| کد مطلب: ۲۵۱۱۳
خیانت به حقوق اساسی زنان؟

گزارشی از واکنش‌‏ها به انتخاب دوباره ترامپ برای ریاست‏‌جمهوری آمریکا

خیانت به حقوق اساسی زنان؟

«آمده‌ام که از زنان محافظت کنم، چه آنها بخواهند چه نخواهند!»؛ این پررنگ‌ترین جمله انتخاباتی دونالد ترامپ درباره زنان، پیش از انتخابش به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا بود.

«آمده‌ام که از زنان محافظت کنم، چه آنها بخواهند چه نخواهند!»؛ این پررنگ‌ترین جمله انتخاباتی دونالد ترامپ درباره زنان، پیش از انتخابش به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا بود. مردی که از سال 2016 تا 2020 اولین دوره ریاست‌جمهوری‌اش را گذراند و در همان چهارسال زنان آمریکایی زیادی را از خود ناامید کرد. حالا او دوباره به کاخ سفید می‌رود و بسیاری از فعالان زن آمریکایی می‌گویند وقتی ترامپ می‌گوید که از زنان «حمایت» خواهد کرد، می‌دانیم که منظور او «کنترل» است.

روزنامه گاردین نوشته، به نظر می‌رسد که ترامپ و متحدانش اگر او دوباره رئیس‌جمهور شود، قصد دارند قدرت رئیس‌جمهور را به‌طور گسترده‌ای گسترش دهند و آزادی‌های به سختی به دست آمده را از بین ببرند. قانون‌گذاران محافظه‌کار می‌خواهند دسترسی زنان به مراقبت‌های بهداشتی باروری، انواع کتاب‌هایی را که در این باره خوانده می‌شوند و نوع تاریخ آموزش‌داده‌شده را کنترل کنند. آنها می‌خواهند نحوه رأی دادن زنان را کنترل کنند؛ آنها می‌خواهند مسیر طلاق گرفتن زنان را سخت‌تر کنند و حتی تقریباً مطمئناً تلاش خواهند کرد که مسیر یک زن به سمت استقلال مالی را از بین ببرند.

«دولت قبلی دونالد ترامپ چیزی به ما یاد داد و آن این است که بدن زنان اهمیتی ندارد.» این جمله را زنانی می‌گویند که دولت ترامپ را یک دولت «زن‌ستیز راست افراطی» می‌دانند و معتقدند، بدن زنان و خواسته‌های آنها برای افرادی که به دونالد ترامپ رأی داده‌اند، اهمیت ندارد. همچنین بسیاری از افراد دیگری در لیست وحشت از ریاست‌جمهوری ترامپ‌اند: مهاجران، افراد ترنسجندر، افراد دارای معلولیت و معترضان. 

ترامپ، سابقه توهین و تحقیر زنان در شبکه‌های اجتماعی و تلویزیون را دارد. او به طور مرتب درباره زنان برجسته به‌ویژه زنانی که در تظاهرات‌های علیه او شرکت و صحبت می‌کنند، اظهارنظرهای توهین‌آمیز می‌کند. آنطور که الجزیره نوشته، او از ظاهر فیزیکی آنها انتقاد و به خانواده‌های‌شان توهین می‌کند و حتی انتخاب‌های باروری آنها را مورد انتقاد قرار می‌دهد.

حداقل 26 زن او را به سوءرفتار و تجاوز جنسی متهم کرده‌اند. این اتهامات به دهه 1970 برمی‌گردد و شامل تجاوز جنسی، بوسیدن ناخواسته و لمس کردن است. سال گذشته، هیئت‌منصفه در یک محاکمه مدنی او را مسئول تجاوز جنسی دانستند و به زنی که او را متهم کرده بود، 5 میلیون دلار غرامت دادند. ترامپ همه اتهامات را رد می‌کند، اما با این وجود، تحقیر زنان از سوی او برای هرکسی که ذره‌ای به سخنان و رفتار او توجه کند، آشکار است. 

