روزنامهنگار میمانیم/نوشتههایی از اعضای تحریریه «هممیهن»درباره حرفه خود
از دیماه ۱۳۹۹ که شیده لالمی، خبرنگار کارکشته اجتماعی، رفتن را به ماندن ترجیح داد، هر چندوقت یکبار خبری از مرگ روزنامهنگاران از راه میرسد و هربار، روزنامهنگاران از دنیای سخت روزنامهنگاری در ایران مینویسند

از دیماه 1399 که شیده لالمی، خبرنگار کارکشته اجتماعی، رفتن را به ماندن ترجیح داد، هر چندوقت یکبار خبری از مرگ روزنامهنگاران از راه میرسد و هربار، روزنامهنگاران از دنیای سخت روزنامهنگاری در ایران مینویسند؛ از کم بودن حقوق، نداشتن مزایا، نداشتن امنیت شغلی، فشارهای بیرونی، افسردگیهای گاه و بیگاه و.... این روزها و پس از فوت نزهت امیرآبادیان، خبرنگار حوزه بینالملل هم دوباره این نوشتهها از راه رسیدند؛ خبرنگاران به درستی و کاملاً بهجا درباره شرایط روحی و مالی زندگیشان مینویسند و راهی را برای هشدار درباره آنچه میگذرانند باز میکنند.
این میان اما شاید بشود از زاویه دیگری هم به روزنامهنگاری نگاه کرد؛ به اینکه اساساً با این همه دشواری، چرا هنوز چراغ تحریریهها روشن است و روزنامهنگاران هرروز سوژههایشان را توی کولههایشان میاندازند و به تحریریههای کوچکشان میآورند؟
برای یافتن پاسخ این سوال، روزنامهنگاران هممیهن، دست به قلم بردهاند تا اینبار از دلیلشان، از چرایی هنوز روزنامهنگار ماندن بگویند.