کلسی داونپورت کارشناس مسائل عدم اشاعه هستهای در گفتوگو با «هممیهن»:همکاری ایران و آژانس برای توافق هستهای ضروری است
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هفته گذشته در قاهره توافقی را برای از سرگیری نظارتهای آژانس بر برنامه هستهای ایران امضا کردند.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هفته گذشته در قاهره توافقی را برای از سرگیری نظارتهای آژانس بر برنامه هستهای ایران امضا کردند. کلسی داونپورت، مدیر سیاستگذاری عدم اشاعه اندیشکده انجمن کنترل تسلیحات، معتقد است که تنها راه توفیق این توافق برای کمک به یک توافق جدید و جلوگیری از بازگشت تحریمهای شورای امنیت، این است که همکاریهای ایران و آژانس فوری و کامل از سر گرفتهشود.
به اعتقاد این کارشناس عدم اشاعه هستهای، بهترین راه برای پایان دادن به بحران جاری، یک توافق دیپلماتیک مذاکره شده است که از رسیدن به آن از طریق همکاری ایران با آژانس و تصویب قطعنامهای توسط اروپاییها برای تمدید مهلت اسنپبک با تاکید شورای امنیت بر اجتناب از اقدام نظامی و خرابکارانه علیه ایران میسر میشود. در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با کلسی داونپورت، مدیر سیاستگذاری عدم اشاعه در اندیشکده انجمن کنترل تسلیحات، مطالعه میکنید.
کشورهای اروپایی از ایران خواستهاند که در مهلت محدود باقیمانده تا احیای قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، همکاری را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فوری و کامل از سر بگیرد. با توجه به وقایعی که رخ دادهاست، از جمله توافقی که در قاهره میان وزیر امور خارجه ایران و مدیرکل آژانس صورت گرفت، آیا فکر میکنید، خواستههای اروپاییها برآوردهشدهاست؟
توافق میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در روز ۹ سپتامبر در قاهره منعقد شد، یک گام مثبت رو به جلو است. اما نکته کلیدی در مورد این توافق اجرای فوری و کامل آن توسط تهران است. ایجاد شکاف در اجرای پادمانها فقط باعث خواهد شد که ریسک حملات غیرقانونی به ایران بیشتر شود و برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشکلتر خواهد شد که بتواند تضمین بدهد باقیمانده مواد هستهای ایران تنها برای مقاصد صلحآمیز مورد استفاده قرار میگیرد.
اما حتی اگر ایران به سرعت دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به تاسیسات و اطلاعات هستهایاش مجدداً برقرار کند، باز هم بعید است که این موضوع بتواند جلوی اسنپبک و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت را بگیرد. آژانس به سادگی نخواهد توانست در هفتههای پیش رو تصویر کاملی از برنامه هستهای ایران ارائه دهد و بتواند کل ذخایر مواد شکافپذیر ایران را راستیآزمایی کند. در عین حال سه کشور اروپایی اعلام کردهاند که علاوه بر همکاری با آژانس، خواستار تعهداتی از سوی ایران در مورد از سرگیری مذاکرات با ایالات متحده آمریکا هستند.
ایران استدلال میکند که حمله به تاسیسات هستهای فعالش توسط دو کشور مسلح به سلاح هستهای، یک واقعه بیسابقه در تاریخ آژانس بینالمللی است. ایران خواستار تدوین ساز و کار و مدالیته جدیدی برای بازرسی تاسیساتش شدهاست. به نظر شما این استدلال ایران تا چه اندازه مورد پذیرش است؟
حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران غیرقانونی بود. این حملات اقدامهایی غیرمسئولانه بودند که به تلاشها برای عدم اشاعه آسیب رساندند و به شکل اساسی دیپلماسی هستهای ایران و آمریکا را به عقب راند. اما این حملات زمینهای مشروع برای ایران نیست که توافق پادمان با آژانس را تعلیق کند یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تحت فشار قرار دهد که سازوکارهای ویژهای در مورد ایران در نظر بگیرد که با رویکرد یا وظایف فنی آژانس در تناقض باشد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید به نگرانیهای ایران به دقت توجه کند و تا جایی که انعطاف توافقنامه جامع پادمان اجازه میدهد تلاش کند تا نگرانیهای ایران را برطرف کند. اما اینکه آژانس به اجرای چیزی کمتر از توافقنامه جامع پادمان رضایت دهد، اقدامی غیرمسئولانه و نقض غرض از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود.