در یک دنیای عاقلانه، این سابقه زن‌ستیزی و نفاق خشونت‌آمیز برای اطمینان از اینکه ترامپ دیگر شانسی برای رسیدن به کاخ سفید نخواهد داشت کافی بود؛ اما ما در دنیای عاقلانه‌ای زندگی نمی‌کنیم.

«زنان در آمریکا یکبار مصرف‌اند؛ پیروزی دونالد ترامپ خیانت به حقوق اساسی زنان است.» خبرگزاری New Statesman هم گزارش خود درباره انتخابات اخیر آمریکا را اینگونه آغاز کرده و نوشته، این انتخابات درباره خیلی چیزها بود: «تورم، اقتصاد، مهاجرت و رد کلی حزب دموکرات.» اما شکاف‌های جنسیتی قابل توجهی هم در این میان وجود داشت؛ پس از پیروزی دوم ترامپ، چیزهای دشوار زیادی وجود دارد که باید با آنها دست‌وپنجه نرم کرد: ترس، اندوه و خشم. 

آن احساس وحشت بازگشته است 

«ریانون لوسی کاسلت»، ستون‌نویس روزنامه گاردین از تجربه زن بودن در پیوند با سیاست‌های ضد زن دونالد ترامپ نوشته است؛ او می‌گوید هروقت می‌خواهد دراین باره چیزی بنویسد به سه زنی فکر می‌کند که به دلیل قوانین تصویب شده در دوران ترامپ -تصمیم دیوان عالی آمریکا برای لغو حکم قانونی سقط جنین موسوم به «رو در برابر وید»- دچار آسیب شدند: «من به کندی میلر فکر می‌کنم درحالی‌که دختر سه‌ساله‌اش در کنارش بود اما به‌دلیل ممنوعیت سقط جنین در جورجیا و درحالی‌که به دنبال مراقبت‌های پزشکی بود، در رختخواب درگذشت.

به امبر نیکول تورمن در جورجیا فکر می‌کنم که پس از مصرف قرص‌های سقط جنین در خانه و تحمل 20 ساعت عذاب برای عمل کورتاژ که زندگی او را نجات می‌داد، درگذشت؛ او یک پسر شش‌ساله داشت و به جوسلی بارنیکا که در هفته 17 بارداری پس از اینکه پزشکان در تگزاس درمان سقط جنین او را به مدت 40 ساعت به تعویق انداختند، درگذشت. او یک دختر خردسال داشت. تعداد بیشتری از زنان، کودکان و خانواده‌هایشان هستند که درنتیجه عقب‌نشینی حقوق باروری زنان توسط جمهوری‌خواهان به‌شدت آسیب دیده‌اند.»و البته، هنوز اتهامات تجاوز جنسی دونالد ترامپ که او را به دادگاه کشاند، یکی از پربحث‌ترین گفت‌وگوهای شکل‌گرفته بین رأی‌دهندگان در دوران پیشاانتخاباتی آمریکا بود.

«کاسلت» می‌نویسد، البته خبرهای خوبی برای زنان آمریکایی وجود دارد که باید به آن بچسبند؛ ایالات میسوری و آریزونا به گسترش حقوق سقط جنین رأی دادند و کلرادو، نیویورک، مریلند، مونتانا و نوادا همه اقدامات لازم برای محافظت از آنها را تصویب کردند: «می‌دانم که من تنها نیستم اگر بگویم هرگز مانند سال‌های ریاست‌جمهوری ترامپ، هر زمان که او توییت می‌کرد یا به تلویزیون می‌رفت، چنین تنفر فیزیکی عمیقی را تجربه نکرده بودم. زمانی که ترامپ آخرین‌بار در قدرت بود، من هرگز باردار نشده بودم و زایمان نکرده بودم.

