سراب کارگری در کشورهای همسایه
پنجشنبه که برسد، حامد باید از بصرهی عراق به شوشتر برگردد تا ویزای توریستی یکماههاش را تمدید کند و دوباره خودش را به این شهر برساند؛ روالی که در هر پروژه کاری در عراق باید طی کند: هر 28 روز یکبار، یک پا در ایران و یک پا در عراق تا بتواند به کار در این کشور ادامه دهد و پیمانکار هم دستمزد کاشیکاریاش را آخر ماه، نقد و با دینار عراق به او پرداخت کند.
حامد یکی از هزاران کارگری است که در ایران زندگی میکنند اما شغلشان را در عراق، ترکیه و ارمنستان پیدا میکنند. مهاجرت نیروهای کارگر از ایران، موضوع تازهای نیست، سالهاست کارگران زیادی از استانهای آذربایجان غربی و شرقی، کردستان، کرمانشاه، خوزستان و... در عراق، ترکیه و ارمنستان حضور دارند. بخشی از اعزام نیروی کار به این کشورها به کمک کاریابیهای غیررسمی و تلگرامی و بخشی بهواسطه آشنایانی است که کارفرمای عراقی، ترک و ارمنی را به ایران وصل میکنند. گفتوگو با کارگران ایرانی فعال در این کشورها وضعیت این بازار را روشن میکند و نشان میدهد که دیگر خبری از دستمزدهای رویایی نیست و تقریباً با ایران تفاوتی ندارد. حالا این شرایط بازار کار ایران است که کارگر را به کشورهای همسایه میکشاند.
از معدود واکنشهای رسمی به مهاجرت کارگران ایرانی، میتوانیم به گفتههای رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس اشاره کنیم که بهتازگی گفته است: «ما هیچ آمار رسمیای از مهاجرت کارگران حرفهای نداریم. شاید در موضوع نخبگان، پزشکان و متخصصان آماری در دست باشد، اما بهعنوان کمیسیون اجتماعی آمار رسمیای راجع به مهاجرت کارگران حرفهای و مهارتی نداریم؛ بنابراین نمیتوان قطعی دراینباره اظهارنظر کرد. البته ما باید بهخاطر تخصص کارگران کشور - بهویژه در بحث دستمزدی که یکماه بعد در لایحه بودجه مشخص خواهد شد- این قشر را ویژه ببینیم. باید باتوجه به تخصص و سندیکای کاری که کارگران دارند، دستمزد آنها را مشخص کنیم و یک نسخه برای همه کارگرها نپیچیم. قطعاً این روند در میزان رضایت آنها مؤثر است و موجب کمتر شدن مهاجرت احتمالیشان خواهد شد.»
جهانبخش سنجابیشیرازی، دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق هم درباره این موضوع صحبت کرده و دستمزد را عامل اصلی مهاجرت این گروه میداند. او قبلاً گفته بود که یک کارگر متخصص ایرانی با همین میزان مهارت در ایران، در صورت مهاجرت به کشور عراق، حدود 2 هزار دلار حقوق دریافت میکند که بسیار متفاوت با حقوق 10 تا 20 میلیون تومانی در ایران است. حتی با این شرایط برای کارفرما بسیار مقرون بهصرفه است تا با تامین هزینه اقامت یک نیروی کار ایرانی و این میزان حقوق، پذیرای نیروی کارگر ماهر ایرانی باشد.
روایت اول: شبها روی کارتن میخوابیم
حامد، استادکار کاشی و اهل شوشتر خوزستان است که 13 سال پیش کارش را شروع کرد. او حالا با دو فرزند کوچک و سابقه کار زیاد، هرسال حدود ششماه را در شهرهای مختلف عراق کار میکند و دوباره به ایران برمیگردد. آخرین باری که کارفرمای عراقی به او پیشنهاد کار داد، 28 روز پیش بود و او حالا در بصره، در یک پروژه ساختمانی مشغول است. همه همکاران حامد در این پروژه، ایرانیاند و در یک اتاق کوچک نزدیک محل کارشان زندگی میکنند: «یک ماه در عراق کار میکنیم و یک هفته در ایران میمانیم. کار کردن در ایران کفاف مخارج زندگی را نمیدهد. اگر کاری در عراق پیدا نشود، بیشتر در خانه میمانیم. کار با پیمانکار عراقی هم سخت نیست؛ اگر خوب و بدون ایراد کار کنیم، پول را نقد و به دینار عراق میگیریم. کمتر پیش میآید که دستمزدمان را کامل پرداخت نکنند.»
