| کد مطلب: ۳۸۲۶

جشن بازماندگی

تاثیر کرونا بر ترک‌تحصیل و ازدواج زودهنگام دختران خوزستانی که در ســـال تحصیلی جدیــد افزایـش چشمگیری داشته است در سال تحصیلی جدید در یک دبیرستان دخترانه در شل

جشن بازماندگی

تاثیر کرونا بر ترک‌تحصیل و ازدواج زودهنگام دختران خوزستانی که در ســـال تحصیلی جدیــد افزایـش چشمگیری داشته است

در سال تحصیلی جدید در یک دبیرستان دخترانه در شلمچه 83 نفر از 400 دانش‌آموز ترک‌تحصیل کرده و امتحان نهایی نداده‌اند

فاطمه زم‌یار

خبرنگار اجتماعی

مدارس غیرحضوری می‌شود، دختران در مناطق کم‌برخوردار، از تحصیل باز می‌مانند. دختران بازمانده‌ازتحصیل ازدواج می‌کنند، ازدواج‌ها دوام نمی‌آورند. نتیجه می‌شود فرزندانی با مادرانی جوان در ازدواج‌هایی منجر به جدایی، یا زنانی ناامید و پشیمان از انتخاب پیشین.
کرونا تاثیرات زیادی بر افت آموزشی و تحصیلی دانش‌آموزان گذاشته اما افزایش آمار ازدواج در دختران نوجوان یکی از تأمل‌برانگیزترین آنهاست؛ آن هم در شهرهای کوچک‌تر که آمارهای سازمان ثبت‌احوال نشان می‌دهد ازدواج دختربچه‌ها در آنها رو به افزایش است و خرمشهر یکی از این شهرهاست. دو ماه پیش بود که احمد میدری، معاون پیشین وزیر کار در همایش فقر و نابرابری آموزشی گفت، مشکلی که در خرمشهر وجود دارد، می‌تواند به ما کمک کند تا بدانیم نظام اداری ایران چه مشکلی دارد. آماری که آموزش‌وپرورش خرمشهر در این بازه‌زمانی داده این بود که ۷۴۵نفر در دوره ابتدایی به مدرسه نمی‌آمدند: «نکته قابل‌تأمل این است که ازدواج دختران در مقطع متوسطه در دوران کرونا بیشتر شد. در بررسی‌ها عوامل جدایی والدین، فوت کودک، مهاجرت داخلی و خارجی و واگذاری بچه از جمله دلایل بازماندگی‌ازتحصیل در این شهر بوده است. کرونا در همه دنیا موجب بازماندگی‌ازتحصیل شد. در دوره ابتدایی ۲۴۰هزار دانش‌آموز مدرسه نمی‌روند و در مقطع‌متوسطه ۷۶۰هزار نفر مدرسه نمی‌روند. این رقم‌ها در سال‌های آینده آسیب بزرگی خواهد بود. باید پوشش ملی برای این مسئله انجام شود، اینکه امسال کاری صورت بگیرد که یک‌میلیون بازمانده‌ازتحصیل به مدرسه برگردند مهم است.»
علی ربیعی، وزیر پیشین کار و سخنگوی دولت هم در یک نشست خبری در آبان‌ماه امسال درباره فقر و نابرابری آموزشی، نسبت به پیامدهای اجتماعی بازماندگی‌ازتحصیل هشداری جدی داد: «بازماندگی تحصیلی در ایران و جهان مسئله مهمی است. فقر آموزشی و بازماندگی‌ازتحصیل، آثار سیاسی در آینده خواهد داشت. ورود دهه هفتادی و هشتادی به صحنه‌های سیاست، یک شوک بزرگ بود. بازماندگی‌ازتحصیل آسیب بزرگی به طیف‌های بزرگ جامعه‌پذیری می‌زند. حقیقت این است که نسل کم‌توان در تولید ملی آینده، نقش کمتری ایفا می‌کند. اگر به همین منوال پیش برویم، در آینده با این نرخ بازمانده‌ازتحصیل فعلی با نسلی مواجه خواهیم شد که در فقر قرار خواهند داشت
و در آینده نیز عمیق‌تر در فقر با ابعاد دیگر فرو خواهند رفت. آثار سیاسی بازماندگی‌ازتحصیل بسیار زیاد خواهد بود. نسل بدون اجتماعی شدن و بدون تعلق اجتماعی و بدون مهارت و تحصیل، چالش‌های سیاسی ایجاد خواهد کرد.»
حالا نتایج یک بررسی دیگر درباره 397 نفر از دختران بازمانده‌ازتحصیل در دوره متوسطه اول شهر خرمشهر در استان خوزستان نشان می‌دهد 18نفر از این دانش‌آموزان ازدواج کرده و به این دلیل ترک‌تحصیل کرده‌اند. بررسی‌های محلی و صحبت با مدیران مدرسه در استان خوزستان و کارشناسان آموزشی آنان هم، افزایش ازدواج دختران در دوران کرونا را در این شهر تایید می‌کند.