با این حال، من یک بازمانده از آزار جنسی بودم و لفاظی‌های او درباره اتهاماتش به تجاوز جنسی را کسالت‌بار و توهین‌کننده یافتم. نیازی نیست که مورد تعرض یا تجاوز جنسی قرار گرفته باشید تا این انزجار را احساس کنید، همانطور نیازی نیست که شما سقط جنین داشته باشید، باردار شده باشید یا فرزندی به دنیا آورده باشید تا آسیب‌های ناشی از اجبار به انجام یک بارداری ناخواسته را تا پایان درک کنید. بدن همه‌چیز را در خود ضبط می‌کند و حالا من می‌توانم بگویم: آن احساس وحشت بازگشته است.» همچنین افراد ترنس در ایالات‌متحده به‌جای داشتن مزایایی که به آنها داده می‌شود، در معرض لفاظی‌های غیرانسانی و قوانینی هستند که می‌خواهند وجود آنها را غیرقانونی کنند.

«شما قدرت دارید»

«زنانی که به ترامپ رأی نداده‌اند، چگونه باید به زندگی خود ادامه دهند، زیرا می‌دانند که اکثریت آمریکایی‌ها نه‌تنها علیه سلامت و حقوق آنها رأی داده‌اند، بلکه نامزدی را رئیس‌جمهور کرده‌اند که پیش از این فعالانه افرادی مانند آنها را به حاشیه رانده و علیه‌شان بدگویی کرده است؟» این سوال را مجله آتلانتیک از خوانندگانش پرسیده و نوشته که براساس گزارش سی‌ان‌ان، 55 درصد از رأی‌دهندگان مرد و 45 درصد از رأی‌دهندگان زن از ترامپ حمایت کرده‌اند. اما در این میان، سایر زنان - آنهایی که احساس می‌کنند در کشوری زندگی می‌کنند که با موجودیت آنها دشمنی وجود دارد - چه باید بکنند؟

به گفته این مجله، پاسخ چیزی متفاوت از آنچه دفعه قبل انجام دادند، است؛ در سال 2016، زمانی که ریاست‌جمهوری هیلاری کلینتون از دست رفت، هزاران زن با تابلوهای بزرگ به خیابان‌های واشینگتن دی‌سی آمدند و معتقد بودند، اگر زنان با هم متحد شوند، مفهوم فمینیسمی را گسترش دهند که تجربیات نژادی و طبقاتی را در بر گیرد و اگر با هم مبارزه کنند، می‌توانند اوضاع را تغییر دهند. آنها از جهاتی این کار را هم کردند؛ این قدرت جمعی شالوده جنبش #MeToo را در سال 2017 ایجاد کرد و زنان بیشتری در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در سال 2018 بیش از هر زمان دیگری کاندیدا شدند و پیروز شدند.

اما در این سال‌ها زمینه تغییر کرده است؛ حالا معلوم شده که تبعیض جنسیتی یک اشکال نبود، بلکه یکی از ویژگی‌های سال‌های ریاست‌جمهوری ترامپ بود. به نظر می‌رسد که زن‌ستیزی به‌طور طبیعی برای این دوره ریاست‌جمهوری ترامپ اتفاق بیفتد و از نظر استراتژیک او برای جذب حامیانش، به‌ویژه مردان جوان‌تر از هر نژاد، تلاش کرد و بیش از نیمی از مردان 18 تا 29 ساله به او رای دادند.

اما ترامپ فقط حمایت مردان جوان را جلب نکرد؛ او تقریباً حمایت همه گروه‌ها را به دنبال خود داشت. «شرلی چیزم»، اولین زن سیاهپوستی که برای ریاست‌جمهوری نامزد شد، در سال 1970 نوشت: «زنان در آمریکا بسیار بیشتر از سیاهپوستان همیشه شست‌وشوی مغزی شده و از نقش خود به‌عنوان شهروند درجه دوم رضایت دارند.» این امر امروز هم صادق است؛ صرف‌نظر از تعداد راهپیمایی‌هایی که زنان برگزار می‌کنند یا مطالبی که در مورد خواهرانگی در فضای مجازی منتشر می‌کنند، بسیاری از زنان تحت‌تأثیر قرار نمی‌گیرند: 53 درصد از زنان سفیدپوست (و درصد فزاینده‌ای از لاتین تبارها) به ترامپ رأی دادند. گویی زنان هم می‌توانند به خوبی مردسالاری را اجرا کنند.