به غیر از حامد، هماتاقیهای دیگرش هم هر ماه باید ویزایشان را تمدید کنند، چون برای کار در عراق ویزای توریستی گرفتهاند که قبلاً 40 دلار هزینه داشت، ولی الان رایگان است.
به عنوان استادکار ماهر، ماهیانه در عراق چقدر دستمزد میگیرید؟
ماهانه حدود 20 تا 25 میلیون تومان، همچنین هزینه رفتوآمد را هم خودمان پرداخت میکنیم. خیلی از کارگران شهر ما -شوشتر- برای کار به عراق میآیند. از شهرهای دیگر خوزستان هم میآیند مثل؛ اهواز، سوسنگرد، بستانآباد، آبادان، خرمشهر و...
کار در عراق برای خودت و همکارانت صرفه اقتصادی دارد؟
اصلاً بهصرفه نیست؛ چون نه امکانات رفاهی دارد، نه بهداشت، ولی مجبوریم برای کار به این کشور بیاییم تا جوابگوی زن و فرزندمان باشیم و از پسِ مخارجمان بربیاییم. در شهر خودم کار پیدا میشود، ولی پول نیست و کار در آنجا کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد. ما کار را به بهترین شکل تحویل میدهیم، اما صاحبکار یا پولی برای پرداخت دستمزد ندارد یا قسطی آن را میدهد؛ من هم کارگر دارم، باید پول آنها را بدهم و چند بار بابت همین موضوع با کارفرما دچار مشکل شدم و کار به درگیری هم رسید.
اگر کارفرما در ایران بهموقع دستمزد بدهد، ترجیح میدهی ایران کار کنی یا عراق؟
درست است که قیمتها در ایران کمتر است، ولی اگر راهی باشد که راحتتر به پولمان برسیم، ایران میمانیم. همین که شب پیش خانوادهات میمانی، خودش سود است. من دو فرزند دارم و دلم برایشان تنگ شده؛ تا امروز 28 روز است که آنها را ندیدم ولی اینجا کار میکنم تا نیازهای اولیه زندگیام را فراهم کنم.
در سال، چند ماه در عراق کار میکنید؟
هرسال حدود ششماه در این کشور کار میکنیم و وقتی برمیگردیم، منتظر میمانیم پیمانکار عراق زنگ بزند و دوباره پیشنهاد کار بدهد.
همزمان که درباره کار و زندگی در عراق حرف میزند، عکسهایی از محل اسکانشان هم میفرستد و پایین آنها مینویسد: «آب را روی آتش گرم میکنیم تا دوش بگیریم.»
عکس دیگری هم از اتاق بسیار کوچکی میفرستد که فقط یک چهاردیواری است و چند موکت دارد و جای چارچوب در هم خالی است که با یک پرده، آن را پوشاندهاند. یک کپسول گاز و آویز لباس گوشه اتاق و وسایل پختوپز هم کنارشان چیده شده. عکس را که میفرستد، پاییناش مینویسد: «شبها روی کارتن میخوابیم. ذلت و حقارت را به تمام معنا اینجا داریم تجربه میکنیم. امیدوارم این حرفهایم به گوش کسانی برسد که بتوانند فکری کنند و ما را نجات دهند. دوری از خانواده خیلی سخت است.»