دختران همیشه کم‌برخوردار

دبیرستان متوسطه اول دخترانه راهیان‌نور در جاده شلمچه است؛ در منطقه‌ای بسیار کم‌برخوردار.
ابتدای سال تحصیلی 1400-1399حدود 400دانش‌آموز در این مدرسه ثبت‌نام کرده بودند اما به‌شکل غیرقابل باوری در امتحانات ترم اول 83دانش‌آموز حاضر نشدند. کارکنان دبیرستان علت این موضوع را مجازی شدن کلاس‌ها می‌دانستند؛ آنها اعتقاد داشتند غیرحضوری شدن مدارس، موجب دوری شاگردان از درس و مدرسه شده است. بررسی‌های هم‌میهن نشان می‌دهد از آن 83نفر، حدود 8دختر در این بازه‌زمانی‌کوتاه ازدواج کرده‌اند. این اتفاق در دبیرستان و هنرستان پویش اروند، در جزیره مینو هم رخ داده است. کارکنان این دبیرستان معتقدند زمان اوج شیوع ویروس کرونا، وام ازدواج 100میلیون شد و همین موجب تشدید افزایش آمار ازدواج شده است. عدد سن ازدواج در این مناطق گاهی آنقدر پایین می‌آید که به دبستان‌ها می‌رسد؛ اما از طرفی آمار طلاق هم به‌همان‌نسبت بالا می‌رود. فعالان اجتماعی در خوزستان معتقدند، اگر در دوره متوسطه اول شاهد ازدواج‌های زودهنگام هستیم، در متوسطه دوم شاهد بارداری‌های زودهنگام خواهیم بود. در این ازدواج‌ها گاهی فرزندانی متولد می‌شوند که به علت جدایی و ازدواج‌مجدد والدین، تنها مسئول و سرپرست آنها پدربزرگ و مادربزرگ‌های‌شان هستند. غم‌انگیز آن است که به‌نسبت این آمار، آمار افسردگی و خودکشی هم در منطقه بالاتر می‌رود.
محله سلیچ در استان خوزستان و در محدوده‌ شمال‌غربی شهر آبادان، یکی دیگر از مناطق محروم در حاشیه آبادان است. خانم خان‌جانی، معلم دبستانی که در این منطقه تدریس می‌کند به «هم‌میهن» می‌گوید، در دبستان‌های حاشیه به‌طور معمول پایه اول و دوم، کلاس‌‌های بسیار شلوغند اما کم‌کم و هرچه به‌سمت سال‌های بالاتر می‌رویم، این تعداد ریزش پیدا می‌کند: «در بعضی موارد این فشار ازطرف خانواده‌هاست و آنها تحصیل را برای بچه‌ها تا انتهای دبستان یا حتی زودتر کافی می‌دانند اما در بعضی موارد هم دانش‌آموز با میل و اراده خود -که علت آن گاهی تنبلی و کاهلی در درس خواندن و گاهی میل به ازدواج است- مدرسه را ترک می‌کند. تاثیر کرونا هم بر این امر غیرقابل‌انکار است؛ این را رئیس آموزش‌وپرورش هم در جلسه گفتند و تاکید داشتند، این امر در حاشیه‌ها پررنگ‌تر هم بوده است. من فکر‌ می‌کنم خود این موضوع دو وجه دارد؛ در بعضی موارد، علت نداشتن امکاناتی مثل تلفن همراه و اینترنت ثابت بوده که دانش‌آموز بتواند به‌طور مداوم در جریان درس و مدرسه باشد و علت دیگر، دور افتادن از فضای آموزشی و مدرسه است. من یقین دارم هرکدام از این عوامل با آموزش صحیح به دانش‌آموز و والدین آنها قابل حل بوده و هست.» او ادامه می‌دهد: «هیچ امری در این دنیا وجود ندارد که با آموزش صحیح و بالابردن سطح آگاهی، قابل‌حل نباشد. باید سیستم آموزشی ما دانش‌آموز را جذب کند، نه اینکه دافعه داشته باشد. رشد فرهنگی خانواده‌ها با آموزش درست و به‌کمک NGOها هم ممکن است. بچه‌های حاشیه‌نشین هرچند مسافت زیادی را برای پیمودن و رسیدن به شهر ندارند، اما گاهی قید ادامه‌تحصیل و پیمودن این مسیر کوتاه را برای رسیدن به مدرسه می‌زنند. شاید دغدغه آنها در مقایسه با دختران در شهر خیلی تفاوت دارد. در خود آبادان اختلاف‌های طبقاتی‌ مشهودی وجود دارد. مثلا خانواده‌های شرکت نفت، یک زیست و فرهنگ جداگانه‌ای نسبت به باقی شهر دارند و بعد از گذشت این همه سال هنوز این اختلاف وجود دارد.»