kamala haris copy

بسیاری امیدوار بودند که کامالا هریس نه‌تنها به ریاست‌جمهوری دست پیدا کند که گام‌های بزرگی در جهت کاهش شکاف جنسیتی بردارد؛ او در سخنرانی بین هوادارانش بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات، حقوق زنان و نیاز آنها به آزادی برای تصمیم‌گیری در مورد بدن‌شان را نیازی ضروری برای آمریکا و از قانون برای عدالت برابر سخن گفت. اما چنین چیزی در دولت دوم ترامپ اتفاق نخواهد افتاد؛ زن‌ستیزی به مردان ناتوان کمک می‌کند تا احساس قدرت کنند. پس از پیروزی ترامپ، نیک فوئنتس، فعال جناح راست افراطی در توئیتی نوشت: «بدن تو، انتخاب من. برای همیشه!» 

همچنین مجله آتلانتیک نوشته، وضعیت ناامیدکننده نیست اما ممکن است نیاز به تاکتیک‌های جدیدی داشته باشیم. زمان ‌بر سینه کوبیدن علیه پدرسالاری ممکن است گذشته باشد. اعتراضاتی که در سال 2016 اتفاق افتاد، بسیار قدرتمند بود. پاسخ تعامل است: دیپلماسی نرم در زندگی روزمره. همانطور که هریس در سخنرانی آخر خود گفت که به این مبارزه در صندوق رأی، دادگاه و میدان عمومی ادامه خواهد داد اما ما آن را به روش‌های آرام‌تری هم انجام خواهیم داد.

آسان شروع کنید: از مردان زندگی‌تان که از هریس حمایت کردند تشکر کنید. از آنها برای اعتماد و احترام به زنان و اعتقاد به اینکه می‌توانند رهبری کنند تشکر کنید. این کار کوچک به‌نظر می‌رسد، اما میلیون‌ها مرد ظاهراً احساسی مانند رأی‌دهندگان به ترامپ نسبت به زنان ندارند، بنابراین بیایید کسانی را که چنین احساسی دارند تشویق کنیم.

و مهمتر از همه، زنانی که به ترامپ رأی دادند، باید صادقانه با مردان زندگی خود – پسرعموها، پدرها، همکاران و دوستان‌شان - که به روش دیگری رأی دادند، صحبت کنند. با آنها درباره زندگی و ارزش‌های زنان صحبت کنید. بهتر است از مردان دیگر برای کمک به خودتان استفاده کنید. یکی از دلایلی که کمتر سیاهپوستان نسبت به مردان لاتین‌تبار به سمت ترامپ گرایش پیدا کردند این است که در ماه‌های منتهی به انتخابات، در رسانه‌های اجتماعی، مکالمات خصوصی و در کلیسا، بسیاری از سیاهپوستان صادقانه درباره اهمیت ارزش‌گذاری زنان صحبت کردند.

آنها با بحث در مورد تاریخچه طولانی رهبران زن سیاهپوست به‌طور مستقیم به تردید رأی‌دهندگان در مورد رهبری زنان پرداختند. ذهن می‌تواند توسط اینترنت و الگوریتم‌های آن شکل بگیرد، بله، اما ذهن‌ها را می‌توان با مکالمات هم تغییر داد. همانطور که هریس به همه یادآوری کرد: «شما قدرت دارید.»

رویارویی با وعده‌های مهاجرستیز ترامپ

اما معنای ریاست‌جمهوری ترامپ برای میلیون‌ها مهاجر و خانواده‌های آنها در ایالات‌متحده چیست؟ این سوالی است که سایت theconversation از مخاطبانش پرسیده و نوشته که بحث مهاجرت مدت‌هاست که برنامه‌های سیاسی در ایالات‌متحده و اروپا را شکل داده است و اغلب در زمان بی‌ثباتی اجتماعی یا اقتصادی تشدید می‌شود. این سایت نوشته که در انتخابات ایالات‌متحده، به نظر می‌رسد که موضع سختگیرانه دونالد ترامپ در قبال مهاجرت، ازجمله وعده‌های اخراج دسته‌جمعی، با رأی رأی‌دهندگان طنین‌انداز شده است.

