| کد مطلب: ۳۹
شهروند کاملا معمولی

شهروند کاملا معمولی

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

معلولان در رسانه‏‌ها چگونه به تصویر کشیده می‏‌شوند و این تصاویر چه کاستی‌‏هایی دارند؟

«جوکر» از آغاز پخش بی‌‏حاشیه نبود، اما حاشیه آخر آن و صحنه‌‏های مربوط به نمایش معلولیت، موجی موثر از آب درآمد که تهیه‌‏کنندگان آن را به این نتیجه رسانید که عاقلانه‌‏تر آن است که در برابر منتقدان، سپر بیندازند و خود صحنه‏‌هایی را که به‌‏زعم انجمن‌‏های حمایت از معلولان، توهین‌‏آمیز بودند، حذف کنند. با این همه، این نخستین باری نیست که معلولان از بازنمایی خود در رسانه‌‏ها گلایه دارند. در این شماره درباره تصویرسازی‏‌های رایج از معلولان در جامعه و رسانه‌‏ها خواهیم نوشت و به دنبال پاسخ دادن به این پرسش هستیم که آیا این کلیشه‌‏ها درباره معلولان، راهی به حقیقت وجود آنان دارند؟

معلولیت چیست؟

تعاریف رایج، معلولیت را اختلالات درازمدت جسمی، ذهنی، فکری یا حسی می‏‌داند که ممکن است مانع مشارکت کامل و موثر فرد در جامعه بر مبنای برابر با دیگران شود. طبق همین تعریف، فرد دارای معلولیت کسی است که بخشی از توانایی‌‏های فیزیکی، جسمی، اجتماعی، حرف‌ه‏ای، ذهنی و روانی خود را از دست داده یا اصلا به‌‏دست نیاورده است. تخمین‏ سازمان‌‏های بین‌‏المللی حکایت از آن دارد که نزدیک به یک میلیارد نفر در جهان به ناتوانی متوسط یا شدید دچار هستند که 80درصد آن‏ها در کشورهای در حال توسعه و در سن اشتغال به‌‏سر می‌برند. در ایران نیز تخمین زده می‌‏شود که بیش از 12میلیون فرد دارای معلولیت در انواع مختلف آن زندگی می‏‌کنند.

معلولان و رسانه‌‏ها

رسانه‌‏ها نقش مهمی در ذهنیت دادن به افراد دارند و برای همین روزی نیست که عده‏‌ای به نوع بازنمایی خود در رسانه‏‌ها معترض نباشند. افراد دارای معلولیت ازجمله همین گروه‏‌ها هستند که بارها نسبت به تصویری که از فرد معلول در رسانه‏‌ها به‌‏خصوص صداوسیما انعکاس پیدا می‌‏کند، گلایه دارند. در این میان، برنامه‌‏های پرطرفدار بیشتر زیر ذره‌‏بین قرار می‏‌گیرند و احسان علیخانی به‌‏عنوان یکی از برندهای یک دهه اخیر تلویزیون ایران، بارها آماج این نقد قرار گرفته است که در «ماه عسل»، «عصر جدید» و حالا «جوکر»، به حساسیت‏‌های جامعه معلولان بی‏‌توجه است. با این همه می‌‏دانیم که قاعدتا ماجرا فراتر از یک برنامه خاص است و آنچه در رسانه‌ها بیان می‌‏شود، عموما بازتاب آن چیزی است که در جامعه می‌‏گذرد. در ادامه به سه روایت عمده که در جامعه نسبت به معلولیت وجود دارد می‏‌پردازیم.