ازدواج‌های شرعی

پونه پیل‌رام، استاد دانشگاه و کنشگر اجتماعی در حوزه زنان استان خوزستان سال‌هاست در حوزه آسیب‌های‌اجتماعی در خوزستان فعالیت می‌کند. او در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گوید، کودک‌همسری در استان خوزستان بر پایه عرف است: «انتظار ما این است که قانون از این کودکان حمایت کند تا با رشد و آگاهی، آنان تبدیل به زنانی سودمند و سالم برای جامعه شوند؛ این مولفه‌ها را فقط قانون است که باید تنظیم و اجرا کند. اطلاعاتی که من از این پدیده دارم، حاصل سال‌ها مشاهدات عینی، رصدهای میدانی، همچنین مراجعاتی است که به من می‌شود. در کنار اینها پژوهش‌های زیادی را انجام داده‌ایم تا مسیری برای بهبود شرایط زنان این سرزمین پیدا کنیم. من فکر نمی‌کنم آمار دقیقی از ازدواج کودکان وجود داشته باشد، با وجود این مهاجران و کودکان بی‌شناسنامه، ارائه آماردقیق غیرممکن است. اگر بخواهم به یک نکته مثبت اشاره کنم، می‌توانم بگویم خیلی از قضات در استان خوزستان با کودک‌همسری به‌راحتی موافقت نمی‌کنند و زمانی که با درخواست حکم رشد روبه‌رومی‌شوند، این حکم را نخست با مشاوره‌های متعدد و درنهایت به‌سختی ممکن است صادر ‌کنند؛ در خیلی از این موارد هم این حکم هرگز صادر نمی‌شود. این یک اتفاق خیلی مثبت است که ممکن است موجب هوشیاری خانواده‌ها هم بشود. ولی گاهی بعضی خانواده‌ها به این حکم توجهی ندارند و به‌اصطلاح خودشان با یک کاغذ عقدشرعی، نه رسمی را جاری می‌کنند و به انتظار قانون نمی‌مانند.» او ادامه می‌دهد: «براساس مشاهدات من آنچه در دوران کرونا بر بازماندگی‌ازتحصیل دختران تاثیر بیشتری گذاشت این بود که خانواده‌ها با کمبود امکانات روبه‌رو بودند. در صورت کمبود امکانات هم به‌طور معمول اولویت با فرزندان پسر است. یعنی اگر یک دستگاه برای وصل‌شدن به اینترنت و در جریان قرار گرفتن امور درسی وجود داشت، این دستگاه در اختیار پسران خانواده قرار می‌گرفت. اتفاقی که می‌افتد این است که دختران وقتی در یک مقطع از آموزش دور می‌افتند، دیگر به سیستم آموزشی بر نمی‌گردند.»
پیل رام می‌گوید، اینکه بگوییم کودک‌همسری رابطه مستقیم با بازماندگی‌ازتحصیل دارد شاید خیلی دقیق و درست نباشد: «گاهی با خانواده‌هایی روبه‌رو هستیم که به دلیل فقر مالی که خیلی در خوزستان قابل مشاهده است، قادر به تامین مخارج فرزند خود نیستند و ازدواج آنها گزینه بهتری برای خانواده محسوب می‌شود. گاهی هم به دلایل فرهنگی، خود آنها تمایل به ازدواج زودهنگام دارند. قانون موظف است با این پدیده روبه‌رو شود و شرایط مواجه خانواده‌ها با این امر را بهبود ببخشد. خانواده‌ها سلول اصلی این جریانند، آنها هستند که زیربار کودک‌‌همسری می‌روند؛ چه به‌دلیل فقر، چه به‌دلیل مسئله فرهنگی. قانون باید به این نتیجه برسد آیا این اعدادی که برای سن ازدواج در نظر گرفته شده -که به آن کودک‌همسری می‌گوییم- ممکن است حتی به یک‌نفر آسیب برساند؟ اگر جواب مثبت است، باید این عدد تغییر کند. قانون‌گذارها تصورمی‌کنند این مسئله شاید همه‌گیری نداشته باشد و مربوط به یک اقلیت جمعیتی باشد، اما امروز می‌بینیم که همین اقلیت به یک پدیده بزرگ و آسیب‌زا تبدیل می‌شود. قانون است که باید به‌طور جدی جلوی این ازدواج‌ها را بگیرد و اجازه آسیب به شهروندان زن در یک جامعه را ندهد.»
به گفته این فعال اجتماعی، در سال‌های اخیر خوزستان به یک استان مهاجرپذیر تبدیل شده است: «این اتفاق باعث تشدید حاشیه‌نشینی شده است. درنتیجه این امر، شرایط دسترسی به آموزش‌های همگانی کمتر می‌شود، زیرساخت‌های خوبی در اختیار آنها قرار نمی‌گیرد و آسیب‌های دیگری همراه خود دارد. وجود این حاشیه‌نشینان، آمار را نیز دچار خطا می‌کند که خود این امر نیز باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد.»

