اراده قوی برای مدیریت بحران
۱ |
به نظر میرسد که در وقایع و تحولات سریع سه چهار ماه اخیر ایران و آمریکا هر یک به سهم خودشان تلاش کردهاند که بحران را مدیریت کنند و تنش کنترلشده باقی بماند تا کل منطقه به آتش کشیده نشود. رقابتهایی صورت میگیرد و دو طرف زورآزماییهای خودشان را میکنند، ولی اصل، مدیریت بحران است که هر دو طرف میل دارند دایره این بحران محدود بماند. شواهد زیادی وجود دارد. آمریکا فشار زیادی روی رژیم صهیونیستی میآورد که آتشبس را قبول کند، واشنگتن با همپیمانان منطقهایاش برای کنترل بحران گفتوگو میکند. ایران هم همیشه معتقد بوده و هست که باید در یک سطح معینی این بحران کنترل شود و اجازه دادهنشود که از حد مشخصی فراتر برود، چون ممکن است که بحران از کنترل نیروهای مقاومت خارج شود.
۲ |
هیچ زمینه و ارادهای برای درگیری و رویارویی مستقیم بین ایران و آمریکا وجود ندارد. براساس رویکرد مدیریت بحران نه آمریکا میخواهد که به چنین ریسک پرخطری دست بزند و مادامی که آمریکا نخواهد وارد چنین وضعیتی شود، ایران هم چنین اقدامی انجام نخواهد داد. مگر اینکه کل بحران در منطقه از کنترل خارج شود و بعد در آن صورت شرایط متفاوت میشود و دیگر قابل پیشبینی نیست. مادامی که دو طرف در حال مدیریت بحران هستند، هیچ دلیلی برای درگیری مستقیم وجود ندارد.
۳ |
اولین اقدام مؤثری که باید انجام شود این است که جلوی جنایتهای بیشمار رژیم صهیونیستی که همه دنیا با آن مخالف هستند، گرفتهشود. باید نقطه جوشش بحران در فلسطین از بین برود. هم آمریکا، هم اروپا و هم کشورهای منطقه روی این موضوع اتفاق نظر دارند که بحران غزه باید تمام شود و راه رسیدن کمکهای بشردوستانه به مردم غزه باز شود و آتشبس برقرار شود. نقطه جوشش بحران در منطقه، بحران غزه است. اگر کشورهای منطقه، ایران، آمریکا و سایر کشورها بتوانند با همکاری یکدیگر نتانیاهو را آرام کنند و باعث شوند بحران غزه فروکش کند، آنگاه سایر مسائلی که بین ایران و آمریکا وجود دارد، در یک فرآیند مذاکراتی براساس منافع ملی دو کشور، همانگونه که در گذشته در قالب برجام انجام شد، قابل بررسی است و ممکن است در قالب همان برجام مجدداً توافقی از سر گرفتهشود.