مشقت سربازی
کسی نام سرباز وظیفهای را که دو روز پیش در ساوجبلاغ، دو نفر را با تیر کشت و خودش هم در جریان تعقیب و گریز جانش را از دست داد، نمیداند؛ مثل آن یکی سرباز که دو هفته پیش در پاکدشت به یکی از کارکنان نیرویانتظامی شلیک کرد و بعد، همان اسلحه را بهسمت خودش نشانه رفت و خودکشی کرد؛ اقدامی که نیروی انتظامی آن را تیراندازی بیهدف اعلام کرد و پرونده آن حداقل در رسانهها بسته شد. به اوایل بهمنماه برمیگردیم؛ اتفاقی مشابه در کرمان که هنوز هم ابهامات زیادی دارد و بدون توضیح رها شد. این روایتی رسمی است از آنچه سوم بهمنماه در پادگانی در کرمان شکل گرفت: «در ساعت ۱۶ و ۴۵ دقیقه سوم بهمنماه، یکنفر از کارکنان وظیفه از سر پست نگهبانی به داخل آسایشگاه مراجعه کرد و بر اثر دلایلی که هنوز مشخص نیست، اقدام به تیراندازی به سمت سربازانی که داخل آسایشگاه بودند، کرد و تعداد ۵ نفر از همرزمان وظیفه، جانشان را از دست دادند. ضارب بلافاصله بعد از این اقدام، همراه دو قبضه اسلحه و تعدادی خشاب، از محل متواری و درنهایت در شهرستان زرند دستگیر شد.»
اقدام به خودکشی، خودزنی و درگیری در پادگانها همچنان ادامه دارد، هرچند خیلی از آنها رسانهای نمیشوند. بااینحال مسئولان تاکید میکنند، روند کاهشی است. سال گذشته، سرهنگ جاننثاری، معاون تربیت و آموزش فراجا گفته بود: «آمار خودکشی در بین سربازان، کاهشی است. آن شرایطی که در اجتماع حاکم است در سربازی هم حاکم است. همچنین اینکه گفته میشود، خودکشی برخی سربازان بهدلیل بدرفتاری فرماندهان است، صحت ندارد و آنها روی رفتارهای خود مدیریت دارند و رفتارهایشان کنترل و نظارت میشود.»؛ صحبتهایی که با آنچه در ماهها و هفتههای گذشته همخوانی ندارد.
در پی افزایش خبرهای تیراندازی و خودکشی سربازان در پادگان، هممیهن در گفتوگو با تعدادی از سربازان وظیفه، نیروهای سابق سازمان وظیفه عمومی و روانپزشکان وضعیت دوران خدمت را در پادگانها بررسی کرد.
خودزنی، خودکشی و بیماری سربازان
«من در این دوسال، در بهداری پادگانهای مختلفی خدمت کردهام و سربازان زیادی از نزدیک دیدهام؛ برخی از آنها خودزنی و خودکشی میکنند، برخی خودشان را به مریضی میزنند، گروهی حال روحی خوبی ندارند و از پادگان خسته شدهاند و... خیلی از آنها حتی نمیتوانند به مرخصی بروند چون فرماندهشان اجازه نداده؛ موضوعی که تاثیر زیادی روی روانشان دارد.» آقای «میم» نمیخواهد اسم کاملش در گزارش بیاید، تا بتواند تمام اتفاقاتی که در بهداری پادگانها دیده را روایت کند. خدمت او رو به پایان است؛ خدمتی که گاهی با دمای منفی 17 درجه در یکی از شهرهای جنوب اصفهان همراه بوده است: «دست سرباز به هیچجا بند نیست و حرف، حرف فرمانده است. تنها راه فرار قانونی آنها از پادگان، مراجعه به بهداری و دریافت برگه اعزام است تا به کمک آن، از پادگان خارج شوند و به شهر بروند. پادگانهایی که من در آنها حضور داشتم خارج از شهر بود، در منطقهای با آب و هوای بسیار سرد و خشک که دمای هوای منفی هفت تا هشت درجه، گرم بهحساب میآمد. سرمای منفی 17 درجه را هم آنجا دیدیم.»
