن توجه کرده باشد و آن «دیپلماسی آب» است. عراقچی در زمان معاونت حقوقی، اداره کلی را به همین نام ذیل معاونت ایجاد کرد تا بهصورت اختصاصی به این مسئله بپردازد، هرچند پس از تغییر ساختار این وزارتخانه، اداره کل نیز منحل شد. این دیپلمات باسابقه همچنین دو کتاب در حوزه دیپلماسی آب با عناوین «دیپلماسی آبهای فرامرزی و نظام بینالملل» و «دیپلماسی آب و لزوم برونرفت از وضعیت بحران» به رشته تحریر درآورده است.
با شروع رقابتهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و پیوستن محمدجواد ظریف به ستاد مسعود پزشکیان، این گمانه وجود داشت که عباس عراقچی نیز به تیم سیاست خارجی این نامزد کمک خواهد کرد، تا آنکه در روز حضور پزشکیان در میزگرد سیاسی، عکسی منتشر شد که پزشکیان، ظریف و تختروانچی را در حالی که به امامت عراقچی نماز جماعت میخواندند، نشان میداد. پس از میزگرد سیاسی نیز عراقچی در مقاطعی اقدام به پاسخ به ادعاهایی کرد که در تبلیغات سایر نامزدها بهویژه سعید جلیلی مطرح شده بود؛ برای مثال، جلیلی در یکی از مناظرهها گفت: «شش قطعنامه سازمان ملل علیه کشورمان تصویب شد که سه مورد در دوره آقای لاریجانی بوده است که در آن دوره ظریف سفیر کشورمان در سازمان ملل و عراقچی معاون بینالملل بود.»
عباس عراقچی نیز در پاسخ به این انتقاد در حساب شبکه ایکس خود نوشت: «همین که میپذیرید قطعنامههای شورای امنیت کاغذپاره نیستند و خسارتهای راهبردی به کشور زدهاند، و اکنون دنبال شریک جرم میگردید، پیشرفت خوبی است. منافع ملی بازیچه اهداف جناحی و شخصی نیست وگرنه گفتنی زیاد است». او افزود: «ضمناً جهت اطلاع، دکتر لاریجانی به دلیل سنگاندازیها و کارشکنیها در مسیر مذاکرات، که دکتر ولایتی در مناظرههای سال ٩٢ شمهای از آنها را گفت، در نهایت استعفا داد و بنده هم از معاونت برکنار شدم. دکتر ظریف هم در نیویورک اصولاً از مذاکرات حذف بود».
وزیر امور خارجه دولت چهاردهم
سیدعباس عراقچی پس از معرفی از سوی مسعود پزشکیان برای تصدی سمت وزیر امور خارجه و پیش از آنکه برای ارائه برنامه خود به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برود، این برنامه را با عنوان «سیاست خارجی فراگیر، فعال و اثرگذار» برای نمایندگان ارسال و منتشر کرد. در برنامه گزینه پیشنهادی وزارت امور خارجه از «تامین منافع ملی و حفظ، افزایش ثروت ملی»، «تحکیم امنیت ملی و ارتقاء قدرت» و «حفظ عزت و تقویت منزلت» بهعنوان ماموریتهای دولت چهاردهم نام برده شده است.
ذیل عناوین فوق، موضوعاتی از جمله «اولویتبخشی به دیپلماسی اقتصادی»، «پیشبرد همهجانبه سیاست حُسن همجواری»، «استفاده حداکثری از ظرفیت سازمانهای منطقهای»، «گسترش میدان دیپلماسی» و «تداوم روابط مستحکم با چین و روسیه و گسترش همکاری با اقتصادهای نوظهور نظیر هند، اندونزی، آفریقای جنوبی، برزیل و غیره» در برنامه عراقچی مورد تاکید قرار گرفته است.
همچنین در این برنامه از «تعامل عزتمندانه، کارکردگرا و فرصتمحور با اروپا از موضع برابر و برمبنای احترام متقابل»، «مدیریت تخاصم با ایالات متحده و مقابله با سیاستهای خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی» و «استفاده از تمامی ظرفیتهای سیاست خارجی برای خنثیسازی و بیاثرسازی تحریمها و کاهش هزینههای آنها» با عنوان ماموریتهای دولت نام برده شده است.
«ارتقاء تراز راهبری ایران در منطقه و فرامنطقه»، «عبور دادن کشور از زنجیره فشارهای تحریمی و تلاش برای رفع تحریمها با ابزارهای شرافتمدانه»، «حمایت از ساختارها و مسیرهای موجود خنثیسازی تحریمها و کوشش برای گشودن بازارها و سازوکارهای جدید به منظور کاهش هزینههای تحریم»، «بازتعریف نقش ایران در ساختار مناسبات منطقهای و جهانی و ایفای نقش بایسته در نظم نوین پساقطبی جهانی» و «دیپلماسی متوازن و کارکردی در مناسبات دوجانبه و چندجانبه و ایجاد گزینهها و فرصتهای متعدد و متنوع» از جمله اولویتهای سیاست خارجی دولت چهاردهم با راهبری عراقچی خواهد بود. موارد مهم و قابل توجهی از جمله «بهبود تصویر ایران در عرصه جهانی و بینالمللی» و «مقابله با پروژه ایرانهراسی و امنیتیسازی ایران» نیز در برنامههای دستگاه دیپلماسی دولت مغفول نمانده است.
برنامه عباس عراقچی برای تصدی سمت وزیر امور خارجه شامل «ماموریتها»، «اولویتها» و «الزامات»، به درستی تمام چالشهای پیش روی او برای هدایت دستگاه دیپلماسی را در بر گرفته است. او همچنین با نام بردن از مواردی همچون «جلوگیری از منفعتطلبیهای سیاسی و جناحی در سیاست خارجی»، «بهرهگیری از تجربیات و اندوختههای مثبت گذشته در سیاست خارجی»، «پرهیز از چندصدایی کنترلنشده در سیاست خارجی» و «رعایت اصول شایستهسالاری و بهکارگیری نیروهای متعهد، زبده، باتجربه و مسلط به مهارتهای دیپلماتیک» نشان داده که بهخوبی واقف است در این سه سال چه بر دستگاه دیپلماسی گذشته است.