اسرائیل جنگ در سایه را تشدید کرد
حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه و قتل یک فرمانده ارشد ایرانی در روز دوشنبه، تشدید چشمگیر تنش در جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در پسزمینه منازعه در غزه است.
این حمله نمونهای تازه از کارزار وسیعتر اسرائیل برای هدف قرار دادن فرماندهان ایرانی و رهبران گروههای شبهنظامی وابسته به ایران از جمله حزبالله در لبنان و حماس در غزه بود اما این حمله از دو جنبه تفاوت داشت که هر دو تفاوت ما را به سمت موج جدیدی از خشونتها و خونریزیهای جدید در سراسر منطقه، چه با حضور مستقیم ایران و چه با حضور نیروهای نیابتی بهشدت مسلحاش، هدایت میکند.
نخستین تفاوت در این حمله، فردی است که مورد حمله قرار گرفتهاست. سردار محمدرضا زاهدی، از فرماندهان سپاه قدس ایران در لبنان و سوریه، بلندپایهترین هدفی بود که در این حمله کشته شد. براساس بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاون او نیز در این حمله کشتهشد.
کشتهشدن زاهدی یکی از مهمترین ضربههایی است که از اوایل سال ۲۰۲۰ و ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در حمله هوایی آمریکا به ایران وارد شدهاست. زاهدی بلندپایهترین نظامی ایران است که از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس توسط اسرائیل کشتهشدهاست.
چارلز لیستر، کارشناس ضدتروریسم در اندیشکده مؤسسه خاورمیانه میگوید: «زاهدی جایگاه بلندپایهی قدرت داشت. برای سالیان دراز او شخصیتی بود که تقریباً برای همه کارهای سپاه پاسداران و سپاه قدس به او مراجعه میشد.» به گفته او اقدامهای او شامل ارسال سلاح به حزبالله میشد که در حال حاضر بهعنوان مسلحترین بازیگر غیردولتی در جهان شناخته میشود.
دومین تفاوت در مورد محلی است که حمله به آن انجام شد. ساختمان کنسولگری که مورد حمله قرار گرفتهاست، در نزدیکی ساختمان سفارت ایران واقع شدهاست. این حمله ساختمان را با خاک یکسان کردهاست و آسیبهایی را به مجموعه تاسیسات دیپلماتیک ایران وارد کردهاست. مقامها و تحلیلگران میگویند که از آن ساختمان بهعنوان مرکز فرماندهی عملیات سپاه پاسداران در سوریه استفاده میشد.
در هر صورت حمله به یک مجموعه دیپلماتیک و حتی ساختمان نیمهرسمی کنار آن یک تشدید تنش بالقوه محسوب میشود. دالیا داسا کایه، کارشناس مسائل خاورمیانه در مرکز برکل برای روابط بینالملل در دانشگاه کالیفرنیای لسآنجلس گفت: «تاسیسات دیپلماتیک را بهعنوان فضاهای خودمختار ملی، حفاظتشده تلقی میشوند. حمله به یک مکان دیپلماتیک مشابه حمله به خاک یک کشور است. به همین دلیل است که این حمله را میتوان یک حمله تحولآفرین تلقی کرد.»
از نقطهنظر ایران، تهران، نهتنها یک فرمانده مهم را در منطقه از دست دادهاست بلکه این قتل در محلی که خاک خودش تلقی میشود، رخ دادهاست. چارلز لیستر میگوید: «این موضوع قطعاً باعث میشود که شاهد واکنش قدرتمند ایران باشیم. اما اینکه این واکنش چگونه است و به چه شکلی انجام میشود، همچنان یک سوال بدون جواب است.»
دولت ایران بلافاصله حمله اسرائیل را محکوم کرد و وعده انتقام داد، اما هیچ توضیحی نداد که چنین واکنشی چگونه خواهد بود. با توجه به رفتارهای پیشین تهران فهرست اقدامهای احتمالی میتواند شامل اقدامهایی باشد که ایران و اسرائیل را به جنگ مستقیم نزدیکتر میکند؛ اقدامهایی مانند حمله موشکی مستقیم به اسرائیل یا حتی واکنشهای انتقامی غیرمستقیمتر مانند حمله ایران به تاسیسات اطلاعاتی ادعایی اسرائیل در خاک عراق یا حملات گستردهتر گروههای نیابتی ایران در منطقه به سمت اسرائیل.
اقدام نگرانکننده دیگر میتواند چراغ سبز تهران به گروههای شبهنظامی در سوریه و عراق برای از سرگیری حملات به نیروها یا تاسیسات نظامی ایالات متحده در منطقه باشد. این حملات از ماه فوریه و پس از مجموعهای از حملات هوایی آمریکا علیه گروههای تحت حمایت ایران متوقف شدهبود.
اما این حملات میتواند از سر گرفتهشود. چارلز لیستر میگوید: «ایران به صورت سنتی در واکنش به حملات اسرائیل همواره به دنبال هدف قرار دادن اسرائیل نبود، بلکه به دنبال هدف قرار دادن آمریکا بود. از نظر ایران، هر دو طرف، یکی محسوب میشوند.»