در بهداری همان پادگان در جنوب اصفهان، سربازانی که پست شبانه داشتند و دو ساعت در سرما میماندند، برای گرمشدن به بهداری پناه میآوردند: «بعضی از آنها به کلیهدرد یا عفونتهای کلیوی مبتلا میشدند؛ چون نمیتوانستند در این مدت از سرویس بهداشتی استفاده کنند. در هر پادگانی، یگانی بهنام پاسدار وجود دارد که معمولاً سربازان دیپلم و زیردیپلم را جذب میکنند؛ یعنی پسران 19-18ساله. در پادگانی که من خدمت میکردم پستهایشان 24-24 بود. بین دو تا چهار ساعت باید پست میدادند، دو ساعت استراحت میکردند و دوباره سر پست بر میگشتند.»
مرخصی نمیدهند
طبق قانون، سربازان 40 روز پست میدهند و بعد، 15 تا 20 روز به مرخصی میروند. کسانی که مرخصی میرفتند و بر میگشتند، باید به واحد مشاوره بهداری مراجعه و فرمی درباره وضعیت روحیشان پر میکردند؛ چون مسلحاند و ممکن است هر اتفاقی بیفتد. بیشترین سرباز را هم معمولاً همین یگان پاسدار میگیرد: «اتفاق کرمان در همین یگان رخ داد. در بسیاری از پادگانها بهدلیل کمبود نیرو یا برای اذیتکردنشان، سربازان مدتزمان بیشتری در پادگانها نگه داشته میشوند و مرخصی کمتری به آنها داده میشود. تحمل شرایط پادگان برای یک سرباز 19-18ساله بسیار سخت است؛ محیطی خشک و نظامی و بسیار سنگین. ما مواردی داشتیم که سرباز 40 روز در پادگان بود و وقتی برای دریافت مرخصی به فرمانده مراجعه میکرد، برگهاش را امضاء نمیکردند. تصور کنید این سرباز چه حالی پیدا میکند؟ بعضی از آنها به مرز جنون میرسند و دعوا میکنند. اتفاق کرمان هم پخش شد و همه شنیدند، اتفاقات دیگری نیز در پادگانها رخ میدهد و رسانهای نمیشود. درگیری، خودزنی و اقدام به خودکشی بسیار زیاد است. بهدلیل یکروز عقبافتادن مرخصی، فشار روانی زیادی به سرباز وارد میشود. در دوره آموزشی که بودیم، یکی از سربازان ایستقلبی کرد؛ گفته شد آنشب مرخصی همه سربازان لغو شده بود و به آنها اجازه خروج داده نشد. احتمالاً این سرباز هم دچار فشار عصبی شد و در خواب فوت کرد.»
«میم»، مواردی از خودزنی دیده، حتی به یاد میآورد که دوسال پیش، یکی از سربازان بالای برجک به خودش شلیک کرد. بیشتر خودزنیها هم با چاقو، اجسام تیز و قرصهایی است که قاچاقی به پادگان میآورند.
او درباره نوع رفتارها در پادگانها هم توضیح میدهد: «خیلیوقتها سربازان، بهدلیل کار سنگین و زیاد آسیب جسمی میدیدند. در بیمارستانی که الان کار میکنم و محل مراجعه سربازان است، نیروهای زیادی را میبینم که بیمارند و وقتی میپرسم چرا زودتر نیامدید؟ میگویند که فرمانده اجازه نداده. طبق قوانین، سرباز اگر بیمار باشد و نیاز به معالجه پزشکی داشته باشد، فرمانده باید او را اول به بهداری یگان و بعد هم به مرکز درمانی یگان در شهر اعزام کند. عمدتاً هم گفته میشود تعداد سربازان کم است. در یک کلمه؛ سربازها، برده نیروهای کادریاند. بیشترین موارد خودزنی و فرار، در ماههای اول اتفاق میافتد.» هر پادگان طبق قانون، باید یک مرکز مشاوره داشته باشد، با اینکه ممکن است بهدلیل کمبود نیرو، پادگان حتی پزشک هم نداشته باشد، ولی «میم» میگوید، وجود این مراکز کمککننده است و بهتر از نبودنشان است.
