حاشیه هستهای پاکستان با ایران و عربستان
در پنجم اردیبهشتماه، «ابراهیم رئیسی»، رئیسجمهور ایران پس از سفری سهروزه به اسلامآباد، لاهور و کراچی، پاکستان را ترک کرد.
میزبان اصلی او، «شهباز شریف»، نخستوزیر آن کشور بود اما رئیسی با ارتشبد «عاصم منیر»، رئیس ستاد ارتش هم ملاقات کرد که قدرت اصلی را در پاکستان در اختیار دارد.
در چهارم اردیبهشتماه، خبرنگاران از «ودانت پاتل»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره این دیدار پرسیدند و او به این پرسش، پاسخی محتاطانه داد: «به طور کلی، توصیه ما به هر کسی که معامله با ایران را مدنظر دارد، این است که از ریسک بالقوه تحریم شدن آگاه باشد. اما در نهایت، این پاکستان است که میتواند در مورد اهداف سیاست خارجی خود توضیح دهد.»
آنچه ناگفته ماند، ارتباط تاریخی هستهای میان این دو کشور بود: کارخانههای غنیسازی اورانیوم و نیز دانش بمب هستهای ایران، مدیون تلاشهای «عبدالقدیرخان»، دانشمند فقید پاکستانی برای گسترش سلاحهای هستهای در دهههای ۱۹۸۰ و 1990 میلادی (۶۰ و ۷۰ خورشیدی) است.
در حال حاضر، به نظر میرسد، اسلامآباد بیشتر مشتاق احیای پروژه تامین گاز طبیعی ایران است که به دلیل تحریمها به تعویق افتاده است. این پروژه، شامل احداث خط لولهای است که از میدان عظیم پارس جنوبی در قلمرو ساحلی ایران تا کراچی، بزرگترین شهر پاکستان، امتداد خواهد یافت.
در مجموع، به گزارش رسانهها، نتیجه سفر رئیسی امضای قراردادهای دوجانبهای به ارزش 10 میلیارد دلار بود که قرار است در 10 سال آینده تکمیل شود؛ بیانیه مشترک ایران و پاکستان به یک توافقنامه تجارت آزاد نیز اشاره داشت که «بهسرعت نهایی خواهد شد».
افزون بر این، انتظار این بود که دو رئیسجمهور ایران و پاکستان درباره تبادل آتش متقابل در ماه ژانویه (دیماه)، در مرز مشترک خود نیز گفتوگو کنند، ولی معلوم نیست که دو طرف حرف مهمی در مورد این موضوع مطرح کرده باشند.
تهران قبلاً پاکستان را به پناه دادن به شبهنظامیان مخالف خود متهم کرده است. دو روز پیش از سفر ابراهیم رئیسی به پاکستان، دو مقام ارشد عربستان نیز سفرهایی به اسلامآباد داشتند: «فیصل بنفرحان»، وزیر امور خارجه سعودی با هدف «تقویت همکاریهای دوجانبه اقتصادی» به اسلامآباد سفر کرد و پس از او، «طلال العتیبه»، معاون وزیر دفاع سعودی در سفری دوروزه به پاکستان، برای «نهایی کردن پروژههای دوجانبه دفاعی» با فرماندهان ارشد نظامی آن کشور دیدار داشت.
سه هفته قبل از این سفرها، «خالد بنسلمان»، وزیر دفاع، که برادر جوانتر «محمدبنسلمان»، ولیعهد عربستان است، مهمان افتخاری در رژه نظامی سالانه پاکستان بود؛ مراسمی که در آن موشکهایی قادر به حمل کلاهک هستهای نیز به نمایش گذاشته شدند.
سیاستگذاران ممکن است در دیدار مقامات عربستانی به اسلامآباد، نشانههایی از تکرار تاریخ ببینند. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، عربستان از توسعه تسلیحات هستهای پاکستان حمایت مالی کرد با این فرض که موشکهای پاکستانی برای پادشاهی سعودی، «یک چتر هستهای» ایجاد خواهد کرد.
ظاهراً این تفاهمهای محرمانه پس از تغییر رهبری در هر دو کشور، تجدید شده است. اخیراً و در پی به قدرت رسیدن شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، ژنرال منیر در سفر چندروزه خود به عربستان، با «محمدبنسلمان» و دیگر مقامات ارشد این کشور ملاقات داشت.
گرچه ممکن است همهی این دیدوبازدیدها، در ظرف بحران جاری غزه و افزایش تنش اخیر میان ایران و اسرائیل دیده شود، اما دستورکار این سفرها چهبسا از ماهها پیش برنامهریزی شده باشد، و به نظر میرسد که وضعیت نابسامان اقتصاد پاکستان، کماکان محرک اصلی آنها باشد.
آنچه قضیه را پیچیدهتر میکند، این است که دکتر «عبدالقدیرخان» فقید نیز روابط نزدیکی با عربستان سعودی داشت و در کنار نقش آشکار او در زمینه گسترش فناوری جنگافزار هستهای، به ایران، لیبی و کرهشمالی، بارها به عربستان هم سفر کرده بود.
از اینرو، کشورهای دیگر حوزه خاورمیانه خواهند پرسید این حجم از دیپلماسی میان سه کشورچه ارتباطی با گزارشهای مربوط به تمایل واشنگتن به تامین فناوری غنیسازی اورانیوم برای ریاض، بهعنوان بخشی از یک توافق بزرگتر سیاسی برای عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل دارد.