تاریخ نشان می‌دهد که این سیاست‌ها ممکن است از حمایت عمومی اولیه برخوردار باشند، اما هنگام اجرا مسائل دیگری را مطرح می‌کنند. عملیات Wetback در سال 1954 رئیس جمهوری آیزنهاور، اتفاق افتاد که بیش از یک میلیون شهروند مکزیکی را اخراج کرد. به‌رغم تأثیر مخرب آن بر هزاران خانواده، ازجمله بسیاری از شهروندان ایالات‌متحده با پیشینه مکزیکی، این برنامه با واکنش‌های منفی روبه‌رو شد.

این عملیات بسیار پرهزینه و از نظر لجستیکی دشوار بود و درنهایت کاری برای جلوگیری از مهاجرت‌های نامنظم از مکزیک انجام نداد و بسیاری از کسانی که اخراج شده بودند به‌سرعت به ایالات‌متحده بازگشتند. بعد از آن به‌سرعت به دوران ترامپ می‌رسیم، جایی که وعده‌های «دیوار مرزی غیرقابل نفوذ، بلند، قدرتمند و زیبا» و اخراج‌های بیشتر در سال 2016 به دیدگاه‌های پوپولیستی مشابه منجر شد. اکنون خطر اخراج پناهجویان در سال 2024، با  ترامپ موسوم به «عملیات ملی آرورا» که متعهد به اقدامات سختگیرانه‌تر برای اجرای مهاجرت است، دو برابر شده است.

دونالد ترامپ، یک‌ماه پیش در یک گردهمایی انتخاباتی در شهر آرورای ایالت کلرادو، گفت که مهاجران غیرقانونی که شهروندان آمریکا را می‌کشند باید اعدام شوند. او گفت که در صورت پیروزی در انتخابات 5 نوامبر، عملیات ملی آرورا را برای هدف قرار دادن اعضای گروه‌های تبهکار در این شهر آغاز خواهد کرد: «من آرورا و هر شهر دیگری را که مورد هجوم تبهکاران قرار گرفته باشد، نجات می‌دهم. ما این مجرمان موذی را به زندان انداخته و از کشورمان اخراج می‌کنیم.»

اما آنطور که theconversation نوشته، کمپین‌های اخراج با موانع قابل‌توجهی روبرو هستند؛ علاوه بر هزینه مالی، هر برنامه‌ای احتمالاً با مخالفت عمومی و چالش‌های قانونی مواجه خواهد شد. دولت به همکاری کشورهای متبوع مهاجران و کشورهای ترانزیت، نیاز خواهد داشت. از نظر لجستیکی، حذف یک میلیون نفر در سال (همانطور که در طول مبارزات انتخاباتی ترامپ وعده داده بود) مستلزم بسیج کارمندان دولتی در مقیاس بی‌سابقه‌ای است. معاون رئیس‌جمهور منتخب، جی.دی. ونس، با چالش بر سر امکان‌سنجی این طرح، پیشنهاد کرده است که از یک رویکرد متوالی استفاده شود و کسانی را که قبل از گسترش تدریجی دامنه مرتکب جنایت شده‌اند، هدف قرار دهد.

به‌طور سنتی، مخالفت کمی با حذف افرادی که محکومیت‌های کیفری دارند وجود دارد اما اخراج دسته‌جمعی، به‌ویژه جوانانی که در ایالات‌متحده بزرگ شده‌اند، افراد بدون سابقه کیفری و اعضای خانواده شهروندان آمریکایی، موضوع متفاوتی است. در همین حال، اقتصاد ایالات‌متحده به نیروی کار غیرقانونی در صنایع مختلف متکی است. کشاورزی تعداد قابل‌توجهی از کارگران مهاجر - که بسیاری از آنها فاقد مدرک‌اند - برای برداشت محصولات به کار می‌گیرد.