شرایط سخت مرزها
سربازانی که مدرک کارشناسی، فوقدیپلم و دیپلم دارند، بهعنوان درجهدار شناخته میشوند، اما «میم» میگوید که در دوره خدمت تفاوت زیادی بین آنها نیست و همه به یک اندازه کار میکنند. سربازان با مدرک فوقلیسانس و دکترا، درجه افسری میگیرند و وضعیتشان بهتر است؛ البته تفاوت زیاد نیست، هرچند خیلی از پادگانها از همان سربازان تحصیلکرده هم کار میکشند و اذیتشان میکنند: «در یکی از پادگانها، در یگان اداری کار میکردم، فرمانده برای اینکه ما را اذیت کند، بدون دلیل برگه خروج را دیر میداد. در پادگانها، کادریها میتوانند به سربازها اعمالقدرت کنند؛ بیشتر هم سر برگه مرخصی. دراینمیان سرباز هیچ کاری نمیتواند انجام دهد.»
سربازی در شهرهای کوچکتر بهشکل دیگری جریان دارد. «میم» میگوید: «در شهرهای کوچک و مناطق مرزی، بدترین شکل رفتارها را میبینید و بیشترین آمار فرار و خودزنی هم در اینمناطق است؛ چون سرباز از شهر خودش صدها کیلومتر دور میشود، باید وسط بیابان خدمت کند و گاهی تا 90 روز در آن منطقه بماند. بعد از آن میتواند 10 روز مرخصی برود. حتی تصورش هم سخت است. تحمل این شرایط برای ما نسبت به سربازهایی که سن و درجه پایینتری داشتند، راحتتر بود. آنها را تحقیر میکردند. حتی برای تنبیه، در سرما این سربازها را بیرون میفرستادند که بیابان را جارو بزنند و خردهسنگها و خردهچوبها را جمع کنند.»
9 سال پیش، قانون معافیتپزشکی برای چاقی و لاغری مفرط، تعرق شدید کف دست و پا، تعداد دندان مشمولان، تغییر در سن معافیت کفالت و تاثیر مدرک تحصیلی تغییر کرد. در آییننامه جدید معافیتپزشکی، فرد حینتحصیل هم میتوانست درخصوص بیماری و نقصعضوهایی که منجر به معافیت پزشکی او میشود، اقدام کند؛ بهشرطاینکه طولمدت تحصیل، در آن بیماری یا نقصعضو تاثیرگذار نباشد. «میم» میگوید، چندان به روال قانون عمل نمیشود و با دست باز همه را برای سربازی اعزام میکنند، آنقدر که ممکن است کسی صلاحیت حضور در پادگان را نداشته باشد: «موارد زیادی داشتیم که سرباز بهدلیل مشکلات جسمی نباید اعزام میشد. سربازی را در یکی از پادگانهای تهران دیدم که ناتوانی ذهنی داشت. نمیدانم چطور از فیلترهایپزشکی رد شده بود؟ سربازان دیگر، او را اذیت میکردند و دست میانداختند. خیلی زجر کشید، بااینحال به سربازی ادامه داد تا خدمتش تمام شود.»
اعزام سرباز با تالاسمی ماژور و صرع
«سربازی را میشناختم که تالاسمی ماژور داشت، بااینوجود باز هم به سربازی اعزام شده بود.» «میم» میگوید: «قبلاً با مجموع شماره چشم هشت، سرباز را معاف میکردند، اما حالا به نمره چشم 12 رساندند؛ کسی که مجموع نمره چشمش این عدد باشد، بدون عینک جایی را نمیبیند. ازطرفدیگر ممکن است این اتفاق بهدلیل ناآگاهی سرباز رخ دهد و فرد نداند که با این بیماری نباید به خدمت اعزام شود و در معاینات پزشکی مشکلش را مطرح نکند. ما سربازی داشتیم که دیابت نوع یک داشت؛ کسی که به این بیماری مبتلاست، باید دائماً انسولین تزریق کند، در غیر اینصورت ممکن است به کما برود و جانش را از دست بدهد، اما سرباز با این بیماری را به یک پادگان خارج از شهر اعزام میکردند و ممکن بود هر اتفاقی برای او رخ دهد.» او ادامه میدهد: «یکی از دوستانم صرع داشت و عضو انجمن صرع ایران هم بود. در همان روزهای اول دوره آموزشی مرتب دچار تشنجهای شدید میشد. گفت که در معاینات پزشکی مشکلم را مطرح کردم، ولی من را رد کردند و گفتند، باید بروی خدمت. چند ماه بعد از شروع خدمت و تشنجهای شدید، او را معاف کردند. در قوانین، سربازانی که مشکلات اعصاب و روان دارند، نباید نگهبانی بدهند.»