پیامد وام ازدواج

طیبه سیاوشی، نماینده پیشین مجلس و عضو موسسه مطالعات و تحقیقات زنان هم در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گوید، تاثیر کرونا بر فقر آموزشی نمود بسیار جدی‌ای داشته است: «درحالی‌که عقب‌ماندگی تحصیلی، معلول مشکلات اقتصادی، اجتماعی و ... کشور است. هر سال بر تعداد دانش‌آموزان ترک‌تحصیل کرده یا کم‌سواد افزوده می‌شود. یکی از راهکارهای موثر که در برخی کشورها برای بهبود شرایط آموزشی به‌کار گرفته شده، در نظر گرفتن یارانه آموزشی است که به‌طور مثال در کشور برزیل دستاورد مهمی برای کاهش کودکان جامانده‌ازتحصیل بوده است. در کشور ما پرداخت یارانه نقدی بی‌حساب و کتاب نه‌تنها در کاهش نابرابری‌ها موثر نبوده، بلکه تبعات زیان‌بار دیگری را دامن زده است. ازطرف دیگر بحران کرونا، به‌دلیل تعداد اندک تشکل‌های آموزشی در جامعه‌مدنی و نبود امکانات‌آموزشی از راه‌دور همچون موبایل، بر شکاف آموزشی افزوده و حتی در کشور به‌نوعی افزایش فاصله طبقاتی را به‌دنبال داشته است. در این میان دختران در این نابرابری آموزشی، چهره شاخص‌تری یافته‌اند. به ‌محض رودررویی با مشکلات اقتصادی آنان باید باری از دوش خانواده بردارند و گاهی به همین دلیل است که در سن کودکی وادار به ازدواج می‌شوند. در زمستان سال 99 حدود 7500دختر بین 10 تا 14سال ازدواج کردند. قانون جوانی‌جمعیت نیز به این ازدواج‌ها دامن زد. از پیامدهای اولیه این قانون، افزایش مقدار وام به این کودکان و حتی دادن تسهیلات خودرو به زیر 18ساله‌هایی است که دارای دو فرزند هستند.»

