| کد مطلب: ۹۵۸۸
تسلیم دورویی ابرقدرت‏‌ها نشویم

تسلیم دورویی ابرقدرت‏‌ها نشویم

ضرورت نظارت بر رعایت قوانین جنگی

ضرورت نظارت بر رعایت قوانین جنگی

George Monbiot L

جورج مونبیو

ستون‌‏نویس گاردین
مترجم: حسین نورانی‌‏نژاد

برای حدود چهار هزار سال، برخی دولت‌ها اصرار داشتند که اگر گریزی از جنگ نیست، باید قوانینی برای آن وجود داشته باشد. اولین آیین‌نامه شناخته‌شده توسط حمورابی پادشاه بابل، اصلی را بیان می‌کند که از آن پس، تمام قوانین جنگ براساس آن استوار شده است: «پیشگیری از ظلم قدرتمندان به ضعیفان». ناگفته نماند که حمورابی خود در ظلم به ضعیفان تخصص داشت. از آغاز، چنین قوانینی اما معادل عدالت برای فاتحان بوده است که توسط قدرت‌های غالب به کار گرفته می‌شود، نه علیه آنها. اما این واقعیت تاریخی، نه آن قوانین را بی‌ارزش می‌کند و نه دلیلی می‌شود بر اینکه نباید تلاش کنیم تا دولت‌های قدرتمند را بازخواست و پاسخگو کنیم.
حماس در جریان حمله به اسرائیل، در روز شنبه سیاه، قوانین جنگی متعددی را زیر پا گذاشت. شکست قوانین با شلیک موشک به اسرائیل شروع شد، بدون آنکه تلاشی برای تفاوت قائل شدن بین اهداف نظامی و غیرنظامی انجام داده باشد. از این رو، حماس ماده 13 پروتکل دوم کنوانسیون ژنو را زیر پا گذاشت. طی این حمله، حماس مرتکب [متهم به] قتل، شکنجه و تجاوز جنسی شد و ماده 3 مشترک کنوانسیون ژنو و مواد 27 و 32 کنوانسیون چهارم را نیز نقض کرد. آنها همچنین مرتکب غارت، ترور(33، کنوانسیون چهارم) و گروگانگیری (34، چهارم، و ماده 8 قانون رم) شدند. حماس به وضوح قصد دارد از این گروگان‌ها به عنوان ابزار معامله سیاسی استفاده کند و ارتکاب به جنایت را تشدید کند.
اگرچه اثبات این امر دشوار است، اما این اقدامات ممکن است با هدف نسل‌کشی انجام شده باشد و احتمالاً حماس را نیز تحت اتهام نقض کنوانسیون نسل‌کشی قرار داده است. در این صورت، هر یک از افراد مسئول که دستگیر می‌شوند باید به جرمِ جنایت علیه بشریت محاکمه شوند.
اسرائیل نیز در پاسخ به این حمله چندین قانون جنگی را زیر پا گذاشته است. این جنایات با استفاده از مجازات‌های جمعی علیه مردم غزه آغاز می‌شود (ماده 33 کنوانسیون چهارم و ماده 4 پروتکل دوم). به نظر می‌رسد یکی از نمودهای این مجازات جمعی، الگوی بمباران و گلوله‌باران غزه از سوی اسرائیل باشد. سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل اعلام کرد: «تاکید بر آسیب است و نه بر دقت.» به نظر من قصد اعلام‌شده، دلالت بر ارتکاب جنایت جنگی دارد. جنایت جنگی در این مورد خسارت به اموال است که درماده 50 کنوانسیون اول ژنو، ماده 51 کنوانسیون دوم ژنو و ماده 147 کنوانسیون چهارم ژنو بر آن تاکید شده است. گرچه اسرائیل ادعا می‌کند که حماس از مردم خود به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند، بسیاری از ساختمان‌هایی که هدف حمله اسرائیل بوده است، از جمله مدارس و مراکز متعدد درمان، به نظر نمی‌رسد که واجد شرایطی باشند که به‌عنوان اهداف نظامی شمرده شوند.
چنین حملات بی‌رویه‌ای با ماده 13، پروتکل دوم و ماده 53، کنوانسیون چهارم مغایرت دارد. بمباران مساجد نیز ماده 16 پروتکل دوم را نقض می‌کند.
دیده‌بان حقوق بشر مدعی است که اسرائیل در جریان ضدحمله خود، گلوله‌های فسفر سفید را به سمت غزه و لبنان شلیک کرده است. هرچند این موضوع تکذیب شده است. مهمات فسفر سفید می‌تواند به‌طور قانونی در میدان‌های جنگ برای ساختن پرده‌های دود، نشانه‌گذاری اهداف یا سوزاندن ساختمان‌ها مورد استفاده قرار گیرد، اما این سلاح به‌عنوان یک سلاح غیرمتعارف و وحشتناک در نظر گرفته می‌شود که استفاده از آن در چنین مواردی می‌تواند نقض کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی باشد.