مخالفت با مرخصیها
«در دوره آموزشی چندنفر از سربازان مریض شدند و از بهداری دارو گرفتند، ولی متوجه شدند که تاریخمصرف داروها گذشته است». «الف»، در یکی از پادگانهای تهران بهعنوان گروهبان، دوره خدمتش را میگذراند. اردیبهشتماه امسال دوره آموزشی را در پادگانی در گیلانغرب پشت سرگذاشت؛ جایی که میگوید امکاناتش «زیر خطفقر» بود و حتی آب لولهکشی سالمی هم نداشتند: «چون آب شرب آنجا کیفیت خوبی نداشت، به سربازان بومی که هر روز به شهر میرفتند، میگفتیم برایمان آب بخرند. آب لوله بهقدری کلر داشت که ساعتها باید منتظر میماندیم که کلرش بخوابد. حتی بعضی از کادریهای پادگان هم بهدلیل آَشامیدن این آب، مشکل کلیوی پیدا کرده بودند. سفرههای غذاخوری را هر دوماه یکبار تعویض میکردند و آنقدر آلوده بودند که هیچوقت روی سفرههای آنجا غذا نخوردم. ظرفیت سلف 200 نفر هم نبود، ولی جمعیت سربازان نزدیک 500 نفر بود و وقت ناهار یا شام، یک گروه غذا میخوردند و گروه دیگر باید بیرون از سالن در گرما و سرما منتظر میماندند تا نوبتشان برسد.»
او میگوید که دو، سه سال پیش یکی از سربازان در پادگانشان خودکشی کرد: «سربازی، هنوز به شیوه دوره رضاخانی ـ با نگاههایی از بالابهپایین و بردهداری ـ مانده است. بهخصوص هرچه از تهران دورتر شوی، شرایط سختتر میشود. در تهران هم یا بین سربازان یا با مسئولانشان، دعوا زیاد رخ میدهد. چندوقتپیش هم یک مورد تهدید به خودکشی اتفاق افتاد؛ یکی از سربازها بهدلیل یک خطای کوچک دادگاهی شد، آن هم در شرایطی که فقط دو روز مانده بود خدمتش تمام شود. او هم گفته بود که اگر اضافه خدمت بخورم، خودکشی میکنم. جدی بود، چشمهایش پر از خون شده بود، اما درنهایت مسئولان پادگان با او کنار آمدند و کارهای تسویهاش را انجام دادند.»
مرخصیگرفتن برای او و همدورهایهایش هم کار سادهای نبود، گاهی یک مرخصی چندروزه، تبعات سنگینی برایشان داشت، مثلاً تشکیل کمیسیون برای تجدید دوره آموزشی: «بهصورت پیشفرض با مرخصی سربازان مخالفت میکردند. بعضی از دوستانم در شهرهای دیگر میگفتند که ما با دستوپای شکسته هم میرفتیم، فرمانده به ما مرخصی نمیداد. مبنای رفتارشان این بود که تحت هیچ شرایطی در دوره آموزشی، سرباز از پادگان خارج نشود.»
پنهان کردن مشکلات روان
ماجرای اتفاقات رخداده در پادگانها اما از ابعاد مختلفی نیاز به بررسی دارد که یکی از مهمترین آنها بررسی سلامت روان سربازان است. در بخشی از یک پژوهش درباره افکارخودکشی در سربازان وظیفه ایرانی که سال گذشته در یک نشریه طب نظامی منتشر شد، آمده: «یافتههای پژوهش حاضر نشان داد، سربازان غیربومی بهصورت معنیداری افکار خودکشی بیشتری نسبت به سربازان بومی دارند و این موضوع باید از سوی مسئولان و روانشناسان مراکز نظامی از طریق حمایتهای سازمانی بیشتر ازجمله ارائه تسهیلاتی همچون اعطای مرخصیهای طولانی، فعالیت در وظایف کمتر استرسزا و نیز مراقبتهای روانشناختی همچون انجام غربالگریهای اولیه و برگزاری مشاورههای فردی و گروهی برای سربازان غیربومی موردتوجه قرار گیرد.»