ساخت‌وساز، خدمات هتل و مراقبت توسط نیروی کار مهاجر پشتیبانی می‌شود؛ جایی که آمریکایی‌ها به احتمال کمتری نقش‌های سخت و کم‌دستمزد را ایفا می‌کنند. درخواست‌ها برای اجرای دقیق‌تر اخراج مهاجران، ممکن است با مقاومت کارفرمایان در این بخش‌ها مواجه شود.

از طرف دیگر، سیاست‌های خشن ضدمهاجرتی پیامدهای عمیقی برای میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی و اعضای خانواده آنها، همچنین شهروندان ایالات‌متحده دارد. براساس برآوردها، بیش از 8 میلیون شهروند آمریکایی متولد شده در خانواده‌ای هستند که یکی از والدین یا هر دوی آنها فاقد مدرک و 9/5 میلیون نفر از این افراد کودک‌اند.

سیاست‌های ترامپ در سال‌های 2020-2016 گواه بود که این خانواده‌ها در ترس دائمی زندگی می‌کردند و روال خود را تغییر می‌دادند تا قرار گرفتن در اخراج را به حداقل برسانند. بسیاری از آنها از حضور در فضاهای عمومی اجتناب، فعالیت‌هایی مانند رانندگی را محدود و از رویدادهای اجتماعی کناره‌گیری می‌کردند تا از تعاملات احتمالی با مجری قانون جلوگیری کنند.

برای این خانواده‌ها، سیاست‌ها صرفاً وعده‌های سیاسی نیستند. کودکان مهاجر غیرقانونی معاینه‌های معمول یا رویدادهای مدرسه را از دست داده‌اند، از ترس اینکه ممکن است والدین‌شان در انظار عمومی هدف قرار بگیرند. این واقعیت اغلب در چارچوب صریح مهاجرت به‌عنوان یک موضوع امنیتی نادیده گرفته می‌شود.

بلندترین و سخت‌ترین سقف شیشه‌ای

آیا هرگز یک زن رئیس‌جمهور آمریکا خواهد شد؟

پس از اینکه کامالا هریس دومین زنی شد که در انتخابات ریاست‌جمهوری از دونالد ترامپ شکست خورد، بعضی از زنان با خود فکر می‌کنند که آیا هرگز سقف شیشه‌ای شکسته خواهد شد؟ آنطور که نیویورک تایمز نوشته، در صعود سخت به سمت «بلندترین و سخت‌ترین سقف شیشه‌ای»، نامزدهای زن برای ریاست‌جمهوری پافشاری و مقاومت کردند اما ایالات‌متحده در تمام 248 سال خود توسط مردان رهبری شده است و این امر حداقل برای چهار سال دیگر ادامه خواهد داشت. روز چهارشنبه، کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور، آخرین زنی بود که نتوانست مانع جنسیتی برای ریاست‌جمهوری را بشکند و دومین زنی بود که توسط دونالد ترامپ شکست خورد.

در سرتاسر کشور، در شبکه‌های اجتماعی، در طول رفت‌وآمد در شهر، در ادارات، در جمع دوستان و خانواده، زنان در حال پردازش نتیجه انتخابات بودند. مادران به دختران‌شان دلداری می‌دادند. دیگران سعی کردند بفهمند که چگونه برای عزیزان‌شان و خودشان معنی آن را توضیح دهند که هریس توسط مردی مانند ترامپ شکست خورده بود؛ مردی که به سلب حقوق زنان لاف زده بود. 

«نیکول سیلور»، رأی‌دهنده مستقل در «هندرسونویل» در کارولینای شمالی که در چند انتخابات گذشته به دموکرات‌ها رأی داده است، می‌گوید: «راستش را بگویم، من از او وحشت دارم. من از این‌که در کشوری زندگی می‌کنم که 51 درصد مردم آن به فردی متعصب و زن‌ستیز رأی داده‌اند، وحشت دارم.»