بهویژه پس از قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران در خردادماه، جو بیاعتمادی سنگینی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی شکل گرفتهاست. مقامهای ایران به وضوح گفتهاند که این قطعنامه را زمینهساز جنگ علیه ایران میدانند و حتی برخی رسانهها و نمایندگان مجلس، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس را جاسوس اسرائیل خطاب کردهاند. فکر میکنید در چنین شرایطی امکان از سرگیری کامل و حداکثری تعامل ایران و آژانس میسر است؟
هر چند خشم ایران از حمله به برنامه هستهای تحت نظارت پادمانش قابل درک است، اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به همدستی در این حملات متهم کند، اقدامی خطرناک و غیرمسئولانه تلقی میشود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مسئول تصمیم اسرائیل برای حمله به ایران نیست و در عین حال نباید گزارش مدیرکل به شورای حکام را زمینهساز جنگ تلقی کرد.
گزارش کاملاً قابل پیشبینی بود و محتوای این گزارش هم به هیچ عنوان افشاکننده چیز جدیدی نبود، بخش اعظم این گزارش مربوط به برخی فعالیتهای اعلامنشده ایران بود که مربوط به دو دهه پیش بودند. هیچ چیز در گزارش مدیرکل باعث نمیشد که ارزیابی کلی از توانمندیهای فنی هستهای ایران تغییر کند یا چیزی در گزارش نبود که نشان دهد سرعت دستیابی احتمالی ایران به سلاح هستهای، در صورت تصمیم به این کار، تغییری کردهاست.
برخی از تحلیلگران غربی ایران را به تلاش برای رسیدن به روابط استثناگرایانه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکنند، درحالیکه برخی دیگر معتقدند که مسئله بازرسی از تاسیسات آسیبدیده به خودی خود مسئلهای پیچیده و استثنایی است. نظر شما در این مورد چیست؟
آسیبهایی که به تاسیسات هستهای در ایران وارد شدهاست، پیچیدگیهای خاصی به اجرای پادمانها در ایران اضافه میکند و به دلیل حملات احتمالاً آژانس با چالشهای منحصربهفردی برای ارزیابی و راستیآزمایی مواد هستهای ایران مواجه خواهد شد. با توجه به این چالشها که نتیجه مستقیم حمله آمریکا و اسرائیل هستند، مادامی که ایران با آژانس همکاری میکند، شورای حکام باید خویشتنداری کند از جریمه و محکوم کردن ایران خودداری کند. اما پیچیدگی نباید منجر به بیعملی شود. هر اندازه که از سرگیری اجرای پادمانها به تاخیر بیفتد، چالشها هم بیشتر میشود.
فقدان نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران، بهویژه نظارت و آگاهی از میزان اورانیوم غنیشده در سطح نزدیک به سطح قابل استفاده در سلاح هستهای، میتواند به عنوان بهانهای برای حملات بیشتر استفاده شود. همچنین شکافهای بیشتر در آگاهی آژانس باعث میشود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتواند درک صحیحی از زیرساختها و موادی که از حملات نجات پیدا کردهاند، داشتهباشد. بدون وجود یک سطح قابل اعتماد از آگاهی آژانس، باعث میشود که رسیدن به یک توافق قابل راستیآزمایی مشکل و پیچیده شود.
فکر میکنید بهترین راه برای رسیدن به یک توافق مذاکرهشده که مورد رضایت ایران و غرب باشد و به نظام عدم اشاعه کمک کند، چیست؟
یک توافق دیپلماتیک برد-برد تنها مسیر ممکن و پایدار برای حل و فصل بحران هستهای است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در همراه شدن به حمله اسرائیل به برنامه هستهای ایران در حالی که تلاشهای دیپلماتیک در جریان بود، آسیب اساسی به اعتبار آمریکا وارد کرد. بهرغم این مسئله، همچنان یک توافق ضروری است.
به لحاظ فنی و عملی ممکن نیست که تا پیش از ضربالاجل اسنپبک و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، به یک توافق رسید، اما یک توافق کوتاهمدت برای جلوگیری از تشدید تنش به دلیل اسنپبک امکانپذیر است. برای رسیدن به چنین توافقی، هم واشنگتن و هم تهران باید با حس فوریت بیشتری در هفتههای پیش رو اقدام کنند. چنین توافقی میتواند به شکل یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد که مکانیسم اسنپبک را برای یک سال به تعویق بیاندازد تا زمان برای مذاکره برای یک توافق جدید ایجاد شود.
چنین قطعنامهای باید حقوق و تعهدات ایران تحت پیمان عدم اشاعه (NPT) را به رسمیت بشناسد و از همه کشورها بخواهد که به آتشبسی که در ماه ژوئن اعلام شد احترام بگذارند و از اقدام به حمله یا حمایت از هر حمله یا اقدام خرابکارانه علیه ایران اجتناب کنند. این قطعنامه باید خواستار از سرگیری گفتوگوها میان ایالات متحده آمریکا و ایران شود. تصویب چنین قطعنامهای میتواند به شکل قابل توجهی خطر از سرگیری منازعه را کاهش دهد، تعهد به دیپلماسی را از سوی هر دو طرف نمایش دهد و نشان دهد که نگرانیهای ایران در مورد احتمال حملات بیشتر در نظر گرفتهشدهاست.