امیرحسین جعفری، روانپزشک و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی تهران به هممیهن توضیح میدهد که گاهی در دوره سربازی وضعیت سلامت افت میکند: «محیطهای نظامی پر از استرس است و سربازان باید به قوانین آن پایبند باشند. علاوه بر آن نسبت به محیطهای دیگر انعطاف کمتری دارد، خطای سربازان کمتر پذیرفته میشود و در مقابل، هیجانها هم کمتر ابراز میشود. گاهی هم شرایطی رخ میدهد که افراد در دوره سربازی انواع موادمخدر و مواد محرک مانند گل و حشیش مصرف میکنند که آمارهای آن هم محرمانه است. مصرف مخدر هم روی سلامت روان سرباز تاثیرگذار است.» براساس اعلام او، سربازی بهعنوان شرایطی اجتنابناپذیر بهشمار میرود و میتواند شروعکننده مشکلات روانی برای فرد باشد، علاوه بر آن ممکن است مشکلات زمینهای را هم تشدید کند.
جعفری به پایش سلامت روان سربازان توسط نیروهای مسلح هم اشاره میکند: «این غربالگری چندان بهروز نیست و فقط یکبار در طول دوره سربازی انجام میشود، بههمیندلیل ممکن است مشکلات سلامت روان سربازان بهدرستی شناسایی نشود و اقدام مناسب برای آنها انجام نشود. این پایشها با یک پرسشنامه ضعیف انجام میشود و اعتبار لازم را ندارد.»
او به تبعات مطرحکردن مشکلات سلامت روان از سوی سربازان هم اشاره میکند: «معافیت از رزم و خدمت بهدلیل مسائل روانپزشکی، برای افراد تبعاتی هم دارد؛ چون این مورد روی کارت خدمت نوشته میشود و ممکن است هنگام دریافت گواهینامه و اشتغال، مشکلاتی برایشان ایجاد شود بههمیندلیل برخی از سربازان مشکلات روانپزشکی خودشان را پنهان میکنند.»
جعفری درباره خبر خودکشی و تیراندازی سربازان و ارتباط آن با سلامت روان آنها هم توضیح میدهد و میگوید: «شاید بتوان گفت که این اتفاقات در محیطهای نظامی کشورهای دیگر هم رخ میدهد؛ چون با افزایش دسترسی به اسلحه، احتمال خشونتهای مرگبار هم بیشتر میشود. ما در جامعه شهروندی خود دسترسی به اسلحه نداریم و در محیطهای غیرنظامی، رفتارهای خشونتآمیز کمتر است. آمارهای رفتارهای خشونتآمیز در محیطهای نظامی در همه کشورها محرمانه است و ممکن است بهصورت موردی منتشر شود؛ باتوجه به اینشرایط تصور نمیکنم که آمار این اتفاقات در ایران تفاوتی با کشورهای دیگر داشته باشد.»
براساس اعلام او، آمارهای خودکشی در تمام دنیا با شیب کمی رو به کاهش است، اما در ایران طبق آمارهای رسمی سازمان پزشکی قانونی، در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است. اگر همین روند را در محیطهای نظامی هم در نظر بگیریم، احتمالاً بتوان به این شکل تفسیر کرد که ممکن است خطر خودکشی در این محیطها هم افزایش داشته باشد: «در کشور بهشدت با مشکلات سلامت روان روبهرو هستیم. همه پیمایشهای ملی نشان میدهند که بیش از 20 درصد از جمعیت، با نوعی بیماری روانپزشکی روبهرو هستند که درصد قابلتوجهی از آنها به پزشک مراجعه نمیکنند.»