بالارفتن سن ازدواج

نگاه‌های متفاوتی به جریان ازدواج‌های زودهنگام در داخل کشور وجود دارد؛ تعریفی که از کودک‌همسری وجود دارد نیز متفاوت است. گاهی تعریف از آسیب‌های اجتماعی هم فرسنگ‌ها با هم فاصله دارد. فریده باقری، مشاور زنان اداره کل آموزش‌وپرورش استان خوزستان یکی از کسانی است که انتقادها به وضعیت کودک‌همسری را قبول ندارد. او در گفت‌وگو با هم‌میهن معتقد است، اوضاع در آموزش‌وپرورش بهتر از این حرف‌هاست، آمارهای بهتری وجود دارد، قدم‌های تاثیرگذارتری برداشته می‌شود و همه‌چیز بهتر از آنچه ما فکر می‌کنیم، است: «نمی‌توان انکار کرد که کرونا تاثیر زیادی بر بازماندگی‌ازتحصیل در دانش‌آموزان گذاشته است، اما اینکه این امر رابطه مستقیم با ازدواج آنها هم داشته باشد را من تایید نمی‌کنم. کرونا باعث شد دانش‌‌آموزان از فضای مدرسه که یک فضای کنترل‌گر و نظارت‌گر است، خیلی دور باشند. دانش‌آموز از یک فضای ارزیابی واقعی به یک فضای غیرواقعی پرتاب شد. آنها به جهان مجازی وارد شدند و چون فضای عاطفی آنها بر فضای منطقی غالب است، دچار تزلزل و کاهلی در آموزش شدند. همه اینها فضا را کم‌کم برای ترک‌تحصیل آماده کرد. فضای مجازی در ذائقه بچه‌ها تغییرات زیادی ایجاد کرد که حتی خانواده‌ها هم بی‌تاثیر از این تغییر ذائقه نبوده‌اند.» باقری در جواب به این‌ سوال که آیا در دنیا یا شهرهای پیشرفته هم ورود به فضای مجازی یا غیرحضوری شدن مدارس، خروجی‌اش ممکن است بازماندگی‌ازتحصیل باشد، اینطور می‌گوید: «نمی‌توان منکر آن شد که آموزش غیرحضوری، افت‌تحصیلی شدیدی به‌همراه دارد. گاهی این افت‌تحصیلی به ترک‌تحصیل هم می‌انجامد. علت بزرگ آن از نظر من، خارج شدن دانش‌آموز از یک فضای واقعی و سوق به فضای مجازی است که کنترل و نظارت بر آن وجود ندارد. آنها از فضای مدرسه دور شده‌اند و دیگر این نظم را برنمی‌تابند و برگشت به سیستم آموزشی برای آنها سخت است. دانش‌آموزان در سن بلوغ بودند و شاید توانایی رویارویی با این تغییر بزرگ را