روایت دوم: دستمزدها تفاوت چندانی ندارد
«شغل من سنگکاری است و 20 سال است که مشغول به این کارم. اوایل دهه 80 هم برای کار به کردستان عراق میرفتم. سالهایی که جنگ بود، در کرکوک بودم و در تمام این سالها هم بین ایران و عراق ـ برای کار ـ در رفتوآمد بودم. چه زمانی که ارزش دلار کمتر از ریال ایران بود، چه حالا که چند برابر شده، میزان مهاجرت کارگران از شهر من به عراق تغییر چندانی نداشته است که بگوییم الان بیشتر شده است. آنها بهدلیل آشناییای که با کردستان عراق دارند، همزبانی، داشتن دوست و آشنا و نرخ بیکاری منطقه، برای کار زیاد به این منطقه میروند.»
میکائیل، ساکن مریوان است و با پیمانکاران کردستان عراق بهعنوان استادِ سنگکار کار میکند. او به غیر از شغل خودش، فعالیت صنفی هم دارد و عضو انجمن صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان است. شهر 15 کیلومتر با کردستان عراق فاصله دارد و او هم بهواسطه آشنایانی که در این منطقه دارد، میتواند پروژههای کاری بگیرد. او از 20 سال پیش برای کار به شهرهای این اقلیم رفتوآمد دارد؛ سلیمانیه، کرکوک، اربیل و...
شرایط زندگی کارگری در عراق چطور است؟
یکبار از فرودگاه امام به سلیمانیه سفر میکردم، از 300 مسافر شاید 80 نفر، کارگر بودند که برای کار ساختمانی و رستوران به این منطقه سفر میکردند. از هر صنفی هم برای کار به این منطقه میآیند؛ برقکار، گچکار، جوشکار، لولهکش، کارگر ساده، نانوا، منشی در رستوران و هتل، کنافکار و داربستبند. آنجا در ساختمانی که کار میکنیم، میتوانیم یک خانه کارگری بسازیم. بسیاری از کارگران ایرانی هم در مسافرخانه میمانند. فعلاً هم در کردستان عراق، شرایط برای کارگرانی که در ساختمانهای در حال ساخت زندگی میکنند، مشکل است؛ چون مجوز کار نمیگیرند و با ویزای گردشگر به این منطقه میروند. اگر بعد از یک ماه به ایران برنگردند، بهازای هر روز حضور بیشتر، باید جریمه بپردازند. مگر اینکه اقامت ششماهه یا یکساله بگیرند که هزینه آن بسیار زیاد است و به پول ایران حدود 100 میلیون تومان میشود. کارگران ایرانی در این کشور بیمه ندارند. اگر کارفرما وجدان داشته باشد، بعد از فوت یک کارگر در حین کار، خسارت میدهد در غیر این صورت امکان هیچ مطالبهای نیست. هیچ کارفرمایی هم مکلف نیست که ایمنی ساختمانها را تامین کند. ازطرفدیگر ممکن است دستمزد کارگر پرداخت نشود که در این شرایط دیگر هیچ کاری نمیشود انجام داد و پیگیری قانونی آن هم بسیار سخت است.
دستمزد کارگری در عراق بیشتر از ایران است؟
نوع رفتاری که در این کشور با کارگران انجام میشود، چندان تعریفی ندارد. برخلاف سالهای گذشته، دیگر اختلاف دستمزد چندانی بین کردستان عراق و ایران نیست و دلیل اصلی، بیکاری است. ما در استانمان کارخانه نداریم. کارگران ساختمانی هم مجبور میشوند یا در عراق کار کنند یا دستفروشی و کولبری انجام دهند. الان دیگر کارفرمای عراقی در کربلا یا کردستان عراق میداند که استادکار ایرانی بهدلیل بیکاری در این شهرها مشغول به کار است و در ایران چقدر دستمزد میگیرد؛ بههمیندلیل هم دستمزد او را طوری حساب میکند که معادل دستمزد ریالی باشد. مثلاً در عراق دستمزد کاشیکاری هر یکمتر، سه تا چهار هزار دینار است که حدوداً 130 هزار تومان میشود. درحالیکه در کردستان و کرمانشاه هم همین رقم را پرداخت میکنند. شاید بتوانیم پرداخت نقد و بهموقع دستمزد را یکی از مزیتهای کار در این کشور بدانیم. رشتههای غیرکارگری مثل مهندسی، دستمزد بهتری دارند.