سربازی دیگر کارایی ندارد
محمدضا اکبرحلوایی، معاون سابق مشمولان و امور معافیتهای سازمان وظیفه عمومی است و حالا بهعنوان یکی از منتقدان اصلی خدمت سربازی شناخته میشود، نقد اصلی او به حذف نشدن سربازی است و اعتقاد دارد که این دوره دیگر کارایی ندارد.
او درباره دلایل مخالفتش با سربازی به هممیهن میگوید: «من بهدلیل آسیبهای متعددی که سربازی به جوانان و خانوادههای آنها وارد میکند، همچنین ناکارآمدی سربازان در موضوع تامین امنیت کشور، با آن مخالفم. معتقدم سربازی در ایران، آن کارایی که 70 سال پیش انتظار داشتیم، ندارد. آنچه حالا در حوزه سربازی در حال رخدادن است، قابل پیشبینی بود و قبلاً هم گفته بودم به مرحلهای میرسیم که سربازان نهفقط خودکشی میکنند، بلکه به دیگران هم شلیک خواهند کرد. در مقطعی با خودزنی و خودکشی سربازان مواجه بودیم، حالا دیگرزنی را شاهدیم.» به گفته او، قانون پیشبینی کرده که سرباز در دوره خدمت باید مورد ارزیابی روانی قرار گیرد، گذشته از اینها محیطخدمت باید آرامشبخش باشد، نه تنشزا: «متاسفانه محیطهای نظامی ما بهدلیل تنبیهات، سختگیریهای متعدد و مشکلات خود سربازان، تنشزاست. مشکلات خانوادهها هم روزبهروز بیشتر میشود و سرباز ممکن است به این مرحله برسد که یا خود را بزند یا دیگری را.»
او به قانون تشکیل مرکز مشاوره در پادگانها هم اشاره میکند. به گفته او، این مراکز باید با خانواده سرباز در ارتباط باشند و همفکری کنند که فشار روی آنها کمتر شود، اما این اتفاق نمیافتد و به موضوع سربازی کاملاً بیتوجهاند: «یکی از مشکلات دیگر این است که سرباز در دوره خدمت، درآمدش را از دست میدهد. من به یقین میگویم بیشتر افرادی که خودکشی میکنند، متعلق به دهک پنجم به پایین هستند. در بعضی موارد فشارهای عاطفی هم مؤثر است، اما فشارهای اقتصادی بیشتری در محیط خدمت به آنها وارد میشود. مسئولان ما در نیروهای مسلح، چگونگی رفتار درست را با سرباز نمیدانند و فکر میکنند باید قدرتنمایی را ازطریق او به دیگران نشان دهند. این رفتار باعث میشود سرباز در شرایطی قرار گیرد که به دیگران شلیک کند.» اکبرحلوایی ادامه میدهد: «در سهسال اخیر در حوزه سازمان وظیفه عمومی، بیتوجهی به شرایط جسمی مشمولان را میبینیم. معاینات قبل از اعزام، به دقت انجام نمیشود و سعی میکنند رأی معافیت برای آنها صادر نکنند. من نمونههای متعددی را میشناسم که مشمول بهدلیل مشکلات اعصاب و روان، دو دوره ششماهه معافموقت شد، اما بعد از یکسال او را برای خدمت اعزام کردند. من این سوال را پرسیدم: بهنظر شما کسی که یکسال معافموقت شده، بهبود پیدا کرده که بهعنوان معاف از رزم، اعزام شده است؟ خودشان میدانند که بیماری این سرباز در شرایط سخت تشدید میشود.» به گفته این مسئول سابق در نظام وظیفه، در حوزه بیماریهای دیگر هم به شیوه مشابهی رفتار میشود: «مشمول با بیماری قلبی اعزام میشود و بعد از فشارهای این دوره، سکته میکند و میگویند فوت حین خدمت داشته است. چرا این اتفاق افتاده است؟ چون بیماری او موردتوجه قرار نگرفته است. بهنظر میرسد وظیفه عمومی بهجای پالایش درست و اعزام سرباز سالم، بهدنبال پرکردن یگانهای نیروهای مسلح است.»
