انگشت تندروها روی ماشه
تنش در خاورمیانه وارد روزهای بحرانیتر خواهد شد؟
تنش در خاورمیانه وارد روزهای بحرانیتر خواهد شد؟
هرمز شریفیان
روزنامهنگار
با شروع جنگ حماس و اسرائیل در روز 7 اکتبر و آنچه طی این سه هفته رخ داده، توازن قوای طرفهای درگیر در این منطقه وارد ابعادی جدیدتر و بسیار حساس شده است. از یکسو حمایت جمهوری اسلامی از حماس و جهاد اسلامی که طرفهای مستقیم درگیری با ارتش اسرائیل هستند و از سوی دیگر حضور حزبالله لبنان که از نظر سازماندهی و تجهیزات بسیار قدرتمندتر از گروههای فلسطینی است، نقش تهران را در این جنگ پررنگتر میکند.
ازسوی دیگر حمایت تمامقد دولت و مجلسین ایالات متحده از اسرائیل و هشدار مقامات آمریکایی از رئیسجمهور تا سناتورها و نظامیان این کشور به جمهوری اسلامی که مبادا بهطور مستقیم درگیر این جنگ شود، شرایط را در این منطقه پرآشوب بهشدت ملتهب کرده است.
طی همین سه هفته نیز حزبالله از جنوب لبنان حملات پراکندهای به ارتش اسرائیل کرده و پاسخهایی نیز گرفته اما دو طرف هرگز درگیری را از سطح محدود بالاتر نبردهاند. هرچند که دیروز نیروی هوایی آمریکا مستقیماً مواضع نیروهای (بهقول خودشان) نیابتی جمهوری اسلامی را در خاک سوریه مورد هدف قرار داده اما حزبالله لبنان که گوش به فرمان تهران دارد، همچنان دست به پاسخ و حملات گسترده نزده است.
از سوی دیگر نیروهای مستقر در غزه که درگیر جنگ هستند اعلام کردهاند که انتظار بیشتری از حزبالله داشتند و شاید توقعشان این بود که این نیروها تمامقد به حمایت از حماس و جهاد اسلامی بپردازند و بهطور مستقیم درگیر جنگ با ارتش اسرائیل شوند که تجربه موفقی هم از این رویارویی در سال 2006 دارند.
اما بعید بهنظر میرسد که جمهوری اسلامی، حزبالله را که سالها وقت و هزینه صرف آن کرده تا به نیرویی تاثیرگذار از نظر سیاسی و نظامی تبدیل شود را هزینه حماس کند که خط و ربط خود را نه مانند حزبالله از تهران، بلکه از اخوانالمسلمین مصر میگیرد. به نظر میرسد حزبالله تنها زمانی با تمام قوا وارد میدان نبرد خواهد شد که تهران نیز چنین تصمیمی گرفته باشد و اراده کند که تمامقد از این نیروی نیابتی قدرتمند خود حمایت کند.
حضور بزرگترین ناو هواپیمابر اتمی جهان یعنی آیزنهاور در منطقه و عبور آن از تنگه هرمز و پیوستن آن به ناوگان پنجم آمریکا که بیش از سه دهه است که در بحرین مستقر شده و بهدنبال آن نامه جو بایدن به سنا و دلیل حضور این ناو هواپیمابر در خلیجفارس که ماموریت آن حفاظت از منافع آمریکا در منطقه عنوان شده، یک پیام روشن دیگر به تهران است که تنها نظارهگر جنگ اسرائیل و حماس بماند.
با وجود تمام احتیاطهای صورتگرفته از سوی تهران اما بعید بهنظر میرسد که جنگافروزان اسرائیل تنها به سرکوب حماس در غزه بسنده کنند و حالا که بهانههای لازم را به دست آوردهاند، قصد داشته باشند تا با استفاده از نیروی نظامی سهمگین آمریکا که به حمایت از آنها وارد کارزار شده، برای یک جنگ تمامعیار علیه حزبالله استفاده نکنند. اسرائیل و بهخصوص بخش تندروی این رژیم بهنظر نمیرسد که ابایی از شروع یک جنگ تمامعیار داشته باشند و حالا که افکارعمومی جهان بهدلیل مظلومنمایی و همینطور حمایت ارتش ایالات متحده را دارد، از این دو مقوله استفاده کند.
شرایط در منطقه بهگونهای است که تنها یک اشتباه یا یک عمل خودسرانه میتواند آتش جنگی را شعلهور کند که پایان آن هرگز معلوم نیست و پیامدهای آن تنها گریبانگیر ملتهای منطقه خواهد شد. در چنین شرایطی، بردباری و شکیبایی بزرگترین موهبت در نزد تصمیمگیران است و چنانچه انگشتهای روی ماشه متعلق به تندروها در دو طرف باشد، عواقب و هزینههای وحشتناک آن غیرقابل پیشبینی خواهد شد.