معلولیت معلول معصیت

نخستین و قدیمی‌‏ترین تصویر متاثر از نگرش سنتی، معلولیت را کیفر و کفاره فرد معصیت‌‏کاری می‌‏داند که گویی چون خودش یا والدینش، دچار گناهی بزرگ شده‏‌اند، به این ناتوانی دچار شده است. در این برداشت که گاه خود را برداشتی مذهبی نیز جا می‌‏زند، دنیا دار مکافات است و معلولان همان گناهکارانی هستند که به‌‏جای عقوبت اخروی، در همین دنیا مجازات‌‏شان را تحمل می‌‏کنند. این نگرش بدبینانه به معلولان نتایجی تحقیرآمیز نیز در پی دارد زیرا اگر به زبان سینمایی سخن بگوییم، همه معلولان بدمن‌های داستان هستند. این به خصوص در برخی سریال‏های معروف تلویزیون ایران دیده می‌‏شود؛ از زیور «آوای باران» تا انیس «ستایش» و فرزانه «کیمیا». چنین بازنمایی فرودستان‌ه‏ای، معلولان را چونان انسان‏‌های ناقص و درجه دو تصویر می‌کند و آنان را در حاشیه حیات بشری جای می‌‏دهد؛ گویی آنها صرفا هستند تا آینه عبرتی برای دیگر انسان‌‏ها باشند. این تصویر با گسترش اندیشه‏‌های مدرن و افزایش حساسیت‏‌های اخلاقی، اینک کمتر آشکارا بیان می‌‏شود، اما همچنان یکی از باورهای رایج در جوامع سنتی است.

معلولیت سنجه انسانیت

تصویر پیشین، آشکارا ظالمانه، غیرمنطقی و غیراخلاقی بود و برای همین مورد نقد جدی قرار گرفت. یکی از نقدهایی که به این نگرش شد، معلولان را نه شایسته تحقیر بلکه نیازمند توجه ویژه دانست. در این نگاه که اتفاقا باز هم رسانه‏‌ها در رواج آن نقشی ویژه داشتند، معلولان افرادی تصویر می‌‏شوند که گویی معلولیت آنها، اجحافی در حق‏‏شان بوده بنابراین لازم است با تبعیض مثبت نسبت به آنها، محرومیت‌‏هایی را که متحمل شده‏‌اند، جبران کرد. اینجا نیز باز برخی از افراد مذهبی، معلولیت را آزمونی الهی برای خودشان و دیگران می‌‏دانند اما معتقدند هم‏دردی و محبت به معلولان، لازمه موفقیت در این آزمون الهی است. در این برداشت حتی افراد کمتر مذهبی نیز برخورد با معلولان را معیاری برای تشخیص میزان انسانیت‌‏شان می‏‌دانند. با وجود اهمیت این نگاه مهرورزانه در رفع سوءظن از افراد دارای معلولیت، ایراد این بازنمایی جدید به‌‏خصوص از نظر جامعه معلولان این بود که جنبه‏‌ای شخصی پیدا می‏کرد و در غالب موارد به ترحم می‏‌انجامید. در این وضعیت، بسیاری از مردم توجهی به خواسته‌‏های واقعی فرد دارای معلولیت مانند اشتغال و تحصیل ندارد. حتی گاه معلولان صدقه‌‏بگیرانی تلقی می‏‌شوند که فرد صدقه‌‏دهنده گویی آرامش روانی خود را با کمک به آنها تضمین می‌‏کند، درحالی‏که عزت نفس فرد معلول را نادیده می‌‏گیرد.