معاون سابق مشمولان و امور معافیتهای سازمان وظیفه عمومی میگوید که حتی آموزشهای دوره سربازی هم کارایی ندارد: «ما به آنها آموزشهای نامتناسب با زمان فعلی میدهیم و نوع آموزشها، تناسبی با شرایط امروز جنگها در دنیا ندارد. سرباز، نظامی حرفهای نیست. وقتی میخواهیم یک راننده در نیروهای مسلح استخدام کنیم، از نظر تحصیلات و سلامت جسمی و روانی، شرایط او را بررسی میکنیم؛ حتی اگر دندان کشیده یا شکستگی ترمیمشده داشته باشد استخدام نمیشود، اما سرباز را از قد 146 سانتیمتر تا 200 سانتیمتر، از بی.ام.آی 14 تا بالای 45 و 50، با بیماریهای متعدد، از مدرک تحصیلی زیردیپلم تا دکترا اعزام میکنیم. دراینزمینه شرایط نامتناسبی ایجاد کردهایم و انتظار داریم کارایی هم داشته باشد. ازطرفدیگر سرباز را به پادگان میآوریم و بابت غذای او از دولت پول میگیریم. عموماً آنهایی که در شهرها خدمت میکنند، غذای خود را بعدازظهرها به خانه میآورند. این پول خرج موارد دیگری میشود.»
اکبرحلوایی به آمار مشمولان غایب هم اشاره میکند: «افراد برای اینکه به سربازی نروند، تحصیلاتشان را بدون هدف ادامه میدهند و بعد از هشتسال درس خواندن، مدرکی ندارند؛ هم فرصتهایشان را از دست میدهند، هم استخدام نمیشوند. غایبان پنهان کسانیاند که درس را بهانه میکنند تا خدمت سربازی نروند. درمجموع این روند نشان میدهد که سربازی در کشور ما خاصیتی ندارد، اگر داشت که سهمیلیون غایب نداشتیم. در سالهای 94 تا 97، فروش سربازی برای غایبان انجام شد، اما درنهایت 20 درصد از آنها دوره سربازی خود را خریدند؛ یعنی با فروش سربازی هم نمیتوان این مشکل را حل کرد. سربازی، کار اضافهای است و گاهی افراد نمیتوانند شرایط را تحمل کنند و درنهایت ممکن است به خودشان یا دیگران آسیب بزنند.» او حرفهای دیگری هم میزند: «طبق قانون، حقوق سرباز باید حداقل 60 درصد و حداکثر 90 درصد حقوق کارکنان همپایه کادر نظامی باشد، حدود سهسال است که این قانون اجرا میشود. اگر هم این تصمیم را اجرا کردهاند، برای کاهش مخالفت با سربازی بود. بهنظر میرسد که آمار غایبان سربازی افزایش داشته است، چراکه سال 94، دو میلیون و 500 هزار غایب داشتیم که حدود 550 هزار نفر آنها سربازی را خریدند. از سال 98 تا الان به سهمیلیون و 100 هزار نفر رسیده است. یعنی روند غیبت مشمولان بیشتر از 10 تا 15 درصدی است که ستاد کل نیروهای مسلح، پیشبینی میکرد.»
پیشنهاد اکبرحلوایی، کاهش طول دوره خدمت و برنامهریزی برای حذف آن و استخدام سرباز حرفهای است: «ما سالانه حدود 300 هزار سرباز اعزام میکنیم و در کنار آن سهمیلیون غایب داریم؛ یعنی معادل 10 سال اعزام سرباز. اگر در یک حرکت منطقی مدت خدمت را ششماهه کنیم، همه این غایبان بهدلیل محدودیتهایی که برایشان ایجاد شده، خدمتشان را انجام میدهند و افراد آماده خدمت هم اعزام میشوند. علاوه بر آن میتوانیم افراد متاهل را که حدود 10 درصد مشمولان را تشکیل میدهند، معاف کنیم. در این مدت میتوانیم روند جایگزینی نیروهای مسلح موردنیاز را ازطریق استخدام تکمیل کنیم. با یک برنامه 5 تا 10 ساله میتوانیم سربازی را بدون هیچ فشاری به نیروهای مسلح حذف کنیم. هزینهای که در حوزه سربازی میشود، کم نیست و میشود برای آن برنامهریزی کنیم، اما عزمی برای حذف سربازی وجود ندارد.»