مطمئناً باخت هریس در انتخابات، موجی از اندوه و درد برای بسیاری از زنان را به همراه داشت. اما این‌بار احساس دیگری هم وجود داشت؛ وقتی هیلاری کلینتون در سال 2016 مغلوب ترامپ شد، خشم و شوک آنقدر محسوس بود که جرقه جنبش اعتراضی با کلاه صورتی را برانگیخت اما اکنون، در مواجهه با این واقعیت که ترامپ با اختیارات انتخاباتی گسترده‌تری نسبت به قبل به قدرت رسیده است، بسیاری از زنان در سراسر کشور از این‌که کشورشان بیشتر از «ایده» یک رهبر زن استقبال می‌کند، عصبانی‌اند.

«ابی کلارک»، 42 ساله، که کار حمایت از محیط‌زیست در دیترویت را انجام می‌دهد، می‌گوید: «من نمی‌دانم چگونه برنامه‌ریزی کنم. نمی‌توانم دنیایی را که در آن خواهیم بود، تصور کنم. فقط می‌دانم که سخت خواهد بود.»

هریس در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش، کلیپ‌هایی از رفتارهای عجیب و غریب ترامپ را در گردهمایی‌های سیاسی خود نشان داد و در آخرین مرحله بر اظهارات تحقیرآمیز او درباره زنان، اقلیت‌ها و مخالفان سیاسی تمرکز کرد. او از زنانی که از ممنوعیت‌های محدودکننده سقط جنین آسیب دیده بودند دعوت کرد تا در مراسم او روی صحنه بروند. 

ترامپ به نوبه خود یک بازی تهاجمی برای رأی‌دهندگان مرد ترتیب داد و در بعضی مواقع از زبان زن‌ستیزانه برای توصیف هریس استفاده کرد؛ به هوش او توهین و ادعا کرد که او استقامت لازم برای رهبری کشور را ندارد. در یک گردهمایی در کارولینای شمالی در روزهای پایانی مبارزات انتخاباتی، او به فریاد یک شرکت‌کننده در این گردهمایی که می‌گفت کامالا هریس یک فاحشه بوده است، خندید.

بعضی از زنانی که از ترامپ حمایت کردند، این استدلال را داشتند  که انتخاب نشدن هریس به‌عنوان رئیس‌جمهور، به جنسیت او ربطی نداشته است. «فنچون بلیت»، یکی از حامیان ترامپ و یکی از اعضای کمیته جمهوری‌خواه که صاحب یک سالن ناخن است، می‌گوید: «من فکر می‌کنم آمریکا برای یک رئیس‌جمهور زن مناسب آماده است اما کامالا فرد مناسبی نبود.»  ایالات‌متحده از چندین کشور دیگر - بریتانیا، آلمان، هند، کانادا و امسال مکزیک - که زنان را به‌عنوان رهبر انتخاب کرده‌اند، عقب است. به‌رغم انتظار طولانی، آمریکا هنوز تنها نیست.

تنها حدود یک‌سوم از کشورهای عضو سازمان ملل متحد تا به حال یک زن رئیس دولت داشته‌اند. براساس گزارش مرکز تحقیقات «پیو»، در حال حاضر تنها 13 کشور از 193 کشور عضو این سازمان توسط زنان اداره می‌شوند. هشت سال پیش، هیلاری کلینتون، در انتخابات به ترامپ باخت. او در سخنرانی پایانی خود گفت که امیدوار است زنی بیاید و سقف شیشه‌ای را بشکند: «زودتر از آن چیزی که الان فکر می‌کنیم.»  این انتظار ادامه دارد و این‌بار، راه پیش‌رو نامشخص‌تر به‌نظر می‌رسد.

دیدگاه

ویژه جامعه
  • عده‌ای فکر می‌کنند با پند و اندرز و کارهای اخلاقی می‌توان به صلح رسید؛ اما واقعیت می‌گوید که اینگونه نیست.

  • در غیاب آمارهای رسمی مربوط به خشونت علیه زنان، این گزارش‌های غیررسمی، رسانه‌ای و اطلاعات منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی…

  • روز گذشته یکی از کسب‌وکارها در حوزه فناوری، نشستی برگزار کرد تا پس از پنج سال هم از تولید محصولش که یک ردیاب خودروست،…

سرمقاله
آخرین اخبار