دولت اسرائیل اعتراف کرده است که ورود منابع ضروری به غزه را قطع کرده است. در 9 اکتبر، وزیر دفاع، یوآف گالانت، گفت: «من دستور محاصره کامل نوار غزه را صادر کردم. بدون برق، بدون غذا، بدون گاز - همه چیز مسدود و غیرقابل دسترس است.» این اقدام نیز مانند مجازات دسته‌جمعی به نظر می‌رسد. وزیر انرژی، ایسرائل کاتز، ظاهراً این موضوع را تأیید کرد و نوشت: «تا زمانی که ربوده‌شدگان اسرائیلی به خانه بازنگردند، هیچ کلید برقی روشن نمی‌شود، هیچ شیر آبی باز نمی‌شود و هیچ کامیون سوختی وارد نمی‌شود». به نظر می‌رسد که این محاصره، اصول 55، 56 و 59 کنوانسیون چهارم و ماده 14 پروتکل 2 را که از «اشیا و امکانات ضروری برای بقای مردم غیرنظامی» محافظت می‌کند، مورد نقض قرار می‌دهد.
درحالی‌که دولت اسرائیل می‌تواند استدلال کند که دستور به ترک شهر غزه، تلاشی برای محافظت از مردم غیرنظامی غزه در برابر بمباران است، این دستورالعمل ممکن است نقض ماده 17 پروتکل 2 باشد که جابه‌جایی اجباری غیرنظامیان را ممنوع اعلام می‌کند و نیز نقض ماده 49 کنوانسیون چهارم درباره منع تبعید و تخلیه است.
بازهم براساس اظهارات برخی مقامات، در محاصره و حملات به غزه ممکن است شواهدی دال بر قصد نسل‌کشی وجود داشته باشد. البته باید در نظر گرفت جنگ کنونی در چارچوب و با نظر به پیشینه اشغال غیرقانونی سرزمین فلسطین توسط اسرائیل و جنایات فرعی فراوان مرتبط با آن رخ داده است.
هیچ مجموعه‌ای از جنایات، ارتکاب به جنایت دیگری را توجیه نمی‌کند. هیچ بهانه‌ای در شرایط جنگی و هیچ‌گونه عذر اخلاقی، جنایت علیه بشریت را توجیه نمی‌کند. هرگز قانونی وجود ندارد که از حمله به یک فرد به بهانه ارتکاب جنایت توسط فردی دیگر دفاع کند. هرگز نمی‌توان مردمی را با دولت یا نیروهای مسلحی که مدعی دفاع از آنها هستند، یکی فرض کرد. تلاش هر دو طرف جنگ برای توجیه چنین جنایاتی به یک اندازه ضعیف و بی رحمانه است.
موضوع در این میان، مثل همیشه، چگونگی اجرای قوانین است. کشورهای قدرتمند معمولاً از تسلیم شدن در برابر حاکمیت قانون، خودداری می‌کنند. هنگامی که وزیر دفاع ایالات متحده، لوید آستین، هفته گذشته از اسرائیل بازدید کرد، به میزبانان خود گفت که «دموکراسی‌هایی مانند ما قوی‌تر می‌شوند وقتی از قوانین جنگ حمایت می‌کنیم». این سخن به اندازه درخواست‌های گوردون براون و کاندولیزا رایس توخالی بود؛ دو تن از معماران جنگ عراق، که ولادیمیر پوتین و یارانش را به دلیل تهاجم غیرقانونی به اوکراین متهم می‌کنند. تجاوز به عراق، همانطور که براون درباره حمله پوتین به اوکراین گفت، معادل «جنایت بزرگ بین‌المللی» بود. این جنگ از سوی دادگاه نورنبرگ هم به‌عنوان جنگ تهاجمی شناخته شده بود. همان کاری که گفته می‌شود اسرائیل در غزه انجام داده است، اما با تأثیر بسیار گسترده‌تر و مرگبارتر. نیروهای آمریکایی در طول جنگ دوم عراق، از فسفر سفید به‌عنوان سلاح استفاده کردند و شهر فلوجه را که ۳۰ تا ۵۰هزار نفر در آن پناه گرفته بودند، بمباران کردند؛ سلاحی مرگبار در کنار سایر سلاح‌های مورد استفاده در این جنگی که کل شهر را به‌عنوان یک منطقه جنگی در نظر گرفته بود و باعث کشته شدن دسته‌جمعی سیل عظیمی از غیرنظامیان شد.
هیچ‌کس به خاطر این جنایات محاکمه یا محکوم نشده است. به نظر می‌رسد ضرورتِ رعایت قوانین جنگ، تنها برای آدم‌ها و دولت‌های ضعیف‌تر است.
پس چرا به خود زحمت دهیم؟ چرا باید اصلا به جنایات جنگی اشاره کنیم وقتی به این حقیقت واقفیم که مجازات نقض قوانین جنگ علیه قدرتمندان اجرا نمی‌شود؟ چرا نمی‌پذیریم که جنگ و جنایت امری جدایی‌ناپذیرند؟
زیرا جنبه‌هایی از انسانیت ما به این قوانین منوط و وابسته است. اگر تسلیم بدبینی شویم، اگر دو‌رویی و ریاکاری ابرقدرت‌ها ما را ناامید کند، اگر نتوانیم جهانی بهتر را مطالبه کرده و برای آن امید داشته باشیم، این فرضیه را پذیرفته‌ایم که قدرتمندان در این عالم مجازند هرطور که بخواهند با ضعیف‌ترها رفتار کنند. ما می‌دانیم که توجیه جنایات یک طرف بابت ارتکاب جنایات توسط طرف دیگر، یک چرخه بی‌پایان انتقام و قتل‌عام را پدید می‌آورد. با این رویکرد، ما جهانی می‌سازیم که هیچ‌یک از ما زندگی در آن را انتخاب نمی‌کنیم.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

سرمقاله
آخرین اخبار