معلولیت موجد موفقیت

تصویر عمومی از فرد معلول، فرد ناتوانی است که غالب اوقات نیازمند کمک دیگران است. طبق این تصویر، امکان موفقیت چنین فردی در حوزه عمومی یا حتی خودشکوفایی فردی برای او، امری تقریبا محال تلقی می‏‌شود. در تضاد با چنین نگرشی، در دهه‏‌های اخیر، در جهان و ایران باوری رونق گرفته است که با تمرکز بر موفقیت‌های افراد دارای معلولیت، این تصور را دامن می‌‏زند که معلولیت نه‏‌تنها محدودیت نیست، بلکه افراد معلول از ذهنی زیباتر، قلبی روشن‏‌تر، روحی پاک‌‏تر، قدرت‏‌هایی خارق‌‏العاده و پشتکاری ستایش‏‌برانگیز برخوردارند. در این نگرش که می‏‌توان آن را به طور خلاصه قهرمان‏‌سازی از معلولان نامید، بر زندگی استثنایی شخصیت‏‌هایی چون هلن کلر، استیون هاوکینگ، جان نش، فریدا کالو، نیک آچیچ و... انگشت تاکید گذاشته می‌‏شود و آنان الگوهایی معرفی می‌‏شوند که معلولان باید از آنها سرمشق بگیرند. همچنین این الگوها به جامعه نشان می‌‏دهند که در شناخت توان افراد معلول دچار خطای شدید محاسباتی است. حالت افراطی تاکید بر الگوهای قهرمانانه، یادآور این سخن سارتر است که اگر یک فلج مادرزاد قهرمان دو المپیک نشود فقط و فقط خودش مقصر است. با وجود نیت خیر پشت این تلقی جدید، همین اسطوره‌‏سازی‏‌ها اتفاقا پاشنه آشیل این نگرش است زیرا بسیاری از صاحب‌‏نظران نتیجه آن را ایجاد حس تحقیر در میان معلولان معمولی‌‏ای می‌‏دانند که اکثریت این افراد را نیز شامل می‌‏شوند. بزرگ‌نمایی معدود معلولان موفق، به آنان این پیام را مخابره می‏‌کند که آنان نه‌‏تنها انسان کامل نیستند، بلکه در میان معلولان نیز در رده ناموفق‏‌ها دسته‌‏بندی می‌‏شوند. در این برداشت، محدودیت تنها در ذهن ماست و آنان که به موفقیت نمی‏‌رسند، بهانه‌‏جوهایی هستند که نمی‌‏خواهند باور کنند «جهان ماشین اثبات باورهای ماست.»

چه باید کرد؟

نگرش‏‌های نوین، معلولیت را ناتوانی نمی‌‏دانند، بلکه آن را «محدودیت در دسترسی» تلقی می‌‏کنند. طبق این نگرش‌‏ها، فرد معلول نیز انسانی مانند دیگر انسان‏‌ها، منتها با توانی متفاوت است. از همین منظر، مفهوم «جامعه معلول» به معنای جامعه‌‏ای است که در فراهم کردن دسترس‌‏پذیری فرد معلول ضعف دارد و در واقع با فراهم نکردن شرایط و امکانات محیطی لازم، درجه معلولیت افراد را بالا می‏‌برد. این سخن به این معناست که حد معلولیت، کاهش‌‏پذیر است به‏‌شرطی‌‏که امکانات محیطی لازم برای اشتغال، تحصیل و زندگی ایمن افراد معلول در جوامع لحاظ شود. واکنش‌‏ها در برابر «جوکر» نشان می‌‏دهد که اینک جامعه ایرانی از نظر ذهنی آمادگی بیشتری برای مقابله با روایت‌‏های تبعیض‏‌آمیز نسبت به معلولان پیدا کرده است. گام بعدی اما اجرای قوانین حمایت از معلولان و فراهم کردن محیطی مطلوب است که در آن فرد دارای معلولیت، خود را عضوی برابر در جامعه ببیند و زیستی واقعی فارغ از قضاوت‌‏های نادرست پیشه کند. معلولان نه مجرم‌اند، نه نیازی به ترحم دارند و نه قرار است قهرمان و قدیس باشند. آنان تنها می‏‌خواهند تفاوت‏‌شان به‏‌رسمیت شناخته شود و به آنان به چشم غریبه نگاه نشود؛ شهروندانی معمولی و محترم، اما اندکی متفاوت.

دیدگاه

ویژه جامعه
  • عده‌ای فکر می‌کنند با پند و اندرز و کارهای اخلاقی می‌توان به صلح رسید؛ اما واقعیت می‌گوید که اینگونه نیست.

  • در غیاب آمارهای رسمی مربوط به خشونت علیه زنان، این گزارش‌های غیررسمی، رسانه‌ای و اطلاعات منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی…

  • روز گذشته یکی از کسب‌وکارها در حوزه فناوری، نشستی برگزار کرد تا پس از پنج سال هم از تولید محصولش که یک ردیاب خودروست،…

سرمقاله
آخرین اخبار