فضای کار در این کشور چطور است؟
فضای کار این روزها کاملاً رقابتی است؛ چون بعد از جنگ سوریه و زلزله ترکیه بسیاری از استادکاران این کشورها به عراق آمدند و حالا فضای رقابتی شدیدی بین استادکاران سوری، ایرانی و ترکیهای به وجود آمده. کارفرما هم از این شرایط سوءاستفاده میکند و دیگر دستمزدها هم تفاوت چندانی با ایران ندارد. مگر اینکه بهصورت اتفاقی کار خوبی پیدا شود.
هزینه زندگی در عراق چقدر است؟ خورد و خوراک با خود کارگران است؟
خیلی از کارگرانی که به این کشور میروند، خودشان هزینه خروج از مرز را میپردازند. همه هزینهها هم با دلار و دینار است. مثلاً اگر روزانه 25 هزار دینار – حدود یکمیلیون تومان- در این کشور کار کنیم، باید نزدیک 200 تا 300 هزار تومان برای غذا و هزینههای دیگر خرج کنیم. کارگری که در تهران کار میکند هم روزانه 600 تا 700 هزار تومان دستمزد میگیرد.
از کانالهای کاریابی ایران و عراق کار پیدا میکنید؟
من بدون واسطه کار پیدا میکنم. بسیاری از کانالهای کاریابی رسمی نیستند و عرفی کار میکنند؛ مثلاً ممکن است برای معرفی یک کارگر، 10 تا 15 میلیون تومان کارمزد بگیرند. یکی از همین کانالها چند سال پیش حدود 10 گچکار ایرانی را برای کار به عراق برد که کارفرما اقامتشان را تمدید نکرد، پاسپورتشان را گرفت و دستمزدشان را هم نداد.
با اتحادیههای کارگری عراق هم در ارتباطید؟
مدیریتی هم از طرف وزارت کار روی کارگران ایرانی نیست و حتی آمار درستی از آنها وجود ندارد. من با سندیکای کارگران شهر سلیمانیه و زاخو درباره این موضوع صحبت کردم. حتی قرار بود جلسهای مشترک با کنسولگری ایران در کردستان عراق داشته باشیم. به استاندار استان کردستان گفتیم، به کارگرانی که برای کردستان عراق کار میکنند، کارتی اختصاص دهید تا با ویزای گردشگری نرود. در این صورت اگر مشکلی برایشان پیش آمد، امکان پیگیری وجود دارد. حتی در طرح ما بحث بیمهکردن کارگران هم مطرح شده بود. انتقال کارگرانی که در این کشور فوت میکنند، سخت است و هیچ خدمات و دیهای برای خانوادهها در نظر گرفته نمیشود. بهنظرمن که 20 سال به کردستان عراق رفتوآمد دارم و در این منطقه کار میکنم، کار کردن در این منطقه خیلی بهصرفه نیست؛ چه از نظر روحی، چه مالی.
روایت سوم: در ترکیه بیشتر از 3ماه نمیتوان کار کرد
به غیر از خوزستان و کردستان، کارگران زیادی از آذربایجان غربی در عراق کار میکنند؛ مثل رضای 43 ساله که گچکار و اهل میاندوآب است و در بیشتر شهرهای ترکیه کار کرده است.