نداشتند. من فکرمی‌کنم رفتار بچه‌ها در آن دوسال و اندی، بیشتر تحت‌تاثیر فضای مجازی و جریانات حاکم بر آن بود تا تحت‌تاثیر معلم و سیستم آموزش.» باقری در توضیح راهکارهای آموزش‌وپرورش برای حل مشکل بازماندگی‌ازتحصیل دختران می‌گوید: «ما در خوزستان اقدامات موثری در جریان بهبود این موضوع انجام داده‌ایم. نخست شناسایی مدارسی که از ثبت‌نام دانش‌آموزان بازمانده‌ازتحصیل خودداری می‌کردند و در امتداد آن، شناسایی این دانش‌آموزان و تلاش برای بازگرداندن آنها به سیستم آموزشی کشور. ما تا جایی که امکان داشتیم زمان صرف کردیم و با هرکدام از این خانواده‌ها برای برگرداندن بچه‌ها وارد صحبت شدیم. در این امر موفق هم بودیم و خیلی از دانش‌آموزان را توانستیم به مدرسه بازگردانیم. اما نمی‌توان منکر شد که کرونا مثل انفجار یک بمب‌هسته‌ای در سیستم آموزش بود و تا تشعشعات آن برطرف شود، احتیاج به زمان زیادی داریم.» او درباره پدیده کودک‌همسری در استان خوزستان توضیح می‌دهد: «اینکه ما بخواهیم بگوییم کودک‌همسری بیشتر مربوط به استان ماست، نه اینطور نیست. ما در اقوام مختلف در سرتاسر ایران این مسئله را داریم و این فقط مربوط به خوزستان نیست. من فکر می‌کنم نوع نگرش خانواده‌ها به کودک‌همسری تغییر کرده است و ما امروز بیشتر نگران بالا رفتن سن ازدواج هستیم. گاهی این ازدواج‌ها به این معنا نیست که کودک وارد مقوله همسرداری بشود؛ این فقط یک توافق بین دو خانواده است که بعدها شکل شرعی و رسمی پیدا می‌کند. اینها در تعریف با آنچه گفته می‌شود، تفاوت‌های زیادی دارد. گاهی در ازدواج‌های قبیله‌ای و عشیره‌ای، دختر را به این نیت که با تربیت خانواده همسرآینده خود بزرگ شود، وارد آن خانواده می‌کنند؛ بدون آنکه وظایف همسرداری به او محول شود. این امر پدیده غیرمعمولی در آن فرهنگ نیست که من فکر می‌کنم همین هم در حال کمرنگ شدن است. این آمار آنقدر کم شده که به نظر من دیگر دیده نمی‌شود و برعکس بالارفتن سن‌ازدواج است که نگران‌کننده شده است.»