شیوه رفتار ایراد دارد، نه مدل سربازی
بااینحال اما گروهی هم موافق خدمت سربازیاند و میگویند که رفتارها در پادگانها درست نیست، اما مدل سربازی مشکلی ندارد. یکی از آنها از مسئولان بازنشسته سازمان نظام وظیفه عمومی است که به هممیهن میگوید، شیوه فعلی سربازی نیازی به تغییر ندارد، مشکل را باید در برخی از رفتارها در پادگانها جستوجو کرد: «تجربههای قبل از خدمت، حین خدمت و بعد از آن، در روند خدمت مؤثر است، پیشزمینه کیفیت این دوره به نوع تربیت فرزندان در خانواده برمیگردد؛ باتوجه به اینکه در شرایط فعلی خانوادهها فرزندسالاری را در پیش گرفتهاند، مسئولیتپذیری و تحمل آنها کمتر شده و والدین، فرزندانشان را به شیوهای تربیت میکنند که زندگی دور از خانواده کمی برای آنها سخت است.» به گفته او، حین خدمت سربازی هم غربالگری شوراهای پزشکی باید با دقت بیشتری انجام شود؛ چون باید سرباز سالم به خدمت اعزام شود. ازطرفدیگر باید به برخورد فرماندهان هم اشاره کرد؛ فرمانده باید مانند یک روانشناس بداند با سرباز در شرایط مختلف چطور برخورد کند. مجموع این موارد میتواند در بروز یک اتفاق در دوره سربازی مؤثر باشد: «ما سربازانی داریم که از دوران خدمتشان به نیکی یاد میکنند، حتی از رفتار فرمانده خود رضایت کاملی داشتند و میگویند با وجود سختیها، برایشان سازنده بود.» این مقام سابق سازمان وظیفه عمومی به اتفاقات اخیر که در برخی پادگانها رخ داده هم اشاره میکند: «این اتفاقات درصد ناچیزی دارند، شاید در گذشته هم اتفاق میافتاد اما رسانه آن را برجسته نمیکرد. در دوران خدمت من، یکی دو مورد از این اتفاقات رخ میداد و جلساتی هم برای بررسی این موارد در ستادکل و نظام وظیفه برگزار شد. طرحها و اقداماتی برای بهبود این شرایط ابلاغ و انجام میشد و در همین زمینه، ابلاغیهای درباره تعالی رفتار فرماندهان یا تاکید بر بهبود روند غربالگری سیستم پزشکی صادر شده بود.» او توضیح میدهد که ستاد کل نیروهای مسلح بهصورت دائم روی پادگانها نظارت میکند: «در دوران خدمت من، ستاد کل در طول سال برنامههای نظارتی داشت که پادگانها را از لب مرز تا مرکز کشور بررسی کنند و در جریان وضعیت امکانات و رفتارها قرار گیرند. یکی از تاکیدات آنها هم پیگیری اجرای همین ابلاغیهها بود.»
او تاکید میکند که نمیتوان از این اتفاقات نتیجه گرفت که این شیوه از سربازی خوشایند نیست: «معتقدم شیوه رفتاری ایراد دارد، نه مدل سربازی ما در ایران. در سالهای گذشته در طول دوران خدمت طرحهایی با هدف خوشایندسازی و فرهنگسازی دوران سربازی اجرا شد که یکی از آنها بحث مهارتآموزی بود که هنوز هم بهصورت جدی پیگیری میشود. همه این اقدامات با این هدف صورت میگیرد که سربازی مانند یک دوره کارآموزی طی شود تا سرباز بعد از خدمت هم از آن استفاده کند. علاوه بر این در چندسال اخیر با عناوین مختلف، تلاش شد تا برخی از سربازان مانند افراد متاهل، صاحب فرزند و... مشمول تخفیف دوران خدمت شوند. کارت پایان خدمت سرباز باید کاربرد و اعتبار داشته باشد. اگر بتوانیم به این سمت برویم سرباز احساس نمیکند این دوره برایش مفید نبود.»