او از سال 81 کارش را شروع کرده، ولی اولینبار بعد از زلزله بزرگ ترکیه بود که تصمیم گرفت برای کارگری به این کشور برود. فعلاً ویزای سهماههاش تمام شده و به ایران برگشته تا آن را تمدید کند و دوباره به مالاتیا برگردد. کارش که تمام شود، منتظر میماند تا پروژه دیگری از طرف کارفرماهای ترکیه به او پیشنهاد شود؛ چون کارگری دیگر در شهر خودش و حتی شهرهای دورتر بهصرفه نیست: «چند وقت پیش در بوئینزهرا به ما کاری پیشنهاد دادند و گفتند بهازای هر متر گچکاری، 35 هزار تومان پرداخت میکنند. در شهر خودمان بابت همین کار، 50 هزار تومان میدهند. روزانه 20 تا 30متر میتوان گچکاری کرد که دستمزدش درمجموع روزی یکمیلیون و 200 هزار تومان میشود که از این پول باید دستمزد شاگرد را هم کم کنیم که کمتر از 450 هزار تومان نیست. از باقی آن هم باید پول غذا بدهیم و ممکن است یکروز در هفته هم بابت نبودن مصالح و مشکلات دیگر تعطیل باشیم که درنهایت شاید روزانه 600 هزار تومان برای ما بماند. برای همین است که در عراق، ترکیه و ارمنستان کار میکنیم. من دو فرزند دارم، اگر اینجا کار خوب و بهصرفه داشته باشد، چرا باید سهماه در غربت بمانم؟»
چطور در ترکیه کار پیدا میکنی؟ آشنا داری؟
در کانالها لینک استخدام نیروی کار میگذارند، ولی باید آشنا داشته باشی که سرکار بروی و کارفرما برایت ویزا بگیرد، وگرنه خودت باید ویزای توریستی بگیری. بیشتر فرصتهای کاری هم در شهرهای زلزلهزده مثل آنکارا، مالاتیا، هاتای و... است.
پیمانکار ترکیهای دستمزد کارگران را چطور حساب میکند؟
بعضی از پیمانکاران ترکیه عادت دارند دستمزد کارگر را روزانه حساب کنند. پیدا کردن کار بهصورت پروژهای سختتر است و باید آشنا داشته باشی که بتوانی دستمزد کار را پروژهای دریافت کنی. حتی اگر با همین شیوه هم دستمزدت را حساب کنند، تفاوت زیادی با روزمزد ندارد.
خودت ویزا میگیری؟
هزینه ویزای من را کارفرمای فعلی پرداخت کرده است. کلاً در ترکیه بیشتر از سهماه نمیتوانی کار کنی. باید یا شرکتی که برایش کار میکنی، برایت درخواست ویزای یکساله بدهد یا ویزای سهماهه بگیری.
وضعیت اقامتت در ترکیه چطور است؟
شرکتی که با آنها کار میکنم جای خواب و غذای خوبی میدهند و رفتار خوبی با ایرانیها دارند. بیشتر کارگران ایرانی که به ترکیه میروند هم ترکزبان هستند و ممکن است از هر 100 نفر، یکنفر را پیدا کنید که اهل اصفهان یا تهران باشد. از سوریه، هند و افغانستان هم در این کشور نیروی کار پیدا میشود.
دستمزد کار در ترکیه بهتر از ایران است؟
بیشترین دستمزدی که ممکن است در ترکیه بگیرم، بین 40 تا 45 میلیون تومان است. خودشان کارگر ساده به من میدهند. از شهر ما -میاندوآب- هم کارگران زیادی در ترکیه کار میکنند و بیشتر هم گچکارند. در این شهر ممکن است یکماه کار داشته باشی ولی دو ماه بیکار بمانی؛ کار نیست که! در تبریز، ارومیه و تهران هم اگر کاری باشد، صرفه اقتصادی ندارد. مثلاً بهسختی روزانه 500 هزار تومان برایت میماند.
در کشور دیگری هم کار کردهای؟
یکبار هم برای کار به ارمنستان رفتم، ولی پیمانکارهای ایرانی، آنجا را هم خراب کردهاند و 400 میلیون تومان پول از آنها طلب دارم. سر قیمت توافق کرده بودیم، ولی کار که تمام شد، ندادند. پرسیدیم چرا؟ کارفرمای ارمنی گفت، ما با پیمانکار ایرانی توافق کرده بودیم که پول شما را بعد از پایان کل پروژه پرداخت کنیم، ولی آنها به ما قول دیگری داده بودند و دیگر برای کار به این کشور نرفتیم.