ضعف آموزشی و شرایط اقتصادی

مهناز کَسمتی، استاد دانشگاه چمران اهواز که از سال 1368 به عضویت هیئت‌علمی این دانشگاه در آمده و تاکنون به‌شکل تخصصی در امر آموزش و پژوهش مشغول فعالیت بوده، نگاهی منتقدانه‌تر به این پدیده دارد. او در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گوید: «براساس گزارش‌های منابع رسمی، همچنین یونیسف از سال 1390 تاکنون نرخ دانش‌آموزان بازمانده‌ازتحصیل رو به افزایش است. این مسئله بسیار تکان‌دهنده و نشان از یک بحران اجتماعی است. شوربختانه در این گزارش‌ها سهم دختران از پسران در این بازماندگی بیشتر بوده است. اگرچه نقش کرونا به‌عنوان عاملی موثر، به دلیل غیرحضوری شدن مدارس، در سال‌های اخیر می‌تواند مورد ارزیابی قرار گیرد اما سایر عوامل کلیدی دیگر نباید از نظر دور نگه داشته شود. متاسفانه از زمان شیوع کرونا در کشور و غیرحضوری‌شدن مدارس، وضعیت تحصیلی کودکان و نوجوانان بسیاری تحت‌تاثیر شرایط قرنطینه قرار گرفت. به‌گونه‌ای که آمار رسمی در برخی مناطق خبر از چندبرابر شدن ترک‌تحصیل به‌ویژه دختران عشایر در ایران می‌دهد. البته به‌عقیده بنده همچنان ‌که پیش‌تر اشاره کردم، عوامل مهم‌تر دیگری هم می‌تواند موردتوجه واقع شود.»
او ادامه می‌دهد: «با توجه به بررسی‌های متعدد کارشناسان و تجربه‌های شخصی به‌دلیل ارتباط با اقشار آسیب‌پذیر، علل اصلی بازماندگی‌ازتحصیل در میان دانش‌آموزان، اعم از دختر و پسر -هم در دوران کرونا، هم پساکرونا- را باید ابتدا در مسائل اقتصادی و پس از آن فرهنگی- اجتماعی (تعصبات قومی، نژادی) و محیطی (وجود نداشتن امکانات اولیه و صعب‌العبور بودن مسیرهای مراکز آموزشی و مدارس استاندارد) جست‌وجو کرد. افزایش روزافزون تورم و گسترش فقر که خود را در بار اضافی هزینه‌های مستقیم مدرسه‌رفتن و فرصت‌تحصیل نشان می‌دهد، برای بسیاری از خانواده‌های آسیب‌پذیر می‌تواند کمرشکن باشد. اگر باورهای غلط فرهنگی- اجتماعی و تعصبات قومی مبنی بر فعالیت لوکس و نیمه‌لوکس آموزش دختران که در برخی اقوام و نژادها دیده می‌شود را هم اضافه کنیم، راحت‌ترین و در دسترس‌ترین تصمیم در اقشار آسیب‌پذیر، می‌تواند بازماندگی‌ازتحصیل باشد.» این پژوهشگر می‌گوید: «بدیهی است اگر جایگاه دختران را در خانواده‌های عشایر، روستایی و خانواده‌های کم‌برخوردارشهری به‌عنوان میهمان خانواده بدانیم، در شرایط سختی معیشت، آنها باید هرچه زودتر رخت کوچ از خانه را بپوشند و حتی گاهی بنا به مصلحت بزرگان خانواده می‌توانند مشکل‌گشای سختی روزگار معیشت شوند و همین امر امکان کودک‌همسری، ازدواج اجباری و زودهنگام را برای‌شان فراهم می‌کند. بررسی‌های جامعه‌شناختی توسط محققان به‌خوبی نقش فقر را در رشد کودک‌همسری در ایران نشان داده است. شوربختانه رشد خاموش کودک‌همسری در سال‌های اخیر و با افزایش تورم و فقر، روبه‌فزونی نهاده است. اینکه آیا مشکل بازماندگی‌ازتحصیل دختران به‌دلیل فقر و ممانعت از کودک‌همسری آنها قابل‌حل است یا خیر و اینکه چرا از متولیان آموزش‌و‌پرورش حرکتی درخور و منسجم در این رابطه مشاهده نشده است؟ به‌عقیده من بخش مهمی مربوط به ضعف مدیریتی در آموزش‌و پرورش، نقصان برنامه‌ریزی و حرکت هدفمند متولیان و مدیران کلان جامعه است. دراین‌باره هرگونه تعلل و تاخیر در بهبود شرایط، صدمات جبران‌ناپذیری به توسعه انسانی وارد خواهد کرد که می‌تواند خود را به‌صورت چالش‌های رفتاری اجتماعی به‌صورت سرخوردگی، افسردگی، کمبود اعتمادبه‌نفس، اعتیاد و... نشان دهد.»

دیدگاه

ویژه جامعه
سرمقاله